کاغذ ابر و باد
ابریسازی که در واقع یکی از روشهای رنگین کردن کاغذ است، در اصطلاح کتاب آرایی عبارت است از ایجاد نقوشِ درهم شبیه به لکههای ابر که از پاشیدن رنگهای آماده شدهی گیاهی یا معدنی بر سطح آب یا آهارِ (لعاب) از پیش مُهیّا شده، حاصل میشود و همچنين شکل دادن به آنها به وسیله سوزن یا شانه، و در نهایت انتقال دادن آن نقوش بر کاغذی که به آرامی و دقت روی سطح آب یا آهار گسترانیده میشود.
کسی را که به امر ابریسازی مشغول است در اصطلاح ابریساز و کاغذی را که بدین طریق مُنَقّش میشود، کاغذ ابری یا به بیانی سادهتر ابری گویند.
واژه «ابریسازی» غیر از اصطلاح «ابر» و «ابرسازی» که یکی از شاخههای هفتگانه هنر نگارگری ایران بهشمار میآید است. کاغذ ابری برای آراستن روی جلد، آستر بدرقه و حاشیه کتابهای خطی نفیس، آراستن حاشیه مرقعات، قطعات خط، نگارگری و تذهیب، آراستن متن قطعات خط و نیز زمینه قلمدان و جعبههای روغنی به کار میرفت.
مواد و وسایل مورد نیاز
کاغذ
کاغذ مورد استفاده در ابریسازی باید جاذب و از خمیر درجه یک و فاقد اسید باشد، همچنین زاج خورده و آهار ندیده باشد.
حوضچه
ظرفی است چهارگوشه به عمق ۵ الی ۶ سانتیمتر از چوب، سفال، استیل ضدزنگ یا آهن گالوانیزه متناسب با قطع کاغذ. طول و عرض حوضچه باید یک سانتیمتر از ابعاد کاغذ بیشتر باشد.
آبِ اَبری
که به آن آهار، آستر یا لعاب نیز گویند. متداولترین مایعی که ابریسازان ایران و شبه قاره هند از آن در ساخت کاغذ ابری بهره میبردهاند از تخم شنبلیله فراهم میشدهاست. نوع آهار به کار رفته بسته به موقعیت جغرافیایی محل زندگی ابری ساز میتواند کتیرا، تخم به، تخم کتان، پیاز کوهی، اسفرزه، ثعلب یا کاراگینان باشد.
قلممو
از قلم مو برای پاشیدن رنگها بر سطح آهار استفاده میشود. در ساخت قلم موها از شاهپر پرندگان و یا از موی دم اسب یا گیاه جارو استفاده میشود.
رنگ
رنگزاهای به کار رفته در ساخت رنگهای ابریسازی دو گونهاند.رنگدانههای معدنی و رنگینههای گیاهی یا حیوانی
رنگدانههای معدنی
همچون سفیداب، زرنیخ، زنگار، شنگرف، لاجورد،سیلو، گِل هرمز و … از خصوصیات بارز رنگدانهها نامحلول بودن آنها در آب است.
رنگینههای گیاهی یا حیوانی
(به انگلیسی dye) نظیر رنگهای حاصل از گلبرگهای مُعَصفَر (گلرنگ)، ریشهی زردچوبه، پرچم گُل زعفران و ... . ویژگی بارز رنگینههای گیاهی این است که اکثراً محلول در آب هستند. برخی از رنگینههای گیاهی را میتوان طی عملیات تهنشینی به رنگدانه (نامحلول در آب) تبدیل کرد که در این صورت به رنگدانه حاصل شده رنگدانه لاکی Lake Pigment گفته میشود و در گروه رنگدانههای معدنی جای میگیرد. مهمترین این رنگدانهها نیل است.
بستمان
بستمان جزء لاینفک رنگهای ابریسازی است و دو گونه دارد. برخی مواد فعال سطحی هستند و باعث شناور ماندن رنگ روی سطح آهار میشوند. زَهره گاو، ریته، صابون مصری مثالهایی از این نوع بستمان هستند. نوع دیگر بستمان، وظیفه اتصال ذرات رنگدانه به یکدیگر را بر عهده دارد. صمغ عربی و لاک نمونههای آشنای این نوع بستمان هستند.
شانه
عبارت است از سوزنهایی با فواصل منظم که در لختی از موم یا چوب تعبیه شدهاست. ابری سازان حاذق پس از آنکه رنگها را بر آهار میریزند، از ابزار نوک تیزی همچون سوزن یا شانه بهره برده و نقشهای مورد نظر را همچون ساختارهای در هم پیچیده ابر، امواج آب، امواج نازک موی و اشکال گیاهی و غیره بر روی لختههای رنگ که به صورت سیال بر لعاب به وجود میآورند که عین آن نقشها بر روی کاغذشان نقش میبندد.
ابرییی که دارای این گونه نقشها است متناسب با نقشی که دارد نامگذاری میشود، مانند ابری طُرّهای که نقش آن به مانند امواج مو، راه دار و دارای خطوط نازک موازی بوده، یا ابری شانهای که با کشیده شانه بر رنگها ایجاد شده و یا طوماری و امثال آن.
سوزن
بایستی ضد زنگ باشد و در ضخامتهای مختلف. به کمک سوزن میتوان به لکههای رنگ پاشیده شده روی آهار، شکل داد.
روغن
در برخی از انواع ابری از روغنهایی همچون نفت، روغن زیتون، روغن گردو، پارافین و تربانتین استفاده میشود. افزودن یک یا چند قطره از این روغنها به رنگ، یا ظاهری تور مانند به لکههای رنگ میدهد یا لبههای لکههای رنگ را کمرنگتر از قسمتهای میانی آن میسازد و آن را هالهدار میسازد. وقتی رنگِ حاوی روغن روی آهار پاشیده میشود، به دلیل خاصیت آبگریزی روغن، گویی در لکههای رنگ نشسته بر آهار، سوراخهایی پدیدار شده است و بدین ترتیب ظاهری تور مانند به لکههای رنگ میبخشد و وقتی این نقوش به کاغذ انتقال یابد، درست در موقعیت ذرات ریز روغن، هیچ رنگی بجز رنگ کاغذ دیده نمیشود. با اندک دستکاری در نسبت مقدار آب و رنگدانه و روغن و زَهره، میتوان به حالت هالهدار بودن لکههای رنگ رسید.
روش ساخت
در حال تکمیل شدن است
تاریخچه
رسالات مربوط به خط و خوشنویسی یا کاغذ و رنگسازی که از نیمه دوم سده ۱۰ق/۱۶م به بعد نوشته شدهاست، آگاهیهای پراکندهای دربارهٔ کاغذ ابری بهدست میدهد. کهنترین نمونه شناخته شده در این مورد فصلی از یک نسخه زیر نام رساله خوشنویسی است که در فاصله سالهای ۹۶۳ تا ۱۰۱۴ق/۱۵۵۵ تا ۱۰۶۵م به فارسی نوشته شده و در کتابخانه پتنه هند موجود است.
پیدایش و ساخت کاغذ ابری به اواخر سدهٔ ۹ق/۱۵م بازمیگردد. اختراع اینگونه کاغذ را به خواجه شهاب الدین عبدالله مروارید (۸۶۵–۹۲۲ق/۱۴۶۱–۱۵۱۶م) متخلص به «بیانی» نسبت میدهند، او فرزند خواجه شمس الدین محمد کرمانی از بزرگ زادگان و وزیران دربار تیموریان بود.
برخی از منشیان و هنرمندان پایان سده ۱۰ و آغاز سده ۱۱ق/۱۶ و ۱۷م، میر محمد طاهر هنرمند ایرانی مقیم هند را مخترع کاغذ ابری دانستهاند که شماری از پژوهندگان معاصر نیز از این نظر پیروی کردهاند. گفته میشود میرمحمدطاهر که مردی صاحب ذوق و هنر بود در زمان شاه تهماسب از ایران به هندوستان رفت و کاغذ ابری را در آنجا اختراع کرد و بلافاصله به ایران فرستاد و بزرگان و اشراف و هنرمندان ایران آن را برای حاشیه کتابهای نفیس بسیار مناسب دانستند. چون مقدار کاغذ ابری ارسالی از هندوستان کفاف تقاضای صنعت کتابسازی داخل را نمیداد، اهل هنر و صنعت کتابآرایی بر آن شدند که نظیر آن را بسازند. مولانا یحیی قزوینی در ایران نخستین کسی بود که موفق شد کاغذهای ابری به روش میرمحمدطاهر درست نموده و در اختیار علاقهمندان قرار دهد. کاغذهای ابری یحیی قزوینی در آن اوایل مثل کاغذ ابری استاد میرمحمدطاهر نبود، ولی بعد با به دست آوردن نسخه استاد موفق گردید به بهترین وجهی اقدام به ساخت کاغذ ابری نماید.
با این وجود پیداست که هنر ابریسازی از خواجه عبدالله مروارید به وسیله هنرمندان ایرانی به هند برده شده و در آنجا پیشرفت بسیار کردهاست، تاحدی که نمونههای کار ایرانیان مهاجر به هند زیباتر از نمونه کارهای هنرمندان داخل ایران از آب درآمدهاست و احتمالاً آنچه محمد طاهر در هند ساخته و به ایران فرستاده، از چنان زیبایی ویژهای از نظر طرح و نقش برخوردار بوده که خود در حد اختراع و ابتکار به حساب میآمدهاست. از این رو دادن لقب مخترع و واضع به او به سبب نوآوریهای او بودهاست نه اختراع ابریسازی.
ابریسازی از ایران به سرزمین عثمانی نیز رفته، و هنرمندان آن سرزمین به تقلید از ایرانیان به ساختن کاغذ ابری پرداختهاند که هنوز هم در سرزمین ترکیه از رونق خاصی برخوردار است و آن را «ابرو» مینامند. نخستین متنی که به زبان ترکی در اینباره نوشته شده، نسخهای است با نام ترتیب رساله ابری که تاریخ ۱۰۱۷ق (۱۶۰۸م) دارد. وجود نام برخی مواد در رساله و چگونگی نحوه تنظیم آن و شرح روش رنگآمیزی کاغذ، نشانگر این است که رساله از یک متن فارسی ترجمه شدهاست.
جهانگردان و بازرگانان اروپایی که در ایران اینگونه کاغذ را دیدند، به سبب شباهت نقش آن با سنگ مرمر بهویژه مرمرهای رگهدار، آن را «کاغذ مرمرین» یا رگهدار خواندند و همچنین ابریسازی از سرزمین عثمانی به اروپا برده شد و سپس اروپائیان به ساختن کاغذ ابری اسپانیولی یا مواج که به کمک ماشین انجام میشد پرداختند، و از مواد تازهای نیز بهره گرفتند، اینگونه کاغذ سپس به ایران صادر گردید و به ابری فرنگی مشهور شد و بیشتر برای روی جلد و آستر بدرقه کتابها و دفترها به کار رفت. ساختن کاغذ ابری تا سدهٔ ۱۳ق/۱۹م در ایران و هند و به ویژه در کشمیر رونق داشت. بعدها کاغذ ابری به ژاپن برده شد و هنرمندان ژاپنی از آن تقلید کردند و مدتها در ژاپن مورد استفاده بود.
پانویس
- ↑ سمسار
- ↑ ذابح
منابع
- سمسار، محمدحسن. «ابری». مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. بایگانیشده از اصلی در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۹ شهریور ۱۳۸۹.
- ذابح، ابوالفضل. «کاغذسازی در تمدن اسلامی». پایگاه اطلاعرسانی خوشنویسی ایران. دریافتشده در ۱۹ شهریور ۱۳۸۹.
پیوند به بیرون
https://web.archive.org/web/20160404202222/http://behzadmarbling.com/ «نمایش عملی ابریسازی در ترکیه». youtube. دریافتشده در ۲۰۱۰-۰۹-۲۹.