اصحاب یمین در قیامت (قرآن)گروهى در قیامت و روز حسابرسى، از دیدن نامه عمل خود ناراحت و پشیماناند؛ اما اصحاب یمین در حالى كه نامه عمل را با دست راست دریافت كردهاند، به آسانى حسابرسى مىشوند. سپس خوشحال و مسرور به سوى اهل خود باز مىگردند. فهرست مندرجات۱.۱ - داده شدن نامه اعمال به دست راست ۱.۱.۱ - تفسیر آیه ۱.۱.۲ - بیان آیه ۱.۲ - نبودن در گرو اعمال خویش ۱.۲.۱ - مراد از رهینه ۱.۲.۲ - مراد از اصحاب یمین ۱.۳ - حسابرسی آسان ۱.۳.۱ - بیان آیه ۱.۳.۲ - مراد از حساب یسیر ۱.۴ - بازگشت شادمانه بهسوی اهل خویش ۱.۴.۱ - مراد از اهله مسرورا ۲ - پانویس ۳ - منبع ۱ - وضعیت اصحاب یمین در رستاخیز۱.۱ - داده شدن نامه اعمال به دست راستنامه اعمال اصحاب يمين در قیامت به دست راستشان داده میشود: • «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً؛ (به ياد آوريد) روزى را که هر گروهى را با پيشوايشان مىخوانيم! کسانى که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادى و سرور) مىخوانند؛ و بهقدر رشته شکاف هسته خرمايى به آنان ستم نمىشود!». ۱.۱.۱ - تفسیر آیهاین آیه به یکى دیگر از مواهب الهى نسبت به انسان، و سپس مسئولیتهاى سنگینى را که به موازات این مواهب متوجه او مىشود، اشاره مىکند: در آغاز به (مسئله رهبرى) و نقش آن در سرنوشت انسانها پرداخته، مىگوید: (روز قیامت هر گروهى را با امام و رهبرشان مىخوانیم) (یوم ندعوا کل اناس بامامهم) یعنى آنها که رهبرى پیامبران و جانشینان آنان را در هر عصر و زمان پذیرفتند، همراه پیشوایشان خواهند بود، و آنها که رهبرى شیطان و ائمه ضلال و پیشوایان جبار و ستمگر را انتخاب کردند، همراه آنها خواهند بود. خلاصه اینکه پیوند (رهبرى) و (پیروى) در این جهان بهطور کامل در آن جهان منعکس مىشود، و بر اساس آن گروههایى که اهل نجات و اهل عذاباند، مشخص مىگردند. گرچه بعضى از مفسران، خواستهاند (امام) را در اینجا منحصرا به معنى پیامبران و بعضى به معنى کتابهاى آسمانى، و بعضى به معنى علما و دانشمندان تفسیر کنند، ولى روشن است که امام در اینجا معنى وسیعى دارد که هر پیشوایى را اعم از پیامبران و ائمه هدى و دانشمندان و کتاب و سنت، و همچنین ائمه کفر و ضلال را شامل مىشود، و به این ترتیب هر کس در آنجا در خط همان رهبرى قرار خواهد گرفت که در این جهان خط او را انتخاب کرده بود. این تعبیر در عین اینکه یکى از اسباب تکامل انسان را بیان مىکند، هشدارى است به همه افراد بشر که در انتخاب رهبر فوق العاده دقیق و سختگیر باشند، و زمام فکر و برنامه خود را به دست هر کس نسپرند. سپس مىگوید: آنجا مردم دو گروه مىشوند: (کسانى که نامه اعمالشان به دست راستشان داده مىشود، آنها با سرفرازى و افتخار و خوشحالى و سرور نامه اعمالشان را مىخوانند و کوچکترین ظلم و ستمى به آنها نمىشود) (فمن اوتى کتابه بیمینه فاولئک یقرءون کتابهم و لا یظلمون فتیلا). • «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيهْ؛ پس کسى که نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدت شادى و مباهات) فرياد مىزند که: «(اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد!». ۱.۱.۲ - بیان آیهدر مجمع البیان گفته: کلمه (هاوم) امر به چند نفر است و به منزله (هاکم) است، و اگر طرف مرد باشد، مىگویى (هاء یا رجل)، و به دو مرد مىگویى (هاوما یا رجلان)، و به جمعیتى مىگویى (هاوم یا رجال)، و به یک زن مىگویى (هاء یا امراه) - و همره را کسره مىدهى و بعد از همره حرف ((یاء)) نمىآورى - و به دو زن مىگویى (هاوما)، و به چند زن مىگویى (هاون)، ولغت اهل حجاز است. و اهل نمیم و قیس، در مفرد مذکر مثل اهل حجاز مىگویند: (هاء) و به دو نفر مىگویند: (هاءا) و به جماعت مردان مىگویند: (هاوا)، و به یک زن (هاءى)، و به چند زن (هارون). و بعضى از قبایل عرب بجاى همره کاف مىآورند، مىگویند: (هاک، هاکم ا، هاکم، هاک، هاکم ا، هاکن) و در همه این زبانها این کلمه به معناى (بگیر) است، و این امرى است که نهی ندارد. این آیه شریفه و مابعدش تا کلمه (خاطون) بیان تفصیلى اختلاف حال مردم در روز قیامت است، اختلافى که از حیث سعادت و شقاوت دارند، و ما در سابق در تفسیر (فمن اوتى کتابه بیمینه) گفتارى در معناى دادن کتاب به راست اصحاب یمین داشتیم، و ظاهرا خطاب در جمله (هاوم اقروا کتابیه) به ملائکه باشد، و هاء در کلمه (کتابیه) و همچنین در آخر همه آیات بعدى، وقف است، که اصطلاحا آن راهاى استراحت مىنامند. و معناى آیه این است که: اما کسى که کتابش به دست راستش داده شده رو به فرشتگان مىکند و مىگوید: بیایید نامه عمل مرا بگیرید و بخوانید که چگونه به سعادت من حکم مىکند. • «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ؛ پس کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شود». ۱.۲ - نبودن در گرو اعمال خويشاصحاب يمين در قيامت در گرو اعمال خويش نیستند: • «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ؛ (آرى) هر کس در گرو اعمال خويش است». ۱.۲.۱ - مراد از رهینه(رهینه) از ماده (رهن) به معنى (گروگان) است، و آن وثیقهاى است که معمولا در مقابل (وام) مىدهند، گویى تمام وجود انسان در گرو انجام وظایف و تکالیف اوست، هنگامى که آن را انجام مىدهد، آزاد مىگردد؛ و گرنه در قید اسارت باقى خواهد ماند. از بعضى از کلمات اهل لغت چنین برمىآید که یکى از معانى (رهن) ملازمت و همراهى است، طبق این معنى مفهوم آیه چنین مىشود که همه همراه اعمال خویشاند، خواه نیکوکاران، و خواه بدکاران؛ ولى به قرینه آیات بعد، تفسیر اول مناسبتر است. • «إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ؛ مگر «اصحاب يمين» (که نامه اعمالشان را به نشانه ایمان و تقوايشان به دست راستشان مىدهند)!». ۱.۲.۲ - مراد از اصحاب یمیناصحاب یمین در پرتو ایمان و عمل صالح، غل و زنجیرهاى اسارت را شکستهاند، و بىحساب وارد بهشت مىشوند. در اینکه منظور از (اصحاب الیمین) در اینجا چه کسانى هستند؟ در میان مفسران گفتوگوست: بعضى آن را به کسانى تفسیر کردهاند که نامه اعمالشان به دست راستشان داده مىشود. و بعضى آنها را مؤمنانى مىدانند که مطلقا گناه ندارند، و بعضى آن را اشاره به فرشتگان دانستهاند، و احتمالات دیگر. ولى آنچه از آیات مختلف قرآن برمىآید، و شواهد قرآنى دارد، همان معنى اول است، آنها کسانى هستند که داراى ایمان و عمل صالحاند، و اگر گناهان مختصرى داشته باشند، تحت الشعاع حسنات آنهاست، و به حکم ان الحسنات یذهبن السیئات (هود ۱۱۴). اعمال نیکشان اعمال بد را مىپوشاند، یا بدون حساب وارد بهشت مىشوند و یا اگر حسابى داشته باشند، سهل و ساده و آسان است؛ همانگونه که در آیه ۷ سوره انشقاق آمده است: فاما من اوتى کتابه بیمینه فسوف یحاسب حسابا یسیرا: اما کسى که نامه اعمالش به دست راست او داده شده حساب او آسان خواهد بود. (قرطبى) مفسر معروف اهل سنت از امام باقر (علیهالسلام) در تفسیر این آیه نقل کرده است که فرمود: نحن و شیعتنا اصحاب الیمین، و کل من ابغضنا اهل البیت فهم المرتهنون: (ما و شیعیانمان (اصحاب الیمین) هستیم، و هر کس ما اهل بیت را دشمن دارد در اسارت اعمال خویش است). این حدیث را مفسران دیگر از جمله در (مجمع البیان) و نویسنده تفسیر (نور الثقلین) و بعضى دیگر ذیل آیات مورد بحث آوردهاند. ۱.۳ - حسابرسى آساناز اصحاب يمين در قیامت بهآسانی حسابرسى میشود: • «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ؛ پس کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شود». ۱.۱.۲ - بیان آیهکلمه (اما) همواره مطالب اجمالى را تفصیل مىدهد، در اینجا اجمالى را تفصیل مىدهد که از عبارت (انک کادح الى ربک) استفاده مىشد، و آن این بود که در این میان رجوع و بازخواستى از اعمال، و حساب و جزایى هست، آنگاه این اجمال را تفصیل مىدهد و مىگوید: اما آنهایى که در آن روز نامه اعمالشان را به دست راستشان مىدهند چنین و چنان مىشوند، و منظور از کتاب، نامه عمل است، به دلیل اینکه دنبالش مسئله حساب را ذکر کرده، و ما در سابق دادن کتاب به دست راست و یا به دست چپ را در سوره اسراء و سوره الحاقه معنا کردیم. • «فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا؛ بهزودى حساب آسانى براى او مىشود». ۱.۳.۲ - مراد از حساب یسیرحساب یسیر آن حسابى است که در آن سهلانگارى شود نه سختگیرى. در اینکه منظور از (حساب یسیر) چیست، بعضى گفتهاند: منظور حساب سهل و آسان است که سختگیرى و دقت در آن نباشد، از سیئات بگذرد و حسنات را پاداش دهد. در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلياللهعليهوآله) مىخوانیم : ثلاث من کن فیه حاسبه الله حسابا یسیرا، و ادخله الجنة برحمته. قالوا: و ما هى یا رسول الله؟! قال: تعطى من حرمک، و تصل من قطعک و تعفو عمن ظلمک: (سه چیز در هر کس باشد، خداوند حساب او را آسان مىکند، و او را به رحمتش در بهشت وارد مىسازد. عرض کردند: آنها چه چیز است اى رسول خدا؟! فرمود: عطا کنى به کسى که تو را محروم کرده، و پیوند برقرار سازى با کسى که از تو بریده، و عفو کنى کسى را که به تو ستم کرده است). این مطلب نیز از روایات استفاده مىشود که دقت و سختگیرى در حساب در قیامت به میزان عقل و دانش انسانها بستگى دارد؛ چنانکه امام باقر (علیهالسلام) مىفرماید: انما یداق الله العباد فى الحساب یوم القیامة على ما آتاهم من العقول فى الدنیا: (خداوند در قیامت در حساب بندگان به اندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است، دقت و سختگیرى مىکند)!. ۱.۴ - بازگشت شادمانه بهسوى اهل خويشاصحاب یمین پس از حسابرسى در قیامت، شادمانه به سوى اهل خويش باز میگردند: • «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ؛ پس کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شود». • «فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا؛ بهزودى حساب آسانى براى او مىشود». • «وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا؛ و خوشحال به اهل و خانوادهاش باز مىگردد». ۱.۴.۱ - مراد از اهله مسرورامراد از (اهل) انیسهایى است که خدا براى او در بهشت آماده کرده، مانند حور و غلمان و غیره، و این معنا از سیاق استفاده مىشود. ولى بعضى گفتهاند: مراد از آن، عشیره مؤمن او هستند، که مانند او داخل بهشت شدهاند. بعضى دیگر گفتهاند: عموم مؤمنین بهشتى هستند؛ هرچند که عشیره و خویشاوند او نباشند؛ چون مؤمنین همه با هم برادرند؛ ولى این دو قول خالى از بعد نیست. ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۶۴، برگرفته از مقاله «اصحاب یمین در قیامت». |