اخلاق و فضایل امام حسن عسکری علیه السلام
احمد بن عبيدالله بن خاقان با اینکه از جانب خلفا، والي اوقاف و صدقات در قم بود، و نسبت به اهل بيت رسالت، نهايت مرتبه عداوت را داشت، درباره امام حسن عسکری علیه السلام گفته است: در سر من راى، هيچ يك از علويان را نديدم و نشناختم كه به مانند حسن بن على بن محمد بن رضا علیه السلام باشد و در آرامش و وقار و پارسايى و نجابت و بزرگوارى در نزد خاندانش و سلطان و تمام بنى هاشم نام كسى را بهتر از او نشنيدم. آنان وى را بر سالخوردگان خود مقدم مى داشتند و نيز همواره بر اميران و وزيران و نويسندگان مردم عامى و معمولى مقدم داشته مى شد.
از هيچيك از بنى هاشم و نيز اميران و نويسندگان و قاضيان و فقيهان و ساير مردمان درباره وى نپرسيدم جز آن كه پى بردم آن حضرت در نزد مردم در غايت تجليل و تعظيم و در جايگاهى والا قرار دارد و همه درباره او به نيكى ياد مى كنند و او را بر اهل بيت علیهم السلام و مشايخش مقدم مى دارند.
هيچ كس از دوستان و دشمنان آن حضرت را نديدم جز آن كه به نيكويى درباره آن حضرت سخن مى گفتند و او را مى ستودند.
همچنين پدر احمد بن عبيدالله یعنی عبیدالله بن خاقان که وزير معتمد عباسي بود در اين باره گويد: اگر خلافت از خاندان بنى عباس بيرون شود هيچ كس از بنى هاشم را سزاوار خلافت نيست مگر حسن عسكرى علیه السلام زيرا او با فضل و دانش و پارسايى و خويشتندارى و زهد و عبادت و اخلاق پسنديده و نيكويي هايش استحقاق تصدى مقام خلافت را داراست.
برخی از ویژگی های امام حسن عسکری علیه السلام:
سخاوت و بخشندگی
امام حسن عسکری علیه السلام بسان اجداد بزرگوارش در بخشندگی و کمک به مردم یگانه روزگار بود. شخصی به نام محمد بن علی همراه پدرش ـ که از خاندان علویان بودند؛ ولی از گروه واقفیّه به شمار می رفتند ـ در زندگی دچار بحران شدند و در مضیقه مالی سختی قرار گرفتند.
وی می گوید: پدرم گفت: برویم نزد این مرد ـ امام حسن عسکری علیه السلام ـ چون خصلت «بخشندگی» او را زیاد شنیده بودیم. در راه که می رفتیم، پدرم گفت: ای کاش آن حضرت برای برآورده شدن سه نیاز من، کمکم کند! من هم با خود گفتم: ای کاش به سه نیاز من توجّه و عنایت کند!
نزد آن حضرت رفتیم، از حال ما پرسید، پاسخ دادیم. هنگامی که با امام خداحافظی کرده و از خانه خارج شدیم، خادم حضرت آمد و به اندازه ای که نیاز داشتیم و آرزو کرده بودیم، کیسه هایی از اشرفی به ما داد.
همچنین مرحوم کلینی از اسماعیل بن محمد بن علی بن اسماعیل بن علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب نقل می کند که سر راه امام حسن عسگری علیه السلام نشستم وقتی که حضرت تشریف آورد اظهار نیاز کردم و برای حضرت سوگند یاد کردم که حتی یک درهم هم ندارم نه نان شب و نه نهار دارم. حضرت فرمود: سوگند دروغ به خدا می کنی در حالی که دویست دینار زیر زمین دفن نموده ای! و این را که گفتم برای این جهت نیست که به تو چیزی ندهم. آنگاه به غلامش فرمود: آنچه با خود داری به او بده. غلام آن حضرت صد دینار به من داد پس حضرت رو به من نمود و فرمود: در وقتی که سخت به آن دویست دینار نیاز داری از ان محروم خواهی شد. آنچه آن حضرت فرمود راست بود دویست دینار زیر زمین دفن کرده بودم که روز گرفتاری پشتوانه ای باشد، نیاز شدیدی به ان پیدا کردم و راههای روزی بر من بسته شد آنجایی که ان دویست دینار را دفن کرده بودم حفر نمودم چیزی نیافتم معلوم شد پسرم جای آن را یاد گرفته و آن را برداشته و فرار کرده است.
رفع نیازها و گرفتاری مردم
- مرحوم طبری شیعی از محمد بن زید نقل می نماید که خدمت امام هادی علیه السلام شرفیاب بودم ، گروهی خدمت حضرت مشرف شدند از گرسنگی شکایت نمودند حضرت دست مبارکش را به زمین زد، گندم و آرد برای آنان پیدا شد.
- شيخ طوسى در الغيبة به سند خود از ابو هاشم جعفرى در ضمن حديثى نقل كرده است كه گفت: تنگدست شده بودم و مى خواستم چند دينار از ابو محمد (ع) طلب كنم اما شرم داشتم. چون به خانه ام رسيدم صد دينار برايم فرستاده شد و اين پيغام نيز همراه آن نوشته شده بود كه اگر حاجتى داشتى شرم مكن و بيم نداشته باش و طلب كن كه آنچه دوست دارى خواهى ديد ان شاء الله.
- مرحوم علامه مجلسی از کتاب کشف الغمه نقل نموده که ابویوسف شاعر متوکل گوید: برایم فرزندی متولد گردید تنگدست یودم به جماعتی نامه نوشتم و از آنان درخواست کمک کردم ولی با زیان روبه رو شدم چیزی کمک نکردند به خودم گفتم : می روم اطراف خانه امام حس عسگری دوری می زنم . به در خانه رسیدم ابوحمزه بیرون آمد، کیسه سیاه رنگی به من داد در آن چهارصد درهم بود، گفت: سیدم به تو می گوید : این را برای نوزاد هزینه کن خداوند او را برایت مبارک گرداند.
پاسداشتِ نماز
امام عسکری علیه السلام به نماز اوّل وقت بسیار اهتمام می داد و نماز را بزرگ می داشت. ابوهاشم جعفری که یکی از یاران خاصّ و ویژه آن بزرگوار بود، می گوید: نزد آن امام معصوم بودم. حضرت در حال نوشتن نامه بود که وقت اداء نماز فرارسید، آن بزرگوار نامه را به سوئی نهاد و برای خواندن نماز حرکت کرد. از نماز که فارغ شد، دوباره تشریف آورد و قلم را برداشت و شروع کرد به نوشتن نامه.
ترغیب به خدمت رسانی
ابوهاشم می گوید: روزی در محضر امام عسکری علیه السلام بودم، آن حضرت فرمود: «یکی از درهای بهشت، «بابُ المعروف» است. از آن در کسی داخل بهشت نمی شود مگر این که در دنیا کارهای نیک انجام داده و به مردم کمک و خدمت نماید».
تا این را از حضرت شنیدم، خدا را سپاس گفتم و بسی خشنود گردیدم؛ زیرا یکی از برنامه های زندگی من، خدمت رسانی به مردم و رفع نیاز پابرهنگان و محرومان بود. تا این مطلب در دلم گذشت، حضرت به من نگاه کرد و فرمود: «بله، کسانی که در این جهان به مردم کمک می کنند، در جهان دیگر نیز سربلند و جایگاه آنان برجسته است. ای ابوهاشم! خدا تو را از این گروه قرار دهد، خدای تو را رحمت کند».
منابع
- سیره معصومان، سید محسن امین/ ترجمه: على حجتى كرمانى.
- امام عسکری علیه السلام نماد فضیلت ها، ابوالحسن ربانی سبزواری، فرهنگ کوثر، زمستان 82، شماره 60.
- زندگاني حضرت امام حسن عسکري(ع)، پایگاه دانشکده اصول دین، بازیابی: 29 آذر 1394
- نمونه هایی از سیره امام حسن عسگری علیه السلام، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام