فشگلدره
فشگلدره یا پشگلدره نامی است که از قدیمالایام بر منطقهای در شمال شهر آبیک اطلاق گردیدهاست. این منطقه در استان قزوین/درگذشته تهران واقع شده و در همسایگی طالقان قرار دارد. فشگلدره در گذشته از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار بودهاست. علیرغم اهمیت تاریخی این منطقه، نام فشگلدره در آخرین تقسیمات استان قزوین جایی ندارد. نیمی از آبادیهای فشگلدره در دهستان خوزنان و نیمی دیگر در دهستان کوهپایه شرقی جای گرفتهاند. روستای اکنون خوزنان مرکز فشگلدره است.
نام
عطاملک جوینی در کتاب تاریخ جهانگشا که متعلق به سال ۶۸۵ هـ ق میباشد، وقتی از هجوم لشکر مغول به قلاع الموت سخن میگوید از این موضع به بیسِکِلهْ دِزْ یاد کردهاست. گاهی نیز از واژه فِسْکِزْ و بِسْکِر و بِیسْکِه دِزْ استفاده نمودهاست. عبدالوهاب قزوینی محشی کتاب تاریخ جهانگشای جوینی با مطابقت نسخ مختلف احتمال قوی دادهاست که مقصود همان فشگلدره کنونی است. وی چنین مینویسد:
«بظنّ غالب بل بنحو قطع و یقین … هر سه [فسکر، بسکر و بسیکه دز] یکی است و هر سه صور مختلفه نام یک محل میباشد … و همه همان پشکل درّه معروف طالقان میباشد و این صور مختلفه متنوّعه همه اسامی مسمّای واحدی است بدون هیچ شبهه … و پشگل درّه که در نزهةالقلوب حمدالله مستوفی نز عیناً به همین املاء مسطور و اکنون (زمان ثبت حواشی توسط قزوینی) نیز به همین اسم باقی است. (ولی گاهی در نوشتجات رسمی آنرا فشگل دره، با فاء به جای باء فارسی نیز نویسند)، ناحیه معروفی است از توابع قزوین واقع در جنوب غربی طالقان و مشرق قزوین، و با بلوک کوهپایه معا یکی از تقسیمات حکومتی قزوین محسوب است».
نام فشگلدره در جامعالتواریخ با واژه پیشکله و در مختصرالدول با واژه بیشگام آمدهاست.
فشگل دره از فشگل یا پشگل و دره ترکیب یافتهاست. از آنجایی که پشگل در لغت فارسی سرگین گوسفند را گویند بنابراین به احتمال قوی میتوان گفت که این دره یا منطقه محل مناسب برای چرا و نگهداری دام بوده و دامپروری در آن رونق داشتهاست. قزوینی نیز مینویسد:
«پس باحتمال قوی تسمیه پشگل درّه نیز شاید مناسبتی با این کلمه [(پشگل)] به این معنی داشته باشد.»
تاریخ
حمدالله مستوفی، مورخ مشهور وقتی که از نواحیای که در قرن دوم هجری قمری جزو قزوین گشتهاست بحث میکند از فشگلدره هم نام برده و چنین مینویسد:
«چون موسیبن بوقاباروی قزوین بساخت مردم را از اطراف بیاورد و در محلات آنجا ساکن کرد و آن شهر معظم شد. این نواحی باز داخل قزوین گردانیده و ناحیت زهراء، قهپایه و مرضی از ری و خرقانین و خرود سفلی از همدان و طالقان و ناحیت سفح و قصرالبراذین و پشگلدره از دیلمان مفروض کرد و داخل قزوین گردانید».
عطاملک جوینی، وقتی که قلاع الموت تحت سیطره رکنالدین خورشاه بود و هولاکوخان مغول جهت فتح قلاع الموت حرکت کرد، مینویسد:
«هولاکوخان به بیسکله دز [یا فشگلدره] نزول فرمود و پادشاه در دهم شوال سنه اربع و خمسین و ستمائه از بیسکلهدز روان شد و نیز تا مدتی که هولاکوخان مغول در بیسگلهدز اقامت داشت رکنالدّین حاکم قلاع الموت برادرش شیرانشاه را جهت تسلیم و بندگی به سوی هولاکوخان فرستاد و شیرانشاه در هفتم شوال در فسْکر [یا فشگلدره] به بندگی پادشاه رسید.»
رشیدالدین فضلالله در تاریخ خود به بیان مفصلی از زندگانی محمودخان پرداختهاست. نام قبلی وی غازان بود. وی هفتمین پادشاه از سلسله ایلخانیان و پسر ارغونخان بود و چون بایدوخان درگذشت، او در ۱۰ ذیحجه ۶۶۴ هـ ق در تبریز به سلطنت رسید. غازان خان اسلام اختیار میکند و به همین دلیل هم نام خود را تغییر میدهد، پادشاه از ساری به سوی ری حرکت میکند و در راه شدیداً مریض شده به طوری که وقتی از ری به سوی تبریز روان میشود، او را طاقت ادامه راه نمیماند. در راه به موضعی میرسند و در آنجا مقام کرده، استراحت میکنند. رشیدالدین فضلالله از آنجا به پیشکله که همان فشگلدره کنونی باشد، نام میبرد. پادشاه پس از مدتی اقامت در فشگلدره، از دنیا رفته و جنازه او را به سمت تبریز حمل مینمایند و در همانجا بخاک میسپارند.
موضعی در جنوب غربی روستای زیاران به مغول معروف است که با این جریانات بیگانه نیست.
موقعیت و حدود جغرافیایی
دهستان فشگلدره دارای موقعیتی کوهستانی است. همانگونه که از نام آن نیز پیدا است، درهای است که کوههای مختلفی از چند جهت آن را احاطه کردهاند و از نظر موقعیت جغرافیایی در شرق قزوین و شمال آبیک واقع گردیدهاست. از شمال به دهات آنگه، خوران، امیرنان، خورانک و تکیه نساء از طالقان محدود میگردد که کوه آنگه و گردنه کلانک آن را از طالقان جدا میسازند. از شرق به دهات هیو و مسلول از دهستان ساوجبلاغ، از جنوب به جاده شوسه تهران-قزوین و از غرب بهآبادی یانسآباد از دهستان کوهپایه شرقی و دهات نوده و غریب مزرعه از دهستان کوهپایه محدود میگردد؛ اما مؤلف کتاب بابالجنه قزوین وقتی که حدود دهستان کوهپایه را که در غرب دهستان فشگلدره واقع است بیان میکند، حدّ شرقی آن را روستای جزمه و طیخور از دهستان قشگلدره معرفی مینماید.
حمدالله مستوفی ناحیه فشگلدره را در قرن هشتم هـ ق چنین توصیف میکند:
«ولایت پشگل درّه-ولایتیست در شرقی قزوین و جنوبی طالقان، چهل پاره دیه باشد. هوایش معتدل است و آبش از کوهها برمیخیزد. حاصلش غله و میوه و جوز بود و مردمش بطبع و مذهب اهل طالقان نزدیک باشند. حقوق دیوانیش سه هزار دینار است و آن ولایت وقف جامع قزوین بود. اکنون بتصرف مغول است.»
آبادیها
زیاران با ۷۰۰۰ نفر جمعیت بزرگترین روستا و مرکز دهستان فشگلدره است. ارتفاع زیاران از سطح دریا ۱۶۰۰ متر است و در عرض جغرافیایی ۷ دقیقه و ۳۶ درجه و طول جغرافیایی ۳۲ دقیقه و ۵۰ درجه قرار گرفتهاست. فاصله روستا تا مرکز بخش یعنی آبیک ۱۵ کیلومتر است.
صمغ آباد، طیخور، توداران، آقچری، خوزنان، جزمه، آتانک، قاضی کلایه، ابراهیمآباد، کهوان، دارالسرور، میانکوه و کذلک از دیگر آبادیهای فشگلدره هستند.این تقسیمات مربوط به گذشته کهن بوده واکنون دهستان فشگلدره به دهستان خوزنان بامرکزیت روستای خوزنان تبدیل شده
زبان
زبان غالب در منطقه فشگلدره تاتی است، به طوریکه به غیر از مردم روستای میانکوه که کردزباناند، مابقی روستاها به زبان تاتی تکلم میکنند.
آب و هوا
دهستان از نظر آب و هوا جزو مناطق کوهپایهای به حساب میآید که دارای آب و هوایی سرد تا معتدل است.
نگارخانه
منابع
- ↑ تاتهای ایران و قفقاز؛ علی عبدلی (۱۳۸۵).
- فشگلدره قزوین؛ رستم نوچه فلاح، عبدالله بهرامی زیارانی (پاییز ۱۳۷۴).