الهدایة فی شرح الکفایة (تستری کاظمینی)این کتاب (الهدایة فی شرح الکفایة) ، اثر عبد الحسین بن محمدتقی تستری کاظمینی ، یکی از شروح« کفایه» آخوند خراسانی است که با وجود اختصار، حاوی مطالب مفیدی است. ۱ - ساختارکتاب، در دو جزء تدوین شده که جزء اوّل آن، در باره مباحث الفاظ و جزء دوّم، در باره مباحث ادلّه عقلیه است. متأسفانه فقط جزء اوّل آن در دسترس است و شاید جزء دوّم آن اصلاً چاپ نشده است. شارح، در هر مبحث، پارههای کوتاهی از عبارات مرحوم آخوند را در ضمن کلام خود میآورد و به شرح و تفصیل آنها میپردازد، البته آنها را با قرار دادن در داخل پرانتز، از کلام خود متمایز مینماید. ۲ - گزارش محتوارئوس مطالب و ترتیب آنها، همانگونه است که در« کفایه» مرحوم آخوند آمده و در کتابشناسی کتاب مزبور ذکر شده، اما برای آشنایی با کار شارح، به نمونهای از کار وی توجه نمایید: ( الفصل الثانی:انه اذا تعدد الشرط، مثل اذا خفی الاذان فقصر، اذا خفی الجدران فقصر، فبناء علی ظهور الجملة الشرطیة فی المفهوم)، فلامحالة یتعارض منطوق کل منهما مع مفهوم الاخر؛ فان منطوق الاول، وجوب القصر عند خفاء الاذان و مفهوم الثانی، عدم وجوبه عند عدم خفاء الجدران و ان خفی الاذان و مثله العکس( فلابد من التصرف و رفع الید عن هذا الظهور)، باحد وجوه:( اما بتخصیص مفهوم کل منهما بمنطوق الاخر)، لما عرفت من عموم المفهوم و خصوصیة المنطوق،( فیقال بانتفاء وجوب القصر عند انتفاء الشرطین و اما برفع الید عن المفهوم فیهما، فلا دلالة لهما)، مع عدم المفهوم،( علی عدم مدخلیة شیء آخر فی الجزاء)، بل هما ساکتان؛( بخلاف الوجه الاول) و هو التقیید الناشی عن ثبوت المفهوم،( فان فیهما الدلالة علی ذلک)؛ لان المفهوم یفید عدم مدخلیة شیء آخر فیعارضه المنطوق الدال علی مدخلیته... [۱]
شرح کفایة الأصول، تستری کاظمینی، عبد الحسین بن محمد تقی، ناشر:مطبعه الآداب فی بغداد، چاپ اول، ۱۳۳۰ ش، ص۴۰۳.
( فصل دوم:هنگامی که شرط متعدد باشد، مثل« اگر اذان پنهان شود، پس نماز را شکسته بخوان»،« اگر دیوارها پنهان شود، پس نماز را شکسته بخوان»، پس بنا بر ظهور جمله شرطیه در مفهوم)، ناگزیر منطوق هر یک از این دو جمله با مفهوم دیگری تعارض پیدا میکند؛ چون منطوق جمله اول، وجوب قصر در صورت پنهان شدن اذان و مفهوم جمله دوم، عدم وجوب قصر در صورت پنهان نشدن دیوارهاست، گر چه اذان پنهان شود و همچنین است عکس مطلب،( پس چارهای از تصرف و دستبرداشتن از این ظهور نیست)، به کمک یکی از صور:( یا با تخصیص مفهوم هر یک از آن دو، بهوسیله منطوق دیگری)؛ بهخاطر عمومیت مفهوم و خصوصیت منطوق،( پس اعتقاد به انتفاء قصر در صورت انتفاء هر دو شرط حاصل میشود و یا با دستبرداشتن از مفهوم در هر دو، پس برای هیچکدام دلالتی نیست)، با نبودن مفهوم،( بر عدم مدخلیت چیزی دیگر در جزاء)، بلکه هر دو ساکتند؛( بر خلاف صورت اول) که عبارت بود از تقیید ناشی از ثبوت مفهوم،( پس قطعا دو جمله مزبور، دلالت بر مدخلیت چیز دیگر در جزاء دارند)؛ زیرا که مفهوم، عدم مدخلیت چیز دیگر را افاده میکند، پس منطوق که دال بر مدخلیت است، با آن معارضه مینماید... ۳ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ۴ - پانویس
ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب اصولی شیعه
|