هون
'هونها یا هونهای زرد اتحادی عشایری از اقوام مختلف بودند که در سدههای چهارم و پنجم میلادی به سوی غرب مهاجرت کرده و در موازات آمودریا کوچنشینهایی تأسیس کردند. هون یک اصطلاح جمعی برای سوارکاران با ریشههای مختلف بوده که سبک زندگی عشایری یا نیمه عشایری را پیش میبردند. به باور پژوهشگران تصور میشود که هونها از تبار شیونگ نوها باشند. شیونگ نوها (در منابع علمی XIONGNU یا Hsiung-nu یا Hiung-nu یا Xiong-nu به معنای بردگان ظالم) یک امپراطوری عشایری بزرگ در شمال چین در سدههای دوم و اول پیش از میلاد و گویشوران زبانهای ایرانی در آسیای مرکزی بودند که ممکن است منشأ بوجود آورنده هونهای آسیای مرکزی باشند. هونها قومی عشایری بودند که در سدههای چهارم و ششم میلادی در آسیای میانه، قفقاز و اروپای شرقی زندگی میکردند. طبق رسم اروپایی، نخستین بار گزارش شدهاست که آنها در شرق رودخانه ولگا، در منطقه ای که در آن زمان بخشی از اسکتیا بوده، زندگی میکردند. ورود هونها با مهاجرت به سمت غرب یک قوم ایرانی یعنی آلانها همراه است.
هونها | |
---|---|
۳۷۰ میلادی–۴۶۹ | |
قلمرو تحت کنترل هونها در حدود ۴۵۰ پس از میلاد | |
زبان(های) رایج | هونی گوتی زبانهای قبیلهای مختلف |
حکومت | کنفدراسیون عشایری |
پادشاه یا رهبر | |
• ۳۷۰-؟ | بالامبر؟ |
• حدود ۳۹۵ میلادی | کورسیچ و بسیچ |
• حدود ۴۰۰–۴۰۹ | اولدین |
• حدود ۴۱۲-؟ | شاراتون |
• حدود ۴۲۰–۴۳۰ | اکتار و روگا |
• ۴۳۰–۴۳۵ | روگا |
• ۴۳۵–۴۴۵ | آتیلا و بلدا |
• ۴۴۵–۴۵۳ | آتیلا |
• ۴۵۳–۴۶۹ | دنگیزیچ و ارناک |
• ۴۶۹-? | ارناک |
تاریخ | |
• هونها در شمالغربی دریای خزر ظاهر میشوند. | قبل از ۳۷۰ |
۳۷۰ میلادی | |
۴۳۷ | |
• مرگ بلدا، آتیلا تنها حاکم میشود | ۴۴۵ |
۴۵۱ | |
• حمله به شمال ایتالیا | ۴۵۲ |
۴۵۴ | |
• دنگیزیچ پسر آتیلا میمیرد | ۴۶۹ |
آنها در حدود سال ۳۵۰ پس از میلاد به مرزهای خاوری ایران حمله کردند ولی لشکر ایران تحت شاهنشاهی شاپور دوم از ورود آنها به مرزهای ایران جلوگیری کرد. البته گروهها و قبایلی از ترکان حتی پیش از قرن پنجم میلادی به مرزهای شرقی و نیز شمالی دولت ساسانی در قفقاز رسیده بودهاند. بعدها هونها به رهبری شاه خود گرومبات به لشکر ایران پیوستند و در لشکرکشی شاپور دوم به بخش تحت چیرگی رومیان در میانرودان او را همراهی کردند.
هونها گروهی متحد از قبایل مختلف بودند. بیش از هزار سال نام خود را در نقشهٔ آسیا و اروپا به عنوان عشایری جنگجو ثبت کردند. در سدهٔ پنجم میلادی حتی تا نزدیکی رم پیش رفتند ولی سپس ناپدید و مجذوب اقوام اوراسیا شدند. حتی ممکن است مهاجرت بزرگ هونها عامل محرک در فروپاشی امپراتوری روم باشد. پژوهشها زبان ارتباطی بین هونها را تعیین نکردهاست.
خاستگاه و کیستی
از آنجایی که هیچ نوشتهای از هونها به جای نمانده و تنها اطلاعات ما از این قوم از حفاریها و همچنین آنچه مورخان زمان (اکثراً دشمنانشان) از آنها نوشتهاند به دست میآید. این شواهد گویای آن است که این قوم پیرامون ۵ سده پیش از میلاد در زمینهای شمال چین حدود مغولستان امروزی به دامداری مشغول بوده و عمدتاً قومی کوچنشین بودند. یانوش هارماتا در گزارشی چاپ شده توسط یونسکو، شیونگ نوها را از ایرانیان کوچرو شمالی میداند چراکه همه واژگان شیونگنویی آوردهشده در منابع چینی از جمله نام شاهان آنان از یک زبان ایرانی شرقی (سکا) بوده و بنابر این واضح است که اکثریت قبایل اتحادیه شیونگ نو به زبان ایرانی شرقی سخن میگفتند. کنفدراسیون شیونگ نو متشکل از ۲۴ قبیله بود که توسط یک قبیله سلطنتی با یک سازمان نظامی نیرومند اداره میشد. آنها دامداران خوبی بودند ولی بخوبی با کشاورزی نیز آشنا بودند. اقتصاد آنها از جنگلها برای تهیه علوفه مورد نیاز دامها و مواد خام صنعتی استفاده میکرد.
منابع غربی زمانی که به بررسی هونهای غربی میپردازند آنها را طوایف و اقوام باقیمانده از مغول میخوانند که این به دلیل تشخیص غلط و اشتباه آنهاست و باید آنها توجه کنند که فقط گونههایی با استخوان برآمده و چشمان نسبتاً کشیده و پوست گندمگون به جای پوست سفید و صورتی نمیتواند دلیلی بر منسوبیت آنها به نژاد مغول باشد.
در اروپای امروزی به این خصوصیتهایی که توصیف کردیم بیشتر برخورد میکنیم. یک مثال واضح شخصی به نام دکتر کنراد است که تمامی این خصوصیاتها را دارا بود. دکتر کنراد نخستین صدراعظم آلمان بعد از جنگ جهانی دوم شد. همچنین در مورد منشأ هونهای غربی میتوان به صراحت گفت که خصوصیتهای نژادی و حالت چهره آنها تفاوت چندانی با مردم تُرک خاورمیانه نداشت. در حال حاضر مورخان به این نکته اذعان دارند که بر عکس امپراتوری مغولان که در زمان چنگیز خان تشکیل شدند، درون امپراتوری هون غربی، اقوام و طوایفی که از نژاد و نسل خالص مغول باشند وجود نداشته و اقوامی که همراه هونها بودند بیشتر طوایف اختلاط یافتهای از نژاد ترک و مغول محسوب میشدند. اطلاعات موجود در این دوره از تاریخ نشان میدهد اقوامی از هونها که به غرب کوچ کردند اقوامی از ترکان بود هرچند در مورد چگونگی تلاش آنها برای بدست آوردن استقلال و تشکیل حکومت مستقل خود اطلاعات مناسبی وجود ندارد.
کوچ به غرب و ساکن شدن در مجارستان
به مرور زمان، هونها رو به غرب گذاشتند و از اوائل سدهٔ دوم میلادی در شمال دریای خزر و حوالی رود ولگا و رشتهکوه اورال سکونت اختیار کرده و جایگزین اقوام سکائی شدند که قبلاً این مناطق را در تصرف داشتند. از سدهٔ سوم پس از میلاد، قسمتی از هونها به غرب مهاجرت کرده و با امپراتوری روم آشنا شدند. به قول مورخان زمان، هونها مداوما به شهرهای امپراتوری روم شرقی (بیزانس) حمله کرده، شهرها را آتش زده و به کسب غنیمت میپرداختند. در قرن چهارم امپراتوری بیزانس که خود به همراه امپراتوری روم غربی مشغول جنگ با وندالها و گوتها بود و تضعیف شده بود، با هونها وارد مذاکره شده و با بخشیدن سالیانه مقدار کلانی طلا و همچنین اعطاء زمین به آنها، برای مدتی آنها را از حمله بیشتر بازمیدارد. زمینی که رومیها به هونها میبخشند بخش غربی مجارستان امروزی است که نام لاتین آن یعنی هونگاریا (Hungaria) به معنی سرزمین هونها، با کمی تفاوت در زبانهای اروپایی امروز همچنان دیده میشود.
لشکرکشی آتیلا به روم
بدین ترتیب هونها وارد صلحی موقتی با روم شده و توجهشان را به ایران میگرداندند. اما پس از شکست از سپاه ایران ساسانی در ارمنستان در ۴۴۱م پادشاه هون، آتیلا، که آرزوی برقراری امپراتوری در سر داشت، وارد جنگ با امپراتوری بیزانس شده و در ۴۴۳م بیش از ۶۰ شهر بیزانس در بالکان و یونان امروز را ساقط میکند. پس از آن آتیلا متوجه ضعف امپراتوری روم غربی شده و از ۴۵۱ به مدت چند سال به گل، کاتالونیا و نواحی شمال ایتالیا لشکرکشی میکند؛ ولی در همین سال یعنی ۴۵۱م در نبرد شالون در فرانسهٔ امروزی مغلوب فلاویوس آییتیوس سردار رومی و متحدان ویزیگوت و فرانکی آنان شد. مجدداً در سال ۴۵۲ آتیلا به رم، پایتخت امپراتوری روم غربی نزدیک شد و مورخان در اینکه چرا رم را تصرف نکرد شک دارند. عدهای برگرفته از نوشتههای کلیسا معتقدند که پاپ لئوی یکم در دیداری با آتیلا او را متقاعد ساخت که از ساقط کردن رم چشمپوشی کند. عدهای دیگر معتقدند که سپاه هون گرفتار بیماری احتمالاً مالاریا شده و مجبور به بازگشت شد.
سرانجام هونهای غربی
پس از مرگ آتیلا هونها وارد جنگ داخلی شدند به مرور زمان اتحاد خود را از دست داده، تجزیه شده، به مسیحیت گرویده و در قلب اروپا محو شدند؛ هر چند بسیاری از بلغارها و مجارها امروز خود را هون میدانند و هزاران نفر در بالکان معتقدند که بازماندهٔ مستقیم آتیلا هستند—ادعایی که آنقدرها هم که به نظر میآید بعید نیست؛ از آنجا که آتیلا تعداد زیادی همسر و فرزند داشتهاست. اخیراً گروهی ۲٬۵۰۰ نفری در مجارستان با امضای درخواست و تقدیم آن به پارلمان این کشور خواستار ثبت هون به عنوان یکی از گروههای قومی مجارستان شدند. این گروه ۲٬۵۰۰ نفری که خود را هون میدانند با رهبری گیورگی کیسفالودی خواستار شناسایی خود به عنوان اقلیت قومی و برخورداری از حقوق فرهنگی هستند. زبانشناسان زبان چوواشی، زبان رسمی جمهوری خودمختار چواشیا در روسیه را نزدیکترین بازماندهٔ زنده به زبان هونی میدانند.
ارتباط با ترکها و ایرانیها
شباهت آوایی و ساختاری زبانهای ترکی و زبانهای بازمانده از هونی گواه بر منشأ واحد هونها و ترکها است، منشأیی که به هیونگ-نوهای شمال چین برمیگردد. با این حال باید از یکی دانستن ترکها و هونها پرهیز کرد؛ بهترین راه توضیح آن این است که ترکها و هونها را اقوامی دانست که در ادواری مختلف، هر دو از نواحی رشته کوههای آلتای در آسیای مرکزی به غرب کوچ کردند.
با وجود اینکه اتحادیهای که هونها تشکیل دادند بیشتر از اقوام ترک تشکیل شده بود، ولی در این میان قبیلهها و اقوام ایرانی زبان نیز وجود داشتند که با آنها دارای یک هدف مشترک بودند. البته این اقوام ایرانی بعدها به هونهای غربی ملحق شدهاند.
وجود اسامی ایرانی (هونهای ایرانی) در برخی سکههای مرتبط با هونها باعث نظریه وجود اقوام ایرانی در بین هونها شد. و این نظریه با یافتهشدن سکههای همانند بیشتر در سرخکتل نشان داد که آن نامها مربوط به زبان بومی ایرانی قوم باختری است.
جستارهای وابسته
پینوشتها
- ↑ Bivar, A.D.H. " Hayāṭila." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Edited by: P. Bearman , Th. Bianquis , C.E. Bosworth , E. van Donzel and W.P. Heinrichs. Brill, 2008. Brill Online. UNIVERSITEITSBIBLIOTHEEK LEIDEN. 26 November 2008
- ↑ HUNS, collective term for horsemen of various origins leading a nomadic or semi-nomadic lifestyle. They have been thought to have descended from the Hsiung-nu (also transliterated as Hiung-nu, Xiong-nu, meaning “the cruel slaves”), a nomadic people first mentioned in Chinese sources in 318 B.C.E., Martin Schottky. , “HUNS,” Encyclopædia Iranica, online edition
- ↑ XIONGNU (Hsiung-nu), the great nomadic empire to the north of China in the 2nd and 1st centuries BCE, which extended to Iranian-speaking Central Asia and perhaps gave rise to the Huns of the Central Asian Iranian sources., Étienne de la Vaissière. , “XIONGNU” Encyclopædia Iranica, online edition
- ↑ https://en.wikipedia.org/wiki/Huns
- ↑ رئیسنیا، رحیم، «آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام»، ص 528.
- ↑ "However, the seed and origin of all the ruin and various disasters that the wrath of Mars aroused... we have found to be (the invasions of the Huns)" [Ammianus Marcellinus], book XXXI, chapter 2. Loeb edition, Transl. John Rolfe, first pub. 1922
- ↑ مقاله اصلی بخش ریشهشناسی
- ↑ Reportret: Attila the Hun
- ↑ Harmatta، János. History of civilizations of central asia. Volume II: The development of sedantary and nomadic civilizations from 700 B.C. to A.D. 250 (PDF). UNESCO Publications. ص. ۴۸۰-۴۸۱-۴۷۹. دریافتشده در ۲۸ اوت ۲۰۱۷.
- ↑ تاریخ ترکان قبل از اسلام، نویسندگان: کامران گورون، فاروق سومر، رنه گروسه … ترجمه و تدوین: ج. جعفرزاده، ص۱۴۲.
- ↑ BBC NEWS | Europe | Hungary blocks Hun minority bid
- ↑ Encyclopedia - Britannica Online Encyclopedia
- ↑ «Hiung-Nu - LoveToKnow 1911». بایگانیشده از اصلی در ۴ اکتبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۸.
- ↑ محسنی، محمدرضا 1389: "پان ترکیسم، ایران و آذربایجان" انتشارات سمرقند، ص 90
- ↑ «History and Legacies of the Turks». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ فوریه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۱.
- ↑
منابع
- ویکیپدیای انگلیسی