آیه 73 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَىٰ هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَىٰ أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ ۗ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

[3–73] (مشاهده آیه در سوره)


<<72 آیه 73 سوره آل عمران 74>>
سوره :سوره آل عمران (3)
جزء :3
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و ایمان نیاورید مگر به آن کس که پیرو دین شما باشد-بگو: راه سعادت آن است که خدا بنماید-تا مبادا معلوم شود که به امتی دیگر نیز مانند شریعت شما عطا می‌گردد، یا بتوانند با شما نزد پروردگار احتجاج کنند. بگو: فضل و رحمت به دست خداست، به هر که خواهد عطا کند، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و به همه امور داناست.

و [نیز گفتند: در توضیح حقایق] جز به کسی که از دینتان پیروی می کند، اطمینان نورزید [تا دیگران هدایت نیابند]. بگو: یقیناً هدایت، هدایت خداست. سپس گفتند: گمان نکنید آنچه به شما اهل کتاب [از نبوّت، معجزه، قبله مستقل و آیات آسمانی] داده شده به کسی [از عرب و غیر عرب] داده شود، یا اینکه مؤمنان می توانند نزد پروردگارشان با شما محاجّه و گفتگو کنند. [در پاسخ یاوه های آنان] بگو: فضل و رحمت [که از جلوه هایش نبوّت، کتاب، معجزه و قبله است،] به دست خداست، به هر کس بخواهد می دهد؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست.

و [گفتند:] «جز به كسى كه دين شما را پيروى كند، ايمان نياوريد -بگو: « هدايت، هدايت خداست »- مبادا به كسى نظير آنچه به شما داده شده، داده شود، يا در پيشگاه پروردگارتان با شما محاجه كنند.» بگو: « [اين‌] تفضل به دست خداست؛ آن را به هر كس كه بخواهد مى‌دهد، و خداوند، گشايشگر داناست.

و گفتند: جز پيروان دين خود را تصديق مكنيد. بگو: هدايت، هدايت خدايى است. و اگر گويند كه به ديگران همان چيزهايى ارزانى شود كه به شما ارزانى شده است، يا اگر گويند كه فردا در نزد پروردگارتان با شما به حجت مى‌ايستند، بگو: فضيلت به دست خداست، به هر كه خواهد آن را عطا مى‌كند، كه او بخشاينده و داناست.

و جز به کسی که از آیین شما پیروی می‌کند، (واقعاً) ایمان نیاورید!» بگو: «هدایت، هدایت الهی است! (و این توطئه شما، در برابر آن بی اثر است)»! (سپس اضافه کردند: «تصور نکنید) به کسی همانند شما (کتاب آسمانی) داده می‌شود، یا اینکه می‌توانند در پیشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو کنند، (بلکه نبوّت و منطق، هر دو نزد شماست!)» بگو: «فضل (و موهبت نبوّت و عقل و منطق، در انحصار کسی نیست؛ بلکه) به دست خداست؛ و به هر کس بخواهد (و شایسته بداند،) می‌دهد؛ و خداوند، واسع [= دارای مواهب گسترده‌] و آگاه (از موارد شایسته آن) است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And [they say,] ‘Do not believe anyone except him who follows your religion.’ Say, ‘Indeed [true] guidance is the guidance of Allah.’ [They also say.] ‘[Do not believe] that anyone may be given the like of what you were given, or that he may argue with you before your Lord.’ Say, ‘Indeed all grace is in Allah’s hand; He grants it to whomever He wishes, and Allah is all-bounteous, all-knowing.

And do not believe but in him who follows your religion. Say: Surely the (true) guidance is the guidance of Allah-- that one may be given (by Him) the like of what you were given; or they would contend with you by an argument before your Lord. Say: Surely grace is in the hand of Allah, He gives it to whom He pleases; and Allah is Ample-giving, Knowing.

And believe not save in one who followeth your religion - Say (O Muhammad): Lo! the guidance is Allah's Guidance - that anyone is given the like of that which was given unto you or that they may argue with you in the presence of their Lord. Say (O Muhammad): Lo! the bounty is in Allah's hand. He bestoweth it on whom He will. Allah is All-Embracing, All-Knowing.

"And believe no one unless he follows your religion." Say: "True guidance is the Guidance of Allah: (Fear ye) Lest a revelation be sent to someone (else) Like unto that which was sent unto you? or that those (Receiving such revelation) should engage you in argument before your Lord?" Say: "All bounties are in the hand of Allah: He granteth them to whom He pleaseth: And Allah careth for all, and He knoweth all things."

معانی کلمات آیه

الفضل: فضل در اصل بمعنى زيادت است و در قرآن بمعنى برترى، عطيه و رحمت و احسان آمده است، مراد از آن در اينجا ظاهرا نبوت است كه از مصاديق عطيه و رحمت مى باشد.

واسع: صاحب سعه. يعنى فضل و رحمت او وسيع است، به معنى وسعت دهنده نيز آيد.

نزول

محل نزول:

اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است.

شأن نزول:

سدى از ابومالك روايت كند كه احبار و علماى يهود به ديگران مى گفتند: به هيچ كس جز از كسانى كه از آئين ما پيروى كند، نگرويد و گوش نكنيد سپس اين قسمت از آيه «قُلْ إِنَّ الْهُدى هُدَى اللَّهِ» نازل گرديد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«73» وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدى‌ هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتى‌ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ‌

(بزرگان يهود، براى جلوگيرى از گرايش يهود به اسلام، به آنان مى‌گفتند:) جز به كسى كه آيين شما را پيروى كند، ايمان نياوريد. (زيرا دينِ حقّ منحصر به ماست.

اى پيامبر! به آنان) بگو: راه سعادت راهى است كه خدا بنمايد (ومانعى ندارد) كه به امّتى ديگر نيز همانند آنچه (از كتاب وشريعت) به شما داده شده، داده شود، تا در نزد پروردگار با شما احتجاج كنند. (همچنين اى پيامبر! به آنان) بگو: فضل ورحمت بدست خداست، او به هر كه بخواهد عطا مى‌كند وخداوند داراى رحمت وسيع و علم بى‌انتهاست.

نکته ها

اهل كتاب، از گرايش يهود به اسلام نگران بودند و براى پيشگيرى از آن تبليغ مى‌كردند.

«لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ»

پیام ها

1- دشمنان اسلام، در توطئه‌هاى خود سفارش به پنهان كارى مى‌كنند و به غير خود نيز اعتمادى ندارند. «لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ» يكى از معانى ايمان، اعتماد و اطمينان است.

2- هدايت الهى، يك جريان مستمر در طول تاريخ بوده است و اختصاص به قوم خاصّى ندارد. «إِنَّ الْهُدى‌ هُدَى اللَّهِ»

جلد 1 - صفحه 542

3- تعصّب و خودبرتربينى، يكى از آفت‌هاى ديندارى است. «إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ»

4- الطاف پروردگار، در انحصار گروه خاصّى نيست. نبوّت و هدايت، فضل الهى است كه به هركس بخواهد مى‌دهد. «إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ»

5- گزينش پيامبران از سوى خداوند، بر اساس علم اوست. «واسِعٌ عَلِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لا تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدى‌ هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتى‌ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (73)

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 146

چون ديدند از مكر آنان، مؤمنان اطلاع يافتند، طريق ديگر را با هم گفتگو نمودند، چنانچه فرمايد:

وَ لا تُؤْمِنُوا: و ايمان نياوريد و اعتراف نكنيد به تصديق قلبى خود، إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ‌: مگر كسانى را كه پيروى نمايند دين شما را كه ملت يهوديت است. يا بعد از يأس از ارتداد مؤمنان، به يكديگر گفتند: اظهار ايمان خود در اول روز مكنيد، مگر آنكه بر دين شما بوده و مسلمان شده، چه بازگشت آنها اهم و اولى باشد. حق تعالى فرمايد: قُلْ إِنَّ الْهُدى‌ هُدَى اللَّهِ‌: بگو اى پيغمبر به آنها، بدرستى كه دين حق ما كه موجب هدايت به مطلوب است، هدايت خدا است كه به توسط پيغمبر ابلاغ شده و موجب رستگارى از مهالك و فوز به سعادت دنيا و آخرت است.

نكته: اين فرمايش، جمله معترضه است، يعنى متكلم در بين كلام خود قسمتى را كه لازم است، گفتن آن را در عرض تكلم خود فرمايد به منظور مطلب اهمى، كه آن ابلاغ هدايت تامه حقه الهيه است به آنان.

بعد تتمه مكالمات اهل كتاب را فرمايد كه يكديگر را نصيحت كردند كه غير پيروان ملت خود را اعتراف مكنيد و باور مداريد، أَنْ يُؤْتى‌ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ‌: به آنكه داده شده است هيچكس را از اهل اسلام، مثل آنچه به شما عطا شده از علم و حكمت و براهين و معجزات، مانند نزول منّ و سلوى و انفجار حجر و خروج آب از آن و شكافتن دريا و غير آن. يا ايمان نياوريد غير كسانى كه پيروى كنند دين شما را به آنكه داده شده احدى را مثل آنچه عطا شده است شما را به اعتبار انبياء شما و كتب شما از نبوت و رسالت و كتاب و شريعت، و مى‌باشد بر وفق آنچه طلب كرديد از حضرت اسمعيل مثل حضرت موسى عليه السّلام و قرار دهد خداى تعالى كلام خود را در دهان او.

أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ‌: يا ايمان آوريد مر ايشان را تا محاجّه كنند شما را نزد پروردگار شما به آنچه خبر داده شما را در شأن حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قرآن و كلام او براى اهل اسلام، تا بر شما حجتى باشد نزد

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 147

پروردگار شما به آنچه معرفت به حق پيدا كرديد. پس به جهت رد و ابطال قول يهود مى‌فرمايد: قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ‌: بگو اى پيغمبر بدرستى كه فضل و برترى و علم و حكمت در يد قدرت الهى است، يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ: عطا فرمايد آن را به هر كه خواهد و قابليت دارد، وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ‌: و خداى تعالى واسع الرّحمه، دانا است به مصالح بندگان در اعطاء فضل و رحمت خود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لا تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدى‌ هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتى‌ أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ (73)

ترجمه‌

و ايمان نياوريد مگر از براى كسيكه پيروى كرده است دين شما را بگو هدايت هدايت خداوند است كه داده شود بيكنفر مانند آنچه داده شديد شما تا

جلد 1 صفحه 437

آنكه محاجه كنند با شما نزد پروردگارتان بگو همانا فضيلت در دست خدا است ميدهد آنرا بهر كس ميخواهد و خدا وسعت دهنده دانا است..

تفسير

گفته‌اند جمله اولى تا قل ان الهدى هدى اللّه كلام يهود است و اينجمله كلام خدا است و معترضه است بين فعل يعنى لا تؤمنوا و مفعول آن كه ان يؤتى باشد كه آن كلام يهود است تا قل ان الفضل و حاصل معنى آنستكه يهود ضمنا باشخاصيكه از خودشان مأمور باظهار اسلام مينمودند براى تشكيك مسلمانان سفارش هم مينمودند كه قلبا تصديق و اقرار نكنيد كه باحدى داده شود مثل آنچه بشما داده شده است از علم و حكمت و كتاب و حجت و من و سلوى و ساير فضايل و كرامات مگر براى اهل دين خودتان چون اين فضائل را خداوند مخصوص بحضرت موسى و امت او نموده و محال است بكس ديگر برسد و نيز باور نكنيد كه مسلمين محاجه مى‌كنند با شما در نزد خدا و شما مغلوب ميشويد زيرا كه دين شما محكم‌ترين اديان است و آنها نمى‌توانند بر شما اقامه حجت نمايند و بعضى آن يؤتى را بمد خوانده‌اند بنابر آنكه استفهام انكارى باشد و بنابراين معنى آنستكه آيا ممكن است داده شود بكسى فضايل شما يا بتوانند كسانى با شما محاجه كنند يعنى ممكن نيست و خداوند از آنها دو جواب داده يكى آنكه دين دين خدا است كه اسلام است و ديگر آنكه فضل و شرف بهدايت و توفيق الهى است بهر كس خواسته باشد ميدهد نهايت آنكه جواب اول بين نقل كلام آنها واقع شده فيض عليه الرحمه فرموده و در اين آيه وجوه ديگرى است از معنى و اين آيه از متشابهاتى است كه از ائمه اطهار بيانى راجع بآن بما نرسيده و در مجمع و منهج و ساير تفاسير چندين وجه ذكر نموده‌اند كه انصافا هيچ يك از آنها خالى از خلل نيست و بنظر حقير آيه از متشابهات نيست و معنى ظاهرى دارد كه خالى از خلل و تكلف است و آن اين است كه بعد از نقل كلام يهود ميفرمايد بگو در جواب آنها كه هدايت هدايت الهى است كه ثابت و حقيقى است نه مانند هدايت شما كه موقت و صورى و براى اضلال و تشكيك در اعتقاد مؤمنين است يا براى ياوه گوئى و سخريه است و آن هدايت الهى آنستكه كه ميدهد بيكنفر از اهل حق كه آن پيغمبر است مانند آنچه بشما داده است از كتاب و حكمت و معجزات و ساير نعم و كرامات تا آنكه محاجه كنند با شما نزد پروردگارتان و بنابراين او بمعنى حتى است و ممكن است همان معنى شايع او مراد باشد

جلد 1 صفحه 438

يعنى يا داده شود بيكنفر بشر چيزيكه اكمل و اعلى و احسن باشد از آنچه بشما داده شده است كه محاجه بكنند اهل حق با شما بسبب آن و معلوم است كه علم و حكمت و كتاب و معجزات چنانچه موجب هدايت است وسيله احتجاج در مقابل خصم است و تقدير كلام او ما يحاجوكم به عند ربكم است و معلوم است كه اكمليت و اعجاز قرآن موجب احتجاج بآن است لذا بذكر لازم اكتفا شده است گويا از مثل اضراب فرموده و خواسته بفرمايد بالاتر است و بنابراين ممكن است او بمعنى بل باشد و احتمال اول اگرچه اسهل و اوضح است ولى احتمال دويم براى آنكه موافق با ظاهر لفظ او و اكمليت قرآن است اوفق و احسن است اگرچه او بمعنى الى كه بعد از آن ان ناصبه مقدر است هم شايع است و باين ملاحظه حقير ترجمه بتا آنكه نمودم و تمام معانى محتمله آيه مشتركند در آنكه فاعل يحاجوكم كلمه احد است باعتبار آنكه داراى معنى جمع است نهايت آنكه بنابر معنائيكه حقير نمودم جمله معترضه در بين نيست و ممكن است فاعل را احد و پيروان او كه مقام دلالت بر آن دارد قرار داد پس از اين براى رفع استبعاد يهود از آنكه خداوند چنين مقامى را بكسى عطا كند ميفرمايد بگو فضل در دست خدا است بهر كس ميخواهد ميدهد و خدا وسعت دهنده است رحمت خود را بدوستان خود و داناتر است بمحل كرامت و رسالت خود و اتفاقا مقام صالح براى محاجه با يهود نزد خدا است زيرا كه آنها ميخواستند بمكر و حيله مسلمين را از دين حق منحرف يا متزلزل در آن نمايند و يا بسخريه و طعن در نسخ احكام از وقر اسلام بكاهند لذا خداوند از اسرار آنها پيغمبر را مطلع و خبردار فرمود و جواب آنها را برسول خود اعلام داشت و قرآن و معجزات و كرامات پيغمبر ما مثل تورية و معجزات و كرامات حضرت موسى است در آنكه هر دو آيات الهى هستند و فوق آنها است در آنكه اكمل و ناسخ و حجت خدا است بر عالميان از اولين و آخرين و اللّه اعلم بحقائق آياته.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لا تُؤمِنُوا إِلاّ لِمَن‌ تَبِع‌َ دِينَكُم‌ قُل‌ إِن‌َّ الهُدي‌ هُدَي‌ اللّه‌ِ أَن‌ يُؤتي‌ أَحَدٌ مِثل‌َ ما أُوتِيتُم‌ أَو يُحاجُّوكُم‌ عِندَ رَبِّكُم‌ قُل‌ إِن‌َّ الفَضل‌َ بِيَدِ اللّه‌ِ يُؤتِيه‌ِ مَن‌ يَشاءُ وَ اللّه‌ُ واسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (73)

و ايمان‌ نياوريد مگر بكسي‌ ‌که‌ متابعت‌ كند دين‌ ‌شما‌ ‌را‌ بگو اي‌ پيغمبر ‌که‌ هدايت‌ حقيقي‌ همانا هدايتيست‌ ‌که‌ ‌خدا‌ نموده‌ ‌به‌ اينكه‌ بدهد بكسي‌ مثل‌ آنچه‌ بشما داده‌ ‌ يا ‌ محاجّه‌ كنند ‌با‌ ‌شما‌ نزد پروردگار بگو محققا فضل‌ بدست‌ ‌خدا‌ ‌است‌ بهر ‌که‌ بخواهد ميدهد و خداوند فضل‌ و رحمتش‌ وسعت‌ دارد و عالم‌ بموارد افاضه‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌از‌ آيات‌ مشكله‌ ‌است‌ و ميان‌ مفسرين‌ اختلافاتي‌ هست‌ ‌از‌ ‌آن‌ جمله‌ ‌در‌ جمله‌ وَ لا تُؤمِنُوا إِلّا لِمَن‌ تَبِع‌َ دِينَكُم‌ ‌که‌ كلام‌ كيست‌ بعضي‌ گفتند كلام‌ يهود ‌است‌ و ‌اينکه‌ جمله‌ عطف‌ ‌است‌ ‌بر‌ جمله‌ ‌آيه‌ سابقه‌ ‌که‌ بجاسوسان‌ ‌خود‌ گفتند ‌که‌ ايمان‌ ظاهري‌ بياوريد ‌در‌ روزها و شبها بهمان‌ كفر باطني‌ باشيد و ايمان‌ واقعي‌ نياوريد مگر ‌با‌ كسي‌ ‌که‌ ‌هم‌ كيش‌ ‌شما‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ ظاهر ‌آيه‌ همين‌ ‌است‌ بقرينه‌ لفظ قُل‌ إِن‌َّ الهُدي‌ هُدَي‌ اللّه‌ِ.

و بعضي‌ گفتند ‌که‌ مخاطب‌ مؤمنين‌ هستند ‌که‌ خداوند ميفرمايد فريب‌ جاسوسان‌ يهود ‌را‌ نخوريد و ‌از‌ دين‌ اسلام‌ رجوع‌ نكنيد و ايمان‌ نياوريد مگر بكسي‌ ‌که‌ متابعة دين‌ اسلام‌ كند.

و ‌اينکه‌ خلاف‌ ظاهر ‌است‌ زيرا ‌اگر‌ ‌اينکه‌ معني‌ مراد ‌بود‌ بايد كلمه‌ قل‌ قبل‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌باشد‌.

و ‌از‌ ‌آن‌ جمله‌ جمله‌ أَن‌ يُؤتي‌ أَحَدٌ مِثل‌َ ما أُوتِيتُم‌ بعضي‌ گفتند متعلق‌ ‌است‌ بجمله‌ وَ لا تُؤمِنُوا و جزو كلام‌ يهود ‌است‌ ‌يعني‌ ايمان‌ نياوريد ‌به‌ اينكه‌ ‌خدا‌ بكسي‌

جلد 4 - صفحه 249

بدهد مثل‌ آنچه‌ بشما يهود داده‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ كتاب‌ ‌باشد‌ ‌که‌ اشاره‌ بقرآن‌ ‌است‌ مثل‌ تورية و معني‌ ‌اينکه‌ ميشود و ‌لا‌ تؤمنوا ‌ان‌ يؤتي‌ الخ‌ و ‌اينکه‌ خلاف‌ ظاهر ‌آيه‌ ‌است‌ زيرا ‌اگر‌ ‌اينکه‌ معني‌ مراد ‌بود‌ اولا بايد قبل‌ ‌از‌ جمله‌ قُل‌ إِن‌َّ الهُدي‌ هُدَي‌ اللّه‌ِ ‌باشد‌ و ثانيا محتاج‌ بحرف‌ عاطفه‌ ‌است‌ بگويد و ‌ان‌ يؤتي‌ احد الخ‌.

و بعضي‌ گفتند بيان‌ جمله‌ قُل‌ إِن‌َّ الهُدي‌ هُدَي‌ اللّه‌ِ ‌است‌ و كلام‌ نبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ بفرما بيهود ‌که‌ هدايت‌ حقّه‌ هداية الهيست‌ ‌به‌ اينكه‌ عطا فرمايد بكسي‌ ‌که‌ لايق‌ ميداند كتابي‌ مثل‌ آنكه‌ بشما يهود عطاء فرموده‌ و همين‌ ظاهر ‌آيه‌ ‌است‌.

و ‌از‌ ‌آن‌ جمله‌ جمله‌ أَو يُحاجُّوكُم‌ عِندَ رَبِّكُم‌ ‌که‌ همين‌ اختلاف‌ هست‌ ‌که‌ بعضي‌ گفتند كلام‌ يهود ‌است‌ ‌که‌ بهم‌ كيشان‌ ‌خود‌ گفتند ايمان‌ نياوريد بكساني‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌شما‌ احتجاج‌ كنند ‌در‌ پيشگاه‌ الهي‌.

و بعضي‌ گفتند كلام‌ نبي‌ ‌است‌ و بيان‌ هدايت‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند هدايت‌ فرمايد كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ برهان‌ و منطق‌ و دليل‌ ‌با‌ ‌شما‌ يهود احتجاج‌ كنند و اقامه‌ حجة نمايند ‌که‌ ‌شما‌ يهود هيچ‌ راه‌ عذري‌ نداشته‌ باشيد ‌در‌ مخالفت‌ ‌آنها‌ و همين‌ معني‌ ظاهر ‌است‌.

و تعبير بكلمه‌ ‌او‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ يهود ‌اگر‌ معتقد شدند ‌به‌ اينكه‌ خداوند ‌بر‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ قرآن‌ نازل‌ فرموده‌ مثل‌ اينكه‌ تورية ‌بر‌ موسي‌، زبور ‌بر‌ داود، ‌ يا ‌ نصاري‌ انجيل‌ ‌بر‌ عيسي‌ ‌که‌ سعادت‌مند ميشوند و ‌اگر‌ انكار نمودند حجة ‌بر‌ ‌آنها‌ فرداي‌ قيامت‌ تمام‌ ‌شده‌ و هيچ‌ راه‌ عذري‌ ندارند.

قُل‌ إِن‌َّ الفَضل‌َ بِيَدِ اللّه‌ِ ‌براي‌ رفع‌ توهّم‌ يهود ‌است‌ ‌که‌ خيال‌ ميكنند كسي‌ ‌غير‌ ‌از‌ بني‌ اسرائيل‌ لياقت‌ نبوّت‌ ندارد و قابل‌ ‌اينکه‌ تفضّل‌ نيست‌ حتّي‌ معتقدند ‌که‌ ‌آن‌ نبي‌ ‌که‌ حضرت‌ موسي‌ بشارت‌ داده‌ و هنوز نيامده‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ ميآيد ‌از‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌است‌ بلكه‌ ميگويند ‌غير‌ بني‌ اسرائيل‌ لياقت‌ بهشت‌ ‌را‌ ‌هم‌ ندارد بآنها بگو فضل‌ بدست‌

جلد 4 - صفحه 250

‌خدا‌ ‌است‌ ‌او‌ ميداند كي‌ لياقت‌ دارد و كي‌ ندارد اللّه‌ُ أَعلَم‌ُ حَيث‌ُ يَجعَل‌ُ رِسالَتَه‌ُ سوره‌ انعام‌ ‌آيه‌ 124.

يُؤتِيه‌ِ مَن‌ يَشاءُ خواه‌ ‌از‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ بني‌ اسمعيل‌ ‌ يا ‌ ‌غير‌ اينها.

وَ اللّه‌ُ واسِع‌ٌ رحمت‌ و فضل‌ و عنايتش‌ سرتاسر ممكنات‌ ‌را‌ فرو گرفته‌ وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ اعراف‌ ‌آيه‌ 155.

عليم‌ ‌به‌ اينكه‌ كي‌ قابليت‌ دارد و كي‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 73)- ولی برای این که پیروان خود را از دست ندهند تأکید کردند که ایمان شما باید تنها جنبه صوری داشته و کاملا محرمانه باشد «شما جز به کسی که از آیینتان پیروی می‌کند (واقعا) ایمان نیاورید» (وَ لا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِینَکُمْ).

سپس در یک جمله معترضه که از کلام خداوند است، می‌فرماید: «به آنها بگو: هدایت تنها هدایت الهی است» و این توطئه‌های شما در برابر آن بی‌اثر است

ج1، ص296

(قُلْ إِنَّ الْهُدی هُدَی اللَّهِ).

بار دیگر به ادامه سخنان یهود باز می‌گردد، و می‌فرماید: آنها گفتند «هرگز باور نکنید به کسی همانند شما (کتاب آسمانی) داده شود، (بلکه نبوت مخصوص شماست) و همچنین تصور نکنید آنها می‌توانند در پیشگاه پروردگارتان با شما بحث و گفتگو کنند» (أَنْ یُؤْتی أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِیتُمْ أَوْ یُحاجُّوکُمْ عِنْدَ رَبِّکُمْ).

به این ترتیب روشن می‌شود که آنها گرفتار خود برتربینی عجیبی بودند خود را بهترین نژادهای جهان می‌پنداشتند و همیشه در این فکر بودند که برای خود مزیّتی بر دیگران قائل شوند.

در پایان آیه خداوند جواب محکمی به آنها می‌دهد و با بی‌اعتنایی به آنها روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده می‌فرماید: «بگو: فضل و موهبت به دست خداست و به هر کس بخواهد و شایسته ببیند می‌دهد و خداوند واسع (دارای مواهب گسترده) و آگاه (از موارد شایسته) می‌باشد» (قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ).

یعنی بگو مواهب الهی اعم از مقام والای نبوت و همچنین موهبت عقل و منطق و افتخارات دیگر همه از ناحیه اوست، و به شایستگان می‌بخشد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌2، ص 693.
  3. تفسير ابن ابى‌حاتم.
  4. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 125.

منابع