مسجد النبی (ص)
کشور |
عربستان |
شهر |
مدینه |
| |
مشاهده در نقشه |
مسجدالنبى در مدینه منوره، شریف ترین مسجد مسلمانان پس از مسجدالحرام است. این مسجد پس از ورود پیامبر اسلام به مدینه احداث گردید و تا زمان وفات آن حضرت محل برگزارى نماز جماعت، نماز جمعه و خطبه هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. مرقد رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در این مسجد واقع است.
محتویات
اهمیت مسجد النبی
این مسجد پس از مسجدالحرام، مقدس ترین مسجد مسلمانان به شمار میآید و احکام فقهی ویژهای دارد. از جمله اینکه مسجد النبی از جمله اماکنی است که مسافر می تواند در آن نمازش را کامل یا شکسته بخواند. وجود برخی اماکن در این مسجد و نیز در پیرامون آن، اهمیت مضاعفی به آن بخشیده است.
مسجد النبی افزون بر جای عبادت مسلمانان صدر اسلام، جایی برای گردهمایی و جماعت بود و در انسجام و اتحاد مسلمانان نقش مهمی را ایفا میکرد. در این مسجد تصمیمگیریهای مهم سیاسی انجام گرفت و پیامبر اکرم(ص) از این مسجد، همچون مرکزی برای اداره حکومت و برگزاری جلسات سیاسی، نظامی و اجتماعی استفاده میکرد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره نمازخواندن در این مسجد فرمود: «صلوة فى مسجدى هذا خیر من ألف صلوة فیما سواه من المساجد الاّ المسجد الحرام؛ یک نماز در مسجد من بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است، مگر در مسجدالحرام.
تاریخچه بنا و توسعه مسجد النبی
بنای ابتدایی مسجد:
آنگاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد یثرب شد، همه طوایف و افراد سرشناس مایل بودند تا میزبان ایشان باشند، اما آن حضرت فرمود: در جایى توقف خواهد کرد که شترش زانو بزند. شتر در زمینى که اکنون مسجد است، زانو زد.
آن حضرت در خانه ابو ایوب انصارى مسکن گزید. زمین مسجد را از صاحبان آن خرید و سنگ بناى مسجد را نهاد. همه اصحاب از زن و مرد با اشتیاق شروع به ساختن مسجد کردند. خود رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز با تمام توان در ساختن مسجد شرکت کرد. مسجدى که حضرت بنا کرد، از چند جهت با آنچه امروز در جاى آن ساخته شده تفاوت دارد، زیرا در زمینى محدودتر و با بنایى ساده تر و خلوص بیشتر بود. این مسجد در گذر زمان بارها توسعه یافته تا این که به شکل کنونى درآمده است.
ساختن مسجد سبب شد تا جمعیت زیادى از مهاجران و حتى ساکنان محلهاى دیگر، در اطراف مسجد خانه هایى بنا کنند. به دنبال این امر بود که شهر در اطراف مسجد شکل گرفت. پس از سپری شدن کارهای ساختمانی مسجد، ندای ملکوتی اذان توسط وحی مقرر و اعلام گردید و وقت نمازها بوسیله اذان معلوم می شد. یعقوبی در تاریخ خود می نویسد: دوران آغاز و صدر اسلام مؤذّن مسجدالنبی بلال حبشی بود و گاهی نیز «ابن ام مکتوم» اذان می گفت، بدین صورت که هر کدام زودتر در نماز حضور پیدا می کردند، اذان را او و اقامه را دیگری می گفت.
مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله در نخستین بناى خود در مساحتى حدود ۲۰۷۱ مترمربع بنا گردید با دیوارهاى خشتى و گلى و پایه هایى از تنه درختان خرما. سقف مسجد را هم با شاخه هاى درخت خرما پوشانده بودند، بطوری که در هنگام باران، آب بر سر و صورت نمازگزاران مى ریخت و زمین در زیر پیشانى رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحاب، گِلى بود. قبله مسجد به سمت شمال و در جهت بیت المقدس بود.
مسجد با همین بنا براى هفت سال محل برگزارى نماز جماعت، نماز جمعه و خطبه هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. در سال هفتم هجرت با گسترش اسلام و افزایش شمار مسلمانان، ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله بر طول و عرض مسجد افزود تا آن که مساحت مسجد به ۲۴۷۵ مترمربع رسید. در این توسعه، شکل مسجد به صورت یک مربع درآمد. قبله مسجد نیز از سال دوم هجرى از شمال به سمت جنوب تغییر کرد و از آن پس نه به سوى بیت المقدس که قبله یهود بود، بلکه به سوى مکه نماز خوانده مى شد.
از بناهایى که همزمان با ساختن مسجد احداث شد، دو حجره ـ یا به تعبیر امروزین، خانه ـ در دیواره شرقى مسجد بود. این دو حجره براى سکونت رسول خدا صلی الله علیه و آله و همسرانش سوده و عایشه ساخته شد. بعدها بر تعداد این حجره ها افزوده شد. اصحاب دیگر نیز هر کدام که توانایى داشتند، حجره اى در کنار مسجد ساختند. آنها درهایى به مسجد داشتند و در وقت نماز از همان در وارد مى شدند. اما در سال سوم دستور داده شد تا این درها بسته شود، مگر درِ خانه امام على علیه السلام.
مساحت مسجدالنبی در اولین مرحله:
استاد محمدحسین هیکل می نویسد: مساحت مسجدالنبی در اولین مرحله عبارت است از ۳۵ متر طول و ۳۰ متر عرض که در مجموع ۱۰۵۰ مترمربع می شود. در این مرحله، بخشی از مسجد جهت سکونت فقرا اختصاص داده شد، آنان مورد توجه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند و مسلمانان دیگر برای آنان غذا می آوردند، آنها در وقت نماز اولین صف را تشکیل می دادند و در میدان جهاد از پیشتازان بودند. اینان بعد از مدتی به «اصحاب صفّه» معروف شدند. جایگاه اصحاب صُفَّه تا امروز همچنان باقی است که سادات و اشراف و بزرگان در این مکان می نشینند و عبادت می کنند.
توسعه مسجد در سال هفدهم هجرى:
با گسترش فتوحات، جمعیت مسلمانان نیز افزایش مى یافت و در این میان، مدینه به عنوان مرکز خلافت، جمعیت بیشترى را به خود جذب مى کرد. خلیفه دوم تصمیم گرفت تا خانه هایى را بخرد و آنها را ضمیمه مسجد سازد. مسجد از جهت قبله؛ یعنى جنوب و نیز از جهت غرب آن، گسترش یافت. در این میان، قرار بود تا خانه عباس بن عبدالمطلب عموى پیامبر نیز خراب شود که کار به منازعه لفظى کشیده شد. خلیفه تن به حکمیت یکى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله داد و او حکم کرد که خلیفه نباید براى مسجد مسلمانان به زور زمینى را از صاحبش بگیرد. پس از خاتمه نزاع، عباس خود خانه اش را نه در عوض پول بلکه آن را به مسلمانان تقدیم کرد.
مجموع مساحتى که بر مسجد افزوده شد ۱۱۰۰ مترمربع بود و مجموع مساحت آن به ۳۵۷۵ مترمربع مى رسید. با افزایش این مساحت، درهاى جدیدى نیز براى مسجد گشوده شد. در این افزایش مساحت جاى ستونهاى قبلى را ستونهاى جدیدى از نخل گرفت و بناى مسجد نیز نسبت به بناى سابق استحکام بیشترى یافت.
توسعه مسجد در سال ۲۹ هجری:
عثمان نیز بر گستره مسجد، نسبت به زمان خلیفه دوم، افزود و آن را به ۴۰۷۱ مترمربع رسانید. مى گویند که عثمان بناى مسجد را تغییر داد و مساحت آن را مقدارى بیشتر کرد. دیوارهایش را با سنگهاى منقوش بازسازى نمود. ستونهاى مسجد را با سنگهاى حجّارى شده و منقّش تجدید ساخت و سقف آن را با چوب ساج ترمیم کرد.
از این گفته چنین برمى آید که خلیفه سوم براى نخستین بار مسجد را از سادگى نخستین آن به درآورد و آن را با سنگهاى حجّارى شده و منقّش زینت داد. افزایش مساحت مسجد در زمان خلیفه دوم و خلیفه سوم تنها در قسمت هاى جنوبى (سمت قبله)، شمالى و غربى بود. در قسمت شرقى، حجره هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، از این رو در آن قسمت افزایشى صورت نگرفت.
توسعه مسجد در عهد ولید:
در زمان خلافت ولید بن عبدالملک و آنگاه که عمر بن عبدالعزیز از طرف وى حکومت مدینه را داشت، توسعه زیادى در مساحت مسجد داده شد. این توسعه به دستور ولید شامل شرق مسجد نیز شد که حجره هاى پیامبر در آنجا قرار داشت. مردم مدینه که از این حجره ها خاطره پیامبر و زندگى ساده آن حضرت را مى دیدند، از شنیدن خبر تخریب شروع به شیون و زارى کردند. یکى از این خانه ها در اختیار فاطمه صغرى، دختر امام حسین علیه السلام بود. وى با تصرف خانه اش سخت مخالفت کرد، اما عاقبت به زور از او گرفته شد.
توسعه جدید در قسمت هاى شرق، غرب و شمال صورت گرفت. در دیواره جنوب به شمال ۱۰۰ متر، در قسمت شمال غرب به سمت شرق ۵/۶۷ متر و در ناحیه جنوب غرب به شرق ۷۵/۸۳ متر افزوده شد و بدین ترتیب، مساحت مسجد به بیش از ۶۴۰۰ متر مربع بالغ گردید.
مسجد داراى یک صحن میانى در وسط و رواق هایى در اطراف آن بود که با ستونهاى زیادى سرپا نگاه داشته شده بود. از آنجا که ولید علاقه زیادى به ساختمان هاى زیبا داشت، دستور داد که علاوه بر بناى مستحکم مسجد، تزیینات فراوانى بر روى آن صورت گیرد. او چندین معمار بنّا و حتى کارگر از سرزمین روم به مدینه آورد و با هزینه اى سنگین مسجد را به شکل زیبایى ساخت.
در این زمان، تزیین مسجد به این صورت انجام گرفت: ستون هاى سنگى تراش خورده با روکش هاى فلزى، دیوارهاى بلند و مزین به نقوش گچ کارى، کاشى کارى دیوارها، برپایى مقصوره ها، نقاشى سقف و تزیین آن با چوب ساج، جایگزینى بنایى مستحکم و سنگى به جاى خانه هاى گلى رسول خدا صلی الله علیه و آله و... . خلاصه این که این مسجد تبدیل به ساختمانى شد که تا آن زمان در جزیرة العرب نظیر نداشت. از جمله تزییناتى که براى نخستین بار صورت مى گرفت، نقش آیات قرآنى بود که بر روى کاشی ها و دیوار مسجد نوشته شده و آیات سوره الشمس انتخاب شده بود.
طرح تازه اى که در بناى جدید بکار رفت، یکى ساختن محراب در محلى بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا به نماز مى ایستاد و دیگرى مناره اى بود که بر چهار زاویه مسجد ساخته شد.
توسعه مسجد در زمان مهدى عباسی:
بنى عباس در سال ۱۳۲ هـ.ق بر مسند خلافت نشستند. گفته شده است که سفّاح و منصور، اولین و دومین خلیفه عباسى، قصد توسعه مسجد را داشتند اما فرصت این کار را نیافتند. به ویژه منصور دلخوشى از مردم مدینه که در شورشى سخت به رهبرى نفس زکیه از نوادگان امام حسن علیه السلام بر ضد او شرکت کرده بودند، نداشت. مهدى فرزند منصور هم در مسجدالحرام و هم در مسجدالنبى بناهاى جدیدى را ساخت که پیش از این درباره مسجدالحرام سخن گفتیم.
وى در سال ۱۵۸ هـ.ق سفرى به مدینه کرد و تصمیم گرفت تا مسجد رسول خدا صلی الله علیه را بازسازى کند و بر مساحت آن بیفزاید. مجموعه مساحتى که مهدى بر مسجد افزود ۲۴۵۰ متر مى شد. همچنین، او بر شمار ستونهاى مسجد افزود و تعداد درهاى آن را نیز بیشتر کرد. در این زمان مسجد بیست در داشت: چهار درِ شمالى، هشت درِ غربى و هشت درِ شرقى. برخى از منابع اشاره دارند که مأمون نیز در سال ۲۰۲ تغییراتى در مسجد ایجاد کرده است.
پس از این توسعه ها تا قرن هفتم گزارشى از تعمیرات اساسى یا توسعه فضاى مسجدالنبى در دست نداریم و در این مدت اقدام مهمى صورت نگرفته است. در سال ۶۵۴ هـ.ق، یعنى سه سال قبل از سقوط عباسیان، مسجدالنبى آتش گرفت و خسارت بسیارى بر آن وارد شد. خلیفه عباسى نتوانست آن را بازسازى کند؛ زیرا بدست مغولان ساقط شد، اما امیران مصر معمارانى را براى بازسازى آن فرستادند. پس از آن، محمد بن قلاوون سقفهایى در قسمت هاى غربى و شرقى مسجد زد و در سالهاى ۷۰۵ و ۷۰۶ رواق هاى دیگرى نیز براى مسجد ساخته شد. با اصلاحات دیگرى که صورت گرفت، مسجد صورت نخست خود را بازیافت.
در سال ۸۸۶ هـ.ق بار دیگر مسجد بر اثر صاعقه اى آتش گرفت. این بار نیز ممالیک مصر کار بازسازى را عهده دار شدند و علاوه بر مسجد، رباط، مدرسه و آشپزخانه اى نیز براى آن بنا کردند. مساحت مسجد در این تجدید بنا تا ۹۰۱۰ مترمربع رسید. گزارش این آتش سوزى و بازسازى آن توسط ممالیک را یک نویسنده ایرانى که خود در مدینه بوده نگاشته است.
تلاش عثمانی ها:
مرحله بعدى بازسازى مسجد، در عهد عثمانی ها و در قرن دهم هجرى قمرى صورت گرفت. سلطان سلیمان عثمانى در سال ۹۳۸ هـ.ق در بازسازى مسجدالنبى کوشش هایى صورت داد، اما اقدام اساسى در سال ۱۲۶۵ هـ.ق بدست سلطان عبدالحمید آغاز گردید و در طى سیزده سال مسجد به شکلى استوار و در عین حال زیبا بازسازى شد. نتیجه این بازسازى، قوى ترین و محکم ترین ساختمانى بود که تا آن زمان براى مسجد ساخته شده بود.
معرفی قسمتهاى داخلى مسجدالنبى
مسجد پیامبر در آغاز عبارت از زمینى بود که حصارى گِلى در اطراف آن کشیده بودند. بر فراز بخشى از آن نیز سقفى از شاخه هاى خرما بود که مانع تابش آفتاب بر نمازگزاران مى شد. با این حال به تناسب مسجد بودن و نیز به تناسب آن که یک ساختمان براى عبادت بود، قسمتهاى مختلفى داشت. یادگارهاى رسول خدا صلی الله علیه و آله در گوشه و کنار آن نیز خود در ایجاد آثار خاص مذهبى مؤثر بود؛ آثارى که هر کدام نشانه اى از معنویت اصیل این مسجد است. قسمت هایى نیز بعدها ضمیمه شد که در اینجا به توضیح مختصرى درباره هر قسمت مى پردازیم.
۱. روضه شریفه
قسمتى از مسجدالنبى که در ناحیه جنوبِ (رو به سَمت قبله) شرقى قرار دارد، به نام روضه مطهره و روضه شریفه شناخته مى شود. این قسمت فضیلت زیادى دارد؛ چرا که در حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله به عنوان روضه اى بهشتى معرفى شده است: «ما بین بیتى [قبرى] و منبرى روضة من ریاض الجنّة». این حدیث مورد اتفاق فریقین است. همچنین، به اتفاق روایات اهل بیت علیهم السلام، این روضه شامل خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز مى شود. مساحت روضه شریفه ۲۲ متر طول و ۱۵ متر عرض دارد که مجموعاً ۳۳۰ مترمربع مى شود.
در محدوده روضه مطهره، سه مکان مقدس وجود دارد؛ مرقد مطهر پیامبر، منبر و محراب که به ترتیب درباره آنها سخن مى گوییم:
مرقد مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله:
یکى از بهترین نقاط مسجد، مدفن رسول خدا صلی الله علیه و آله است؛ پیامبرى که محبوب خدا و خلق بوده و میراث گرانبهاى اسلام، حاصل تلاش بیست و سه ساله اوست. در کناره شرقى مسجد، حجره هایى براى زندگى همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله ساخته شد که تا قریب نود سال پس از رحلت آن حضرت نیز سرپا بود. ابتدا حجره اى براى سوده، پس از آن عایشه و در امتداد آن، حجره اى براى حضرت فاطمه سلام الله علیها ساخته شد. مورخان نوشته اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره اى که وفات یافت، مدفون شد. طبق آنچه اهل سنت روایت کرده اند رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره عایشه بوده است. احتمال دیگر نیز آن است که حجره اى در میان حجره عایشه و حجره حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده که آن حضرت براى استراحت در آنجا بسر مى برده و اختصاص به هیچ یک از همسرانش نداشته است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا بسترى بود و در همان جا وفات یافت. پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله این حجره دو نیمه شد، نیمى دربرگیرنده قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و نیمى دیگر در اختیار عایشه بوده است.
مرقد رسول خدا در زمان خلیفه دوم در اتاق کوچکى قرار داشت و تا زمان توسعه مسجد در عهد ولید، به همان شکل باقى بود. در آن زمان که قسمت شرقى مسجد توسعه یافت، مرقد مطهر در مسجد قرار گرفت و گرد آن یک پنج ضلعى کشیده شد.
اکنون محدوده حجره طاهره که مرقد نیز در داخل آن قرار دارد، ۲۴۰ مترمربع (۱۶ متر طول و ۱۵ متر عرض) مساحت دارد که ضریحى مطلاّ در اطراف آن کشیده شده است. در چهارگوشه حجره طاهره چهار ستون مستحکم بنا شده که گنبد سبزى بر روى آن قرار دارد. این حجره داراى چند در است: درِ حجره فاطمه سلام الله علیها که نشانه محل حجره آن حضرت سلام الله علیها است، درِ تهجّد در شمال حجره، درِ وفود یا باب الرحمه در جهت غرب و درِ توبه یا باب الرسول در جهت جنوب. (قبله)
در حجره طاهره، محلى به عنوان قبر فاطمه سلام الله علیها مشخص شده است. این قبر بر اساس روایات و اقوالى است که مدفن آن بانوى گرامى را در خانه خود مى داند. محل قبر با بقعه کوچکى مشخص شده و در داخل ضریح جاى گرفته است. در قسمت جنوبى این بقعه محراب فاطمه سلام الله علیها قرار دارد.
منبر:
یکى از مکانهاى مقدس در مسجد، محل منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. در روایات نقل شده که پیامبر در آغاز با تکیه بر درخت خرما، به ایراد خطبه مى پرداخت. یکى از اصحاب پیشنهاد ساختن منبرى داد تا رسول خدا صلی الله علیه و آله بر روى آن بنشیند تا هم مردم او را ببینند و هم آن حضرت از ایستادن خسته نشود.
در برخى دیگر از روایت ها آمده است که پیش از آن سکویى از گِل ساخته بودند که آن حضرت بر روى آن مى نشست و تنها در سال هفتم هجرت بود که منبرى چوبین براى آن حضرت ساخته شد.
از این منبر سه پله اى تا زمان حکومت معاویه استفاده مى شد. معاویه براى کسب وجهه و اثبات حقانیت خود! خواست تا منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله را از مدینه به شام ببرد، اما مردم مدینه با اعتراض خود از این کار ممانعت کردند.
بعدها نجّارى، شش پله بر همان منبر افزود که نُه پلّه شد. این منبر بر اثر گذشت زمان از میان رفت و قسمتى از آن در قرن ششم به عنوان تبرّک مورد استفاده بوده است. گفته اند که سوخته آن منبر در محلى که اکنون منبر فعلى قرار دارد، دفن شده است.
منبرى که در حال حاضر وجود دارد منبرى است که سلطان مراد عثمانى در سال ۹۹۸ هـ.ق دستور ساخت و نصبش را داد و داراى دوازده پلّه است. این منبر که اکنون در مسجدالنبى قرار دارد، یک اثر ارزشمند هنرى است.
محراب:
محراب در محلى ساخته شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا نماز مى گزارد و پیشانى خویش را به عنوان سجده در برابر حق تعالى بر خاک آن مى نهاد. محل نماز رسول خدا صلی الله علیه و آله کاملاً مشخص است و در این که محل آن، محل همین محراب فعلى است، هیچ تردیدى وجود ندارد.
زمانى که ولید دستور توسعه مسجد را داد و عمر بن عبدالعزیز آن را اجرا مى کرد، بر جایگاه نماز رسول خدا صلی الله علیه و آله محرابى ساخته شد. این محراب در طول زمان دگرگونی هایى را تحمل کرده و بناى فعلى آن از دوره سلطان اشرف قایتباى باقى مانده است. در دوره عثمانى تزییناتى با آیات قرآن در آن صورت گرفته است.
محراب هاى دیگرى نیز که محل نماز برخى از خلفا بوده در مسجد ساخته شده که از جمله آنها محراب عثمان است. از مهمترین این محراب ها محراب تهجد است. تهجد به معناى شب زنده دارى است. نوشته اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمینى که در پشت خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده، شبها به عبادت و تهجّد مى پرداخته است. اکنون محل آن در نزدیکى خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها مشخص است و پس از ورود از باب جبرئیل، در سمت چپ، درست در برابر محل صفه قرار دارد. زمین مجاور آن مانند محل صفّه اندکى بلندتر از سطح زمین مسجد است.
۲. ستونهاى مسجد
سقف مسجد بر ستون هایى قرار داشت که علاوه بر نگهدارى از سقف، مورد استفاده رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحاب نیز بود. از هر ستونى خاطره ویژه اى باقى مانده است که باعث شده جنبه تبرک و تقدس به خود گیرد و با گرفتن نام هاى خاصى، در تاریخ جاودان بماند.
هر بار که مسجد بازسازى مى شد محل این ستون ها تغییرى نمى کرد، جز این که ستون هاى قدیمى جاى خود را به ستون هاى جدید مى داد. طبعاً با توسعه مسجد، ستون هاى جدیدى نیز افزوده مى شد، به طورى که اکنون نزدیک به ۷۰۶ ستون در مسجد وجود دارد.
ستون هایى که در محل قدیمى مسجد، در قسمت جنوبى آن قرار داشته اکنون با رنگ سفید از بقیه ستون ها مشخص شده است. همان گونه که اشاره شد، هر یک از این ستونها یادگار خاطره ویژه اى است که درباره برخى از آنها توضیحاتى را مى آوریم:
اسطوانة الحرس:
یکى از این ستون ها، ستون نگاهبانى یا «اسطوانة الحرس» نامیده مى شود. در کنار این ستون، امام على امیرمؤمنان علیه السلام مى ایستاد و از رسول خدا صلی الله علیه و آله محافظت مى کرد. گفته شده از زمانى که آیه «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»(۸۴) نازل شد، امام علیه السلام دیگر به نگاهبانى از رسول خدا صلی الله علیه و آله نپرداخت؛ چرا که خداوند خود حفاظت از جان پیامبر صلی الله علیه و آله را عهده دار شده بود. اسطوانة الحرس را به نام مصلاّى على علیه السلام نیز مى شناسند و این نشان مى دهد که ستون مزبور پیوند خاصى با آن امام همام داشته است.
اسطوانة التوبه:
ستون توبه یادآور خاطره اى است درباره یکى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام ابو لبابه. زمانى که در سال پنجم هجرت، احزاب مشرک به مدینه حمله کردند و در شمال مدینه مواجه با خندق شدند، به فکر اتحاد با یهودیان بنى قریظه افتادند که در قسمت جنوبى مدینه بودند و مى توانستند با گشودن دروازه هایشان، احزاب را به مدینه راه دهند. یهود بنى قریظه، با رسول خدا صلی الله علیه و آله پیمان داشتند و على رغم این پیمان، همکاری هایى با مشرکان کردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا صلی الله علیه و آله به سراغ بنى قریظه رفت و آنان را در حصار گرفت.
ابولبابه از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد بنى قریظه رفت تا با آنان سخن بگوید. وى از روى بى توجهى گفت که آنان نقض عهد کرده اند و مواجه با کشته شدن هستند. این سخن مى توانست بنى قریظه را به دفاعى سخت در برابر مسلمانان وادار کند. ابولبابه که خود متوجه خطاى خویش شده بود، از قلعه بنى قریظه خارج شد و مستقیم به سوى مسجد رفت و خود را به یکى از ستونها بست و شروع به گریه و زارى و نماز خواندن کرد. خداوند ضمن آیاتی، توبه او را پذیرفت و از مسلمانان خواست تا خیانت نکنند. این ستون به خاطر همین نقل، به نام ستون توبه معروف است.
اسطوانة الوفود:
یکى از کارهاى جارى رسول خدا صلی الله علیه و آله، ملاقات با سران قبایل و پذیرفتن آنها براى آشنا ساختنشان با اسلام و یا مذاکرات سیاسى بود. آن حضرت محلى را در مسجد به این امر اختصاص داده بود و همیشه در آنجا این هیأت ها را به حضور مى پذیرفت. محل این ملاقات ها در کنار ستونى از ستونهاى مسجد بود که بعدها به نام اسطوانة الوفود معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. «وفد» به معناى هیأت نمایندگى و «وفود» جمع آن است.
اسطوانة السریر:
یکى دیگر از ستون هاى مسجد، در محلى بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله ایام اعتکاف را در آنجا بسر مى برد. اصحاب در آنجا برگهایى از درخت خرما پهن مى کردند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله روى آنها استراحت کند. این محل که در کنار همین اسطوانة السریر قرار داشته، به عنوان جایى که تختخواب رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده، شناخته شده است. «سریر» به معناى تخت است.
اسطوانة المهاجرین:
علت انتخاب نام مهاجرین براى این ستون، گویا این بوده است که آنها معمولاً در کنار این ستون مى نشستند و با یکدیگر سخن مى گفتند. این ستون به نام عایشه نیز نامیده مى شده است.
اسطوانة الحنانه:
پیش از این گفتیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله در آغاز بر تنه درخت خرمایى تکیه مى کرد و خطبه مى خواند. نوشته اند زمانى که براى آن حضرت منبر ساخته شد، از این درخت ناله اى برخاست شبیه ناله شتر ماده اى که از بچّه خود جدا شود. این روایت را بیش از صدتن از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده اند.
۳. صُفّه
زمانى که مسلمانان مکه و نواحى اطراف به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت کردند، آشکار بود که شهر امکان پذیرایى از تمامى آنها را ندارد. انصار با ایثار و گذشت، عده زیادى از آنان را به خانه هاى خود بردند و برخى دارایى خود را با آنان تقسیم کردند، اما گروهى بدون سرپناه باقى ماندند. به علاوه بعد از آمدن به مدینه چندى طول کشید تا مسکن و مأوایى بیابند و کارى را پیشه خود سازند و درآمدى بدست آورند.
این دسته از مهاجران فقیر که به اصحاب صفه معروف بودند، در قسمتى از مسجد که براى آنان در نظر گرفته شده بود، اسکان داده شدند. این محل سقفى داشت تا آنان از تابش خورشید در امان باشند و بتوانند در سایه آن بیاسایند. شب ها برخى از آنها شام را میهمان انصار بودند، اما براى خواب به محل صفه باز مى گشتند. در بیشتر موارد نیز مى بایست به اندک خوراکى که رسول خدا صلی الله علیه و آله براى آنان مى فرستاد و بیش از آن در اختیار آن حضرت نبود، قناعت مى کردند. یک بار یکى از آنان گفت که از بس خرما به ما داده شده، شکممان آتش گرفته است.
تعداد آنان درگذر زمان کم و زیاد بوده است و آنچه به طور پراکنده در کتاب هاى سیره آمده و اسامى آنان ضبط شده، در حدود یکصد نفر بوده اند. این افراد اغلب جز شرکت در جماعت، عبادت و نیز حضور در غزوات و سرایا، کارى نداشتند و چون روحیه عابدانه و زاهدانه اى داشته اند، در طول تاریخ اسلام، سرمشقى براى انسانهاى عارف بوده اند.
زمینى که به آنها اختصاص داده شده بود، یک مساحت ۹۶ مترى مسقّف بود که در میان باب جبرئیل و باب النساء قرار داشت. اکنون قسمتى از مسجد به صورت برجسته مشخص شده است، اما بر اساس آنچه در نقشه هاى قدیمى مسجد آمده است، چنین محلى نمى تواند محل اصلى صفّه تلقّى شود، زیرا که این محل خارج از مسجد قرار داشته است در حالى که همه نقل کرده اند که صفه در خود مسجد بوده است. برخى از اهل صفّه عبارت بودند از: بلال، ابوذر، حذیفة بن یمان و مقداد بن اسود.
۴. مقام جبرئیل
این محل بدان جهت به عنوان مقام جبرئیل شناخته شده که ملک مقرب از آنجا بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد مى شده و به خدمت آن حضرت مى رسیده است. نام دیگر این محل، اسطوانه مربعة القبر است که اکنون در داخل حجره شریف قرار دارد و قرنهاست که قابل دسترسى نیست. این محل در منتهى الیه جنوب شرقى، محل تلاقى دو دیوار جنوبى و شرقى قرار دارد. هنگامى که دسترسى بدین محل امکان داشت، به عنوان یکى از نقاط بسیار متبرّک، محل عبادت بوده است. بر اساس برخى روایات، قبر حضرت فاطمه سلام الله علیها در این قسمت قرار دارد.
در فضیلت همین اسطوانه که در ضمن، باب خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز بوده، آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله چهل روز صبحگاهان در کنار این در مى رفت و خطاب به اهل خانه که امام على علیه السلام، حضرت فاطمه سلام الله علیها و حسنین علیهماالسلام بوده اند، مى فرمود: «السّلام علیکم یا اهل البیت». و این آیه را مى خواند: «اِنَّما یریدُ الله لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً».
در گذشته، در زاویه شرقى حیاط اول مسجد، چند نخل بوده که گویا به دلیل نزدیکى آن به محراب تهجد و خانه حضرت زهرا، آن را «حدیقة الزهراء» مى نامیده اند. تصویر این درختان در عکس هاى قدیمى برجاى مانده است.
نام مبارک دوازده امام همراه نام عشره مبشره و اسامى چهار امام مذهب اهل سنت بر اطراف دیوار حیاط اول و دوم به خطى زیبا نوشته شده است. در میان آنها نام امام زمان علیه السلام به صورت «محمدالمهدى» آمده و به گونه اى نوشته شده که از دور «حىّ»؛ یعنى زنده خوانده مى شود. در کشور عثمانى و بسیارى از نقاط دیگر، اهل سنت دوازده امام را نیز در کنار خلفاى نخست و ائمه مذاهب اربعه دوست مى داشته اند و به همین دلیل نامشان را در این بزرگترین مسجد دنیاى اسلام آورده اند.
۵. درهاى مسجد
زمانى که مسجدالنبى بنا گردید، براى ورود و خروج چند در تعبیه شد. تا سال سوم هجرت برخى از اصحاب که از شخصیت والایى برخوردار بودند، در حاشیه مسجد خانه مى ساختند. این خانه ها درى به بیرون و درى نیز به درون مسجد داشت. در سال سوم هجرت قبل از غزوه احد، فرمانى از سوى رسول خدا صلی الله علیه و آله صادر شد که همه درها بسته شود مگر درِ خانه على علیه السلام «سدّوا الأبواب الاّ باب على». این مطلب در منابع معتبر اهل سنت نیز آمده است.
رفت و آمد به مسجد از طریق درهایى بود که هر یک تحت عنوانى نامگذارى شده بود. تعداد این درها به مرور زمان کم و زیاد شده است؛ با این حال برخى از درهاى موجود در برابر همان درهاى نخستین است.
۱. باب الرحمه:
این در، در دیوار غربى مسجد قرار دارد. نامگذارى این در به «در رحمت» برگرفته از حدیثى از رسول خدا صلی الله علیه و آله است که به درخواست شخصى که از این در وارد شده بود، از خداوند طلب نزول باران کرد و پس از هفت روز، طبق درخواست همان شخص که از همین درآمده بود، تقاضاى قطع باران شد. این در را «باب عاتکه» نیز مى نامیدند.
۲. باب جبرئیل:
این در، مدخل ورودى رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده و در دیوار شرقى مسجد قرار دارد. زمانى به باب النبى نیز شهرت داشته است. روایتى دلالت بر آن دارد که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدخل این در با جبرئیل ملاقات کرد و سخن گفت و از این رو به باب جبرئیل نامگذارى شد.
۳. باب السلام:
این در نیز در دیوار غربى مسجد قرار دارد و از زمان بناى نخستینِ مسجد وجود داشته است.
۴. باب النساء:
یکى از درهاى مهم مسجد که در زمان توسعه آن در عهد خلیفه دوم ایجاد شد، باب النساء بود که هنوز هم به همین نام شهرت دارد. این در اختصاص به رفت و آمد زنها به مسجد داشته است. علاوه بر این ها در توسعه هاى بعدى، دهها درِ جدید به مسجد افزوده شد. گفتنى است که در توسعه هاى بعدى، درهاى جدید روبروى محل درهاى قدیم ساخته شده است.
۶. مناره هاى مسجد
بناى نخستینِ مسجد و توسعه هاى بعدى آن تا زمان ولید بن عبدالملک، هیچ گونه مناره اى را در مسجد نشان نمى دهد. در آن زمان مؤذّن تنها بر بام مرتفعى قرار مى گرفته و نداى اذان سر مى داده است. در توسعه زمان ولید، چهار مناره بر چهار گوشه مسجدالنبى ساخته شد. این مناره ها در گذر زمان جاى خود را به مناره هاى بزرگتر و مستحکم ترى داده است. مناره هاى جدیدى بدست سلطان قایتباى ساخته شد که در توسعه جدید برخى از آنها از میان رفته و برخى باقى مانده است. مناره هاى جدیدى نیز براى مسجد ساخته شده است.
چهار مناره اصلى مسجد عبارتند از: مناره هاى سلیمانیه و مجیدیه که در دو سوى ضلع شمالى قرار گرفته و مناره هاى قایتباى و باب السلام که در دو سوى ضلع جنوبى (قبله) قرار دارد. در حال حاضر مناره هاى دیگرى نیز بر آنچه بوده، افزوده شده است.
۷. حجرات رسول خدا و حجره حضرت فاطمه
پیش از این گفتیم که در کنار دیواره شرقى مسجد، حجره هایى براى سکونت همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله ساخته شده بود. در آغاز چند حجره براى سکونت همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله ساخته شد. این خانه ها که بیشتر اتاقى بیش نبودند، از خشت و گل ساخته شده و دیوارهاى آنها از شاخه درختان و گِل بنا شده بود. از میان نُه خانه که در سال آخر وجود داشت، پنج خانه هیچ گونه اتاقى نداشت و تنها سقفى بر روى آنها کشیده شده بود. این خانه بسیار ساده بوده و در قیاس با برخى از خانه هاى سنگى موجود در مدینه آن زمان که به عنوان اطم؛ یعنى قلعه کوچک یاد مى شد، شکلى بسیار بى آلایش و ساده داشتند.
منابع تاریخى گزارش کرده اند که خانه ها همه در ضلع شرقى مسجد از جنوب به شمال بوده است. اما برخى اظهار کرده اند خانه اى که عایشه در آن سکونت داشته در ضلع جنوبى واقع شده بود و از آنجا به سمت دیوار شرقى تا باب جبرئیل ادامه داشته است. اگر این گزارش درست باشد، نباید رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه عایشه دفن شده باشد، بلکه احتمالاً در محلى دفن شده که بعدها عایشه ادعاى مالکیت آن را کرده و طبعاً حکومت هم جانبدار این ادعا بوده است. برخى محل دفن رسول خدا صلی الله علیه و آله را خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها دانسته اند. متأسفانه منابع تاریخى محل دقیق خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها را مشخص نکرده اند، اما به احتمال بسیار قوى خانه آن حضرت در میان مربع قبر و محراب تهجد بوده است. به طور قطع، محلى که احتمالاً قبر آن حضرت دانسته شده، خانه آن حضرت بوده است.
این خانه ها در طرح توسعه ولید بن عبدالملک در اواخر قرن اول هجرى که شامل دیوار شرقى مسجد نیز شد، تخریب گردید. در حالى که مردم مدینه از تخریب آنها به شدت ناراحت بودند. آنها شاهد بودند که حجره هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله که نشانه ساده زیستى آن حضرت بود این چنین تخریب مى شوند، به همین دلیل ساکنان مدینه در لحظه خراب شدن خانه ها مى گریستند.
یکى از این خانه ها از آن فاطمه صغرى فرزند امام حسین علیه السلام بوده که با شوهرش حسن بن حسن بن على علیه السلام در آن زندگى مى کرده است. او حاضر به دادن خانه نشد اما آن را به زور از وى گرفتند. به نوشته برخى از منابع تا قرنها مردم از نماز خواندن در محل این خانه پرهیز داشتند و زمین آن را غصبى مى دانستند.
منابع
- آثار اسلامی مکه و مدينه، رسول جعفریان.
- احمد محمد صالح ترجمه و تحقیق: احمد زمانی، تاریخچه مسجد النبی: از آغاز تأسیس تا سال 87 هجری، مجله میقات حج، بهار 1372، شماره3، صفحه 183، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 4 اردیبهشت 1393.
- ویکی شیعه.
آرشیو عکس و تصویر