حساب کاربری
​
زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
لینک کوتاه

موازنه

موازنه نوعی از سجع متوازن و متوازی است که فقط مربوط به قافیه در شعر یا آخر جمله یا عبارت در نثر نباشد.

موازنه چنان است که از اول تا آخر مطلب (نظم یا نثر) کلماتی را بیاورند که هرکدام با قرینهٔ خود در «وزن» یکی باشند و در حرفِ حروف قافیه 《رَوی》 (حروف هم‌وزنِ آخرِ دو کلمه)، متفاوت باشند.

فهرست

  • ۱ موازنه در نثر
  • ۲ موازنه در شعر
  • ۳ جستارهای وابسته
  • ۴ منابع

موازنه در نثر

«فلان را کرم بی‌شمار است و هنر بی‌حساب، دارای عزمی است متین و طبعی کریم.»

موازنه در شعر

در بعضی موارد ممکن است دو بیتِ متوالی را قرینهٔ یکدیگر قرار دهند و از «صنعت/ صناعت/ آرایهٔ موازنه» استفاده کنند؛ مانند:

بختِ آیینه ندارم که در او می‌نگریخاکِ بازار نیرزم که بر او می‌گذری

(سعدی)

مثالی دیگر:

آنکـه مـالِ خـزایـنِ گیتـینیست با جودِ دستِ او بسیار
وآنکه کشفِ سَرایرِ گردوننیست در پیشِ طبعِ او دشوار

مثالی دیگر:

بلند آن سر که او خواهد بلندشنژند آن دل که او خواهد نژندش

(وحشی بافقی)

جستارهای وابسته

  • ترصیع

منابع

  • دانشنامهٔ رشد
آخرین نظرات
  • شعر
  • سعدی
  • سعدی
  • ترصیع
  • نثر
  • قافیه
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.