الرحلة الحجازیة (شکیب ارسلان)نام کامل کتاب الرحة الحجازیه، المسماه الارتسامات اللطاف فی خاطر الحاج الی اقدس مطاف، تالیف امیر شکیب ارسلان (۱۲۸۶- ۱۳۶۶) به زبان عربی میباشد. این سفرنامه سفر حج او در سال ۱۳۴۸ است که از بهترین سفرنامهها است. ۱ - ساختار کتابدر ابتدای کتاب دو مقدمه به قلم مصحح و مؤلف آمده است. مطالب کتاب بدون تبویب و فصل بندی خاصی تنها با ذکر عنوان ارائه شده است. شیوه نگارش نویسنده؛ همانند معمول سفرنامهها به صورت روز شمار نبوده و موضوعی مباحث را مطرح کرده است؛ به عنوان مثال به صورت جداگانه به آبهای مکه در جاهلیت و اسلام ، گرمای هوا در حجاز و انواع آن، معادن جزیرةالعرب ، عرفات و طائف پرداخته شده است. ۲ - گزارش محتواسفر شکیب ارسلان از سویس به مقصد جده آغاز شده است. مطالب مختلفی که در این سفرنامه آمده است، به ترتیب به این شرح است: [۱]
الرحلة الحجازية، شكيب ارسلان، ص۳۹.
۱. جده، اولین مکانی که او گزارش میکند. نویسنده که به جهت فصاحت و بلاغت نوشته هایش به امیر بیان مشهور شده است، با کلامی ادیبانه به توصیف این شهر و مناظر آن که به گفته خودش برای همیشه در لوح خاطرش منقوش شده، میپردازد. او اگر چه از مناظر زیبای سواحل جده غرق لذت شده است؛ اما لذت خارج از وصف خود را بدین جهت میداند که جده دروازه ورود به مکه مکرمه است و به مزار نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نزدیک شده است. ۲. مکه، بهشت عبادت در روی زمین و جنت معنوی دنیاست. این مکان که به صخرههایی محصور شده، از چنان گرمایی برخوردار است که اگر بر آن صخرهها تکه گوشتی قرار دهی، بدون نیاز به آتش میپزد. به اعتقاد نویسنده کمبود آب و لایزرع بودن و محرومیت این شهر از زیورهای مادی با شعاع نعمتهای معنوی جبران شده است. چاههای ام القری در زمان جاهلیت به دست افراد مختلف حفر شده بود، اما کفاف مکه را نمیداد تا این که بئر زمزم به دست عبدالمطلب حفر گردید و بدین وسیله آب مردم و حجاج مکه تامین گردید. پس از اسلام با افزایش حجاج مکه احتیاج به آب به ویژه در ایام حج در عرفه و منی شدت یافت. چنان که مشهور است، زن هارون الرشید درصدد رفع این مشکل برآمد و آب چشمهای را که در چهل کیلومتری مکه بود، به مکه انتقال داد. این کار عظیم که به عین زبیده معروف است، قریب به هزار و صد سال است که آب مورد نیاز حجاج را تامین کرده است. نویسنده مطالب منابع معتبر را با زمان خود تطبیق داده و تنها به دیدهها و شنیدهها اکتفا نمیکند؛ به عنوان مثال: با ذکر مطلبی از ابن حوقل درباره چشمهای که در کلام او آمده است، اظهار نظر کرده و درباره این که همان عین زبیده است به تحلیل ادبی کلام او و استعمال لفظ الماجن در زمان او (حدود سنه ۳۳۰ ق) و زمان ازرقی (حدود سنه ۲۰۰ ق) میپردازد. بدین ترتیب به شیوه علمای زبان شناس و لغت دان به تطبیق مکانهای جغرافیایی میپردازد. ارسلان از صراحت لهجه برخوردار بوده و حقایقی را که گاه از بیان آن پرهیز میشود، در لابلای مطالب کتاب آورده است. وقف از سنتهای حسنهای است که به جهت تاکید بر استحباب آن در شرع مقدس در بین مسلمین رواج داشته است. سوء تصرف مسلمین در اوقاف گذشتگان مطلبی است که به آن اشاره شده و به اجمال به آن پرداخته شده و لکن جای موشکافی و بحثهای فراوانی دارد. به عقیده وی تخریب و استفاده نامشروع از این اموال که جنبه عمومی دارد، از عواملی است که سرزمینهای فرنگی بدین وسیله به لحاظ زیورهای دینوی بر سرزمینهای اسلامی پیشی گرفتهاند. او با اشاره به تصرفات شخصی والیان در بیت المال ، قسم یاد میکند که اسلام را امراء به فساد کشیدهاند و سبب فساد امراء نیز عالمان دینی بودهاند که با گرایش به طمع امور دنیوی به تاویل نصوص شرعی به غیر معانی حقیقی آن پرداختهاند. این چنین بود که این امت از عظمتی که داشت سقوط نمود بهگونهای که دانشمندان غربی تصور کردند که اسلام و مدنیت در برابر هم قرار دارند. اگر چه انتظار آن است که نویسنده تنها به سرزمین حجاز بپردازد؛ اما نویسنده عنان کلام را به سیر بحث سپرده و از موضوع خارج میشود؛ به عنوان نمونه مسجد بزرگ قرطبه که به اذعان شکیب ارسلان قلم از وصف آن عاجز بوده است، از اماکنی است که چگونگی بنا و تزئینات آن شرح شده است. او که بر خروج از بحث واقف است با عبارت «به موضوعی که مربوط به حجاز است باز میگردیم» به شرح سفر میپردازد. در اثناء سفر بیماری گریبان ارسلان را میگیرد. او که به گفته خود بزرگ شده کوههای لبنان است و تحمل گرمای شدید را ندارد، بیماریش ادامه مییابد و وقوف در عرفات را با این که بیماریش شدت گرفته، انجام میدهد. او سپس به منی باز میگردد و سایر مناسک را نیز به جای میآورد. ۳. او تنها راه نجات را پناه بردن به کوههای طائف میداند که به دوستانش اظهار میدارد که اگر مرا دوست دارید، بدون تاخیر مرا به طائف ببرید. در طائف است که گمان او بر این که شفای او در هوای کوهستان است، به یقین تبدیل شده و سلامتی خود را باز مییابد. ذکر بازارهای عرب ؛ مانند عکاظ ، شرح صخرههای موجود در طائف که وی را به تعجب واداشته است، و نیز اماکن و آب و هوای و تاریخچه تحولات و علما و بزرگان این شهر از مطالبی است که در ادامه میتوان مشاهده نمود. شکیب که به لحاظ جسمی و روحی در طائف احساس سرور و گشادگی سینه کرده است، بخش اعظم کتاب را به این شهر اختصاص داده و خبر فتح این شهر توسط نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و آثار تمدنی آن را نیز به تفصیل شرح کرده است. ۴. وادی القری ، گزارش از مکانهای که در گذشته معمور و آباد بوده و در این زمان جز نامی از آنها نمانده است؛ از جمله مطالبی است که نویسنده به آنها اهتمام داشته است. وادی القری از اماکنی است که در صدر اسلام آباد بوده است. این منطقه خود مشتمل بر مناطقی بوده است که از جمله آنها العلا ست که به نقل از یاقوت حموی نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در راه تبوک در آنجا توقف نمود. ۵. بررسی معادن جزیرة العرب و مناطق جغرافیایی که این معادن واقع شده است، از دیگر مطالبی است که به تفصیل به آن پرداخته شده است. نویسنده به این بسنده نکرده و در ادامه رسالهای نیز درباره معادن یمن که از موضوع سفرنامه بیرون است، به نگارش درآورده است. او در پایان کتاب مجددا یادی از کوههای طائف و هوای لطیف آن کرده و سلسله جبال جزیرةالعرب را به لحاظ لطافت هوا از لبنان ، سویسره و سایر مناطق بهتر میداند. ۳ - وضعیت کتابتصحیح و حواشی کتاب توسط سید محمد رشید رضا انجام پذیرفته است. در پایان اثر نیز فهرست مطالب آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعن رم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). |