سوپرمن
سوپرمن (به انگلیسی: Superman) یک شخصیت خیالی ابرقهرمان در کتابهای کمیک آمریکایی است که توسط دیسی کامیکس منتشر شده است و تاکنون در چندین فیلم، مجموعه تلویزیونی، سریال رادیویی، بازی ویدئویی، رمان و تئاتر حضور یافتهاست. این شخصیت توسط جری سیگل (نویسنده) و جو شوستر (طراح) خلق شدهاست؛ که اولین بار در شماره ۱ از مجله «کمیکهای اکشن»، منتشر شده در ماه آپریل سال ۱۹۳۸) معرفی شد.
سوپرمن | |
---|---|
اطلاعات انتشاراتی | |
ناشر | دیسی کامیکس |
نخستین حضور | کمیکهای اکشن شمارهٔ ۱ (تاریخ روز جلد ژوئن ١٩٣٨؛ منتشر شده در ١٨ آپریل ١٩٣٨) |
پدیدآور | جری سیگل (نویسنده) جو شوستر (طراح) |
اطلاعات داستانی | |
شخصیت جایگزین | کال-ال (نام تولد) کلارک کنت (نام زمینی) |
گونه | کریپتونی |
جهان زادگاه | کریپتون |
وابستگی به تیم | لیگ عدالت لژیون ابرقهرمانان سوپرمنفمیلی |
همدستان |
|
نام(های) مستعار | سوپربوی مرد پولادین آخرین فرزند کریپتون مرد فردا |
تواناییها | فهرست
|
سوپرمن در یک سیاره تخیلی به نام کریپتون متولد شد و پدر و مادرش نام او را کال-ال گذاشتند. او در کودکی توسط پدر و مادرش، چند لحظه پیش از نابودی کریپتون به دلیل یک فاجعه طبیعی، با یک سفینه فضایی کوچک به زمین فرستاده شد. سفینه او در آمریکا، نزدیک شهر تخیلی اسمالویل، فرود آمد. او توسط دو کشاورز به نام جاناتان و مارتا کنت پیدا و به فرزند خواندگی پذیرفته شد و آنها نام او را کلارک گذاشتند. کلارک در حین بزرگ شدن توانایی های فوق العاده اش، مانند زور و بازوی قوی و پوست نفوذ ناپذیر، را کشف کرد. پدر و مادر ناتنیاش به او توصیه کردند که از قدرت هایش در راستای منافع بشریت استفاده کند. بنابراین کلارک تصمیم گرفت تا با جرم و جنایت مبارزه کند. او برای حفاظت از هویت مخفی خود، لباس مبدل میپوشد و از نام مستعار سوپرمن (ابر انسان) استفاده میکند. کلارک در یک شهر تخیلی به نام متروپلیس ساکن است و در آنجا به عنوان یک روزنامه نگار برای نشریه "دیلی پلنت" کار میکند. شخصیت های مکمل سوپرمن شامل لوئیس لین معشوقه و همکار روزنامه نگار او(که بااو ازدواج کرده وصاحب پسری به نام جاناتان ساموئل کنت شدند)، جیمی اولسن عکاس دیلیپلنت، و پری وایت سردبیر، و دشمنان او شامل برینیاک، دارکساید، ژنرال زاد و لکس لوتر (اصلی ترین دشمن او) میباشند.
درحال حاظرسوپرمن بیس/پایه بواسطه جذب انرژی ستاره سفید در رویداد warworld saga بسیارقویتراز قبل شده.(به این دلیل که ستاره های سفید و آبی قدرت بیشتری نسبت به ستاره زرد به سوپرمن میدهند)
سوپرمن اولین نمونه از یک ابرقهرمان بود: او لباس مبدل میپوشید، از اسم مستعار استفاده میکرد و با استفاده از قدرت های خارقالعاده خود به جنگ با جنایتکاران میرفت. اگرچه پیش از سوپرمن هم شخصیت هایی بودند که کمی با این معیارها مطابقت داشتند، اما این سوپرمن بود که ژانر ابرقهرمانی را رایج کرد و زمینه ساز خلق ابرقهرمان های بعدی شد. او تا دهه ۱۹۸۰ میلادی پرفروش ترین ابرقهرمان کمیک های آمریکایی بود.
خلقت و به تصویر کشیده شدن
جری سیگل و جو شوستر با یکدیگر در سال ۱۹۳۲، هنگام تحصیل در دبیرستان گلینویل در کلیولند، آشنا شدند و به دلیل علاقه مشترک به داستان های علمی تخیلی با یکدیگر دوست شدند. سیگل آرزو داشت که نویسنده شود و شوستر آرزو داشت طراح شود. سیگل داستانهای علمی تخیلی آماتوری مینوشت و آنها را برای مجلهای به نام "علمی تخیلی: پاسدار پیشرفته تمدن آینده" ارسال میکرد. دوست او شوستر اغلب برای کارهای او طراحی هایی انجام میداد. سیگل در ژانویه ۱۹۳۳ داستانی در مجله علمی تخیلی منتشر کرد که "سلطنت سوپرمن" نام داشت. شخصیت اصلی این داستان یک مرد بی خانمان به نام "بیل دان" است که توسط یک دانشمند شرور فریب میخورد و یک داروی آزمایشی را مصرف میکند. این دارو ها تاثیرات خارق العادهای بر بیل میگذارد و به قدرت ذهن خوانی، کنترل ذهن و بصیرت دست میابد. بیل تحت تاثیر قدرت های فوق بشریاش به سرعت فاسد میشود و در اندیشه سلطنت بر جهان میافتد و نام خود را سوپرمن میگذارد. اما تاثیرات دارو بزودی از بین میرود و او دوباره به یک ولگرد بی خانمان تبدیل میشود. شوستر در طراحی های خود برای این داستان، بیل را به شکل یک مرد طاس به تصویر میکشد.
مدتی بعد سیگل و شوستر به خلق کمیک استریپ هایی با محتوای طنز و ماجراجویی روی میآورند. آنها میخواستند برای روزنامه های سندیکایی نویسندگی کنند، بنابراین ایده های خود را به سردبیران روزنامه های مختلف نشان دادند. با این حال، سردبیران روزنامه ها به آنها گفتند که ایده هایشان به اندازه کافی هیجان انگیز نیست. اگر آنها می خواستند یک کمیک استریپ موفق خلق کنند، باید ایدهای پرشورتر و هیجان انگیز تر از هر چیز دیگری در بازار خلق میکردند. همین دلیل باعث شد تا سیگل برای خلق یک شخصیت کمیک استریپی دوباره به سوپرمن رجوع کند. سیگل قدرت های سوپرمن را تغییر داد تا او را شگفت انگیز تر بکند. نسخه بعدی سوپرمن، مانند بیل دان، قدرت هایش را به طور ناخواسته از یک دانشمند دیوانه بدست میاورد. اما این دفعه به جای قدرت های ذهنی، قدرت فوق بشری و پوست ضد گلوله بدست میاورد. علاوه بر این سوپرمن جدید برخلاف بیل دان شرور نبود و یک ابرقهرمان به شمار میرفت. زیرا سیگل باور داشت که یک کمیک استریپ که شخصیت اصلی آن ابرقهرمان است احتمال موفقیت بیشتری پیدا میکند. سیگل در سال های بعد به یاد آورد که در برخی از پنل های نمونه اولیه کمیک استریپ سوپرمن با یک شنل "خفاش مانند" طراحی شده بود، اما درکل او و شوستر توافق کرده بودند که هنوز لباسی طراحی نشود و هیچ لباسی هم در باقی مانده نمونه های اولیه وجود ندارد.
سیگل و شوستر دومین نسخه سوپرمن را به اتشارات هامور در شیکاگو نشان دادند. در ماه مه ۱۹۳۳، انتشارات هامور اولین کتاب کامیک بوک خود را با عنوان کارآگاه دان: عملیات مخفی ۴۸ منتشر کرد. این کتاب حاوی داستانهای کاملاً اصلی بود، برخلاف چاپ مجدد نوارهای روزنامه، که در آن زمان تازگی داشت. سیگل و شوستر یک کتاب کمیک در قالبی مشابه به نام سوپرمن گرد هم آوردند. هیئتی از انتشارات هامور در آن تابستان در یک سفر کاری از کلیولند بازدید کردند و سیگل و شوستر از این فرصت استفاده کردند و کار خود را شخصاً ارائه کردند. اگر چه انتشارات هامور ابتدا ابراز علاقه کرد، اما بعداً از تجارت کمیک خارج شد بدون اینکه هیچ قراردادی برای کتاب ارائه کنند زیرا فروش کارآگاه دان ناامیدکننده بود.
سیگل معتقد بود که ناشران به دلیل جوان بودن و ناشناخته بودن او و شوستر آنها را رد میکنند، بنابراین او به دنبال طراح دیگری بود که جانشین شوستر شود. وقتی سیگل به شوستر گفت که قصد چه کاری را دارد، شوستر با سوزاندن کمیک سوپرمن رد شده آنها واکنش نشان داد و فقط از سوزاندن جلد آن صرفنظر کرد. همکاری آنها در پروژه های دیگر ادامه یافت، اما همکاری شوستر و سیگل در پروژه سوپرمن به پایان رسیده بود.
سیگل از هنرمندان متعددی درخواست همکاری کرد. اولین پاسخ مثبت در ژوئیه ۱۹۳۳ توسط لئو اومیلیا، که کمیک های فو مانچو را برای انتشارات "بل سایندیکیت" طراحی کرده بود، آمد. در طرحی که سیگل برای اومیلیا فرستاد، داستان اصلی سوپرمن تغییر کرد: او یک «دانشمند ماجراجو» بود که از آیندهای دور، زمانی که بشریت بهطور طبیعی به افراد «ابرقدرت» تکامل یافته بود، میآمد. درست قبل از اینکه زمین منفجر شود، او با ماشین زمان به دوران مدرن میگریزد و در آنجا بلافاصله شروع به استفاده از قدرت های خود برای مبارزه با جرم و جنایت میکند. اومیلیا چند طرح تهیه کرد و آنها را به سندیکای روزنامه خود نشان داد، اما آنها رد شدند. اومیلیا هیچ نسخه ای از طراحی های خود را برای سیگل نفرستاد و سپس همه آنها گم شدند.
در ژوئن ۱۹۳۴، سیگل همکار دیگری پیدا کرد: هنرمندی اهل شیکاگو به نام راسل کیتون. کیتون سابقه طراحی کمیک استریپ های باک راجرز و اسکای رودز را داشت. در فیلمنامه ای که سیگل در ژوئن برای کیتون فرستاد، داستان اصلی سوپرمن تکامل بیشتری پیدا کرد: در آینده ای دور، زمانی که زمین به دلیل "فاجعهای عظیم" در آستانه انفجار بود، آخرین مردی که باقی مانده بود پسر سه ساله خود را به سال ۱۹۳۵ می فرستد. ماشین زمان در جادهای ظاهر می شود که توسط رانندگانی یه نام سام و مولی کنت کشف میشود. آنها پسر را در یک یتیم خانه رها می کنند، اما در آنجا نمیتوانند از او مراقبت کنند زیرا او قدرت مافوق بشری و پوست غیرقابل نفوذ دارد. کنت ها پسر را به فرزندی قبول میکنند و نام او را کلارک می گذارند و به او میآموزند که باید از مواهب طبیعی خارق العاده خود به نفع بشریت استفاده کند. در ماه نوامبر، سیگل ادامهی طرحش را برای کیتون فرستاد: ماجرایی که در آن سوپرمن یک توطئه برای ربودن یک بازیکن مشهور فوتبال را خنثی میکند. طرح توسعه یافته اشاره می کند که کلارک برای پنهان کردن هویت سوپرمن، یک "یونیفرم" خاص به تن می کند، اما توضیحی درباره شکل آن داده نشده است. کیتون بر اساس طرح سیگل، در طی دو هفته کامیک را طراحی کرد. در نوامبر، کیتون طرح های خود را به یک سندیکای روزنامه نشان داد، اما آنها نیز رد شدند، و او پروژه را رها کرد.
مدتی بعد سیگل و شوستر آشتی کردند و پروژه سوپرمن را با هم از سر گرفتند. این شخصیت از به یک بیگانه از سیاره کریپتون تبدیل شد. شوستر لباسی را برای او طراحی کرد: جوراب شلواری با علامت S روی سینه، شلوارک و شنل. آنها کلارک کنت را روزنامه نگاری ساختند که وانمود می کند ترسو است، و همکارش لوئیس لین را تصور کردند که جذب سوپرمن جسور و توانا شده است اما متوجه نمی شود که او و کنت یک نفر هستند.
سیگل و شوستر سرانجام در ژوئن ۱۹۳۵ با انتشارات متحد ملی، یک شرکت چاپ و نشر مجلات کمیک در نیویورک که متعلق به مالکوم ویلر-نیکلسون بود، آغاز به همکاری کردند. ویلر-نیکلسون دو اثر خود را در شماره ۶ "کمیک های سرگرم کننده جدید" (۱۹۳۵) منتشر کرد: "هنری دووال" و "دکتر اوکالت". سیگل و شوستر سوپرمن را به او نشان دادند و از او خواستند که سوپرمن را از طرف آنها به روزنامه ها معرفی کند. در ماه اکتبر، ویلر-نیکلسون پیشنهاد داد که سوپرمن را در یکی از مجلات خود منتشر کند. سیگل و شوستر پیشنهاد او را رد کردند زیرا ویلر-نیکلسون خود را تاجری غیرمسئول نشان داده بود. او در پاسخ به نامه های آنها کند بود و برای کارشان در "کمیک های سرگرم کننده جدید" شماره ۶ دستمزدی نداده بود. آنها ترجیح دادند سوپرمن را به سندیکاهای روزنامه ارائه بدهند. علیرغم دستمزدهای نامنظم، سیگل و شوستر به کار برای ویلر-نیکلسون ادامه دادند، زیرا او تنها ناشری بود که آثار آنها را میخرید، و در طول سالها، کمیک های ماجراجویانه دیگری برای مجلات او نوشتند.
اما مشکلات مالی ویلر-نیکلسون همچنان رو به افزایش بود. در سال ۱۹۳۶، او یک شرکت مشترک با هری داننفلد و جک لیبوییتس، به نام شرکت کمیک های کاراگاهی، تشکیل دادند و سومین مجله خود را با عنوان کمیک های کاراگاهی منتشر کردند. سیگل و شوستر نیز داستان هایی مانند «اسلم برادلی» را برای کمیک های کارآگاهی نوشتند. ویلر-نیکلسون به داننفلد و لیبویتس بدهکار شد و در اوایل ژانویه ۱۹۳۸، شرکت ویلر-نیکلسون، تحت فشار داننفلد و لیبویتس، اعلام ورشکستگی کرد. طولی نکشید که شرکت کمیکهای کارآگاهی باقی ماندهی انتشارت ویلر-نیکلسون، انتشارات متحد ملی، را در یک حراج ورشکستگی از بانک خریدند.
در اوایل دسامبر ۱۹۳۷، سیگل در نیویورک به دیدار لیبیوتس رفت، و لیبویتس از سیگل خواست تا برای یک مجله کمیک به نام "کمیک های اکشن" داستان های خود را بنویسد. سیگل چند داستان جدید را برای آن مجله پیشنهاد کرد، اما سوپرمن را نه. سیگل و شوستر در آن زمان در حال مذاکره با سندیکای روزنامه مک کلور برای سوپرمن بودند. در اوایل ژانویه ۱۹۳۸، سیگل یک مکالمه تلفنی سه طرفه با لیبویتس و یکی از کارکنان مک کلور به نام مکس گینز داشت. گینز به سیگل اطلاع داد که مک کلور پیشنهاد چاپ سوپرمن را رد کرده است و از او پرسید که آیا می تواند به جای این داستان سوپرمن را به لیبویتس بفرستد تا لیبویتس آن را برای چاپ در کمیک های اکشن در نظر بگیرد. سیگل موافقت کرد. لیبویتس و همکارانش تحت تأثیر سوپرمن قرار گرفتند و از سیگل و شوستر خواستند که این داستان را در ۱۳ صفحه برای کمیک های اکشن بنویسند. سیگل و شوستر که از رد شدن های مداوم خسته شده بودند، این پیشنهاد را پذیرفتند. حداقل در حال حاضر آنها می دیدند که سوپرمن منتشر شده است. سیگل و شوستر کار خود را در اواخر فوریه ارسال کردند و ۱۳۰ دلار (معادل ۲۵۰۳ دلار در سال ۲۰۲۱) برای کارشان (۱۰ دلار برای هر صفحه) دریافت کردند. در اوایل ماه مارس، آنها (به درخواست لیبویتس) قراردادی را امضا کردند که طی آن حق چاپ سوپرمن به انتشارات کمیک های کاراگاهی واگذار شد.
نسخه اصلاح شده سوپرمن در اولین شماره اکشن کامیکس، که در ۱۸ آوریل ۱۹۳۸ منتشر گردید، ظاهر شد. این شماره به لطف حضور سوپرمن و ویژگی های خارق العاده او موفقیت بزرگی کسب کرد.
تأثیرپذیری
سیگل و شوستر مجلات علمی-تخیلی و ماجراجویی را مطالعه میکردند و بسیاری از داستانها شخصیتهایی با تواناییهای خارقالعاده مانند تلهپاتی، روشنبینی و قدرت مافوق بشری را نشان میدادند. یکی از این شخصیتها جان کارتر مریخی از رمانهای ادگار رایس باروز بود. جان کارتر انسانی است که به مریخ منتقل میشود، و گرانش کمتر آنجا نسبت به زمین او را قویتر از بومیان میکند و به او اجازه میدهد تا مسافتهای زیادی را بپرد. تأثیر دیگر، رمان گلادیاتور نوشته فیلیپ ویلی در سال ١٩٣٠ بود که شخصیتی به نام هوگو دانر را به نمایش میگذاشت که قدرتهای مشابهی داشت.
تجسم سوپرمن و نگرش شیطنت آمیز او تحت تأثیر شخصیتهای داگلاس فربنکس بود که در فیلمهای ماجراجویی مانند نقاب زورو و رابین هود بازی کرد. نام شهر محل سکونت سوپرمن، متروپلیس، از فیلمی به همین نام در سال ١٩٢٧ گرفته شده است. کارتونهای پاپای نیز تأثیرگذار بودند.
نام "کلارک کنت" با استفاده از نام های کوچک بازیگران کلارک گیبل و کنت تیلور ایجاد شد. همچنین از ویلیام کلارک کاشف نیز الهام گرفته شد، به ویژه هنگامی که نام "لوئیس و کلارک" را به نشانه اشاره به مریوتر لوئیس و ویلیام کلارک، کاشفان آمریکایی که اقیانوس آرام را کشف کردند، ارائه کرد.
نمای مثبت و هویت دوگانه کلارک کنت از قهرمانان فیلم هایی مانند دان دیگو د لا وگا در نقاب زورو و سر پرسی بلیکنی در The Scarlet Pimpernel الهام گرفته شده است. سیگل فکر میکرد که این کنتراست دراماتیک جالب و طنز خوب ایجاد میکند. یکی دیگر از الهامبخش هارولد لوید کمدین اسلپ استیک بود. شخصیت کهن الگوی لوید مردی ملایم بود که خود را مورد آزار قلدرها قرار میداد، اما بعداً در داستان عکس میگیرد و با عصبانیت به مقابله میپردازد.
کنت یک روزنامه نگار است زیرا سیگل اغلب پس از ترک مدرسه تصور میکرد که یک روزنامه نگار است. مثلث عشقی بین لوئیس لین، کلارک و سوپرمن الهام گرفته از بی دست و پا بودن خود سیگل با دختران بود.
این زوج در دوران جوانی خود کمیک استریپهایی را جمعآوری میکردند که یکی از آنها نمو کوچک وینسور مککی بود. شوستر در مورد هنرمندانی که نقش مهمی در توسعه سبک او داشتند، اظهار داشت: "الکس ریموند و برن هوگارث بت های من بودند - همچنین میلت کنیف، هال فاستر، و روی کرین." بیش از هنر در نوارها و مجلاتی که جمع آوری کردند.
شوستر در کودکی به فرهنگ تناسب اندام علاقه مند بود و از طرفداران مردان قدرتمندی مانند زیگموند بریتبارت و جوزف گرینشتاین بود. او مجلات و کتابچه های راهنمای تناسب اندام را جمع آوری و از عکس های آنها به عنوان مرجع بصری هنر خود استفاده کرد.
طراحی بصری سوپرمن از تأثیرات چندگانه ناشی شد. لباَس تنگ و شلوارک از لباس کشتی گیران، بوکسورها و مردان قوی الهام گرفته شده است. در هنر مفهومی اولیه، شوستر به سوپرمن صندلهای بنددار مانند کفشهای قویمردان و قهرمانان کلاسیک داد، اما این کفشها در نهایت به چکمههای قرمز تغییر یافت. لباسهای داگلاس فیربنکس نیز تأثیرگذار بود. نشان روی سینه او از تاج های هرالدیک الهام گرفته شده بود. بسیاری از قهرمانان اکشن پالپ مانند سواشباکلرها شنل میپوشیدند. چهره سوپرمن بر اساس جانی وایزمولر با الهام هایی از شخصیت کمیک استریپ دیک تریسی و کاریکاتوریست روی کرین بود.
کلمه «سوپرمن» معمولاً در دهههای ١٩٢٠ و ١٩٣٠ برای توصیف مردانی با تواناییهای بالا، اغلب ورزشکاران و سیاستمداران استفاده میشد. این اصطلاح گهگاه در داستانهای تخیلی نیز ظاهر میشود، مانند «سوپرمن دکتر جوکس». مشخص نیست که آیا سیگل و شوستر تحت تأثیر مفهوم اوبرمنش فریدریش نیچه بودهاند یا خیر. آنها هرگز درباره این موضوع صحبت نکردند.
شمشیر سوپرمن
قدمت این شمشیر به عمر بیگ بنگ است. این شمشیر همراه با بینگ بنگ از اولین ماده تشکیل شده در جهان ساخته شده و فسادناپذیر است، این شمشیر، سوپرمن را به انرژی آفرینش متصل کرد و به او آگاهی کیهانی داده است. این شمشیر میدرخشد و تیغه آن دائماً بین ماده و انرژی در حال جابهجایی است و میتواند انرژی نیز شلیک کند.این شمشیر حتی توهم اسوالد ماندیا را که توسط پادشاه کازموس ایجاد شده بود را از بین برد. سرانجام تیغه شمشیر، سوپرمن را به قدرت کیهانی متصل کرد و تیغه دوباره به انرژی تبدیل شد. این شمشیر، قدرت و دانش جهانی را به سوپرمن میدهد و میتواند او را با جهان یکی و کاملاً جاودانه کند. او با این شمشیر تقریباً تبدیل به یک قادر مطلق و دانای مطلق می شود و در همهجا حضور دارد.
دشمنان
از دشمنان سوپرمن، میتوان به این موارد اشاره نمود: لکس لوتر، برینیاک، بیزارو، دارک ساید، دومزدی، ژنرال زاد، پاراسایت، مستر میکسیزپیتلیک، متالو و مانگول، سیلور بنشی، ارادیکاتور، سوپربوی پرایم، ایمپریکس، فیورا ال، سایبورگ سوپرمن، لوبو، لایو وایر، اولترامن، گوریلا گراد، توی من، اتومیک اسکول، برونو، اینترگانگ، جکس اور، مرسی گراوز، مورگان ادج، پرانکستر، پروفسور همیلتون، تیتانو سوپر اَپ، اولترا همیلتون و …
در جهان های دیگر
سوپرمن پرایم وان میلیون
به زبان انگلیسی: (SUPERMAN: PRIME ONE MILLION)
در سری (DC ONE MILLION)Wolverine vs the Marvel Universe جریان دارد. زمانی که سوپرمن برای ۱۵۰۰۰ سال درخورشید زرد ماند، به قدرتهای باورنکردنی دست پیدا کرده و خدایی جاودانه شد! او همسرش لوئیسلین را بهصورت جاودانه دوباره خلق کرده و حتی سیارهٔ کریپتون را نیز از نو آفرید. همچنین، حلقهٔ فانوس سبز را نیز در اختیار گرفت. سوپرمن پرایم وان میلیون در سری آل استار سوپرمن نیز حضور کوتاهی دارد.
کازمیک آرمور سوپرمن
به زبان انگلیسی: (COSMIC ARMOR SUPER-MAN)
در سری (FINAL CRISIS: SUPER-MAN BEYOND) جریان دارد. در این زمان، دکس نوو (مندرک دارک مانیتور) از اوور وید به سمت مولتیورس میآید و قصد نابود کردن تمام خلقت دنیای دی سی و خوردن تمام داستانها را دارد. با اینحال سوپرمن و اولترامن به وسیله ربات تفکر، موفق به شکست دادن دارک مانیتور میشوند. کازمیک آرمور سوپرمن با پیوند سوپرمن و اولترامن (سوپرمن شرور زمین ۳) توسط کوانتوم سوپرمن به درون ربات تفکر متولد شد. تواناییهای وی عبارتند از: کازمیک آرمور سوپرمن سازگاری فوری کیهانی در برابر هر تهدیدی حتی از آینده هم باشد، قدرت Berserker، خلق کردن، جذب و بکارگیری انرژی، آگاهی کیهانی، دستکاری ابعاد، زمان، فضا و واقعیت، پاک کردن وجود، بازسازی خداگونه، قدرتهای الهی، تقریباً دانای مطلق، تقریباً قادر مطلق، حضور مطلق، شکستن بُعد چهارم، دید گرما، آسیبناپذیری، دستکاری علیت و مفهوم، واکنش تکاملی کیهانی، قوی تر شدن با هر ضربهٔ حریف، مقاومت دربرابر دستکاری داستان، مُشتی با وزن بی نهایت، کنترل انرژی، قدرت و سرعت و استقامت بینهایت، آسیبناپذیری نسبت به کریپتونایت، جادو و خورشید قرمز، جاودانگی، دستکاری داستان کامیک به نفع خود، تشخیص خواننده کمیک و در نتیجه آمدن به دنیای واقعی! این نسخه از سوپرمن خارج از فرضیه چندجهانی (مولتیورس) دنیای دیسی (آمنی ورس) بوده و درحال حاضر، قویترین نسخهٔ سوپرمن است. کازمیک ارمور سوپرمن توانسته مولتیورس بینهایت را در یک دست خود نگه دارد.
سوپرمن استرنج ویزیتور (به انگلیسی: SUPER-MAN STRANGE VISITOR)
این داستان در زمانی رخ میدهد که او واقعیت را برای میلیاردها سال نگه داشته بود. پس ازمرگ آخرین خدا، وی تمام واقعیت راکه میلیاردها سال بدون استراحت نگه داشته بود رها و آخرین انسانها را به جهان جدید راهنمایی و همراهی میکرد. در این داستان او تقریباً قادرمطلق و همچنین دانای مطلق است. او قادر به پاره کردن ابعادی است که قدرتهای ۵ بُعدی شخصیتی مثل مسترمکسیزپیتلک هم نتواند به آن دسترسی پیدا کنند (یعنی فراتراز بُعد ۵). او توانستهاست ازفضای هرج و مرج ابعادی و انتروپی جان سالم به درببرد که برای موجودات ۵بُعدی مانند مسترمکسیزپتلک و … نیز خطرناک ومرگبار است.
او قادر است از امواج انتروپی انتهای جهان دور بماند. با پرواز سریع از نقطه مرکزی نابودی، او توانست مکالمهای کوتاه برای جبران داشته باشد تاقبل ازاینکه به او برخورد کند (که قابل اندازهگیری نیست)، او خود را به هزاران سوپرمن تقسیم کرده و تنها با کسری ازکل قدرتش، مرگ گرمای جهان و فروپاشی انتروپیک جهان رو را ازطریق نیروی اراده برای سالهای بی شمار مهار نمود؛ تا اینکه سرانجام همه موجودات عالم هستی جز خودش بهطور طبیعی ازبین رفتند.
این نسخه از سوپرمن تمامی قدرت های سوپرمن عادی را بهعلاوه قدرتهایی مثل تکثیر، دستکاری و تغییر واقعیت و بُعدها، دستکاری فضا، بازسازی، تلهپاتی، سفر به بُعدهای دیگر، دستکاری زمان، دستکاری و پرتاب انرژی، لمس ناپذیری، تلکینسیز، خلق کردن و قدرتهای دیگر دارد و جاودانه نیز است. قدرت حمله این نسخه درسطح بالاترازمولتیورس ینی (اوت ورس) بوده و قدرت، سرعت و استقامتی نامحدود دارد. همچنین او فاقد ضعف در برابر کریپتونایت، جادو و خورشید قرمز است وبه انرژی خورشید نیازی ندارد.
سوپرمن رِد سان
سوپرمن رِد سان به (انگلیسی :SUPER-MAN: RED SON)
نام کتاب کمیکی است که دی سی در ماه آوریل سال ۲۰۰۳ در سری (ELSE WORLDS) منتشر کرد. (ELSE WORLDS به داستانهایی گفته میشود که در دنیای اصلی دی سی کامیکس اتفاق نمیافتند و در واقع در دنیاهای موازی جریان دارند). «مارک میلار» نویسنده معروف و مشهور دنیای کمیک نوشتن این داستان را برعهده داشت. ایدهٔ اصلی داستان این است که "اگه سوپرمن به جای آمریکا در شوروی سابق بزرگ شده بود چه میشد؟". این کمیک بسیار مورد توجه قرار گرفته و کاندید جایزه معتبر آیزنر هم شد. در این دنیا، همانطور که گفته شد، سفینه سوپرمن به جای آمریکا، در شوروی فرود میآید (در مزرعه ای در اوکراین). سوپرمن به عنوان "قهرمان کارگران معمولی" بزرگ میشود و بنابراین این نسخه از او ایدهآلها و آرمانهای متفاوتی دارد ولی در قلب خود همچنان آدم خوبی است. ضمن اینکه همچنان با «لکس لوثر» در تضاد است. او هر کاری میکند تا سوپرمن را شکست دهد و حتی سعی میکند تا از روی او یک کلون ناقص بسازد. سوپرمن رِد سان به حدی قدرتمند بود که به تنهایی واندر وومن و تمام آمازونیها وسپاه فانوس سبز را شکست داد.
سوپرمن آبی: (BLUE SUPERMAN)
در واقع سوپرمن آبی همان سوپرمن معمولی و اصلی است که تنها منشأ قدرتهایش تغییر کرده و لباسی جدید دارد. از تواناییها و کارهای او میتوان این موارد اشاره نمود: جنگ با فرشتهها، تلپورت،جذب انرژیها از برق، انرژی هسته ای، زبالههای هسته ای، جذب انرژی از موشکها و اشیا و اشخاصی که از درون آنها عبور میکند، انرژی گرما، انرژی انفجارها، انرژی موجودات زنده و دشمنان. همچنین او میتواند تغییر اندازه داده، الکترونها را دستکاری کرده و میدان انرژی ایجاد کند. او قابلیت تولید نیروی الکترومغناطیسی، تلپورت به بُعدهای دیگر و زوددرمانی را نیز داراست همچنین میتواند از رایانهها و اشیا نیز اطلاعات کسب نماید. سرعت او مشابه فلش بوده و میتواند لمس ناپذیر شود تقریباً مشابه سوپرمن معمولی بیناییهای ابرانسانی نیز دارد. سوپرمن آبی در کراس اوورهای دیسی و مارول هم حضور داشتهاست. او با یک حرکت توانست تمام اعضای انتقام جویان و لیگ عدالت رومتوقف کرده و آنها را گیج کند. مدتی بعد توسط اکسس باشخصیت ثور ترکیب شده و شخصیتی به نام ثور-ال به وجود آمد.
سوپرمن ترینیتی گاد (کیلیل)
این داستان در کمیک trinity 2008 جریان دارد. سوپرمن، واندر وومن و بتمن به قدرت های کیهانی بسیار عظیمی مانند درجه متافیزیکان بیاند نیز دست پیدا کردند. در این کامیک آنها حتی توانایی آفرینش را نیز دارند و هرکدام برای خود یک دنیا خلق نمودند. آنها میتوانند قدرتهای دیگران را از آنها بگیرند یا قدرت ببخشند.
کیزمت سوپرمن/ساندیپد سوپرمن
کیزمت سوپرمن
در این داستان ایمپریکس پرایم با کشف یک نقص درجهان تصمیم در به وجود آوردن یک جهان جدید از طریق بیگ بنگ و نابودی جهان قدیمی دارد! ایمپریکس به سمت زمین حرکت می کند و چون زمین طی بحران زمین بی نهایت بود، آن را بعنوان مرکز جهان ها قرار می دهد و بدین ترتیب جنگی کیهانی بین جهان و امپریکس پرایم شکل گرفت. او بعد از نابودی وارورلد اون به زمین حرکت کرد وقهرمانان این داستان مجبور به اتحاد با دارکساید شدند. دراین جنگ شارون وانس خودش را قربانی کرد و قدرت خود را به سوپرمن داد (ورژن سوپرمن کیزمت). سوپرمن با این قدرت توانست زره ایمپریکس پرایم را بشکند و ایمپریکس پرایم را که در آن زمان بسیار قدرتمند بود را شکست دهد و قدرت کیزمت را تخلیه کند. سوپرمن تصمیم به انتقال انرژی امپریکس پرایم را به کهکشانهایی که توسط او نابود شده بود، داشت. اما با دخالت برینیاک۱۳ باوارورلد، آن انرژی جذب شد تا برینیاک از آن برای حکم رانی بر تمام دنیا استفاده کند.
قدرتهای کیزمت سوپرمن:
دستکاری الکتریک، دستکاری مغناطیسی، کنترل ودستکاری تراکم انرژی، هاله انرژی، پرواز، همدلی، جذب انرژی و قدرت دیگران، دزدیدن انرژی دیگران، بکارگیری انرژی، میدان نیرو، لمس ناپذیری و نامرئی، انفجار و پرتاب انرژی از چشم یا دست، ایجاد میدان مغناطیسی، دید طیف الکترومغناطیسی، دید مادون قرمز، دید گرما، دیدن اجسام (برخی از این قدرت ها در سوپرمن از قبل وجود داشت).
ساندیپد سوپرمن
در نهایت سوپرمن بدلیل انرژی بالایی که از خورشید جذب کرده بود، بسیار قدرتمند شد (ساندیپد سوپرمن). او پس از تضعیف و شکست وارورلد متوجه می شود که امپریکس همچنان زنده است و به دنبال راهی برای رهایی است. سوپرمن با فناوری جابه جایی زمانی ترکیبی جادوی آمازونهاو تمپست و بوم تیوب دارکساید دریچه ای به گذشته ایجاد کرده و تنها چند ثانیه به بیگ بنگ باقی مانده، این افراد نابود می شوند (ایمپریکس درآخرین لحظات مرگ خود بطورکنایه آمیزی متوجه شد نقصی که در جهان کشف کرده بود در واقع خود او بوده). سوپرمن از تمام این ماجراها جان سالم به دربرده و درنهایت جنگ با هزینههای بسیارسنگین تمام می شود، بطوریکه در این جنگ کیهانی بسیاری ازشخصیت های کشته شدند.
نیو ۵۲
در این دوران، با اینکه بسیاری از موارد و شخصیتها دستخوش تغییرات شدند، اما سوپرمن همچنان اهل کریپتون بود، همچنان در مزرعهای در منطقه میانی آمریکا بزرگ شد، همچنان کلارک کنت نام داشت و هنوز هم بهعنوان یک روزنامهنگار در شهر بزرگ متروپلیس زندگی میکرد. در حقیقت میتوان گفت بخش زیادی از داستانهای سوپرمن که برای دههها به قوت خودشان باقی بودند، دستنخورده باقی ماندند. بااینحال، یک سری موارد دستخوش تغییرات قرار گرفت. در خط داستانی مجموعه نیو ۵۲، سوپرمن بهعنوان یکی از اعضای مؤسس گروه جاستیس لیگ به تصویر کشیده میشد.
لباس سوپرمن یکی از چیزهایی بود که افراد زیادی معتقد بودند، یکی از بزرگترین تغییرات این شخصیت در این دوران بودهاست. او دیگر آن رویهٔ قرمز را روی شلوار آبی خود نمیپوشید و همچنین آن کمربند زرد رنگ هم با یک مدل قرمز جایگزین شد. درکنار این تغییرات و خیلی موارد دیگر، حالا دیگر سوپرمن یک یقهٔ بلند داشت که تا گردنش پیش میآمد و از طرف دیگر هم آستینهایی که تا وسط دستش جلو میرفتند؛ هر دوی آنها در انتهای خود یک خط قرمز رنگ هم داشتند. همچنین در این خط داستانی اعلام شده بود که هم جاناتان و هم مارتا کنت، هر دو جان خود را در یک حادثه رانندگی از دست داده بودند؛ به همین ترتیب کلارک برخلاف دوران قبلی، مجبور بود خود بهتنهایی نقش سوپرمن را در دست بگیرد و تغییرات لازم را ایجاد کند.
در این خط داستانی، سوپرمن پنج سال پیش از اینکه تیم جاستیس لیگ تأسیس شود، به مردم سرتاسر دنیا معرفی شد. به سوپرمن عنوان یک پارتیزانِ یاغی نشان داده شد که مدام تلاش میکرد تا با بیعدالتیهای موجود در مترو پلیس، مبارزه کند. بعد از اینکه سوپرمن با فرد بانفوذ و ثروتمندی به نام «گلن گلنمورگان» برخورد کرد، تحت تعقیب نیروهای پلیس قرار گرفت. بعد از آن هم نیروی ارتش بهدنبال او افتاد. لازم است ذکر شود که در این دوران، ارتش بهطور کامل تحت نفوذ لکس لوتر قرار داشت؛ او یک منطقه مسکونی کامل را دستکاری کرد تا بتواند تله بسیار بزرگی را برای سوپرمن به وجود بیاورد. مدت زیادی طول نکشید که سوپرمن توسط ارتش که زیر نظر ژنرال لین رهبری میشد، دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت.
لوتر هم پا به میدان گذاشت و مدام میپرسید که هویت واقعی سوپرمن چیست. لوتر از سوپرمن میپرسید که آیا او دربارهٔ سیاره کریپتون اطلاعی دارد یا خیر؛ بعد هم یک اسکلت به او نشان داد و ادعا کرد که یکی از همنوعان سوپرمن بودهاست. سوپرمن که از این وضعیت خندهاش گرفته بود، خیلی راحت خودش را آزاد و از آنجا فرار کرد. او در همین حین، با سفینه فضایی خود برخورد کرد؛ سفینهای که شروع به صحبت با او کرد. متأسفانه سوپرمن مجبور شد که سفینه خود را رها کند اما قول داد که دوباره بازمیگردد. بعد از این ماجراها، اینگونه نشان داده شد که لکس لوتر با فرد مرموزی ارتباط دارد که بتواند اطلاعات بیشتری از سوپرمن و گذشته او به دست بیاورد. در طی روزهای بعدی، سوپرمن نهتنها برای نیروهای پلیس یک مزاحمت محسوب میشد، بلکه برای مردم سرتاسر دنیا هم اینگونه بود.
زندگینامه
کلارک کنت (به انگلیسی: Clark Kent) هویت واقعی یا حداقل هویت زمینی سوپرمن است. نام واقعی او کال-ال (به انگلیسی: Kal_El) است. او فرزند دانشمندی به نام جور-ال و همسرش لارا است که در سیاره کریپتون به دنیا آمد. با اینکه داستان سوپرمن بارها و بارها بازگو شدهاست، اما بهنوعی میتوان گفت که داستان او همچنان همانند نسخه اولیهاش است و در تمام این مدت، استوار بودهاست. داستان زندگی سوپرمن معمولاً از زمان تولد کال ال گفته میشود. زمانیکه جور ال متوجه شد که سیارهٔ آنها قرار است در آیندهای نزدیک منفجر شود، فرزند خود یعنی کال ال را در یک سفینه فضایی مخصوص قرار داد و آن را به سمت سیاره زمین فرستاد. این سفینه بعد از طی کردن فاصله بسیار زیادی، روی یک مزرعه که در ایالت کنزاس قرار داشت، سقوط کرد. مدت زیادی طول نکشید که یک زن و شوهر نام جاناتان و مارتا کنت، این سفینه و نوزاد داخل آن را پیدا کردند و داستان سوپرمن ازاین جا شروع شده و با کشف قدرتهای خارقالعاده اش وماجراهایش ادامه یافت.
شخصیت
در داستانهای اصلی سیگل و شاستر، شخصیت سوپرمن خشن و پرخاشگر است. او اغلب از نیروی زیاد خود در برابر جنایتکاران استفاده میکند و گاهی آنها را میکشد، این وضعیت در اواخر دهه ۱۹۴۰ و با ورود ویتنی السورث، تغییر کرد بهکلی از کارهای سوپرمن حذف شد. این شخصیت نرم وبسیارمهربان شد و حس بشردوستی گرفت.
سوپرمن در نخستین حضور خود، یک مأمور خودخوانده یا پارتیزان تصور میشد که از گارد ملی اخراج شد، زیرا یک محلهٔ زاغهنشین را ویران کرد تا دولت، وضعیت مسکن بهتری برای فقرا بسازد. اما تا سال ۱۹۴۲، سوپرمن دوشادوش پلیس کار میکرد. امروزه، سوپرمن قهرمان شجاع و خوش قلبی است که حس قدرتمندی نسبت به عدالت، اخلاقیات و حقانیت دارد. او طبق اخلاقیاتی پیش میرود که پدر و مادرخواندهاش به او القا کردند. تعهد او به عمل در حوزه قانون، الگوی بسیاری از شهروندان و دیگر قهرمانان بوده اما موجب ناراحتی و انتقاد از سوی عدهای دیگر نیز شده که او را «پسر پیشاهنگ بزرگ و آبی» میخوانند. سوپرمن نسبت به این ویژگی خود سرسخت است و گاهی تنشهایی در جامعهٔ ابرقهرمانان ایجاد میکند. این نکته در برخورد او با واندر وومن و پس از کشتن مکسول لرد بسیار برجسته بود. بوستر گلد نیز در ابتدا رابطه سردی با مرد پولادین داشت ولی کمکم تغییر کرد.
سوپرمن که دنیای کریپتونی خود را از دست داده، بسیار مراقب زمین است و به ویژه از خانواده و دوستان کلارک کنت محافظت میکند. این فقدان همراه با فشار استفاده متعهدانه از قدرتهایش، منجر شد سوپرمن در زمین احساس تنهایی کند. برخوردهای سابق او با افرادی که تصور میکرد اهالی کریپتون بودهاند (مثل پاور گرل و مان-ال) نیز به نتیجه مثبتی نرسید. اما با رسیدن سوپرگرل اندکی از تنهایی او کاسته شد. قلعهٔ تنهایی سوپرمن، نقش مکانی آرامشبخش را برای او دارد که در دوران تنهایی و درماندگی به آن پناه میبرد.
در سوپرمن/بتمن شمارهٔ ۳ (دسامبر ۲۰۰۳) بتمن میگوید: «دوگانگی قابل توجهی است. از بسیاری جهات، کلارک از همهٔ ما انسانتر است؛ ولی… او از آسمانها آتش شلیک میکند و نمیتوان او را به عنوان یک خدا درنظر نگرفت. البته ما شانس آوردیم که این فکر به ذهن خودش خطور نکردهاست.» در بحران بینهایت شمارهٔ ۱ (دسامبر ۲۰۰۵) اثر جف جانز، بخش کراس اور «بحران بینهایت» ۲۰۰۵–۲۰۰۶، بتمن به سوپرمن هشدار میدهد که زیادی هویت انسانی به خود گرفته و با قدرت مورد نیاز جامعه ابرقهرمانها، آنها را رهبری نمیکند.
کارهای باور نکردنی سوپرمن معمولی
- سوپرمن بهمراه کاپیتان مارول توانسته کتاب بینهایت را بلند کند، (وزن این کتاب بینهایت است)
- سوپرمن به همراه واندر وومن اسپکتر را بلند کردهاست که به اندازه ابدیت/بینهایت وزن دارد
- سوپرمن توانسته به تنهایی شئ با وزن وفضای بینهایت رونگه داره و به درون فانتوم زون ببره!
- سوپرمن به سرعت بسیار فراتر از سرعت نور دست یافتهاست، همچنین به توانایی سفردرزمان نیز دست یافتهاست.
- سوپرمن درحالتی که ضعیف بود توانست ثور خشمگین(مارول) را هم شکست داده و جلوی ضربهٔ میولنیر را با دستش بگیرد.
- «سورس» منبع همهٔ چیزهاییست که وجود دارد و انرژی بی حدو حصری است که از آن تمام حیات درجهان سرچشمه میگیرد. یک قادر مطلق، وقتی که معادله ضدزندگی/آنتی لایف شکل انسانی به خود گرفت، خود را نیمی ازیک موجود ترکیبی یین و یانگ با خود «سورس» به عنوان همتای خود اعلام کرد، سوپرمن و اوریون نیز اسکات فری رو که با آنتی لایف ادغام و برابر/همتای «سورس» بود را زدند!
- سوپرمن به کریپتونایت و جادو وخورشیدقرمزغلبه کردهاست.
- سوپرمن دربرابر جاذبه کهکشانهای جرم سنگین مقاومت کردهاست.
- سوپرمن به صورت فیزیکی وبا دستان خالی ۲ واقعیت یا جهان را با دستانش از هم جدا کرد
- سوپرمن با یک کف دست زدن قادر است واقعیت را سوراخ کند و یا ترمیمش آن هم باتولید و دستکاری انرژی ازخودش!
- سوپرمن توانسته مالدور ارباب تاریکی را شکست بده مالدور یک قادرمطلق بود که خود دیسی کامیکس هم گفته او یک قادرمطلق است.
- سوپرمن بامشت بُعد هارا زده
- سوپرمن باقدرت ۱۰۰ کهکشان مورد اصابت قرار گرفت وهیچ آسیبی ندید و تنها کمی تعجب کرد
- سوپرمن درحالی که توسط کریپتونایت ضعیف شده بود با یک بمب اتم برخورد کرد وبدون هیچ آسیبی براحتی زنده ماند.
- سوپرمن از یک انفجار پنجاه برابر بزرگتراز ابرنواختر کپلر که (انرژی خورشیدقرمز) بود مقاومت کرد و زنده ماند.
- سوپرمن در برابر یک انفجار به اندازه یک میلیون انفجار هستهای بدون آسیب دیدن مقاومت کرد.
- سوپرمن درحالتی که ضعیف بود تنها با یک پَرش یک سیاره رو خُرد کرد!
- سوپرمن دربرابر یک انفجار جادویی قدرتمند مقاومت کردهاست.
- سوپرمن در برابر انفجار ونیروی بسیار عظیم حاصل ازنبرد دِ سورس و سول فایر دارکساید مقاومت کرد
- سوپرمن درسری کمیکهای جدید (همه چیز) را برای ساعتهای طولانی نگه داشت و بلند کرد.
- سوپرمن یک کهکشان رویایک دست جابهجا کرده.
- سوپرمن به راحتی سوپرمنِ دنیای اینجاستیس (بی عدالتی) را شکست داد.
- سوپرمن توانست با یک مشت آنتی مانیتور کلاسیک را که قبلاً با جذب انرژی جهانهای پادماده قویتر شده بود ولی در آخر بدنش نابود شده بود را شکست دهد، (آنتی مانیتور کسی بود که اسپکتر تقویت شده را شکست داد).
- سوپرمن نیزه هایفادر را با زور بینهایت از دیوار سورس بیرون کشید و حتی درون سورس زنده ماند و دیوار سورس را شکاند.
- سوپرمن فرشتگان الهی رو شکست دادهاست!
- سوپرمن شیاطین جهنم رو شکست دادهاست!
- سوپرمن دربرابر آتش جهنم (هل فایر) مقاومت کردهاست!
- سوپرمن یک واقعیت خلق کردهاست.
- سوپرمن توانسته بینهایت واقعیت رانابود کند.
- سوپرمن بدن سول فایر دارک ساید را متلاشی کرد، سول فایر دارک ساید کسی بود که با سورس جنگیده بود.
- سوپرمن با یک انفجار و انرژی به انداره بیگ بنگ برخورد کرد.
- سوپرمن، ماگدون را شکست دادهاست، ماگدون به عنوان آخرالزمان بود که فرشتهها بهخاطر او میخواستند دنیا را ترک کنند.
- سوپرمن، پرالکس را شکست دادهاست.
- سوپرمن، گانتت و موگو رو شکست داده.
- سوپرمن، دارک ساید تِرو فورم رو شکست داده.
- سوپرمن، دومینوس (کسی که همتای شخصیت اترنیتی از مارول ینی کیزمیت را زد) رو شکست دادهاست.
- سوپرمن، ایمپریکس رو شکست داده.
- سوپرمن، سوپربوی پرایم رو شکست داده، سوپربوی پرایم کسی بود که تونست آنتی مانیتور رو بکشد، اوهمچنین دارکست نایت (تاریکترین شوالیه) را شکست داد!
- سوپرمن توانستهاست ستاره خلق کند.
- سوپرمن نبولامن را شکست داد، نبولامن یه جهان زنده بود و قدرت نبولامن روی او هیچ تأثیری نداشت.
- سوپرمن با پرتوی گرما یک سیاره را نابود کردهاست.
- سوپرمن در برابر برخورد با سورس مقاومت کردهاست. (سورس یکی از قادرمطلقهای دی سی است).
- سوپرمن یه موجود ۶ بُعدی (sixth) بُعدی به نام آلفیوس (ورلد فورجر) را با یک مشت شکست داده وباهمان یه مشت مولتیورسی که ورلد فورجر قصد جایگزین کردن آن راداشت را نابود کرد. (به گفته مستر مکسیزپیتلیک این موجودات باورنکردنی و غیرقابل تصور هستند)
- سوپرمن در بُعد ششم زنده مانده.
- سوپرمن یکبار نزدیک بود اسپکتر را بانیزه سرنوشت بکشد.
- سوپرمن، مستر میکسیزپیتلیک را شکست داد.
- سوپرمن یک منظومه خورشیدی را با تمام سیاراتش را به راحتی تکان داد و حمل کرد.
- سوپرمن با تنفس منجمد کنندهٔ خود یک ستاره را فقط با یک فوت خاموش کرد.
- سوپرمن توانسته وزن دهها برابر سنگینتر از کره زمین را به راحتی تحمل کند.
- سوپرمن با یک عطسه یک منظومه خورشیدی را با تمام سیاراتش نابود کرد.
- سوپرمن یک سیاهچاله را در دستان خود نگه داشت.
- سوپرمن ازکشیده شدن به درون یک سیاه چاله بزرگ باسرعت فرار کردهاست.
- دمای پرتو گرمای سوپرمن از دمای مرکز خورشید بیشتر ثبت شدهاست.
- سوپرمن دربرابر تمام پرتوهای اومگای دارک ساید که قادر به دستکاری ذرات هستند زنده ماند.
- سوپرمن به راحتی سیارهها را جابهجا کردهاست.
- سوپرمن در برابر انرژی خالص و اثر مستقیم پرتوهای امگای دارک ساید که بافرمول آنتی لایف و جادوی بزرگ تقویت شده بود زنده مانده و آن تنها با بازویش آن را دفاع کرد.
- سوپرمن از انفجار بمبهای اتم و حتی از انفجار بسیار قویتر از بمب اتم هم جان سالم بهدر بردهاست.
- سوپرمن در برابر یک سیاه چاله بسیار بزرگ و یک کرم چاله مقاومت کرده.
- سوپرمن در برابر «مرگ» مقاومت کرد و شکستش داد.
- سوپرمن یک ابرنواختر را تکان داد.
- سوپرمن یک سیاره را با تنفس منجمدکنندهاش به یخ تبدیل کرد.
- سوپرمن با پرتو گرمایش پارگیهای واقعیت را تعمیر کرد.
- سوپرمن توانسته دورنوردی انجام دهد.
- سوپرمن یونیورس بینهایت رو بلند کرد.
- سوپرمن بُعد بینهایت را نابود کرد.
- سوپرمن حصار بینهایت را نابود کرد.
- سوپرمن بُعد فضا و زمان رو شکاند.
- سوپرمن تایم لاین را شکست.
- سوپرمن بدن امپراتور جوکر (ترکیب مسترمکسیزپتلک و جوکر) را نابود کرد و او را شکست داد.
- سوپرمن بدن فانتوم استرنجر را نابود کرده و او را زد.
در رسانهها
در سال ۱۹۷۸ میلادی کریستوفر ریو در فیلم سوپرمن به کارگردانی ریچارد دانر در نقش سوپرمن نقشآفرینی کرد که به موفقیت زیادی رسید. در سال ۱۹۸۰ میلادی، کریستوفر ریو در نقش سوپرمن برای فیلم سوپرمن ۲ به کارگردانی ریچارد دانر بازگشت. این فیلم همانند قسمت قبلی، موفقیتآمیز بود. در سال ۱۹۸۳ میلادی بار دیگر، کریستوفر ریو در نقش سوپرمن در فیلم سوپرمن ۳ به کارگردانی ریچارد لستر به ایفای نقش پرداخت. این فیلم نتوانست به اندازه دو فیلم قبلی موقیتی ایجاد کند. در سال ۱۹۸۷ میلادی، کریستوفر ریو آخرین بار در نقش سوپرمن در فیلم سوپرمن ۴: در جستجوی صلح به کارگردانی سیدنی جی. فیوری ظاهر شد. این فیلم یکی از بدترین فیلمهای ابرقهرمانی یاد میشود و پرونده فیلمهای سوپرمن را برای سالها بست. در سال ۲۰۰۶ میلادی، فیلم بازگشت سوپرمن با شرکت براندون روث در نقش سوپرمن، و به کارگردانی برایان سینگر ساخته شد. این فیلم اثری قابل قبولی بود ولی به اندازه فیلم سوپرمن موفق نبود. در سال ۲۰۱۳ میلادی هنری کویل برای فیلم مرد پولادین به کارگردانی زک اسنایدر در نقش سوپرمن نقش آفرینی کرد و این فیلم اثری قابل قبولی بود. در سال ۲۰۱۶ میلادی، هنری کویل در فیلم بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت به کارگردانی زک اسنایدر در نقش سوپرمن به ایفای نقش پرداخت. این فیلم به عنوان یکی از ضعیفترین آثار دنیای توسعهیافته دیسی محسوب میشود. در سال ۲۰۱۷ میلادی، هنری کویل بار دیگر در فیلم لیگ عدالت به کارگردانی زک اسنایدر و جاس ویدون در نقش سوپرمن نقش آفرینی کرد. این فیلم همانند فیلم بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت، یکی از ضعیفترین فیلمهای ابر قهرمانی محسوب میشود. سوپرمن در دنیای انیمیشن میتوان به انیمیشن سوپرمن: مجموعه پویانمایی، سوپرمن: دومزدی، سوپرمن: فرزند سرخ، سوپرمن/بتمن: دشمنان مردم و سوپرمن: بدون مرز اشاره کرد که موفقیتآمیز بودند. سوپرمن در دنیای بازی ویدئویی زیادی خوش شانس نبوده که میتوان به سوپرمن ۶۴ اشاره کرد که یکی از بدترین بازیهای تاریخ یاد میشود. بازیهای دیگر سوپرمن، عبارت اند از بازی سوپرمن: سایههای آپوکالیپس، بی عدالتی: خدایان میان ما و بی عدالتی ۲ که با نقد های مثبتی همراه بودند. این شخصیت در آثار تلویزیونی در سریالهای اسمالویل، سوپرگرل و کریپتون حضور داشتهاست. همچنین در سال ۲۰۲۱ این شخصیت در فیلم لیگ عدالت زک اسنایدر با نقش آفرینی هنری کویل حضور پیدا کرد. این فیلم، نقدهای متوسط به بالا و مثبتی از منتقدین دریافت نمود که آن را بهتر از نسخه ۲۰۱۷ توصیف کردند.
تواناییها و قدرتها
بهعنوان یکی از ساکنین سیارهٔ کریپتون، کال-ال قادر به جذب انرژی خورشید از ستارگان زرد کهکشان است. بدن کریپتونی وی بهطور مداوم در حال جذب و ذخیرهٔ انرژی فعال از نور زرد خورشید سیاره زمین است (که به او اجازه حفظ و نگهداشت این انرژی را حتی هنگام شب میدهد). او تحت تأثیر نور خورشید، دارای قدرت، سرعت، استقامت، حواس بهبود یافته، بدنی آسیبناپذیر و پایداری بسیار گسترده و ابرانسانی است. همچنین بدن او قادر به جذب انرژی خورشیدهای آبی، سفید، کوتوله است که خصوصیات مختلفی به سوپرمن میدهد و حتی انرژی تپ اختر و اخروش را نیز جذب میکند که قدرتی فراتر از تصورات بدست میآورد، او همچنین قادر به جذب انرژی کیهانیانرژیهای جادوییانرژی ارواحو انرژی و تابش گاماانرژی ضدخورشید و انرژی کهکشانیوهمچنین صاعقه/آذرخش/برق و الکترو مغناطیسی نیز است که باعث افزایش بسیار زیاد نیرو و قدرتهایش میشود، اوحتی قادراست است انرژی خورشیدی دربدن موجودات زنده رانیز جذب کندکه به اوقدرت زیادی میدهد. سوپرمن دارای قدرت فیزیکی بسیار بالاونامحدودی است و قادر به جابهجایی اجسام با وزن باورنکردنی، و حتی بینهایت نیز میباشد، اسپکتر یکی ازقدرتمندتدین شخصیتها دردنیای دیسی گفته که سوپرمن یکی ازقدرتمندترین موجودات درخلقت است. حتی بارها به این موضوع اشاره شده که سوپرمن قدرت فیزیکی نامحدودی داردقدرت فیزیکی او به راحتی قدرت رده ۱۰۰۰ را پشت سر میگذارد (این توانایی است که بر طبق جابهجایی وزن بینهایت در شرایط عادی محاسبه میشود). در حالی که محدودیتهای قدرت سوپرمن از نویسندهای به نویسنده دیگر متفاوت است، او اغلب بهعنوان یکی از قدرتمندترین مخلوقات بر روی کرهٔ زمین محسوب میشود، بدن او آسیبناپذیر است و گلوله، شمشیر، و نیزه برروی او تأثیری ندارد. وی مقاومت بسیار بالایی دارد؛ به طوری که در برابر آتش جهنم (هل فایر) مقاومت کرده که یکی از قدرتهای لوسیفر نیز است یا حتی در برابر سورس (یک قادرمطلق) مقاومت کرده و از یک انفجار به اندازه بیگ بنگ نیز جان سالم به در بردهاست. وی حتی پرتوهای اومگای دارک ساید که باجادوی بسیار بزرگ وفرمول آنتی لایف تقویت شده بود را فقط با بازویش دفاع کرد! حتی توانایی دستکاری ذرات و اتم د مولکول و… نیز بر روی سوپرمن تأثیری ندارد.
سوپرمن به مهارتهای رزمی، جنگی و نبرد زیادی مسلط است؛ مانند:هنرهای رزمی که بتمن به او آموزش داده، پرِشر پوینت(ضربه زدن به نقاط ضعف یافشار یا حساس بدن)، مهارتهای رزمی آمازونیها که واندروومن به او آموزش داده، بوکس، مهارتهای سخت آپوکالیپسیها که مربی سابق آپوکالیپس به او آموزش داده، مهارتهای گلادیاتوی، مبارزات تن به تن، کُشتی، کاراته، جوجیتسو، نینجوتسو، آیکیدو، کراو ماگا را دارد اون حتی درارتش خدمت کرده و مهارتهای تیراندازی مبارزه مسلح و غیرمسلح هم آموزش دیده، حتی ۱۰۰۰سال به همراه واندر وومن و ثور (دیسی) در والهالا جنگیده، درحال حاضر طبق گفته دیسی سوپرمن استاد مبارزه شده است.
سوپرمن توانایی حرکت و پرواز با سرعت فوقالعاده زیاد را دارا میباشد. او حتی به درجهٔ سرعت بسیار سریعتر از نور دست یافتهاست، وحتی به توانایی سفردر زمان نیز دست یافته، اگرچه این سرعت تنها در خلأ فضا دیده شدهاست و او با اراده شخصی سرعت خود را بر روی زمین برای جلوگیری از آسیب به محیط محدود کردهاست، سوپرمن میتواند باسرعتی حرکت کند که پیوندهای بینهایت فضا و همچنین بُعد فضا وزمان را نابود کند او میتواند آنقدر سریع باشد که زمان برایش بیمعنی شود وهمه چیز را خیلی سریع درک کند! بالاترین حد سرعت سوپرمن بهطور دقیق مشخص نیست، اما گاهی اوقات سرعت او کمتر از شخصیت فلش در نظر گرفته میشود، با اینحال او حتی میتواند با سرعتی برود که در آن واحد در همه جای کره زمین یا محلهای دیگر حضور داشته باشد. سرعت او آنقدر زیاد است که توانایی دستکاری زمان یا موقف کردن زمان بر روی او تأثیری ندارددر حالت پرواز در هوا هیچ موجودی حتی والی وست، بری آلن و ریورس فلش قادر نیستند از او جلو بزنند و سریعتر باشند،او براحتی درچندلحظه توانسته ازیک هایپرتایم بینهایت بیرون بیایدحتی براحتی ازیه هایپراسپیس بیرون آمده(برای بیرون آمدن ازیک هایپراسپیس سرعت بی اندازه ای لازم است). ذهن او نیز با سرعت بسیار بیشتری نسبت به انسانهای زمینی عمل میکند و او قادر به درک و پردازش مقدار زیادی اطلاعات تقریباً در کسری از ثانیه است، او در واقع به روی صندلی موبیوس نشسته و علم و دانش تقریباً بیکرانی را در اختیار دارد او حتی ذهن بسیار وسیعی دارد و حافظه تصویری فوقالعاده ای دارد.
کال-ال دارای توانایی ابرانسانی برای شنیدن انواع صداها در هر حجم و فاصلهای است، این قابلیت او احتمالاً تا زمانی کاربرد دارد که اتمسفر برای ارتعاش صوت وجود داشته باشد. کال-ال همچنین قدرت دید ماوراء طبیعی دارد، به شکلی که حتی قادر به دیدن اجسام کوچک در فاصلههای بسیار دور است. این دید همچنین به او در دیدن اجسام دارای ساختار اتمی حتی در پشت دیوار کمک میکند. فیزیولوژی سوپرمن به او اجازه تبدیل انرژی ذخیره شده خورشیدی به پرتوهای انرژی حرارتی بسیار متمرکز را میدهد، که دمای آن میتواند با دمای ستارگان قابل قیاس باشد. دو پرتو انرژی به شکل لیزر که از چشمانش آزاد میشود، به رنگ قرمز روشن بوده اما با کاهش دمای آنها حتی میتواند غیرقابل مشاهده و شناسایی باشد. این پرتوها حتی میتوانند آنقدر بزرگ باشند که یک سیاره را نابود کنند.
قدرت تنفس منجمد کننده و تنفس سوپرمن بسیار قوی است به طوری توانسته بایه عطسه یک منظومه ستاره ای رابه طور ناخواسته نابود کند. او همچنین میتواند بایک فوت ستارههای بزرگ را خاموش و سیارهها را منجمد کندبه علاوه میتواند بایه کف دست زدن واقعیت را بشکافد و همینطور رونق صوتی بسیار عظیمی ایجاد کند که بسیار خطرناک است، او حتی نشان داده که توانایی لمس ناپذیری نیز دارد و زمانی که در این حالت باشد در برابر هر حمله ای مصون است، او میتواند با لرزاندن مولکولهای بدنش از هراشیا وماده ای عبور کند،حتی وقتی که کنترلی بر خودش نداشته باشد آنقدر خطرناک است که حتی لیگ عدالت با تمام اعضایش نمیتواند حریف سوپرمن شود.سوپرمن حتی از واقعیت و خط زمانی پاک یا حذف نمیشود، و تغییری نخواهد کرد.نشان داده شده که اگر کل خلقت نابود شود، بازهم تنها سوپرمن باقی خواهد ماند و موجودیت او تغییر نمیکند و از بین نمیرود.سوپرمن جاودانه است.سوپرمن توانایی زدن مشت انرژی جنبشی را دارد بدین صورت که قدرت انرژی حرکت فیزیکی رابه مشتهای خود هدایت کرده و یک ضربه بسیار سهمگین و تمام کننده میزد. سوپرمن در کامیکهای جدید قدرت خلق کردن واقعیت رو بدست آورد و تعداد نامعلومی واقعیت خلق کرد.توانایب های دستکاری: ذرات و اتم و مولکول و روح وجذب شدن خودش انرژیش وذهن تغییرباحذف ازواقعیت و...روی سوپرمن تاثیری ندارد.
- عصرطلایی: این عصر در کمیکهای اولیه سوپرمن است و او در ابتدا تواناییهای کمی داشت اما در ادامه کامیکها و بخصوص در پایان و بحران در زمینهای بینهایت و بحران بینهایت بسیار قدرتمند بود؛ بطوری که در نبرد با سوپرمن عصر مدرن، زمان و فضا با مشتهای آنها نابود شد و حتی جهان و واقعیت نیز از نبرد آنها درهم شکست.
- عصرنقره ای: این عصر دوران اوج سوپرمن است و او بسیار قدرتمند است او قدرتهای بسیار زیاد و فراوانی دارد او به حدی قدرتمند است که تنها بایک عطسه ساده یه منظومه شمسی را نابود کرد با یک انفجار به اندازه انفجار بیگ بنگ برخورد کرد و زنده ماند یک قادرمطلق رو شکست داد با سرعتش پیوندهای بینهایت فضا را نابود کرد و زمان و فضا را شکست یک کهکشان بزرگ را با یک دست جابهجا کرد، نویسندگان کامیکهای عصر نقره سوپرمن بصورت رسمی تأیید کردند که سوپرمن در عصر نقره تقریباً قادرمطلق است.
- عصربرنز: در این عصر نیز سوپرمن قدرتمند است و قدرتهای زیادی دارد.
- عصر مدرن: در این عصر هم با سوپرمنی بسیار قدرتمند روبه رو هستیم که کارهای زیادی انجام دادهاست. او به بُعدها مشت زده، بینهایت واقعیت را نابود، بینهایت وزن را بلند، یک منظومه شمسی را براحتی حمل کردهاست.
- نیو ۵۲: در این عصر سوپرمن کمی ضعیف شده بود، اما در اواخر عصر نیو۵۲ قدرتمندتر گشت. (دکترمنهتن خالق نیو۵۲ بوده)
- ربیرث و بعد از آن: بعد از فاجعه نیو۵۲ در دومزدی کلاک (ساعت رستاخیز) نشان داده شد که نیو ۵۲ کار دکترمنهتن بوده، همچنین دکتر منهتن فلشپوینت را بهطور کامل نابود و پاک کرد. همچنین دکتر منهتن کشف کرد که تمام سوپرمنهای عصرطلایی، عصرنقره ای، عصربرنز، عصرمدرن یک سوپرمن بودند که بعد از هر بحران تنها تایم لاین سوپرمن به جلو حرکت کرده و واقعیت او تقسیم شد. بعد سریهای ربیرث سوپرمنی بشدت قدرتمند شد؛ به طوری که فقط در عرض چند ثانیه از بُعد ۵/۶ به بُعد ۱ آمد (هربُعدی ساختار، جهان و دنیای بزرگی دارد). در حقیقت، این موضوع به این معناست که سوپرمن یک رکورد در سرعت زدهاست. او تنها با یک مشت ورلدفورجر را شکست داده و با همان یک مشت یک مولتیورس کامل (مولتیورسی که فورجر قصد جایگزین کردن آن را داشت) را نابود کرد. همچنین تمام واقعیت و دنیا (همه چیز) را برای چندین ساعت، بدون خورشید نگه داشت.
انرژیهایی که سوپرمن معمولی جذب میکند
سوپرمن
انرژیهای خورشیدی:
- خورشید زرد
- ستاره آبی (قدرت بیشتری نسبت به خورشید زرد به سوپرمن میدهد)
- ستاره کوتوله (خصوصیات وتواناییهای متفاوت)
- ستاره سفید (خصوصیات و تواناییهای متفاوت و قدرت بیشتری نسبت به خورشید زرد به سوپرمن میدهد)
- تپ اختر/ستاره نوترونی (قدرتهایی فراتر از حد تصورات میدهد)
- اختروش (قدرتهایی فراتر از حد تصورات میدهد)
- انرژی خورشیدی در درختان و گیاهان
- جذب انرژی خورشیدی از موجودات زنده
- انرژی خورشید نارنجی (همان قدرتهای معمولی را دارد و گاهی اوقات هم اثرات عجیبی دارد)
انرژیهای دیگر که میتواند جذب کند:
- انرژی جادویی (حتی میتواند آن را جذب کرده و به نفع خود استفاده نماید یا تواناییهای جدیدی کسب کند)
- انرژی برق/آذرخش/صاعقه/الکتریسیته (باعث تقویت قابلیتهای سوپرمن میشود؛ هرچند ممکن است تواناییهای متفاوتی بدست بیاورد).
- انرژی الکترومغناطیسی (تقویت میشود)
- انرژی کیهانی (بسیار قویتر میشود).
- انرژی تابش گاما (قویتر میشود و کاربردی است).
- انرژی ارواح (قویتر میشود).
- انرژی ضدخورشید.
- انرژی کهکشانی.
- جذب انرژی اِتِر (اِتِر درهمه جای خلقت جریان دارد)
- کریپتونایت ایکس:'
- در کمیکها بعد از جذب انرژی و تابش انرژی فیلترشده سبز کریپتونایت قدرت بسیار عظیمی بدست آورد، بدنش رشد کرده و بزرگتر شد و در برابر بسیاری از عوامل سازگار گشت. سوپرمن آنقدر قدرتمند شده بود که کنترلی روی قدرتهای وحشتناک و ارتقا یافته خودش نداشت! این ایده وجود دارد که میتواند تأثیر منفی دیگر کریپتونایتها را به نفع سوپرمن تغییر داده و مثبت نماید.
درحالت سوپرمن آبی که تنها منبع قدرتهای او تغییر کردهاست:
- انرژی موجودات زنده
- انرژی انفجارها
- انرژی برق/آذرخش/صاعقه/الکتریسیته
- انرژی گرما
- انرژی نئون
- انرژی هسته ای و زبالههای هسته ای
- انرژی موشکها و سلاحها
- انرژی هرچیز و هر موجودی که از درون بدنش رد شود و عبور کند
- نیروی زندگی (لایف فورس):
- عملیات سنتی تُرکواسم رائو به سوپرمن این امکان را میدهد تا از «نیروی زندگی» که یکی از نیروهای هفتگانه جهان است، استفاده کند. این موضوع بدین معنی است که سوپرمن میتواند با استفاده از آن انرژی/قدرت خود را بازیابی نماید.
نقاط ضعف
درواقع سوپرمن تنها ۳ نقطه ضعف در طول تاریخ تمام کمیکها داشت و به جز این ۳، کمپانی دیسی کامیکس هیچ نقطه ضعف دیگری برای سوپرمن تعیین نکردهاست:
- کریپتونایت: کریپتونایت مادهای است که باعث ضعیف شدن قدرتهای سوپرمن میشود. هرچند که سوپرمن بارها به این ماده غلبه کرده و حتی در کمیکهای جدید این ماده تأثیر زیادی بر روی او ندارد.
- جادو (تقریباً): جادو تقریباً ضعف سوپرمن محسوب میشود. البته در یکسری کمیکها جادو برروی سوپرمن هیچ تأثیری نداشته و سوپرمن به راحتی آن را شکست داده و حتی آن را جذب میکند؛ اما در یکسری کمیکها هم برعکس بودهاست.
- خورشید سرخ: سوپرمن از تمام خورشیدها و ستارهها به جز خورشید قرمز انرژی و نیرو میگیرد، خورشید قرمز قدرتهای سوپرمن را خنثی میکند، اگرچه در بعضی کمیکها او دربرابر خورشید قرمز مقاومت کردهاست.
جستارهای وابسته
- کازمیک آرمور سوپرمن
- سوپرمن استرنج ویزیتور
- سوپرمن در فیلم
- سوپرمن(زمین-۱)
- سوپرمن (زمین-۲)
- سوپرمن آبی
- کوانتوم سوپرمن
- رائو
- میلکمن من
- سوپرمن قلمرو پادشاهی
منابع
- ↑ The copyright date of Action Comics #1 was registered as April 18, 1938.
See Catalog of Copyright Entries. New Series, Volume 33, Part 2: Periodicals January–December 1938. United States Library of Congress. 1938. p. 129. - ↑ Action comics warworld saga.
- ↑ Dallas et al. (2013), American Comic Book Chronicles: The 1980s, p. 208
- ↑
- ↑ Jerry Siegel (under the pseudonym Herbert S. Fine). "The Reign of the Superman". Science Fiction: The Advance Guard of Future Civilization #3. January 1933
Summarized in Ricca (2014), Super Boys, p. pp. 70–72. - ↑ Jerry Siegel, quoted in Daniels (1998). Superman: The Complete History, p. 15: «وقتی نمونه های مختلفی را به سردبیران سندیکا ارائه میکردیم، آنها میگفتند، "خب، این به اندازه کافی هیجان انگیز نیست." بنابراین فکر کردم، باید چیزی بکر تر بیاورم تا نتوانند این را بگویند.»
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).:
"...یکی از چیزهایی که من را به خلق کمیک "سوپرمن" ترغیب کرد، گفته های یک سردبیر سندیکا به من پس از ارسال کمیک استریپ های پیشنهادی مختلف بود. او گفت: «مشکل چیزهای شما این است که به اندازه کافی تماشایی نیستند. شما باید چیز هیجان انگیزی بیاورید! چیزی فوق العاده تر از سایر کمیک استریپ ماجراجویی موجود در بازار!»" - ↑ Tye (2012), Superman, p. 17: "پیشنویسی که او نوشت دوباره با دانشمندی خبیث شروع شد که بر خلاف میل خود به یک انسان عادی قدرت میدهد، اما این بار قدرتهای او فوقالعادهتر بود، و به جای اینکه به یک فرد شیطانی تبدیل شود، "با خشم یک انتقام جوی خشمگین" با جنایت مبارزه می کند.»."
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).:
p. 30: "قهرمان کمیک استریپ «سوپرمن» نیز برخلاف میل خود از سوی یک دانشمند قدرت های فوق العادهای به دست آورده است. او قدرت فوق العاده ای به دست میآورد، ضدگلوله میشود، و غیره. او با خشم یک انتقام جوی خشمگین با جنایت مبارزه کرد."
50: "فکر میکردم چه چیزی میتواند هیجانانگیزتر از یک ابرانسان که میتواند در هوا پرواز کند، و در برابر شعلههای آتش، گلولهها و گروهی از دشمنان عصبانی خشمگین غیرقابل نفوذ است باشد؟" - ↑ Siegel in Andrae (1983), p. 10: "بدیهی است که بودن او به عنوان یک قهرمان بی نهایت تجاری تر از داشتن او یک شرور خواهد بود. من میدانم که کمیک استریپ دکتر فو مانچو با انواع و اقسام مشکلات روبرو شد زیرا شخصیت اصلی یک شخصیت شرور بود. و با مثالی که از تارزان و سایر قهرمانان داستان های اکشن پیشرو داشتیم که بسیار موفق بودند، عمدتاً به این دلیل که مردم آنها را تحسین می کردند و به آنها نگاه می کردند، به نظر می رسید کار معقولی انجام شود که سوپرمن قهرمان شود. قطعه اول یک داستان کوتاه بود، و این یک چیز است، اما ایجاد یک کمیک استریپ موفق با شخصیتی که امیدوارید سال ها ادامه داشته باشد، قطعا در مسیر اشتباهی قرار می گیرد که او را به یک شخصیت شرور تبدیل کند."
- ↑ Daniels (1998). Superman: The Complete History, p. 17: "... معمولا [شوستر] و سیگل توافق کردند که هیچ لباس خاصی وجود ندارد، و آثار هنری باقیمانده آنها را تایید می کند."
- ↑ Siegel and Shuster in Andrae (1983), p.9-10: "Shuster: شوستر: [...] اون واقعاً سوپرمن نبود: این قبل از تبدیل شدن او به یک شخصیت با لباس مبدل بود. او فقط یک تی شرت و شلوار پوشیده بود. او بیش از هر چیز دیگری شبیه اسلم برادلی بود - فقط یک مرد عمل. [...]
Siegel: در سالهای بعد - شاید ١٠ یا ١۵ سال پیش - از جو پرسیدم که از این داستان چه خاطرهای دارد، و او صحنه ای از یک شخصیت را به یاد آورد که روی لبه یک ساختمان خمیده بود، با شنل تقریباً در بتمن. ما به طور خاص به یاد نمی آوریم که آیا این شخصیت لباس داشت یا نه. [...] من و جو - به خصوص جو - به نظر میرسد که به یاد می آوریم که در آنجا صحنه هایی وجود داشت که در آن شخصیت یک شنل خفاش مانند داشت." - ↑ Daniels (1998). Superman: The Complete History, p. 17
- ↑ The copyright date of Detective Dan Secret Operative 48 was registered as May 12, 1933.
See Catalog of Copyright Entries. New Series, Volume 30, For the Year 1933, Part 1: Books, Group 2. United States Library of Congress. 1933. p. 351. - ↑ Scivally (2007). Superman on Film, Television, Radio and Broadway, p. 6: "Detective Dan—Secret Operative 48 was published by the Humor Publishing Company of Chicago. Detective Dan was little more than a Dick Tracy clone, but here, for the first time, in a series of black-and-white illustrations, was a comic magazine with an original character appearing in all-new stories. This was a dramatic departure from other comic magazines, which simply reprinted panels from the Sunday newspaper comic strips."
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd):
"I do recall, though, that when Mr. Livingston visited Cleveland, Joe and I showed 'THE SUPERMAN' comic book pages to Mr. Livingston in his hotel room, and he was favorably impressed." - ↑ Beerbohm, Robert (1996). "Siegel & Shuster Presents... The Superman". Comic Book Marketplace. Gemstone Publishing Inc. (36): 47–50.:
"So this early "Superman" cover was done, replete with a "10¢" plug... and was placed on an entire comic book, written, drawn, inked, and shown to the Humor people by Jerry and Joe when they happened to come through Cleveland (trying to shop Detective Dan to the NEA newspaper syndicate)." - ↑ Ricca (2014), Super Boys, p. pp. 97–98
- ↑ Tye (2012), Superman, p. 17: "اگرچه اولین پاسخ دلگرم کننده بود، اما پاسخ دوم به وضوح نشان داد که کتاب مصور آنقدر بی سود است که ناشران آن هرگونه داستان آینده را متوقف کردند."
- ↑ Ricca (2014), Super Boys, p. 99: "Jerry was convinced, just as he was in those early pulp days, that you had to align yourself with someone famous to be famous yourself. [...] Over the next year, Jerry contacted several major artists, including Mel Graff, J. Allen St. John, and even Bernie Schmittke [...]"
- ↑ Tye (2012), Superman, p. 18: "When I told Joe of this, he unhappily destroyed the drawn-up pages of 'THE SUPERMAN' burning them in the furnace of his apartment building. At my request, he gave me as a gift the torn cover. We continued collaborating on other projects."
In an interview with Andrae (1983), Shuster said he destroyed their 1933 Superman comic as a reaction to Humor Publishing's rejection letter, which contradicts Siegel's account in Siegel's unpublished memoir. Tye (2012) argues that the account from the memoir is the truth and that Shuster lied in the interview to avoid tension.
See also Creation of a Superhero (unpublished memoir by Jerry Siegel, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd). - ↑ Tye (2012), Superman, p. 18:"Next on the list was Leo O’Mealia, who drew the Fu Manchu comic and soon found in his mailbox Jerry's more fully developed script for Superman."
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).:
"Leo O'Mealia's first letter to me was dated July 17, 1933" - ↑ Tye (2012), Superman, p. 18
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).:
"I no longer have a copy of the script of that particular version of "Superman". [...] I never saw [O'Mealia's] Superman drawings. He did not send me a copy of it." - ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd). Extract filed under Exhibit A (Docket 184) in Laura Siegel Larson v Warner Bros. Entertainment, Inc., DC Comics, Case no. 13-56243:
"In a letter dated June 9, 1934, he wrote back expressing interesting in the possibility of our teaming-up together on a newspaper syndication comic strip. [...] Russell Keaton's letter to me of June 14, 1934, was very enthusiastic. He stated that in his opinion "Superman" was already a tremendous hit and that he would be glad to collaborate with me on "Superman"." - ↑ Jones (2004). Men of Tomorrow, p. 112-113
- ↑ Ricca (2014), Super Boys, p. 101-102
Excerpts of Siegel and Keaton's collaboration can be found in Exhibit A (Docket 373–3), Exhibit C (Docket 347–2), Exhibit D (Docket 347–2), and Exhibit E (Docket 347–2) in Laura Siegel Larson v Warner Bros. Entertainment, Inc., DC Comics, Case no. 13-56243.
(Compilation available at Dropbox). - ↑ Ricca (2014), Super Boys, p. 102: "Jerry tried to sell this version to the syndicates, but no one was interested, so Keaton gave up."
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd). Extract filed under Exhibit A (Docket 184) in Laura Siegel Larson v Warner Bros. Entertainment, Inc., DC Comics, Case no. 13-56243:
"Keaton's next letter to me, sent November 3, 1934, stated "Superman" was in a locker in a bus station, and that he was going to show the feature to Publishers Syndicate, after that weekend. [...] I got a brief note from Russell Keaton. He wrote that he was completely withdrawing from any participation at all in the "Superman" comic strip and that as far as he was concerned: "the book is closed". Unhappily, I destroyed the letter." - ↑ Interview with Joe Shuster by Bertil Falk in 1975, quoted in Alter Ego #56 (Feb 2006):
"SHUSTER: [...] I conceived the character in my mind's eye to have a very, very colorful costume of a cape and, you know, very, very colorful tights and boots and the letter "S" on his chest.
FALK: You did that, not Siegel?
SHUSTER: Yes, yes. I did that because that was my concept from what he described, but he did inspire me [...]" - ↑ Daniels (1998). Superman: The Complete History, p. 18
- ↑ Over the years, Siegel and Shuster made contradictory statements regarding when they developed Superman's familiar costume. They occasionally claimed to have developed it immediately in 1933. Daniels (1998) writes: "... usually [Shuster] and Siegel agreed that no special costume was in evidence [in 1933], and the surviving artwork bears them out." The cover art for their 1933 proposal to Humor Publishing shows a shirtless, cape-less Superman. Siegel's collaboration with Russell Keaton in 1934 contains no description nor illustration of Superman in costume. Tye (2012) writes that Siegel and Shuster developed the costume shortly after they resumed working together in late 1934.
- ↑ Siegel's unpublished memoir, The Story Behind Superman (بایگانیشده در سپتامبر ۱۳, ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine), as well as an interview with Thomas Andrae in Nemo #2 (1983), corroborate each other that Clark Kent's timid-journalist persona and Lois Lane were developed in 1934.
- ↑ Wheeler-Nicholson offered Siegel and Shuster work in a letter dated June 6, 1935. See Ricca (2014), Super Boys, p. 104
- ↑ Ricca (2014), Super Boys, p. 104.
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).
p. 55: "In addition, I submitted "Superman" for newspaper syndication consideration by Wheeler-Nicholson." - ↑ Letter from Malcolm Wheeler-Nicholson to Siegel and Shuster, dated October 4, 1935, quoted in Ricca (2014), Super Boys, p. 146: "...you would be much better off doing Superman in full page in four colors for one of our publications."
- ↑ Jerome Siegel, in a sworn affidavit signed 1 March 1973, filed in Jerome Siegel & Joseph Shuster vs National Periodical Publications et al, 69 Civ 1429:
"In 1935 Malcolm Wheeler-Nicholson, a publisher of comic books, expressed interest in Superman and tried to persuade us that the property would be more successful if published in comic book form where it would be seen in color than it would be in a black and white daily strip. Our experience with him had been such that we did not consider him the publisher to entrust with the property and his proposal was rejected." - ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).
p. 57 "Joe and I were not sold on Wheeler-Nicholson and hoped to place "Superman" with what we hoped would be a more responsible organization. I asked Major Malcolm Wheeler-Nicholson to return the "Superman" strips to me. [...] I continued my marketing attempts to place "Superman" with a newspaper syndicate." - ↑ Tye (2012), Superman, p. 24: "So while they continued to write and draw for him, and to live off what payments they got, they determined not to trust him with their prize possession."
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).:
"On January 5, 1938, Liebowitz wrote to me [...] that the Nicholson Publishing Company had been petitioned into bankruptcy by its creditors. [...] On January 10, Vin Sullivan wrote to me that Nicholson Publishing Company was in the hands of receivers [...] and that "Detective Comics" was being published by the firm for which Liebowitz was the manager." - ↑ J. Addison Young, "Findings of Fact" (April 12, 1948), in Jerome Siegel and Joseph Shuster vs. National Comics Publications Inc. et al. (New York Supreme Court 1947) (Scan available on Scribd):
"On December 4, 1937, defendant LIEBOWITZ, representing DETECTIVE COMICS, INC., met plaintiff SIEGEL in New York City." - ↑ Siegel, Jerry. Unpublished memoir "The Story Behind Superman #1", registered for U.S. copyright in 1978 under later version Creation of a Superhero as noted by Tye (2012). Superman, p. 309. P. 5. Memoir additionally cited by Ricca (2014) in Super Boys, and available online at sites including "The Story Behind Superman #1". Archived from the original on December 22, 2015. Retrieved December 20, 2015 – via Scribd.com. Note: Archive of p. 1 only.
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).:
"I received a telephone call early in January of 1938 from Gaines of the McClure Syndicate. This was a three-way call between Gaines, Liebowitz and myself. Gaines informed me that the syndicate was unable to use the various strips which I had sent for inclusion in the proposed syndicate newspaper tabloid. He asked my permission to turn these features, including "Superman", over to Detective Comics' publishers for consideration for their proposed new magazine, "Action Comics". I consented." - ↑ Via editor Vin Sullivan, in a letter to Jerry Siegel and Joe Shuster, dated 10 January 1948. Quoted in Ricca (2014). Super Boys
- ↑ Jerry Siegel. The Life and Times of Jerry Siegel (unpublished memoir, written c.1946; Scans available at Dropbox and Scribd):
"Joe and I talked it over, decided we were tired of seeing the strip rejected everywhere, and would at least like to see it in print. And so we pasted our samples of a SUPERMAN daily strip into comic magazine page form, as request, and sent it on." - ↑ Kobler, John (June 21, 1941). "Up, Up, and Awa-a-ay!: The Rise of Superman, Inc" (PDF). The Saturday Evening Post. Archived (PDF) from the original on September 13, 2016.:
"[Siegel and Shuster], who by this time had abandoned hope that Superman would ever amount to much, mulled this over gloomily. Then Siegel shrugged, ‘Well, at least this way we'll see [Superman] in print.’ They signed the form."
NOTE: The form mentioned refers to a contract of sale signed on March 1, 1938. - ↑ J. Addison Young, "Findings of Fact" (April 12, 1948), in Jerome Siegel and Joseph Shuster vs. National Comics Publications Inc. et al. (New York Supreme Court 1947) (Scan available on Scribd):
"Defendant THE MC CLURE NEWSPAPER SYNDICATE, then submitted to DETECTIVE COMICS, INC. the SUPERMAN comic strip created by plaintiffs, which strip consisted of a few panels suitable for newspaper syndication [...] DETECTIVE COMICS, INC. examined the old material and returned it to plaintiffs for revision and expansion into a full length thirteen-page comic strip release suitable for magazine publication. [...] Plaintiffs revised and expanded the said SUPERMAN material in compliance with the said request of DETECTIVE COMICS, INC. and on or about February 22, 1938, resubmitted such revised and expanded material to DETECTIVE COMICS, INC. [...] On March 1, 1938 [...] DETECTIVE COMICS, INC. wrote to plaintiff SIEGEL [...] enclosing a check in the sum of $412. which included $130. in payment of the first thirteen-page SUPERMAN release at the agreed rate of $10. per page [...]" - ↑ Jones (2004). Men of Tomorrow, p. 125: "آنها قراردادی را امضا کردند که همه حق نشر شخصیت هایشان را به ناشر واگذار می کرد. آنها میدانستند که این کسبوکار چگونه کار میکند – بنابراین همه مخلوقات خود، از «هنری دووال» تا «اسلم برادلی»، را فروختند."
- ↑
- ↑ J. Addison Young, "Findings of Fact" (April 12, 1948), in Jerome Siegel and Joseph Shuster vs. National Comics Publications Inc. et al. (New York Supreme Court 1947) (Scan available on Scribd):
"The first thirteen pages of SUPERMAN material were published on April 18, 1938, in the June 1938 issue of "Action Comics"magazine." - ↑ Andrae (1983): "...وقتی نسخه را در سال ١٩٣۴ کامل کردم (که سال ها بعد، در سال ١٩٣٨ به شکل اصلاح شده در اکشن کامیکس شماره ١ منتشر شد)، داستان های جان کارتر روی من تأثیر گذاشت. کارتر میتوانست فواصل زیادی را بپرد زیرا سیاره مریخ کوچکتر از سیاره زمین بود. و او قدرت زیادی داشت. من سیاره کریپتون را به عنوان یک سیاره بزرگ، بسیار بزرگتر از زمین، تجسم کردم. بنابراین هر کسی که از آن سیاره به زمین میآمد میتوانست مسافتهای زیادی را بپرد و وزنههای بزرگ را بلند کند."
- ↑ "The History Behind Superman's Ever-Changing Superpowers". Gizmodo. Archived from the original on March 26, 2017.
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978;Scans available from Dropbox and Scribd).:
"کتاب «گلادیاتور» فیلیپ ویلی را خوانده بودم و از آن لذت بردم. آن هم روی من تاثیر گذاشت" - ↑ Feeley, Gregory (March 2005). "When World-views Collide: Philip Wylie in the Twenty-first Century". Science Fiction Studies. 32 (95). ISSN 0091-7729. Archived from the original on April 3, 2013. Retrieved December 6, 2006.
- ↑ Andrae (1983): "... من از فیلم ها الهام گرفتم. در فیلم های صامت قهرمان من داگلاس فربنکس بود که بسیار چابک و ورزشکار بود. بنابراین فکر میکنم او حتی در نگرشاش میتوانست برای ما الهامبخش باشد. او موضعی داشت که من اغلب در طراحی سوپرمن از آن استفاده می کردم. در بسیاری از نقشهای او - از جمله رابین هود - میبینید که او همیشه در حالی که دستهایش را روی باسنهایش گذاشته بود و پاهایش را از هم باز کرده بود، میخندید و هیچ چیز را جدی نمیگرفت."
- ↑ Andrae (1983)
- ↑ Jerry Siegel, quoted in Andrae (1983): "I loved The Mark of Zorro, and I'm sure that had some influence on me. I did also see The Scarlet Pimpernel but didn't care much for it."
- ↑ Jerry Siegel. Creation of a Superhero (unpublished memoir, written c.1978; Scans available from Dropbox and Scribd).:
"In movies, I had seen "The Scarlet Pimpernel", "The Mark of Zorro" and Rudolph Valentino in "The Eagle", and I thought that a mighty hero, who in another identity pretended to be an ineffectual weakling, made for great dramatic contrast. In addition, it would, in a comic strip, permit some humorous characterization." - ↑ Siegel: "We especially loved some of those movies in which Harold Lloyd would start off as a sort of momma's boy being pushed around, kicked around, thrown around, and then suddenly would turn into a fighting whirlwind."
Shuster: "I was kind of mild-manned and wore glasses so I really identified with it"
Anthony Wall (1981). Superman – The Comic Strip Hero (Television production). BBC. Event occurs at 00:04:50. Archived from the original on December 28, 2015. - ↑ Andrae (1983): Siegel: "As a high school student, I thought that someday I might become a reporter, and I had crushes on several attractive girls who either didn't know I existed or didn't care I existed. [...] It occurred to me: What if I was real terrific? What if I had something special going for me, like jumping over buildings or throwing cars around or something like that? Then maybe they would notice me."
- ↑ Shuster in Andrae (1983) "I tried to build up my body. I was so skinny; I went in for weight-lifting and athletics. I used to get all the body-building magazines from the second-hand stores — and read them...."
- ↑
- ↑ Andrae (1983): "It was inspired by the costume pictures that Fairbanks did: they greatly influenced us."
- ↑ "Of Supermen and kids with dreams" (PDF).
- ↑ Ricca (2014). Super Boys, p. 124: "The overall physical look of Superman himself is from Johnny Weissmuller, whose face Joe swiped from movie magazines and news articles. ... Joe just squinted the eyes like his idol Roy Crane [did with his characters] and added a Dick Tracy smile." Ricca cites Beerbohm, Robert L. (August 1997). "The Big Bang Theory of Comic Book History". Comic Book Marketplace. Vol. 2, no. 50. Coronado, California: Gemstone Publishing.
- ↑ Ricca (2014). Super Boys, p. 129: "What the boys did read were the magazines and papers where "superman" was a common word. Its usage was almost always preceded by "a." Most times the word was used to refer to an athlete or a politician."
- ↑ Flagg, Francis (November 11, 1931). "The Superman of Dr. Jukes". Wonder Stories. Gernsback.
- ↑ Jacobson, Howard (March 5, 2005). "Up, Up and Oy Vey!". The Times. UK. p. 5.: "If Siegel and Shuster knew of Nietzsche's Ubermensch, they didn't say..."
- ↑ Superman annual #10.
- ↑ Dc one million.
- ↑ All-star superman.
- ↑ «ترجمه Google». translate.google.com. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۲۶.
- ↑ Final crisis:superman beyond #2.
- ↑ https://comicvine.gamespot.com/thought-robot/4055-55837/.
- ↑ Adventures of superman #45-48.
- ↑ Superman red son.
- ↑ Action comic #732, adventures of superman #546.
- ↑ Mof #67.
- ↑ Action comics #732.
- ↑ Mos #68.
- ↑ Action comics #739.
- ↑ Jla #12 page 8.
- ↑ Mos #68.
- ↑ Action comics #732-733, mos #67.
- ↑ Mos #68.
- ↑ Mos #73.
- ↑ Mos #72.
- ↑ Action comics #733, superman annual #9.
- ↑ Action comic #733, superman #129, mos #67.
- ↑ Action comic #732.
- ↑ Superman annual #9, action comic #735.
- ↑ Unlimited access.
- ↑ Trinity 2008.
- ↑ Daniels (1998). Superman: The Complete History, p. 42
- ↑ Weldon 2013, p. 33
- ↑ "The religion of Superman (Clark Kent / Kal-El)". Adherents.com. August 14, 2007. Archived from the original on August 28, 2012.
- ↑ Rucka, Greg (w), Lopez, David (p). "Affirmative Defense" Wonder Woman v2, 220 (Oct. 2005), DC Comics
- ↑ Rucka, Greg (w), Lopez, David (p). "Affirmative Defense" Wonder Woman v2, 220 (Oct. 2005), DC Comics
- ↑ Action Comics #594 (1987)
- ↑ Evans, Woody (2014). "Why They Won't Save Us: Political Dispositions in the Conflicts of Superheroes".
- ↑ Buskiek, Kurt, Nicieza, Fabian, Johns, Geoff (w), Guedes, Renato (p), Magalhaes, Jose Wilson (i). "Superman: Family" Action Comics 850 (July 2007), DC Comics
- ↑ Wallace, Dan (2008). "Alternate Earths". In Dougall, Alastair (ed.). The DC Comics Encyclopedia. London: Dorling Kindersley. pp. 20–21. ISBN 0-7566-4119-5.
- ↑ Final crisis:Superman lift infinity book.
- ↑ Jla/spectre: soul war.
- ↑ Superman 1987.
- ↑ Action comics.
- ↑ Jla/avengers.
- ↑ Death of new gods.
- ↑ Superman.
- ↑ Batman/superman #21.
- ↑ The next #1.
- ↑ Infinite crisis #1.
- ↑ Suerman's pal jimmy olsen.
- ↑ The man of steel.
- ↑ Action comics #847.
- ↑ Superman/doomsday: hunter/prey #3.
- ↑ Justice league 2018.
- ↑ New 52.
- ↑ Death of new gods.
- ↑ Man of tomorrow.
- ↑ Silver age.
- ↑ Injustice:ground zero #24.
- ↑ Crisis on infinite earth #12.
- ↑ Batman/superman #41-42.
- ↑ Superman beat angels, adventure of superman & action comics.
- ↑ Adventure of superman.
- ↑ Superman & actions comics & adventure of superman, superman withstand hellfire.
- ↑ Superman for tomorrow.
- ↑ Superman smash endless realities.
- ↑ Death of new gods.
- ↑ Action comics.
- ↑ JLA 1997.
- ↑ Superman.
- ↑ Injustice.
- ↑ Final crisis.
- ↑ King of the world.
- ↑ Superman.
- ↑ Infinite crisis.
- ↑ Superman #58.
- ↑ JLA classified.
- ↑ Death of new gods.
- ↑ Justice league #25.
- ↑ Justice league #24-#25.
- ↑ Spectre #22.
- ↑ Final crisis & action comics.
- ↑ Action comics:Superman moves entrie solar system.
- ↑ Action comics:Superman's superbreath.
- ↑ Superman new 52.
- ↑ Action comics:superman's sneeze destroy solar system.
- ↑ superman holds Black Holes, JLA.
- ↑ Action comics.
- ↑ Action comics:superman move earth and planet's.
- ↑ Darkseid war.
- ↑ Batman:the dark knight returns.
- ↑ Superman/wonder woman.
- ↑ Superman withstood a giant blackhole and wormhole.
- ↑ Where is thy sting?.
- ↑ Superman frozen a planet.
- ↑ Superman repaired tears in reality with his heat vision.
- ↑ Action comics.
- ↑ Superman lift infinite universe.
- ↑ Superman destroy infinite dimensions.
- ↑ Superman destroy infinite barriers.
- ↑ Trough space and time.
- ↑ Superman shattereds time line.
- ↑ Empror joker.
- ↑ Trinity of sin:phantom stranger.
- ↑ Justice league vol4 #14-15.
- ↑ Trinity vol2 #19.
- ↑ Superman vol4 #5-6.
- ↑ Superman:unchained #1.
- ↑ JLA #41.
- ↑ Justice league 2018.
- ↑ Superman #7.
- ↑ Final crisis:superman beyond.
- ↑ Dc comic presents: silver age.
- ↑ Superman #24-25.
- ↑ Death of new gods.
- ↑ New 52 jl:darkseid war.
- ↑ Superman: guide book.
- ↑ Dc comic present silver age.
- ↑ The last stories of the dc universe.
- ↑ Action comics #642, Superman:the man of steel #29, where is thy sting?.
- ↑ Dc nation #2.
- ↑ Action comics #1000.
- ↑ Final crisis #7.
- ↑ "Superman (Kal_El)" (به انگلیسی). Comicvine.GameSpot. Retrieved August 5, 2018.
- ↑ Superman vol 2 #170 & 175.
- ↑ Superman vol5 #11-12.
- ↑ Dc universe:legends.
- ↑ Doomsday clock.
- ↑ Where is thy sting?.
- ↑ Action comics#1000.
- ↑ Action comics 2011.
- ↑ Batman/superman #19.