حساب کاربری
​
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
لینک کوتاه

میانوند

میانوند (به انگلیسی: infix) وندی است که به میان ریشه یا ستاک افزوده می‌شود. فرایند میانوندافزایی در زبان‌های اروپایی امروزی دیده نشده‌است؛ اما چنین فرآیندی را می‌توان در زبان‌های آسیایی، زبان‌های بومیان آمریکا و زبان‌های آفریقایی مشاهده کرد.

فهرست

  • ۱ میانوند در زبان‌های جهان
    • ۱.۱ زبان نوچانولت
    • ۱.۲ زبان انگلیسی
    • ۱.۳ در زبان‌های هندواروپایی
    • ۱.۴ زبان فارسی
  • ۲ پانویس
  • ۳ منابع
  • ۴ جستارهای وابسته

میانوند در زبان‌های جهان

زبان نوچانولت

در زبان نوچانولت که یکی از زبان‌های بومیان آمریکا است، فرایند میانوندافزایی را می‌توان مشاهده کرد:

  • t'an'a (بچه) t'atna'a (بچه‌ها)
  • ha?um (ماهی) hat?um (ماهی‌ها)
  • lim'aqsti (ذهن) litm'aqsti (ذهن‌ها)
  • tlaa?uu?i (آن دیگری) tlaat?uu?i (آن دیگران)

زبان انگلیسی

علیرغم اینکه در زبان انگلیسی میانوند وجود ندارد، برخی محققان نوعی از کاربرد زبانی را در این زبان، میانوند به‌شمار می‌آورند:

  • Kalamazoo (نام مکان) Kalama-goddamn-zoo
  • instantiate (مثال زدن) in-fuckin-stantiate
  • Kangaroo (کانگورو) kanga-bloody-roo
  • impossible (غیرممکن) in-fuckin-possible
  • guarantee (گارانتی) guaran-friggin-tee

در زبان‌های هندواروپایی

با اینکه میانوند امروزه در زبان‌های اروپایی به کار نمی‌رود، در زبان‌های باستانی اروپایی، چنین کاربردی را می‌توان مشاهده کرد. در زمان حال در برخی زبانهای هندواروپایی یک میانوند خیشومی (m, n) به ریشه افزوده می‌شود.

  • لاتین، vincō
  • یونانی باستان lambánō

زبان فارسی

میانوند در واژه‌هایی مانند سراسر، دمادم و برابر، «ا» که در میان این واژه‌ها وجود دارد، به‌شمار می‌رود.[نیازمند منبع]

یا رو به رو، تو در تو، مو به مو

یا آموزش و پرورش، جست و جو، رفت و رو

پانویس

  1. ↑ کریستال، ۲۰۰۸: ص ۲۴۳.
  2. ↑ Nuuchahnulth
  3. ↑ کاتامبا و استونهام، ۱۳۸۸: ص ۷۶.
  4. ↑ کاتامبا و استونهام، ۱۳۸۸: ص ۷۵.
  5. ↑ vinco. Charlton T. Lewis and Charles Short. A Latin Dictionary on Perseus Project.
  6. ↑ λαμβάνω. Liddell, Henry George; Scott, Robert; A Greek–English Lexicon at Perseus Project

منابع

  • شقاقی، ویدا. (۱۳۸۹). مبانی صرف. انتشارات سمت.
  • کاتامبا، فرانسیس و جان استونهام. ترجمه جلال رحیمیان (۱۳۸۸). واژشناسی. دانشگاه شیراز.
  • Crystal, David. (2008). Dictionary of Linguistics and Phonetics. Blackwell.

جستارهای وابسته

  • وند
  • درون‌وند
  • بیناوند
  • دگروند
  • پیراوند
  • پیشوند
  • پسوند
آخرین نظرات
  • ریشه
  • زمان حال
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.