گوکلان
گوکلانها (همچنین گوگلان، گوکلن و گوگلن) یکی از طوایف قوم ترکمن هستند.آنها علاقه بسیاری به علم داشتند .مختومقلی فراغی را میتوان معروف ترین فرد بین عالمان گوگلان دانست گوگلان ها جزو ۵ قوم اصلی ترکمن در ایران هستند گوگلان از کلمه گوگ می آید به معنی سرسبز که احتمال میرود بخاطر مکان زندگی آنها (جنگل گلستان و زمین های حاصلخیز) به آنها نسبت داده شده باشد. گوگلان ها عمدتاً در بخشهای شرقی استان گلستان ایران سکونت دارند. گوکلانها نسبت به بقیهٔ طایفههای ترکمنها زودتر یکجانشین شده و رو به کشاورزی آوردند. باغداری، پرورش گاو و گوسفند، کرم ابریشم، و زنبور عسل، کشت آفتابگردان و برنج و نمدبافی از فعالیتهای سنتی گوکلانها بودهاست.
گوکلانها تنها ایل ترکمن بودند که در دههٔ ۱۸۴۰ میلادی/۱۲۶۰ هجری قمری در دوران تلاش حکومت قاجار برای تسلط بر ترکمنها بهطور کامل مطیع ایران شدند. علت این امر محل سکونت آنها در نزدیکی ایرانیان بود که آنها را به سادگی در معرض حملات حکومت ایران قرار میداد. همچنین پیشتر بر اثر حملات ایران و خاننشین خیوه بسیار تضعیف شده بودند.
محل زندگی امروزی گوکلانها عمدتاً در شهرستان کلاله، شرق گنبد کاووس، جنوب و شرق مراوهتپه، و بخشهایی از منطقهٔ جرگلان شهرستان بجنورد سکونت دارند و پس از یموتها دومین طایفهٔ پرجمعیت ترکمنهای ایران بهشمار میروند امّا جمعیت آنها در ترکمنستان ناچیز است. منطقهٔ زندگی آنها در گذشته گستردهتر بود و در سواحل دریای خزر از جمله استان بلخان ترکمنستان کنونی و بخشهای مرکزی استان گلستان کنونی هم سکونت داشتند اما بر اثر نبردهای قبیلهای با یموتها به سوی مناطق کوهستانی شرقی رانده شدند.
آرمینیوس وامبری گوکلانها را صلحجوترین و متمدنترین طایفهٔ ترکمنان معرفی کرده و کلنل ییت نظامی بریتانیایی نیز به ویژگیهای جسمی متفاوت آنها از ترکمنهای دیگر از جمله ریش پُرتر و بور بودن بعضی از آنها اشاره کردهاست. وامبری در سفرنامهٔ خود به آسیای میانه در سال ۱۸۶۲-۱۸۶۳ م جمعیت گوکلانها را ۱۲ هزار چادر (خانوار) و جمعیت کل ترکمنها را ۱۹۶٬۵۰۰ چادر برآورد کرده بود که بر اساس آمار او گوکلانها پس از تکهها (۶۰ هزار چادر)، ارساریها (۵۰ هزار چادر) و یموتها (۴۰ هزار چادر) چهارمین ایل بزرگ بهطور مشترک با ایل چاودر بودند.
گوکلانها با توجه به اینکه زودتر دهنشین شدند سواد و کتابت در میان آنها سریعتر رایج شد.
از شاعران بزرگ ترکمنهای گوکلان میتوان به:
۳. مسکینقلیچ
اشاره نمود که همگی از شعرای بزرگ ترکمن میباشند. مختوم قلیفراغی را میتوان بزرگترین شاعر و عارف ترکمن دانست که هماکنون آرامگاه وی در شهر مراوهتپهٔ ایران قرار دارد.
تاریخ دورهٔ اسلامی گوکلان
بدون اغراق ترکمنها در دورهٔ اسلامی مهمترین نقش را در به قدرت رسیدن و شکوفایی کشورهای اسلامی داشتهاند، به طوری که توانستند با تشکیل دولت سلجوقی فرهنگ و هنر را در سرتاسر سرزمین اسلامی بسط دهند و در این دوره بود که هنر و معماری ایرانی و علوم و دانش اسلامی رشد نمود. به طوری که آثار تاریخی بیشماری از این دوره به جای مانده است.
امپراطوری سلجوقی توسط ایل قنق و امپراطوری عثمانی نیز توسط ارطغرل غازی از ایل قایی تأسیس کردید.
امپراطوری سلجوقی که پهنای دامنهاش بخشهای بزرگی از سه قارهٔ آسیا، اروپا و آفریقا را فرا گرفته بود در حدود ۶۲۲ سال به صورتی تقریباً بلاینقطع حکمروایی کرد و نمونهٔ بارزی از یک حکومت جهانی را به منصهٔ ظهور رسانید. سرزمین آناتولی واقع در غرب امپراطوری روم شرقی سالها به دلیل حملات پراکندهٔ اعراب تبدیل به سرزمینی تقریباً خالی از سکنه شده بود. امپراطوری روم شرقی که تدابیر ویژهای را برای مقابله با حملات پراکندهٔ عربها نیندیشیده بود، به ناگاه از سال ۱۰۶۴ با حمله به مناطقی چون «آنی» و «اخلاط» اقدام به قتلعام و یا راندن ترکهای مقیم آناتولی از این سرزمین نمود.
در تاریخ ۲۶ آگست سال ۱۰۷۱ لشکریان بیشمار دیوجانوس امپراطور رم شرقی از قشون آلپ ارسلان سلطان سلجوقی در نبرد ملازگرد شکست سختی متحمل شد.
نبرد ملازگرد در نزدیکی شهر ملازگرد در منطقه ی واقع در ولایت موش ترکیه رخ داد. در این نبرد بیزانسیان شکستی قطعی متحمل شدند و امپراتور رومانوس دیوجانوس به بند ترکان کشیده شد.
این نبرد را که شاهد نابودی اردوی بیزانس توسط سلجوقیان بود میتوان یکی از تأثیرگذارترین نبردهای تاریخ دانست چرا که ورود ترکان سلجوقی به آسیای صغیر یا آناتولی و باعث فتح بیشتر این نواحی توسط آنان شد.
جنگ ملازگرد موجب گشت تا امپراتوری سلجوقی در پهنای از خراسان و آسیای میانه تا بینالنهرین و عربستان و آناتولی پدیدار شود. این نیروی بزرگ برای نخستین بار دنیای مسیحیت را در اندیشهٔ بسیج علیه مسلمانان انداخت، چرا که بیزانس به عنوان کشور مقدس مسیحیت در خطر بود. افزون بر این سلجوقیان شهرهای مقدس مسیحیان چون اورشلیم (بیتالمقدس) را نیز تسخیر کردند. بعد از نبرد ملازگرد دهها هزار ترکمنی که از آسیای میانه آمده بودند در چهار گوشهٔ آناتولی مسکن گزین شدند. بسیاری از این ترکان مهاجر از اوغوزها بودند و در میان آنان ترکهای ترکمن، آذربایجانی و قاییها نیز حضور داشتند.
سلاجقهٔ آناتولی شهر قونیه را پایتخت خود دانستند و قاییها را در شهرهای «سوگوت» و «دومانیچ» که در مجاورت مرز امپراطوری روم شرقی قرار داشت ساکن نمودند. به این ترتیب قاییها که دارای ۴۰۰ چادر بودند و تحت رهبری ارطغرل (ارطغرول غازی) قرار داشتند، پس از مستقر شدن در این منطقه به تدریج اقدام به فتح مناطق مجاور نمودند. پسر کوچک وی عثمان بیگ به تعقیب پیروزیهای مکرر در نبرد با دشمنان، جانشین پدر شد. در سال ۱۲۹۹ جریان خانمان برانداز مغول که از مغولستان آغاز شده و چین، هند و خوارزمشاهیان را به زانو در آورده بود، به آناتولی رسید و به این ترتیب آخرین پادشاه سلجوقی نیز قربانی این روند شد و به قونیه گریخت. با فروپاشی سلجوقیان حکومتهای محلی اعلام استقلال نمودند. حکومت محلی عثمان بیگ نیز استقلال خود را اعلان کرد و برای خود رویهای مستقل در پیش گرفت. این حکومت که در مرزهای روم شرقی مستقر شده، بود بر خلاف دیگر قبایل از درگیریهای درونی به دور ماند و از این روی توانست به سرعت رشد کند. همین امر سبب شد تا رفته رفته شمار زیادی از مهاجران ترکمن از ترکستان راهی آناتولی شده و به بیگنشین عثمانی ملحق گردند. این حکومت به تدریج قوی و قویتر شد و توانست شهر بورسا، بزرگترین و پرجمعیتترین شهر منطقه را به محاصرهٔ خود درآورد. به تعقیب تصرف شهر، عثمان در گذشت. به جای وی اورخان غازی بر تخت نشت و در دوران وی نیز بیگنشین عثمانی گسترش یافت. کوتاه مدتی بعد عثمانیان چناق قلعه را متصرف شدند و در قارهٔ اروپا قدم نهادند. با فتح ادیرنه، پایتخت به این شهر منتقل گردید و به این ترتیب بر حضور دائمی ترکان در اروپا مهر تأیید زده شد و بعد از آن، دوران پادشاهی سلطان محمد فاتح فرا رسید.
از ماه آوریل ۱۴۵۳ میلادی، سلطان محمد از جانب خشکی با نیروهای بسیار زیادی که بالغ بر ۲۵۰ هزار نفر بود، قسطنطنیه را به سختی در محاصره گرفت.
این محاصره ۵۳ روز از ششم آوریل تا ۲۹ ماه مه ادامه یافت. استانبول پیشتر نیز چندین بار محاصره شده بود، اما به دلیل داشتن برج و باروهای بسیار مرتفع فتح آن ممکن نگردیده بود. بدین دلیل این بار برای فتح استانبول توپهای بسیار بزرگ ساخته شد. واحدهای اردوی عثمانی از همهجای آناتولی به طرف کنستانتینوپولوس به راه افتاده و در آوریل ۱۴۵۳ آن را از همه طرف محاصره کردند. توپهای شاهی که اندازهٔ هر یک از گلولههای آن ۵۵۰ کیلو بود، برج و باروهای شهر را زیر آتش گرفتند. زنجیرهایی که بیزانسها بین استانبول و گالاتا کشیده بودند، مانع عبور از بحر به سمت خلیج میشد. بنابراین سربازان ترک در اقدامی اعجابانگیز و بینظیر در تاریخ، دهها کشتی را از راه خشکی و از روی تپهها و کوهها وارد خلیج کردند. با این کار روحیهٔ دفاعی بیزانسها به شدت تضعیف شد. و در نتیجه جبههٔ جدیدی در محاصرهٔ شهر باز شده بود.
در جریان یکی از نبردهای فتح استانبول، امپراطور روم شرقی که در میدان نبرد حاضر بود، کشته شد. فراریان خبر مرگ امپراطور را به شهر رساندند و همه را آشفته کردند. در ۲۹ مهٔ ۱۴۵۳ با نصب پرچم عثمانی در برجهای شهر توسط اولوباتیلی حسن، استانبول فتح شد.
در این هنگام محمد ثانی که دیگر لقب فاتح یافته بود، وارد شهر شد و یکراست به ایاصوفیه رفت و به اهالی و کشیشانی که به پیشوازش آمده بودند مژده داد که زندگی و آزادیشان تضمین میشود. فاتح، وسعت و عظمت ایاصوفیه را ستود و از تخریب آن جلوگیری نمود. به موذن فرمان داد تا اذان بگوید و نخستین نماز عصر را در آنجا خواند و دستور داد که کلیسا را مسجد کنند. سلطان محمد بلافاصله دستور بازسازی و تأمین امنیت و آسایش شهر را صادر کرد. فاتح دستور داد تا رومیان قسطنطنیه، به طریقی برای خود برگزینند و پارهای امتیازات مذهبی را به رسمیت شناخت. بدینگونه آخرین پایگاه مسیحیت در جنوبشرقی اروپا سقوط کرد.
با سرنگونی استانبول، دولت عثمانی تبدیل به یک امپراطوری بزرگ شد. سلطان محمد فاتح در نامههایش از خود با عنوان سزار و امپراطور جدید نام برد. تاریخ جهان تغییر یافت. قرون وسطی پایان گرفت و قرون جدید آغاز شد. افرادی که از استانبول متواری شدند، تبدیل به آغازگران رنسانس و ریفورم در اروپا گردیدند. به این ترتیب شیوهٔ تنگ و سخت قرون وسطی جای خود را به تحولات علمی و هنری و صنعتی داد.
با فتح استانبول دورهٔ تازهای در تاریخ ترکان و عثمانیان آغاز شد. عثمانیان تبدیل به یک قدرت بزرگ اقتصادی و نظامی شده بود. مهمترین تفاوت این امپراطوری و تمدن بزرگ با دیگران این بود که عثمانیان در مقابل تمامی فرهنگها تحمل و خوشبینی بالایی نشان میدادند. به مسیحیان و یهودیان اجازه داده شد تا با آزادی کامل مراسم دینی خود را بجای آورند و سیستم قضاوتی خود را اعمال نمایند.
افراد غیر مسلم در سیستم حکومتی به وظایف مهمی همچون صدراعظمی، وزارت و جنرالی یعنی قوماندان نظامی انتخاب شدند. یکی از نمونههای این افراد مسیح پاشا برادرزاده آخرین امپراطور بیزانس میباشد که به وی اجازه داده شد در کاخ عثمانی زندگی کند و پس ازمسلمان شدن به مقام صدراعظمی انتخاب شود. پس از فتح استانبول حوزه بحیره خزر به حوزه بحیره سیاه و حوزهٔ دریای مدیترانه متصل شد و به عبارتی دیگر ترکستان به آناتولی و یا آسیای میانه به آسیای صغیر وصل گردید. در دوران یاووز سلطان سلیم، عثمانیان موفق به تحویل خلافت از اعراب شدند و سپس ترکان آماده گشتند تا خود را در دوران سلطان سلیمان قانونی وارد قلب اروپا کنند و تا دیوارهای شهر وین پیشروی نمایند.
اکنون اگر محققی بخواهد تا در خصوص تاریخ سه قارهٔ آسیا، اروپا و آفریقا تحقیق کند، بدون تعمق و غور در عهد امپراطوری عثمانی راه به جایی نخواهد برد. عثمانیان در هر منطقهای که حکمروایی خود را آغاز کردند، به نژاد، زبان، فرهنگ، قومیت، دین و مذهب اقوام تابعه به دیدهٔ احترام نگریستند و هرگز از قوهٔ قهریه به غیر از موارد سرکوب شورشیان مسلح و یاغیان بهره نبردند. آنها هرگز سعی نکردند دین و زبان انسانهای مناطق متصرفه خود را به زور تغییر دهند بلکه چنانکه گفتیم به دفعات به منسوبین کاردان دیگر اقوام و ادیان، سمتها و مقامهای بسیاری بالای حکومتی دادند.
شاید بتوان گفت که ساکنان قلمروی امپراطوری عثمانی به خصوص در خاورمیانه و به ویژه در فلسطین در دوران حاکمیت عثمانیان آرامترین و با ثباتترین دوران خود در تاریخ را گذرانده است.
از دیگر حکومتهایی که توسط ترکمنهای گوکلان تأسیس و اداره گردید حکومت آققیونلوها بود.
نام
گوک به معنی «سبز» و لان به معنی «جا»ست و این نام به محل زندگی سرسبز گوکلانها در سرچشمههای گرگانرود اشاره دارد.
جستارهای وابسته
منابع
- گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمنها. تهران: نشر علم، ۱۳۶۶
- طوایف ترکمنها، گوکلان بایراق