قشون ایران
قشون ایران نامی است که به نیروهای مسلح ممالک محروسه ایران در دوران حاکمیت قاجاریان گفته میشد.
قشون ایران | |
---|---|
بنیانگذاری | ۱۷۹۶ |
برچیده شده | ۴ ژانویه ۱۹۲۲ |
ستاد | تهران، ایران |
جستارهای وابسته | |
تاریخ | تاریخ نظامی ایران |
دوران اولیه
در پایان قرن ۱۸، نیروهای نظامی آقامحمدخان اولین حاکم قاجار، شباهت به سلسلههای پیشین داشتند. چندین گزارش همزمان از ارتش در اواخر قرن ۱۸ و اوایل سده ۱۹ توسط ناظران اروپایی مانند لوئیس فرانسوا فریر سووبف، جرج فورستر، گیوم آنتوان الیویه، پاول انجلوئیس گاردان (ر.ک. کلود ماتیو گاردان)، جیمز موریه، موریتس فون کوتسبو، ژ. م. تانکوین و پیر آمدی ژوبر بهجا مانده است. با توجه به این شرحها، در زمان صلح هیچ ارتش دائمی وجود نداشت، هرچند خانه شاه دارای یک نیروی نظامی دائمی بود. جیمز موریه توصیف کرده است که فتحعلی شاه در سال ۱۸۰۹، ۱۲٬۰۰۰ سرباز محافظ شخصی (قوای جانباز) که عمدتاً از مازندران و ایل قاجار جذب شدهاند و ۳٬۰۰۰ نفر سوارهنظام غلام (سرباز) داشته است. نهادهای مشابهی در مقیاس کوچکتر توسط شاهزادهنشینهای ایالتی برقرار شده بودند. در صورت وقوع جنگ، شاه با صدور فرمانی، خانهای قبیلهای و حکمرانان ایالتی را فرامیخوانْد تا با بسیج و جمعآوری مردان خود و دیگر نیروهای تازهسرباز ویژهٔ لشکرکشی، ارتشی را گرد آورد. چنین ارتشی در بهار گردآوری میشد و معمولاً نزدیک زمستان منحل میشد و مردان با لباسهای رنگی برای تنها یک مبارزه به یکدیگر میپیوستند و سپس به خانه و خانواده خود باز میگشتند. سوارهنظام نامنظم به طور عمده از ایلهای عشایری ساخته شده بود، در حالی که سربازان پیادهنظام که ظاهراً بسیار مورد تحقیر قرار گرفته بودند، از جمعیت روستایی گرفته میشدند. ساکنان شهرها هرگز سلاح به دست نگرفتند، مگر اینکه در معرض خطر حتمی قرار داشته باشند. مردان داوطلب معمولاً در مدت نسبتاً کوتاهی به مکان اردو میرسیدند که توسط فرمان سلطنتی تعیین شدهبود، در حالی که آنهایی که در پاسخ به این درخواست نتوانستند به سرعت پاسخ دهند به شدت مجازات میشدند. برای مثال، در سال ۱۷۹۶ چهل نفر که از پیوستن به ارتش خودداری کرده بودند، کور شدند.
در اوایل دورهٔ قاجار، فرمانده کل ارتش به عنوان سردار، و خان یا رئیس گروهی ایلی به نام سلطان شناخته میشد. فرماندهان قبایل یا حکمرانان ایالتی می توانستند در هنگام انتصاب از سوی شاه، به عنوان فرمانده لشکر عمل کنند. دیگر افسران فرماندهی ۱٬۰۰۰ نفر (مین باشی)، ۵۰۰ نفر (پانصد باشی)، ۱۰۰ نفر (یوز باشی)، ۵۰ نفر (پنجاه باشی) و ۱۰ نفر (ده باشی) بودند. اسلحهٔ عمده و اصلی این نیروها تیر و کمان، گرز، نیزه، شمشیر و خنجر بود. اگرچه آنها با سلاحهای گرم آشنا شده و آنها را حمل میکردند، به نظر میرسد که استفاده زیادی از آنها نمیکردند. ارتش اولیهٔ قاجار توپخانه را به شکل تفنگ ساچمهای با اندازه فالکون بهکار میبرد. زنبورک (یک توپ جنگی با وزن یک پوند) را حمل کرده و بر روی یک محور چرخان بر روی پالان شتر نصب میشد.
هنگامی که نبرد تنها در طول تابستان انجام میگرفت، نیروهای نظامی عمدتاً در شب، با مشعل و موسیقی راهپیمایی میکردند. راهپیمایی آنها به طور متوسط شش فرسنگ در روز بود، اما در شرایط استثنایی، میتوانستند این مسافت را دو برابر کنند. در سال ۱۷۹۵، آقا محمد خان به همراه سوارهنظام خود از تهران تا تفلیس را در مدت ۱۵ روز یا بهعبارتی حدود یازده فرسنگ در روز راهپیمایی کرد.
هنگامی که در راهپیمایی، نیروها تقریباً به طور کامل به هزینه ساکنان مناطق که از طریق آنها سفر می کردند، زندگی می کردند. مباشران ارتش برای تأمین منابع نظامی که نیروها در آن قرار داشت، رسیدگی می کردند و انتظار میرفت که ارزش منابع از درآمد حاصل از جمعیت محلی کاسته شود، اما کاهش آن به ندرت انجام شد و مناطق به گونه ای رنج میبردند که گویی آنها بودهاند توسط نیروی دشمن اشغال شده است. نیاز ناگهانی تعداد زیاد نیروهای نظامی به غذا، علوفه و حمل و نقل، حیات و امرار معاش جمعیت روستایی را با کمبودی تهدید میکرد که ممکن بود به سطح قحطی برسد. به نظر میرسد که نخستین پادشاهان قاجار به خوبی از مشکلات ناشی از عبور ارتش خود — که یکبار در سال ۱۸۰۵ به وجود آمده بود — آگاه بوده و دستور دادند که نواحی مورد عبور توسط سربازانشان از همه مالیاتها و عواید آن سال معاف شوند.
این نیروها صرفاً برای حقوق و غنیمت خویش میجنگیدند، هدف اصلی این سرگرمی این بود که نبرد نتواند به نتیجه قطعی برسد، بلکه بهدست آوردن هرچه بیشتر غنایم امکانپذیر باشد. مبارزات بر روی مسیر یورشهای ایلی انجام میشد، نیروهای نظامی نه قادر به تحمل یک حمله طولانیمدت بودند و نه تمایلی به ادامه این کار داشتند و یا در برابر دشمن ایستادگی کنند. با این وجود نیروهای نظامی به گونه ای شکل گرفته بودند که در برخی محدودیت های سنتی مؤثر بودند. تانکوین، یکی از اولین مأموران نظامی فرانسه، دیدگاه عمومی در بین ناظران اروپایی را بیان کرد، هنگامی که نیروی عظیم ارتش قاجار را که شامل سوارهنظامش بود توصیف کرد. تانکوین، یکی از اولین مأموران نظامی فرانسه، او هنگامی که نیروی عظیم ارتش قاجار را که شامل سوارهنظامش بود توصیف کرد، دیدگاه عمومی در بین ناظران اروپایی را بیان کرد. به گفتهٔ تانکوین، سوارهنظام نامنظم، گرچه نمیدانست چگونه با روشی منظم بجنگد و نمیتواند در برابر حمله منظم سوارهنظام ایستادگی کند یا پیادهنظام معمولی را ویران کند، برای تغییر موقعیت جناحهای ارتش و جنگ چریکی بسیار عالی بود. در مقابل، او پیادهنظام را تیرهبختترین گونه نیروهای نظامی ارزیابی میکند که می توان تصور کرد و به طور کامل زنبورک را به عنوان یک نیروی نظامی جدی مردود دانست، و اظهار داشت که در یک نبرد، چنین توپخانهای باید نسبت به متصدیان و گردانندگانش مخربتر نسبت به دشمن باشد.
در اواخر قرن هجدهم، آقامحمدخان با نیروهای نظامی که میتوانست فراخواند، با موفقیت حکومت قاجار را در سراسر ایران مستقر کرد و به طور موقت نیروهای امپراتوری پیشرو روسیه را به آنسوی تفلیس راند، و دوباره برتری ایران در برابر پادشاهی گرجستان را به چنگ آورد. در سال ۱۷۹۷ میلادی، فتحعلی شاه نیز توانست قدرت نظامی کافی را برای شکست دادن رقبای داخلی خود و حفظ موقعیت خود به عنوان شاه داشته باشد. با این وجود در سال ۱۸۰۳ روسیه گرجستان را — که ایران آن را ایالتی خراجگزار میدانست — مورد حمله قرار داد و آن را ضمیمهٔ خاک خود کرد، و همچنان به سمت جنوب حرکت میکرد. فشار قاطع روسیه فتحعلیشاه و به ویژه نایبالسلطنه و حکمران آذربایجان، عباس میرزا را، واداشت تا بازسازی عمدهٔ نظامی را به امید افزایش ظرفیت دفاعی ایران آغاز کند.
اصلاحات ارتش
جستارهای وابسته
- تاریخ نظامی ایران
- ارتش شاهنشاهی ایران
- نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
پانویس
منابع
- آوری، پیتر (۱۳۸۲). تاریخ معاصر ایران. ج. ۱. ترجمهٔ محمد رفیعی مهرآبادی. تهران: انتشارات عطایی. شابک ۹۶۴-۳۱۳-۰۱۷-۷.
- Cronin, Stephanie (2011). "ARMY v. Qajar Period". In Yarshater, Ehsan (ed.). Encyclopædia Iranica (به انگلیسی) (online ed.).