صحرای بزرگ آفریقا
صحرای بزرگ آفریقا بزرگترین صحرای گرم جهان است و با مساحتی معادل ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار کیلومتر مربع در شمال آفریقا واقع شدهاست. حدود دو و نیم میلیون نفر در این ناحیه زندگی میکنند که اکثراً مردمان صحرانشین بخشهایی از کشورهای موریتانی، مراکش و الجزایر هستند.
صحرای بزرگ آفریقا | |
---|---|
بزرگترین بیابان | |
جغرافیا | |
دستگاه مختصات جغرافیایی | ۲۳°شمالی ۱۳°شرقی / ۲۳°شمالی ۱۳°شرقی |
این بیابان بزرگ از غرب به اقیانوس اطلس، از شمال به کوههای اطلس و دریای مدیترانه، از سوی شرق به دریای سرخ و مصر و از جنوب به سودان و درهٔ رود نیل محدود میشود. صحرای بزرگ، قاره آفریقا را به دو بخش تقسیم میکند به نامهای: شمال آفریقا و آفریقای سیاه. انسان در لبههای صحرا به مدت ۵۰٬۰۰۰ سال زیستهاست. قدمت این صحرا را دو و نیم میلیون سال میدانند.
این صحرا بزرگترین بیابان گرم جهان و سومین منطقه بیدرخت بزرگ پس از جنوبگان و شمالگان است. مساحت آن با چین یا ایالات متحده قابل مقایسه است.
صحرای بزرگ آفریقا بخش اعظم شمال آفریقا را شامل میشود، به استثنای منطقه حاصلخیز سواحل دریای مدیترانه، کوههای اطلس در مغرب و دره نیل در مصر و سودان. این صحرا از دریای سرخ در شرق و دریای مدیترانه در شمال تا اقیانوس اطلس در غرب امتداد دارد، جایی که منظره به تدریج از صحرا به دشتهای ساحلی تغییر میکند. منطقهای موسوم به ساحل صحرا مانند کمربندی مرز جنوبی صحرای بزرگ را تشکیل میدهد.
صحرای بزرگ آفریقا را میتوان به چندین منطقه تقسیم کرد از جمله: صحرای غربی، رشتهکوه هوقار، کوهستان تبیستی، کوهستان آیر، تنره و صحرای لیبی.
دما در صحرا در هنگام روز و در سایه به ۵۷ درجهٔ سانتیگراد میرسد و هنگام شب به علت کمبود رطوبت دما به زیر صفر درجهٔ سانتی گراد میرسد. بلندترین تپههای ماسهای جهان در این بیابان وجود دارد که ارتفاع آنها گاهی به ۴۳۰ متر میرسد. هوا در شبهای صحرای بزرگ آفریقا در حدود ۱۰ درجه زیر صفر است.
بیشتر مردم صحرای بزرگ از تبار قوم بربر هستند که از گروههای معروف و بزرگ کوچنشین آنها در صحرا میتوان طوارق و صنهاجه را نام برد. با این وجود گویشهای عربی از رایجترین گویشها در گستره این صحرا است.
خشکی و سبزی تناوبی
طی چند صد هزار سال، صحرای بزرگ آفریقا در یک چرخه ۲۰٬۰۰۰ ساله بهطور متناوب تبدیل به دشتهای سبز و سپس بیابان شدهاست. این امر به خاطر حرکت تقدیمی محور زمین در جریان گردش زمین به دور خورشید رخ میدهد زیرا این حرکت تقدیمی بهطور متناوب محل بادهای موسمی آفریقای شمالی را تغییر میدهد. پیشبینی میشود این منطقه در حدود ۱۵۰۰۰ سال دیگر (سال ۱۷٬۰۰۰ میلادی) دوباره سبز شود.
به همین خاطر، در طول آخرین دوره یخبندان، در حدود ۵۶۰۰ سال پیش، صحرا دارای آب و هوای مرطوب بوده و سنگواره جاندارانی مثل تمساح که بدون آب نمیتواند زندگی کند یافت شدهاست. آثار حکاکی انسان شامل جانوران آبی مانند تمساح نیز در این محل یافت شدهاست. اما امروزه به جز نواحی کوچکی در پیرامون درهٔ رود نیل و بخشهای مجزای کوچک دیگر، این ناحیه عاری از پوشش گیاهی سبز است.
اقلیم و منابع آبی
صحرای بزرگ بسیار خشک است و میانگین بارندگی در آن کمتر از ۱۰۰ میلیمتر در سال است. روزها بسیار گرم است و شبها نسبتاً سرد (این پدیده در بیشتر کویرها رخ میدهد). از سوی دیگر، هنگامی که باران میبارد، این اتفاق میتواند کاملاً غیرمنتظره و بهصورت بارانهای سنگین رخ دهد. این امر میتوانند برای مسافران خطرناک باشد زیرا خشکرودهایی که آب از طریق آن تخلیه میشوند توسط رهگذران به عنوان راه و مسیر استفاده میشوند. گاه اتفاق میافتد که مسافری نمیتواند به موقع خشکرود (مسیل طبیعی) را ترک کند و در بیابان غرق میشود.
صحرا عمدتاً از مناطق صخرهای تشکیل شدهاست. فقط در حدود ۲۰٪ صحرای بزرگ با تپههای شنی و ماسهای پوشیده شدهاست. این تپهها در حال جابهجایی هستند و حرکتی آهسته دارند به طوری که یک شنزار میتواند مکان خود را طی هزاران سال بهطور کامل تغییر دهد. بیشتر رشتهکوههای صحرای بزرگ منشأ آتشفشانی دارند.
در زیر زمین صحرای بزرگ تعدادی سفره بسیار بزرگ از آب زیرزمینی وجود دارد که آب آن از زمانی که این محل هنوز چمنزار بوده ذخیره شدهاست. به این آبها اصطلاحاً آب فسیلی میگویند. این آب در نقاط مختلف بیابان به سطح میآید و تشکیل واحه میدهد.
در صحرای آفریقا واحههای بسیار ی وجود دارد. واحه یک آبادی کوچک است در بیابان، در محلی که آب به دست میآید. بزرگترین واحههای صحرای آفریقا در کنار رود نیل است. این واحهها جمعیت بسیار دارند. اما بسیاری از واحهها کوچکند و دهات کوچک دارند. آب خوراکی ساکنان واحهها از چاه فراهم میشود. از این چاهها بهطور سنتی با چرخ و دلو آب میکشیدهاند. چرخ چاه را به کمک شتران میچرخاندند. برای آبیاری کشتزارها نیز از آب چاه استفاده میکنند. مهمترین محصول واحهها خرما است.
خانههای دهات در واحهها همه از گل و خشت بودهاست. دیوارهای ضخیم این خانهها از نفوذ حرارت خارج در اتاقها جلوگیری میکند. روستانشینان کالاهای خود را به چادرنشینان میفروشند و از آنان چیزهای دیگر میخرند. در صحراهای آفریقا بیشتر با شتر سفر میکردند. اما امروز اتوبوس هم بین بعضی واحهها رفتوآمد میکند. توجه بعضی کشورها به صحرای آفریقا افزایش یافته، زیرا در آن منابع نفت کشف کردهاند.
منابع طبیعی
نفت و گاز طبیعی زیادی در الجزایر، لیبی و چاد استخراج میشود. فسفات در مراکش و در صحرای لیبی سنگ آهک، گرانیت، طلا و مس استخراج میشود. در لیبی، پروژهای به نام طرح رود بزرگ دستساز در حال انجام است که مقدار زیادی آب زیرزمینی را از بیابان استخراج میکند تا زمینهای شمال را آبیاری کند. از سده نوزدهم، برنامههایی برای پر کردن قسمتهایی از صحرا که زیر سطح دریا قرار دارند با آب دریا، از طریق کانالکشی وجود داشته تا رطوبت هوای منطقه بیشتر شود. بزرگترین پروژه مطرح، پروژه دشت پست قطاره در شمال غربی مصر است.
تاریخ
تجارت ماورای صحرا
گرامهایها قومی بودند که در جنوب غربی لیبی امروزی زندگی میکردند. آنها توانستند منطقه خود را با آبهای زیرزمینی و تونلهایی شبیه به قنات آبیاری کنند. فنیقیها در سده نهم پیش از میلاد با بنیاد کردن شهر بندری کارتاژ موفق به انجام بازرگانی از مسیرهای کاروانی با مردم اطراف دریاچه چاد شدند. بعداً آنها با رومیان وارد دادوستد شدند که در قرن دوم پیش از میلاد همه کرانه شمالی آفریقا را فتح کرده بودند. رومیها بیابان را به عنوان مرزی طبیعی میدیدند که ارتش دشمن نمیتوانست از آن عبور کند.
شتر در سده چهارم وارد منطقه شد و از سده هشتم بود که تجارت صحراگذر جان گرفت و مسیرهای تجاری بیشتری راهاندازی شد. این مسیرهای کاروانرو در تسلط بربرها و بهویژه قوم بربری طوارق بود و از آن زمان تا سده هفدهم مهمترین مجرای ارتباطی میان پادشاهیهای امتداد رود نیجر با منطقه دریای مدیترانه و جاده ابریشم بود. این ارتباط باعث ایجاد و رونق شهرهایی تجاری چون جنه، غدامس و تیمبوکتو شد و از این مسیرها بردگان نیز برای تجار عرب فرستاده میشدند. بهویژه شهر تیمبوکتو به یک کلانشهر تجاری تبدیل شده بود که مدرسهای دانشگاهمانند نیز داشت. در بسیاری از مناطق در طول مسیر تجارت ماوراء صحرا دهکدهها، قلعههای مستحکم و روستاهای برجوبارودار (معروف به قصر) ساخته شدند.
ورود اسلام
در سال ۶۴۳، سپاهیان اموی به صحرا حمله کردند. فتح منطقه نسبتاً آسان انجام شد. کرانه شمالی آفریقا در دست امپراتوری بیزانس بود، اما بیزانسیها ناچار بودند از خود در برابر مسلمانانی که به ترکیه امروزی حمله کرده بودند دفاع کرد و در نتیجه بیزانسیها آفریقای شمالی را به سرنوشت خود رها کرده بودند. در شمال آفریقا اما، در ناحیه نومیدیا، یک ملکه جنگجوی بربر به نام کاهنه موفق شد مدت زیادی در برابر حمله اعراب مقاومت کند. او مسلمانهای مهاجم را تا لیبی واپس راند و بین قلمرو خود و آنان یک زمین سوخته ایجاد کرد اما اعراب سرانجام بازگشته و مقاومت او و مردمش را درهم شکستند.
ساحل شمالی آفریقا ضمیمه خلافت بنیامیه شد و آنها پس از آن به اسپانیا هم راه یافتند. به همراه فتح عربی اسلام هم در ساحل شمال گسترش یافت، اما لشکرهای اسلامی به داخل صحرا نفوذ نکردند. در اواخر سال ۶۴۱ همه مصر در دست مسلمانان بود. در دوره اسلامی بازرگانی در سراسر صحرا افزایش یافت و بهویژه تجارت برده در صحرا اهمیت پیدا کرد. برآورد میشود که از قرن ۱۰ تا ۱۹ میلادی هر سال حدود ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ برده از جنوب صحرا به شمال آن آورده شدند. اسلام بعدها رفتهرفته از طریق مسیرهای کاروانی به ساکنان صحرای بزرگ رسید. بعداً در سده شانزدهم، سواحل شمالی و شرقی صحرا به دست امپراتوری عثمانی افتاد.
دوره عثمانی
در سده شانزدهم، حاشیه شمالی صحرای بزرگ، ازجمله نایبالسلطنههای ساحلی در الجزایر و تونس امروزی، و همچنین برخی از قسمتهای لیبی کنونی، به همراه پادشاهی نیمهخودمختار مصر، توسط امپراتوری عثمانی اشغال شد. از سال ۱۵۱۷ مصر بخشی باارزش از امپراتوری عثمانی بود که مالکیت آن کنترل آنها را بر دره نیل، شرق مدیترانه و آفریقای شمالی میسر کرده بود.
آزادی حرکت شهروندان و کالاها به سود امپراتوری عثمانی بود. بازرگانان از مسیرهای زمینی عثمانی برای دستیابی به ادویهجات، طلا و ابریشم از شرق، کالاهای تولیدی اروپایی از سوی غرب و تجارت برده و طلا از آفریقا استفاده میکردند. در این دوره عربی همچنان زبان محلی ماند و فرهنگ اسلامی در شمال آفریقا بسیار تقویت شد. مناطق ساحل صحرا و صحرای جنوبی در این دوره محل استقرار چندین ایالت مستقل یا قبیلههای کوچگرد طوارق بودند.
دوره استعمار اروپایی
طی سده نوزدهم، صحرا به دست اروپاییها افتاد. در سال ۱۸۳۰ فرانسویها الجزایر را فتح کردند و از سوی سنگال هم بر جنوب صحرا چیرگی یافتند.
سرانجام نیز با تقسیم آفریقا، بیشتر گستره صحرا به دست فرانسویها افتاد. در قسمت شرقی انگلیسیها حاکم شدند (مصر و سودان)، در لیبی ایتالیاییها و در صحرای غربی اسپانیاییها فرمان میراندند. پس از جنگ جهانی دوم، بیشتر این مناطق مستقل شدند: لیبی در سال ۱۹۵۱؛ مراکش، سودان و تونس در سال ۱۹۵۶؛ چاد، مالی، موریتانی و نیجر در سال ۱۹۶۰؛ و الجزایر در سال ۱۹۶۲. اسپانیا در سال ۱۹۷۵ از صحرای غربی عقبنشینی کرد و این منطقه بین موریتانی و مراکش تقسیم شد. موریتانی در سال ۱۹۷۹ از صحرای غربی عقبنشینی کرد و مراکش همچنان در حفظ آن سرزمین برای خود میکوشد.
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ صحرای بزرگ آفریقا
- ↑ YJC، خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان |. «دلیل پیدایش صحرای آفریقا/ آیا انسان در پیدایش این صحرای بزرگ دخیل بودهاست؟!». fa. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۱-۳۰.
- ↑ "Study: Sahara Changed From Wet To Dry Every 20,000 Years". 2019. VOA. Accessed December 20 2019. [۱].
- ↑ مدخل صحرا در: پارکر، برتا موریس: فرهنگنامه پارکر. آب تا آیووا. ترجمه و تنظیم و نگارش زیر نظر: رضا اقصی. شرکت سهامی کتابهای جیبی. با همکاری مؤسسه انتشارات فرانکلین. چاپ اول. ۱۳۴۶ خورشیدی.
- ↑ همان منبع.
- ↑ Warmington, B. H. (1964) [1960]. Carthage. Harmondsworth: Penguin.
- ↑ Bovill, Edward William (1995). The Golden Trade of the Moors. Princeton: Markus Wiener. ISBN 1-55876-091-1.
- ↑ Naylor, Phillip C. (2009). North Africa: A History from Antiquity to the Present. University of Texas Press. ISBN 978-0-292-77878-8.
- ↑ Fage, J.D. (2001) A History of Africa. Routledge, 4th ed. ISBN 0-415-25248-2. p. 256