آیه 101 سوره نساء
<<100 | آیه 101 سوره نساء | 102>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هنگامی که در سفر باشید باکی بر شما نیست که نماز را کوتاه به جای آرید (چهار رکعت را دو رکعت کنید) هر گاه بیم آن داشته باشید که کافران شما را به رنج و هلاکت اندازند، که دشمنی کفار نسبت به شما کاملاً آشکار است.
و هنگامی که در روی زمین سفر می کنید، اگر بترسید که کافران به شما آسیب و آزار رسانند، بر شما گناهی نیست که از نمازها [یِ چهار رکعتی خود، دو رکعت] بکاهید؛ زیرا کافران همواره برای شما دشمنی آشکارند.
و چون در زمين سفر كرديد، اگر بيم داشتيد كه آنان كه كفر ورزيدهاند به شما آزار برسانند، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد، چرا كه كافران پيوسته براى شما دشمنى آشكارند.
و چون در زمين سفر كنيد، گناهى نيست كه اگر بيم آن داشتيد كه كافران به شما زيان رسانند، نماز خويش كوتاه كنيد. زيرا كافران دشمن آشكار شما هستند.
هنگامی که سفر میکنید، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) ِ کافران بترسید؛ زیرا کافران، برای شما دشمن آشکاری هستند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
جناح: ميل از حق. آن با گناه، محذور و مسئوليت هم معنى است (قاموس قرآن).
تقصروا: قصر به چند معنى آيد، از جمله كوتاه كردن و كم كردن. «ان تقصروا» اينكه كم كنيد.
يفتنكم: فتنه در اينجا به معنى غافلگير كردن است . «ان يفتنكم» اينكه غافلگير كند شما را.
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
شأن نزول:
از على بن ابىطالب عليهالسلام روايت شده كه فرمود: قومى از بنىالنجار از پيامبر سؤال كردند و گفتند: وقتى كه سفر نموديم نماز را چگونه به جاى آوريم؟ سپس اين آية كه دلالت بر نماز قصر دارد، نازل گرديد و يك سال از اين جريان گذشت و جنگى پيش آمد.
پيامبر نماز ظهر را ادا نمود، مشركين گفتند: بهترين وقت براى حمله به لشكر اسلام هنگام نماز گذرادن مسلمين است زيرا هيچ وقت از گذاردن نماز دست برنمى دارند سپس آيه «إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا» ميان دو نماز ظهر و عصر نازل گرديد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكافِرِينَ كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِيناً «101» و هرگاه كه در زمين سفر كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد، اگر بيم داريد كه كافران به شما آزار و ضرر رسانند. همانا كافران همواره دشمن آشكار شمايند.
«1». كافى، ج 1، ص 378.
جلد 2 - صفحه 144
نکته ها
پس از سخن درباره جهاد وهجرت، اين آيه حكم نماز مسافر را بيان مىكند.
«ضرب فى الارض» كنايه از سفر است، چون مسافر هنگام سفر، زمين را زير پاى خود مىكوبد. «1»
در قرآن، گاهى به جاى «وجوب» تعبير «مانعى ندارد» به كار رفته، كه اين آيه نيز يكى از آن موارد است. گويا مسلمانان صدر اسلام به قدرى به نماز علاقمند بودند كه كوتاه كردن آن را گناه مىپنداشتند.
نماز قصر، مخصوص موارد ترس از دشمن نيست. ولى چون معمولًا در سفرها، بيم و نگرانى هست، يا اينكه چون قانون نماز قصر، ابتدا در موارد ترس بوده و بعدها نسبت به هر سفر تعميم يافته، قيد «إِنْ خِفْتُمْ» آمده است.
در روايات مقدار سفرى كه در آن نماز كوتاه و شكسته مىشود، مسير يك روز (هشت فرسخ) مشخّص شده است. «2»
تمام نمازهاى مسافر جز نماز مغرب دو ركعتى است. «3» و مراد از كوتاه كردن نماز، دو ركعتى شدن نمازهاى چهار ركعتى است.
پیام ها
1- واقع بينى و انعطافپذيرى، يك اصل در قوانين الهى است. «تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ ...»
2- در حال نماز هم از دشمن غافل نباشيد. سياست و ديانت، عبادت و فطانت از هم جدا نيست. «إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ»
3- در مواردى يقين لازم نيست. احتمال توطئه و فتنه براى تصميم و تغيير برنامه كافى است. «إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ»
«1». مفردات راغب، ماده «ضرب».
«2». تهذيبالاحكام، ج 3، ص 207.
«3». منلايحضرهالفقيه، ج 1، ص 279.
جلد 2 - صفحه 145
4- حتّى به هنگام احتمال خطر، اقامه نماز واجب است. إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ ...
5- كفر و ايمان با هم در تضادّند. «إِنَّ الْكافِرِينَ كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا»
6- كفّار، در دشمنى با شما متّحدند. «عدو» بجاى «اعداء»
7- دشمنى كفّار با شما ريشهدار و پرسابقه و دائمى است. «كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكافِرِينَ كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِيناً (101)
چون حق تعالى امر كرد بندگان را به جهاد و هجرت، در عقب آن بيان نماز سفر خوف و ذكر تخفيف آن فرمايد:
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ: و چون سفر كنيد در زمين، فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ: پس نيست بر شما گناهى اينكه كوتاه و قصر نمائيد از نماز، يعنى، چهار ركعت را دو ركعت بگذاريد، إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا: اگر ترسيد آنكه در فتنه اندازند، يعنى بكشند يا مشرك سازند شما را آنانكه كافر شدند. اين شرط به اعتبار غالب است، چه در آن وقت در حوالى مدينه مسلمانان را دشمنان بودهاند، و حالا بىترس نيز قصر بايد كرد در سفر، به اجماع و روايات متظافره. إِنَّ الْكافِرِينَ كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِيناً: بدرستى كه كافران هستند مر شما را دشمنى آشكارا.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكافِرِينَ كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِيناً (101)
ترجمه
و چون سير نمائيد در زمين پس نيست بر شما گناهى كه كم نمائيد از
جلد 2 صفحه 113
نماز اگر بترسيد كه در فتنه افكنند شما را آنانكه كافر شدند همانا كافران باشند مر شما را دشمنى آشكار.
تفسير
چون از آيات قبل استفاده وجوب هجرت از دار الكفر بدار الاسلام شد و در مسافرت تصادف با دشمنان دين در صدر اسلام مترقب بوده خداوند بطريق اجمال در اين آيه شريفه بيان حكم نماز مسافر و نماز خوف را فرموده باين بيان كه چون مسافر و رهسپار شديد و تصادف با كفار نموديد و ترسيديد كه اگر نماز را تمام بخوانيد از طرف آنها موجبات اختلال امر دين و دنياى شما فراهم شود گناهى بر شما نيست كه در نمازتان تخفيفى دهيد بلكه چون جان و مال و دين شما حفظش واجب است عقلا و شرعا و كفار با شما دشمنند و پى فرصت ميگردند كه بشما آسيبى وارد نمايند بايد در نماز تخفيف دهيد تا از شرّ آنها محفوظ بمانيد و چون حضرات تصور ميكردند كه مقصود از هجرت قيام بوظائف دينى است و اگر در راه قصورى در نماز شود شايد در سفر نقض غرض حاصل شود خداوند تصريح بنفى جناح فرموده تا موجب اطمينان آنها از اينجهت شود و در هجرت كوتاهى ننمايند و در ذيل آيه هم اشاره بوجوب تحرّز از دشمن فرموده تا قرينه باشد بر آنكه تكليف قصر است و اتمام روا نيست اين مستفاد از ظاهر آيه شريفه است و اما آنچه از اخبار ائمه اطهار عليهم السلام استفاده ميشود آنستكه سفر و خوف دشمن هر يك مستقلا سبب است از براى قصر نماز و آن مخصوص بنماز چهار ركعتى است كه دو ركعت آخر آن ساقط است و از براى هر يك از اين دو نماز شرائط و آدابى است كه فقهاء اماميّه متعرض شدهاند و آيه در مقام بيان آنها نيست بنابر اين نميتوان گفت آيه ظاهرا در عدم ثبوت قصر است در صورت وجود يكى از دو سبب زيرا اولا معلوم است آيه در مقام اجمال از حيث شرائط و موانع و كميّت و كيفيت قصر است و بيان را احاله به خاندان وحى و تنزيل نموده است ثانيا آنكه اين موقوف بر حجيّت مفهوم شرط و دلالت آن بر عليّت منحصره است و در اصول ثابت نشده است ثالثا بر فرض دلالت مفهوم كلام آنستكه سير در زمين مطلقا با عدم خوف از دشمن موجب قصر نميشود و اين منافى نيست با آنكه در صورت قصد مسافت هشت فرسخ و خروج از حد ترخّص و عدم قصد اقامه عشره و غيرها از شرائط قصر حكم قصر ثابت باشد چنانچه منافى نيست با آنكه خوف از دشمن بدون سير در زمين موجب قصر شود بملاحظه آنكه غالبا تلاقى با دشمن در سفر
جلد 2 صفحه 114
است و سير در زمين براى تحقق غالبى موضوع خوف در آيه ذكر شده است و شايد اشاره باين باشد روايت زراره از حضرت باقر (ع) كه فرمود نماز خوف سزاوارتر است بقصر از نماز سفرى كه در آن خوف نباشد يعنى حكم قصر در نماز خوف بهتر از آيه استفاده ميشود زيرا قيد آن غالبى است بخلاف قيد سفر كه غالب در آن تلاقى با دشمن نيست و نميتوان آن را القا نمود اگر چه فيض ره و ساير مفسرين خواستهاند اين قيد را هم غالبى اخذ نمايند بملاحظه صدر اسلام و باين وسيله از اشكال مفهوم شرط جواب بدهند ولى بنظر حقير ناتمام است زيرا كه حكم دائمى است و مقيّد بزمان خاصّى نيست علاوه بر آنكه در صدر اسلام هم چنين نبوده كه در اسفار غالبا تلاقى با دشمن نمايند بطوريكه موجب الغاء قيد در كلام شود لذا جواب بايد بهمان وجوهيكه ذكر شد داده شود و از اين بيان مواقع نظر در كلام مفسرين از قبيل منهج و مجمع و نفحات و غيرها بر ارباب فهم و سليقه ظاهر خواهد شد انشاء اللّه تعالى و محتاج بتوضيح نميباشد و ممكن است گفته شود مقصود اصلى از آيه شريفه بيان حكم نماز خوف است و حكم مسافر از ظاهر آيه استفاده نميشود و چون در آيه ذكر سير در زمين و سفر شده است و حكم مسافر مقصود تبعى بوده ائمه اطهار آنرا از باطن قرآن استفاده نموده و باين مناسبت در اين مقام بيان فرمودهاند و فقهاء اماميه هم متابعت نموده استدلال بآيه شريفه براى قصر در سفر نمودهاند و شايد اشاره باين امر باشد روايتى كه در فقيه و عياشى از زراره و محمد بن مسلم نقل نموده كه ما از امام محمد باقر (ع) سؤال نموديم از كيفيت و كميت نماز در سفر آنحضرت صدر اين آيه را تلاوت فرمود و فرمود قصر در سفر واجب است مانند وجوب تمام در حضر ما گفتيم خدا فرموده گناهى ندارد نفرموده قصر كنيد تا واجب باشد حضرت آيه طواف يعنى سعى بين صفا و مروه را تلاوت نمود و فرمود كه در آنجا هم فرموده گناهى ندارد با آنكه طواف آندو واجب است چون خداوند در كتاب خود ذكر فرموده و پيغمبر (ص) بر طبق آن عمل فرموده هم چنين است قصر در سفر كه پيغمبر (ص) ملتزم بعمل بر آن بوده و خداوند هم در كتاب خود ذكر فرموده ما عرض كرديم پس كسيكه در سفر چهار ركعت نماز بخواند بايد اعاده كند حضرت فرمود اگر خوانده شده است براى او آيه تقصير و تفسير شده است براى او بايد اعاده كند و اگر خوانده نشده است براى او و معنى آن را ندانسته اعاده ندارد و تمام نمازهاى واجبى در سفر دو
جلد 2 صفحه 115
ركعت است مگر مغرب كه سه ركعت است و پيغمبر (ص) آن نماز را در سفر و حضر بحال خود واگذارده است ملاحظه فرمائيد چگونه امام براى وجوب قصر ابتداء تمسك بسيره مرضيه رسالت پناهى فرموده و بعدا بآيه شريفه و استفاده حكم را موقوف بتفسير و بيان مراد از قبل خاندان وحى و تنزيل فرموده است از اينجا معلوم ميشود كه حكم از ظاهر آيه استفاده نميشود لذا محتاج بتفسير است اگر چه ممكن است حمل شود بر استفاده وجوب از نفى جناح ولى انصاف آنستكه آن از ذيل آيه استفاده ميشود چنانچه بيان شد و از سيره مستمره نبوى بر قصر بدست مىآيد چنانچه امام (ع) تمسك فرمود پس آنچه بايد به مدد تفسير و بيان مبيّنين مفهوم شود همان حكم قصر در سفر است چه امنيت باشد چه خوف كه بايد نماز را شكسته خواند و اين معنى از ظاهر آيه استفاده نميشود و از بركت وجود ائمه اطهار به ما رسيده است و انصاف آنستكه اين تحقيق اگر چه با ظواهر كلام فقها و مفسرين انطباق ندارد با آنكه بعضى از آنها در اين مقام از بيچارگى تشبّث به نسخ و تقدير نمودهاند ولى با ظاهر آيه منطبق و خالى از هر خلل و اشكال است و از غنائم اين كتاب بشمار ميرود بگير و غنيمت بدار و اللّه اعلم بمراده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا ضَرَبتُم فِي الأَرضِ فَلَيسَ عَلَيكُم جُناحٌ أَن تَقصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِن خِفتُم أَن يَفتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الكافِرِينَ كانُوا لَكُم عَدُوًّا مُبِيناً (101)
و زماني که ضرب در ارض كرديد يعني مسافرت نموديد پس باكي نيست بر شما که نماز را قصر كنيد يعني شكسته بخوانيد اگر ميترسيد كفار بشما حمله كنند محققا كفار دشمن آشكاراي شما هستند.
اينکه آيه شريفه مشتمل بر سه جمله است (جمله اولي) راجع بصلاة مسافر است که مفاد صدر آيه است وَ إِذا ضَرَبتُم فِي الأَرضِ فَلَيسَ عَلَيكُم جُناحٌ أَن تَقصُرُوا
جلد 5 - صفحه 185
مِنَ الصَّلاةِ و حكم صلوة مسافر مطابق اجماع علماء شيعه و اخبار وارده از ائمه اطهار عليهم السلام مسافر بايد نمازهاي رباعيه که ظهر و عصر و عشاء باشد قصر كند يعني دو ركعت بجا آورد مثل نماز صبح و اما نماز مغرب و صبح بحال خود باقي است، و كلمه (ليس عليكم جناح) دليل بر جواز اتمام نيست چنانچه گذشت در آيه شريفه إِنَّ الصَّفا وَ المَروَةَ مِن شَعائِرِ اللّهِ الي قوله تعالي فَلا جُناحَ عَلَيهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِما الاية چنانچه ائمه (ع) استدلال فرموده و شرائط قصر مطابق فتواي اماميه هشت است:
1- خروج از حدّ ترخص که صداي مؤذن شهر شنيده نشود يا جدر آن شهر مخفي گردد که مفاد دو حديث است
(ان خفي الجدران فقصر)
(ان خفي الاذان قصر
و تعارض مفهوم هر يك با منطوق ديگري نتيجه ميدهد که هر يك كافي است زيرا مفهوم هر يك مطلق است بمنطوق ديگري تقييد ميشود.
2- قصد مسافت که هشت فرسخ است يا چهار فرسخ که همان روز مراجعت كند و اما اگر غير آن روز مراجعت كرد قبل از ده روز احتياط جمع است و اگر بعد از ده روز است اتمام.
3- سفر معصيت نباشد چه نفس مسافرت حرام باشد مثل مسافرت زن با نهي شوهر و فرزند با نهي ابوين يا عبد گريخته و امثال اينها يا مقصد حرام داشته باشد مثل ظلم يا عمل غير مشروع و امثال اينها.
4- كثير السفر نباشد چه شغلش سفر باشد مثل مكاري و راننده و پيلهور يا محل كسب با محل سكونتش بمقدار مسافت باشد که همه روزه يا همه هفته بايد اياب و ذهاب داشته باشد يا محل خريد و محل فروش مختلف باشد مثل تجار که بايد همه هفته بروند مثلا طهران جنس بخرند بياورند اصفهان بفروشند که اينها در سفر اول قصر و دوم جمع و سوم اتمام مگر آنكه در محلي ده روز اقامه كند
جلد 5 - صفحه 186
اينکه عنوان از او سلب ميشود يا سفري براي مقصد ديگري مثل حج يا زيارت يا صله ارحام يا ملاقات احبه يا تفريح برود که بايد قصر كند.
5- قصد اقامه ده روز در محلي نداشته باشد که در اينکه صورت بايد تمام بخواند.
6- با حال ترديد سي و يك روز در محلي نماند که اگر ماند تمام بخواند 7- در اثناء مسافرت بوطن خود نرسد که اگر رسيد بايد تمام بخواند و لو آنجا نماند چه وطن اصلي و چه وطن اتخاذي.
8- سفر لهوي نباشد مثل صيد لهوي و امثال آنها و تفصيل اينکه فروع در فقه جمله دوم- صلوة خوف و مطارده است که مفاد إِن خِفتُم أَن يَفتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا است و ظاهر آيه اگر چه خوف را شرط مسافرت گرفته لكن مستفاد از اخبار اينست که خوف مستقل در تقصير صلوة است و لو شرائط مسافرت را نداشته باشد و قصر صلوة از جهة خوف مختلف است بسا يك ركعت حتي مغرب و صبح بسا در حال حركت و ركوع و سجود بايماء و اشاره چه خوف از قطاع طريق باشد و چه خوف از ظالم باشد و چه خوف از كفار و مشركين و معاندين باشد، چه در حال حرب و جهاد باشد چه حال فرار از دشمن باشد بمقدار ميسور بايد انجام وظيفه نمايد و دستور نماز در ميدان حرب ميآيد در آيه بعد انشاء اللّه تعالي.
جمله سوم- مراد از فتنه كفار اينست که انتظار بكشند که مسلمين موقع اقامه صلوة بآنها حمله كنند و آنها را بقتل رسانند يا اسير كنند يا اموال آنها را بربايند يا انحاء اذيتي بآنها وارد كنند و اينها دشمن آشكارا هستند که مفاد جمله اخيره إِنَّ الكافِرِينَ كانُوا لَكُم عَدُوًّا مُبِيناً است غير از منافقين و دشمنهاي داخلي که دشمن مخفي هستند
187
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 101)
نماز مسافر
در تعقیب آیات گذشته که در باره «جهاد» و «هجرت» بحث می کرد در این آیه به مسأله «نماز مسافر» اشاره کرده، می فرماید:
«هنگامی که مسافرت کنید مانعی ندارد که نماز را کوتاه کنید اگر از خطرات کافران بترسید، زیرا کافران دشمن آشکار شما هستند» (وَ إِذا ضَرَبتُم فِی الأَرضِ فَلَیسَ عَلَیکم جُناحٌ أَن تَقصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِن خِفتُم أَن یفتِنَکمُ الَّذِینَ کفَرُوا إِنَّ الکافِرِینَ کانُوا لَکم عَدُوًّا مُبِیناً).
البته جای شک نیست که نماز مسافر اختصاصی به حالت ترس ندارد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.