ابن دُرَید

از دانشنامه‌ی اسلامی


معرفی اجمالی ابن درید

أبوبَكر بن‌ دُرَيْد أزْدي‌ در بصره‌ به‌ دنيا آمد در سال‌ دويست‌ و بيست‌ و سه‌ و در آنجا نشو و نما نمود. چون‌ زنجي‌ها بصره‌ را فتح‌ كردند او به‌ عمان‌ گريخت‌ و دوازده‌ سال‌ در آنجا اقامت‌ كرد، پس‌ از آن‌ به‌ وطنش‌ بازگرديد، سپس‌ به‌ فارس‌ كوچ‌ كرد و در نزد بَني‌ ميكال‌ داراي‌ قدر و قيمت‌ گرديد. توليت‌ و نظارت‌ ديوان‌ بدو سپرده‌ شد. چون‌ بني‌ميكال‌ خلع‌ شدند، در سنة‌ سيصد و هشت‌ به‌ بغداد آمد و به‌ وزير مقتدر بالله‌: ابن‌ الفُرَات‌ پيوست‌. وي‌ او را از مقرَّبين‌ خود گردانيد و هر ماه‌ براي‌ وي‌ پنجاه‌ دينار وظيفه‌ مقرري‌ معين‌ كرد و پيوسته‌ در نزد او مجلّل‌ و مكرم‌ بود تا أجلش‌ در ماه‌ شعبان‌ سنة‌ سيصد و بيست‌ و يك‌ در رسيد در حالي‌ كه‌ نود و هشت‌ سال‌ عمر كرده‌ بود.

آثار ابن درید

كتاب‌ «السَّرْج‌ واللِّجام‌»، و كتاب‌ «المُقْتَبَس‌»، و كتاب‌ «زُوَّارُ العَرَب‌»، و كتاب‌ «اللُّغَات‌»، و كتاب‌ «السِّلاح‌»، و كتاب‌ «غريب‌ القرآن‌»، و كتاب‌ «الوِشَاح‌»، و كتاب‌ «الجُمْهُرة‌اللغة» در لغت‌ در شش‌ مجلّد، هر جزئي‌ از آن‌ در مجلدي‌ بخصوصه‌ مي‌باشد و داراي‌ ابياتي‌ از شعر است‌ كه‌ آثار صنعت‌ شعريه‌ در دو مصراعش‌ محكم‌ و استوار است‌، و قصيده‌اي‌ در باب‌ مقصور و ممدود دارد، و قصيـده كوتـاهي‌ در حِكَـم‌ و آداب‌ دارد كه‌ علماء بر شرح‌ آن‌ اهتمامي‌ تمام‌ داشته‌اند. او از پيشتازان‌ در علوم‌ أدبيّت‌ و عربيّت‌ ودر طول‌ مدت‌ شصت‌ سال‌ پيشوا در علم‌ لغت‌ مي‌باشد.

ابن درید و اهل البیت

شيخ‌ رشيدالدِين‌ بن‌ شهر آشوب‌ مازندراني‌ در «معالِم‌ العلماء» وي‌ را از شعراء اهل‌ بيت‌ و مجاهدين‌ در راه‌ آنان‌ به‌ شمار آورده‌ است‌ و از جمله اشعارش‌ در ولاء اهل‌ بيت‌ اين‌ است‌:


أهْوَي‌ النَّبِيَّ مَحَمَّداً وَ وَصِيَّهُ وَابْنَيْهِ وَ ابْنَتَهُ الْبَتُولَ الطَّاهِرَهْ

أهْلَ الْوَلاءِ فَإنَّنِي‌ بِوَلاَئِهِمْ أرْجُو السَّلاَمَةَ وَ النَّجَا فِي‌ الا'خِرَهْ

وَ أرَي‌ مَحَبَّةَ مَنْ يَقُولُ بِفَضْلِهِمْ سَبَباً يُجِيرُ مِنَ السَّبِيلِ الْجَائِرَهْ

أرْجُو بِذَاكَ رِضَا الْمُهَيْمِنِ وَحْدَهُ يَوْمَ الْوُقُوفِ عَلَي‌ ظُهُورِ السَّاهِرَهْ

  1. من‌ عشق‌ مي‌ورزم‌ به‌ پيغمبر محمد و وصي او و دو پسر او و دختر او كه‌ بتول‌ طاهره‌ مي‌باشد.
  2. ايشانند أهل‌ وَلاء بنابراين‌ من‌ با ولايتشان‌ اميد سلامت‌ و نجات‌ را در آخرت‌ دارم‌.
  3. و من‌ مي‌بينم‌ كه‌ محبت‌ كسي‌ كه‌ مُقِرّ و معترف‌ به‌ فضيلت‌ ايشان‌ است‌، سبب‌ و وسيله‌اي‌ مي‌باشد تا او را از راه‌ جور و ظلم‌ و اعتساف‌، در كنف‌ خود پناه‌ دهد و حفظ‌ نمايد.
  4. و بدين‌ ولاء و محبّت‌، من‌ اميد در رضايت‌ خداوند مهيمن‌ بر امور، تنها بسته‌ام‌ كه‌ در روز وقوف‌ در سطح‌ عرصات‌ و زمين‌ موقف‌ قيامت‌ او از من‌ خرسند و خشنود باشد.

بر تشيّع‌ ابن‌ دُرَيْد در «رياض‌ العلماء» و «معالم‌ العلماء» و «أمَل‌ الآمِل‌» و «طبقات‌ شيعة‌» قاضي‌ نورالله‌ مَرْعَشي‌، تنصيص‌ و تصريح‌ كرده‌اند.

منابع

  • تقدم شیعه در علم لغت، امام شناسی ج 16 و 17 ص 133، سایت مکتب وحی، تاریخ بازیابی: 8/7/1392.