مغالطه پهلوانپنبه
مغالطه پهلوانپنبه یا مغالطه حمله به مرد پوشالی (به انگلیسی: Straw man) از مغالطات مقام نقد است که شخص وقتی با مدعایی مخالف است و آن را نادرست میداند، برای نشان دادن نادرستی آن از راه غیرمنطقی مغالطه استفاده میکند؛ در مغالطه پهلوانپنبه هیچگاه دلیل و برهانی ضد مدعای نخستین مطرح نمیشود، بلکه ناقد مدعایی را که قدرت نقد آن را ندارد، کنار میگذارد؛ یک مدعای سست و ضعیف را که توانایی نقد آن را دارد، به طرف مقابل خود نسبت میدهد و به جای رد کردن مدعای اصلی، به رد کردن این مدعای ضعیف میپردازد. مغالطه پهلوانپنبه ترفندی است که از این راه شخص میتواند میزان اثرگذاری و مقبولیت شخص مدعی را کاهش دهد؛ هرچند مدعای نخستین پاسخ داده نمیشود. این مغالطه، به نوع خود پرکاربرد است و در نقد مکاتب و نظریههای دینی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به کار میرود؛ برخی افراد غیرمتخصص نیز در جریان نقد جامعه مرتکب چنین مغالطهای میشوند. علت نامگذاری این مغالطه به پهلوانپنبه این است که ناقد به جای مبارزه با پهلوان اصلی، پهلوانی پوشالی ساخته، آن را بر زمین میزند.
شیوه استدلالی
شیوه استدلالی این مغالطه چنین است:
- شخص الف مدعی س است.
- شخص ب س را نادیده میگیرد و ش را به جای آن قرار میدهد.
- تفسیر نادرستی از ادعای الف ارائه میشود و سپس همان تفسیر نادرست نقد میگردد؛ چنانکه به نظر برسد که ادعای اصلی الف نقد شدهاست.
- بخشی از گفتار شخص الف که به موضوع ادعای س ارتباطی ندارد ارائه میشود چنانکه گویی بیانگر اعتقادات واقعی الف است و سپس همان گفتاورد نقد میگردد.
- گفتارهای شخصی را که مدعی پیروی از س است ارائه کرده، چنانکه نماینده دیدگاه س در نظر گرفته شود و سپس استدلالهای او نقد میشود؛ چنانکه به نظر برسد دیدگاه تمام کسانی که موافق س بودهاند، نقد شدهاست و خود دیدگاه نیز نفی گردیدهاست.
- اگر مدعای الف، مدعایی معتدل و بدون اشکال باشد، حالت افراط یا تفریط به آن نسبت داده شود، یا آن را تا حد بسیاری ساده کند، و سپس به رد آن افراط یا تفریط یا نسخه ساده شده سخن الف پرداخته شود.
- گرفتن سستترین تقریر و دلیل بر ادعای س برای مقابله و نقد آن؛ به طوری که ابطال نظریه به نظر بیاید.
- طراحی کردن یک شخص موهوم و ساختگی به عنوان مدافع نظریه س. به عنوان مثال: برخی، یک عده کودک، بعضیها، عده ای و …
- در مرحله نهایی شخص ب به دیدگاه ش حمله کرده، و نتیجه میگیرد که دیدگاه س نادرست و غلط است: این نوع استدلال مغالطه است، زیرا نادرست بودن شیوه تحریفشده یک دیدگاه لزوماً به معنی نادرست بودن خود آن دیدگاه نیست.
مثال
مغلطه پهلوانپنبه در بسیاری موارد در مناظرههای علنی بر سر مسائل جنجالبرانگیز و احساسی مورد استفاده قرار میگیرد:
شخص الف: مناسب است که قوانین مربوط به آبجو را آسانتر کنیم.
شخص ب: شما میگویید مواد مخدر را آزاد کنیم؟ مگر جوانان این مملکت صاحب ندارند؟ هر جامعهای که دسترسی آزاد به مواد مخدر دارد محکوم به فناست و ارزشهای انسانی و اخلاقی در آن فرو میریزد.
پیشنهاد اولیهٔ شخص الف این بود که قوانین مربوط به آبجو آسانتر شود، در حالی که شخص ب پیشنهاد او را به اشتباه ارائه کرده و وانمود میکند که او خواهان آزاد کردن مواد مخدر است و به همین هم پاسخ میدهد. این یک مغلطه منطقی است چرا که شخص الف هرگز پیشنهاد به آزاد کردن مواد مخدر نداده بود.
جستارهای وابسته
منابع
- سیدعلیاصغر خندان (۱۳۸۰)، مغالطات (ویراست سوم)، تهران: بوستان کتاب انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص. ۱۶۳