حساب کاربری
​
تغیر مسیر یافته از - واژه‌های نجومی از زبان فارسی کهن
زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
لینک کوتاه

ستاره‌شناسی در ایران باستان

اصطلاحات ستاره‌شناسی در پارسی میانه:

ستَویس یا سَدویس: به ظن قوی نام ستاره سهیل

تیشتَر و روزآهنگ: نام ستاره شِعرای یَمانی

شباهنگ: نامهای سیاره زهره در زبان عامیانه

دیگپایه: صورت فلکی شَلیاق

هَشتبَر: صورت فلکی تَنَیُّن، اژدها

موشپر و موشپار و موشپاریک: «ستاره» دنباله دار

نیزک و نیازک: شهاب ثاقِب

کَندَر: حرکت رِجعی

نوماه: هلال

پُرماه: بدر

نیم ماه [نیما] و نیم پُری: تربیع

سروش: نام ستاره عَیّوق

ماهیگیر: نام ستاره α دَلو

روجینه: ستاره وسطی کمربند جبار

چشم شیر: ستاره وسطی از سه ستاره که در گردن اَسَد‌اند.

  • ونند
  • تیشتر
  • دیگ‌پایه
  • گوزهر
نام پارسی میانه نام عربی نامگذاری بایر
اَبدُمصرفهبتا شیر
اسپورسماک اعزل
پسیگ، پهادبران
بزیسرهقعةالجوزا
بَشناِبط‌الجوزا
رَخوَتذراع مبسوطه
تریشَگ، تَرَههنثره
اَزَرهطرف
پیش‌پرویزبُطَین
کَهت میانفرغ مقدم
کَهتبطن‌الحوت
ماشاههعوا
مزده‌دادنسر طائر
تیشتر، تیرشِعرای یمانی
خسروغفر
پارندعیوق
میانظهرالاسد
موریسعد بلع
دِرَفشه (دِرَفشَگ)شوله
نَخوقلب‌الاسد
میخگاهجدی
پدیوَر، پدیسپَر، پریسپرسماک اعزل
سَدویس، دِلقلب‌العقرب (دبران و سهیل هم حدس زده‌اند)
وَنَندنسر واقع
وَراوسط اکلیل
سِرو (ی)زُباناآلفا و بتا ترازو
یوغسعد ذابحآلفا و بتا بره

منابع

نقل از کتاب «گاهشماری در ایران قدیم»، حسن تقی‌زاده، تهران ۱۳۱۷

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.