آیه 26 سوره محمد
<<25 | آیه 26 سوره محمد | 27>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این (برگشتن از دین) برای آن بود که آن منافقان به دشمنان قرآن (پنهانی) گفتند: ما البته با شما (بر مخالفت محمّد) تا بتوانیم موافقت میکنیم. و خدا از این سخن پنهانی آنها آگاه است.
این به سبب آن است که آنان به کسانی [چون مشرکان و کافران] که نازل شدن وحی را خوش نداشتند، گفتند: [ما] در بعضی از امور [که بر ضد مؤمنان است] از شما اطاعت خواهیم کرد. در حالی که خدا اسرارشان را می داند.
چرا كه آنان به كسانى كه آنچه را خدا نازل كرده خوش نمىداشتند، گفتند: «ما در كار [مخالفت] تا حدودى از شما اطاعت خواهيم كرد.» و خدا از همداستانى آنان آگاه است.
و اين بدان سبب است كه به آن گروه كه آيات خدا را ناخوش مىداشتند، مىگفتند: ما در پارهاى از كارها فرمانبردار شما هستيم. و خدا از رازشان آگاه است.
این بخاطر آن است که آنان به کسانی که نزول وحی الهی را کراهت داشتند گفتند: «ما در بعضی از امور از شما پیروی میکنیم؟» در حالی که خداوند پنهانکاری آنان را میداند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- اسرار: پنهان داشتن. و به فتح اول رازها و سرها.
نزول
این آیه درباره کسانى نازل شده که نقض عهد خدا را درباره ولایت امیرالمومنین علیهالسلام نمودند و منظورشان از اطاعت در بعضى از اوامر عدم پرداخت خمس درباره بنىهاشم بوده است چنان که عاملین آن بنىامیه بوده اند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ «26»
اين، به خاطر آن است كه (بيماردلان مرتد) به كسانى كه از دستورات الهى ناخشنود بودند، گفتند: ما در بعضى امور از شما اطاعت خواهيم كرد، در حالى كه خداوند پنهان كارى آنان را مىداند.
«1». فاطر، 6.
«2». اعراف، 200.
«3». طه، 96.
جلد 9 - صفحه 92
نکته ها
منافق، براى حفظ خود به دنبال افراد مخالف مىگردد و اگر در تمام جهات با او قدر مشترك نداشت، به همان مقدار كه وجوه مشترك دارند، همكارى و بلكه اطاعت مىكند.
منافقان مدينه نيز با يهوديان مخالف پيامبر، چنين برخوردى داشتند. «1»
شايد مراد از «لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ» كافرانى باشند كه در اوايل سوره نامشان برده شد و فرمود: الَّذِينَ كَفَرُوا ... كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ «2»
پیام ها
1- افراد ناراضى، آسيبپذير و در تيررس توطئههاى مخالفان هستند. قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ... سَنُطِيعُكُمْ
2- افراد منافق به كسانى كه از احكام الهى ناراحت و ناراضى هستند، وعده پشتيبانى و حمايت و حتّى اطاعت مىدهند. «سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ»
3- منافقان با كفّار و دشمنان اسلام همدست مىباشند. «سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ»
4- نشانهى ارتداد، همدلى با ناراضيان و كفّار است. ارْتَدُّوا ... سَنُطِيعُكُمْ
5- پيروى از منحرفان حتّى در بعضى امور، قابل سرزنش و توبيخ است.
«سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ»
6- بعضى براى حفظ مصالح و منافع خود، منافقانه عمل مىكنند. در برخى امور، همراه مؤمنان و در برخى همراه كافران مىشوند كه مورد سرزنشاند. (گاهى به نعل و گاهى به ميخ مىزنند) «سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ»
7- قرارهاى منافقان و ناراضيان علنى نيست، بلكه نامحسوس و مخفيانه است.
«وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ»
8- منافقان به هوش آيند كه خداوند از كارهاى مخفى آنان آگاه است و ممكن است هر لحظه آنان را رسوا كند. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ»
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير الميزان.
جلد 9 - صفحه 93
9- اگر انسان باور داشته باشد كه خداوند تمام كارهاى مخفى و اسرار او را مىداند، توطئهچينى را كنار گذارده و با مردم شفّاف برخورد مىكند. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ «26»
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا: اين تسويل و امهال به سبب آنست كه يهودان با منافقان گفتند، لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ: مر آنان را كه كراهت داشتند آنچه را نازل فرموده است خدا از قرآن و احكام اسلام. از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه ايشان بنو اميهاند كراهت داشتند آياتى را كه در شأن ولايت امير المؤمنين على عليه السّلام نازل مىشد «2». در پنهانى با يكديگر مىگفتند، سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ: زود باشد كه اطاعت شما كنيم در بعضى از كارها كه آن امداد ماست شما را در محاربه با پيغمبر، يا در معاونت بر عداوت و
«1» اصول الكافى (چ هشتم 1388 ق) ج 1، ص 420 روايت 43 و فيه: فلان و فلان و فلان.
«2» تفسير برهان، ج 4 ص 187 روايت 5 بنقل از طبرسى.
جلد 12 - صفحه 126
دشمنى اهل بيت، وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ: و خداى مىداند اسرار و نهانى ايشان را و آن را بر آنها افشا و اظهار مىنمايد و مخذول و منكوب فرمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ «26» فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27» ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28» أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ «29» وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ (30)
ترجمه
اين بسبب آنست كه آنها گفتند بآنانكه ناخوش داشتند آنچه را فرو فرستاد خدا بزودى فرمان بريم شما را در بعضى از امور و خدا ميداند راز پنهان نمودن آنها را
پس چگونه باشد وقتى كه بميرانندشان ملائكه با آنكه ميزنند رويهاشان و پشتهاشان را
اين بسبب آنست كه آنها پيروى كردند آنچه را كه بخشم آورد خدا را و ناخوش داشتند خوشنوديش را پس باطل كرد او كارهاشانرا
آيا پنداشتند آنانكه در دلهاشان مرض است كه هرگز بيرون نخواهد آورد خدا كينههاشانرا
و اگر ميخواستيم هر آينه نشان داده بوديم بتو آنها را پس هر آينه شناخته بودى آنها را بعلامات مخصوصشان و هر آينه ميشناسى البته آنها را از طرز گفتار و خدا ميداند كارهاى شما را.
تفسير
خداوند متعال جهت ارتداد اشخاص مذكوره در آيات سابقه را گوشزد فرموده كه اين براى آنستكه بكسانيكه از احكام اسلام كراهت داشتند مانند يهود محرمانه ميگفتند چيزى نميگذرد كه اين اساس برچيده و پيغمبر اسلام مغلوب ميشود و ما با شما در بعضى از امور لازمه موافقت خواهيم نمود ولى خداوند از اسرار آنها آگاه است يا از گفتگوى سرّى آنان باخبر است چون اسرار بصيغه جمع نيز قرائت شده و با اسرار كه مصدر است تفاوت مهمّى در معناى مراد ندارد و لذا
جلد 5 صفحه 13
مصادر معمولا جمع بسته نميشود و مستفاد از روايات متعدده معتبره از ائمه اطهار عليهم السلام آنستكه اين آيات در شأن خلفاء جور و اتباع آنها از بنى اميّه و غيرها نازل شده كه با هم تبانى داشتند نگذارند بعد از پيغمبر (ص) امر خلافت در امير المؤمنين (ع) و اولاد طاهرين او مستقرّ گردد و بايشان خمس واجب خودشان را ادا نكنند و اين گفتگو را با يكديگر مينمودند و خداوند سرّ آنها را فاش فرمود و منافات با عموم معنى كه قبلا ذكر شد ندارد و در آيات سابقه اشاره به اين معنى شد كه مراد از شيطان كيست و بنابراين مراد از ما نزّل اللّه ولايت امير المؤمنين (ع) و مراد از بعض الامر ترك آن و اداء خمس است لذا خداوند ميفرمايد پس چگونه است حال آنها و چه ميكنند وقتى كه ملائكه قبض روح آنها را نمايند در حاليكه ميزنند برويهاى آنها و پشتهاشان كه از حقّ اعراض نموده و بباطل معطوف شده و اين براى آنستكه متابعت نمودند امريرا كه موجب غضب خدا شده و كراهت داشتند خوشنودى خدا را كه در پيروى از حقّ و حقيقت است و در روايات موجب سخط بدوستى دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام و رضوان بولايت آنحضرت تفسير شده است و هيچ عمل خيرى بدون ولايت ائمه اطهار مقبول درگاه كردگار نيست پس فائدهئى براى صاحبش ندارد و باطل است آيا چنين تصوّر باطلى نمودند كسانيكه بمرض قلبى نفاق و حسد و عناد مبتلا هستند كه خداوند ظاهر نميفرمايد كينههاى ديرينه آنها را و اگر بخواهيم ما ارائه ميدهيم بتو اى پيغمبر اشخاص آنانرا پس ميشناسى آنها را بعلامات مخصوص بهر يك از آنها ولى صلاح نيست و اكنون خودت از اشارات و كنايات و كيفيّت گفتار آنها مسلّما خواهى شناخت آنانرا و خدا عالم بتمام جزئيات امور است و از تمام اعمال بندگان آشكار باشد يا نهان با خبر است و در برابر پاداش خير و شرّ خواهد داد در مجمع از ابو سعيد خدرى نقل نموده كه لحن القول دشمنى آنها با امير المؤمنين عليه السّلام است ما در زمان پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم منافقين را بدشمنى آنها با حضرت امير عليه السّلام ميشناختيم و اينمعنى را از جابر بن عبد اللّه انصارى نيز نقل نموده و از عبادة بن صامت روايت فرموده كه ما اولاد خودمان را معمولا آزمايش مينموديم بمحبت على بن ابى طالب عليه السّلام و چون ميديديم يكى از آنها آنحضرت را دوست ندارد
جلد 5 صفحه 14
ميدانستيم از طريق رشد و صلاح بوجود نيامده و نيز نقل نموده كه بعد از اين آيه تمام منافقين شناخته شدند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ذلِكَ بِأَنَّهُم قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللّهُ سَنُطِيعُكُم فِي بَعضِ الأَمرِ وَ اللّهُ يَعلَمُ إِسرارَهُم «26»
اينکه تسويل شيطان و املاء آنها بواسطه اينکه است که اينکه منافقين گفتند براي كساني که كراهت داشتند از آنچه خداوند نازل فرموده که ما اطاعت مي كنيم شما را در بعض اموري که نازل شده و خداوند ميداند اسرار آنها را.
جلد 16 - صفحه 185
در چندين حديث از حضرت صادق و حضرت باقر عليهما السلام تفسير فرموده قريب باين مفاد که: مراد از شيطان دومي است که فريب داد اولي را و ساير منافقين را و اينکه منافقين گفتند ببني اميه که كراهت داشتند از آنچه نازل شده در امر امير المؤمنين که ما هم با شما همراهي داريم و متابعت ميكنيم در بعض امور که منع خمس باشد زيرا اگر خمس بآنها داده شود قوت ميگيرند و بر ما غالب ميشوند. و ما مكرر گفتهايم که اينکه اخبار بيان مصداق ميكند منافي با عموم نيست لذا ميگوييم:
ذلک اشاره بآنچه در آيه سابقه بيان شده بانهم منافقين که در مدينه بودند که رئيس آنها خلفاي سهگانه بودند.
قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللّهُ چه راجع بامر ولايت باشد و چه سفارشاتي که در مورد اهل بيت شده و چه راجع بخمس باشد و چه راجع بجهاد و غير اينها که بني اميه و مشركين كراهت داشتند از نزول اينکه آيات.
سَنُطِيعُكُم فِي بَعضِ الأَمرِ اما در امر جهاد ما سستي ميكنيم يا فرار مي كنيم يا القاء رعب ميكنيم در قلوب مجاهدين، و اما راجع بخمس ميگوئيم مختص به غنائم دار الحرب است چنانچه مذهب عامه بر اينکه است آن هم ذي القربي خود شخص است ربطي بذي القربي پيغمبر ندارد و يتامي و مساكين و إبن سبيل مؤمنين است مربوط بسادات نيست، و اما در ميراث ميگوييم: پيغمبر بر كسي ارث نميگذارد تمام صدقه است، و اما در امر ولايت از دست آنها ميگيريم و تحت نظر خود ميآوريم.
وَ اللّهُ يَعلَمُ إِسرارَهُم دو نحو تفسير شده يكي اسراري که بين منافقين و كارهين بوده چنان که مفاد جمله قبل است. ديگر بواطن آنها و اسراري که در باطن قلب آنهاست، و بعيد نيست شامل هر دو باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 26)- آیه شریفه علت این تسویلات و تزیینات شیطانی را چنین شرح میدهد: «این به خاطر آن است که آنها به کسانی که از نزول وحی الهی (به پیامبر اسلام) ناراحت بودند گفتند: ما در بعضی از امور از شما پیروی میکنیم» (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِینَ کَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِیعُکُمْ فِی بَعْضِ الْأَمْرِ).
کار منافق همین است که به دنبال افراد سر خورده و مخالف میگردد، و اگر در تمام جهات با او قدر مشترک نداشته باشد به همان مقدار که وجوه مشترک موجود است همکاری، بلکه اطاعت میکند.
منافقان مدینه نیز به سراغ یهود آمدند، یهود «بنی نضیر» و «بنی قریظه» که پیش از بعثت پیامبر از مبلغان اسلام بودند، اما بعد از ظهورش به خاطر حسد و کبر و به خطر افتادن منافعشان ظهور اسلام را ناخوشایند دانستند، و از آنجا که مخالفت با پیامبر اسلام و توطئه ضد او قدر مشترکی در میان منافقان و یهود بود قول همکاری به آنها دادند.
در پایان آیه آنها را با عبارتی کوتاه تهدید کرده، میگوید: «خداوند مخفی کاریها و اسرار آنها را میداند» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ).
هم از کفر باطنی آنها و نفاقشان آگاه است، و هم از توطئه چینها با کمک یهود، و به موقع آنها را مجازات خواهد کرد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.