سلمان فارسی
سلمان فارسی (پیش از مسلمان شدن: روزبه) (۵۶۸–۶۵۳ میلادی) صحابی ایرانی بود که محمد او را از خود (اهل بیت) خواند و به سلمان محمدی شهرت یافت. در روزی که قریش نیروهایش را نزدیک مدینه گردآورد تا بر مسلمانان حمله بَرَد (غزوه خندق)، او پیشنهاد داد تا خندقی ژرف پیرامون مدینه حفر گردد تا از آن پاسبانی شود. سلمان فارسی نزد تمامی مذاهب اسلام بهویژه سنّی به عنوان اولین شخص ارکان اربعه گرامی داشته میشود و برای او جایگاهی والا در نظر دارند.
سلمانِ فارسی | |
---|---|
زادهٔ | ۵۶۸ میلادی امپراتوری ساسانی |
درگذشت | ۶۵۳ میلادی (۳۲ هجری) مدائن؛ مدفن: سلمان پاک |
محل زندگی | اصفهان، رامهرمز، مدینه، مدائن |
نژاد | ایرانی |
شناختهشده برای | پیشنهاد حفر خندق در جنگ احزاب |
کارهای برجسته | نخستین امیر تیسفون پس از فتح آن |
عنوان | مُحمّدی |
او با این که پسر یکی از دهقانان ایران بود، زرتشتی باقی نماند و سالها به سرزمینهای گوناگون سفر کرد که در همین سفرها در سرزمینی به بردگی درآمد و سپس محمد او را خرید. سلمان فارسی که خرد و دانشهای ایرانیان و مسیحیان را میدانست از مشاوران محمد، از جمله طراح اصلی حفر خندق در جنگ خندق بودهاست. او در سالهای پایانی زندگی خود استاندار (والی) مدائن گردید. وی از اولین ایرانیانی بود که اسلام را پذیرفت. در خصوص زندگی او مجموعهای تلویزیونی در حال ساخت است.
نام و نسب
برای سلمان پارسی پیش از مسلمان شدن نامهای مختلفی را نوشتهاند. طبری و ابونعمیم اصفهانی نام وی را مابه نوشتهاند، ابن بابویه روزبه و بلعمی فیروزان نوشتهاست. طبری و ابن عساکر نام پدر سلمان را بوذخشان و ابونعیم اصفهانی بدخشان و ابن بابویه خشبوذان نوشتهاست.
برخی از این نامها بهویژه نام پدر او شکل معرب یا تصحیف شدههای از یک اسم فارسی هستند. در برخی از منابع برای سلمان سلسله نسب ذکر شده و او را با برخی از شخصیتهای باستانی پیوند میدهند. پیامبر اسلام بعد از اسلام آوردنش وی را سلمان مینامد. ابن سعد کنیه وی را ابوعبدالله عنوان کردهاست. و ابونعمیم اصفهانی نسب وی را سلمان بن اسلام یاد کردهاست. کشی در روایتی نقل کردهاست که سلمان در پاسخ به سؤالی دربارهٔ نسبش خود را سلمان بن عبدالله معرفی کردهاست. همچنین در حدیثی از جعفر صادق نقل شدهاست که سلمان با دیدگاه سنّی با نسبت محمدی یعنی سلمان محمدی یاد کنید نه با نسبت فارسی.
زادگاه و کودکی
سلمان فرزند یکی از دهقانان (اشراف زمیندار) و بزرگزادگان ایرانی، زاده کازرون و سپس ساکن جی اصفهان بود. برخی آوردهاند که پدر او از نظامیان ساسانی بودهاست. برخی از محققان او را از خاندانی مزدکی میدانند و برخی معتقدند از طبقه برگزیدگان جامعه مانوی بودهاست.در برخی منابع از شهرهایی چون شاپور یا دشت ارژن و رامهرمز به عنوان زادگاه سلمان فارسی یاد شدهاست. اما انتساب او به جی اعتبار بیشتری دارد زیرا سلمان پس از فتح اصفهان به دست مسلمانان به آنجا میرود و مدتی در آنجا اقامت میکند. طبری و ابونعمیم اصفهانی سخنانی را که سلمان در اصفهان بیان کرده، آوردهاند. همچنین گفته شده سلمان مسجدی را در جی بنا میکند که تا قرون ششم و هفتم بودهاست. اکنون نیز در منطقه جی اصفهان بقایای مسجدی کهن باقی است اما اطلاع دقیقی از تاریخ بنا و نقش سلمان در ساختنش در دسترس نیست.
مدت عمر سلمان فارسی
سلمان فارسی در سال ۵۶۸ میلادی به دنیا آمد و در سال ۶۵۲ یا ۶۵۳ میلادی (۳۲ هجری) درگذشت. پیرامون مدت عمر سلمان فارسی افسانهها و اغراقهایی نیز پرداخته شدهاست. بیشتر مورخان شیعی مدت حیات سلمان را ۲۵۰ سال دانستهاند مانند: «محدث نوری» که نظریه ۲۵۰ سال معتبر تر میداند یا «ابن عبدالبر» در کتاب الاستیعاب ج ۲، ص ۱۹۵، همچنین ابن اثیر جزری، در کتاب اسد الغابة ج ۲، ص ۳۲۲، السیرة الحلبیة، ج ۱، ص ۱۹۵، صفوة الصفوه، ج ۱، ص ۵۵۵، مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۲۰۸، الاصابة، ج ۲، ص ۶۲، الغدیر، ج ۷، ص ۲۸۲، و الدرجات الرفیعة، ص ۲۲۰، نظریه ۲۵۰ سال را، معتبرتر و قابل قبول تر شمردهاند.
فرزندان
در طبقات ابن سعد، حلیه الاولیاء، طبقات المحدثین و اسدالغابه آمده سلمان دارای سه فرزند بنامهای عبدالله، کثیر و محمد داشتهاست. همچنین برادری در شیراز و خواهر و دختری در اصفهان داشتهاست. جمع کثیری از محدثین از جمله سوزنی سمرقندی و ضیاءالدین خجندی از اولاد وی هستند.
اندیشه
سلمان در آغاز در ایران با باورهای میترایی آشنا بود و سپس باورهای زرتشتی و سپس باورهای مانوی و بدینگونه با حکمت و خرد ایران باستان آشنا بود. به غرب رفت و با باورهای مسیحی آشنا شد و سالها در آنجا در خدمت کلیسا بود و در کنار آنجا با عقاید یهودی بیشتر آشنا شد. اینگونه با اندیشه مسیحی کاملاً آشنا بود. در یثرب محمد را دید و با عقاید او اسلام آشنا شد. لویی ماسینیون فرانسوی، آثار منسوب به سلمان را، چهار کتاب معرفی میکند، که از جمله آنها «خبر جاثلیق» است که ۱۰ سند مکتوب را برای ذکر آن آوردهاست.
ایمان به دین اجدادی
سلمان (روزبه) فارسی از طبقه برگزیدگان جامعه مانوی بودهاست و چون دین مانی را بر دین زرتشتی ترجیح داده بود، مجبور به فرار از ایران شد.
اما در دانشنامه اسلامی آمده که سلمان به تبعیت از خانواده و گرایش دینی پدر زرتشتی بود و در آئین زرتشتی کوشا بود و برافروخته نگاهداشتن آتش آتشکده مواظبت میکرد.
ایمان به مسیحیت
او در سنین جوانی بخاطر آشنایی با مسیحیانی که در اطراف او بودند، به مسیحیت روی آورد به همین جهت با مخالفت سرسختانه پدرش روبرو میشود و مدتی او را در خانه حبس میکند. او سپس برای تحصیل دین مسیحیت به سوریه رفت.
ایمان به اسلام
بنابر گزارش ابن هشام، ابن سعد و احمد بن حنبل آخرین اسقفی که سلمان نزد او بود هنگام مرگ نام و نشانههای پیامبر اسلام را برای سلمان میگوید و او را به جستجوی پیامبر جدید تشویق میکند. اما ابن بابویه و ابن عساکر گزارش داده اندکه آشنایی سلمان با پیامبر مربوط به زمانی بوده که ایران بودهاست و مسیحیان در ایران نام پیامبر اسلام را به عنوان پیامبر پس از عیسی معرفی میکنند و از آن هنگام وی در آرزوی یافتن پیامبر بودهاست.
سلمان در مدینه با محمد آشنا شد و به اسلام ایمان آورد. در سفینة البحار آمدهاست هنگامی که محمد به مدینه هجرت کرد با دعوت محمد با دین اسلام آشنا شد و مسلمان شد و محمد با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند. پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را (به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه -هر وقیه معادل چهل درهم-) به یهودی بپردازد و آزاد شود.
در دانشنامه اسلامی به نقل از ابن هشام و ابن سعد آمده که سلمان عازم حجاز بوده که در اثر برخی از حوادث به برده مردی یهودی از اهل یثرب فروخته میشود و در نخلستان بکار گرفته میشود.
سپس مرد یهودی وقتی متوجه میشود او دوستدار محمد است او را به زنی از قبیله بنی سلیم میفروشد تا آنکه روزی هفت نفر که ابری سایبان آنها بود پیش سلمان میآید. سلمان از سایبان امر متوجه میشود که پیامبر در میان آنها هست. و از آنجا که میدانسته پیامبر صدقه نمیخورد برای اینکه بداند کدامیک از آنها پیامبر است با اذن مالکش یک طبق خرما بنام صدقه نزد آنها میگذارد ولی محمد به زید بن حارث امر میکند که از آن بخورد. سپس طبقی دیگر بنام هدیه نزد آنها میگذارد و محمد بسم الله گفته و از آن تناول میکند. سپس محمد وی را بنام اصلیش خطاب میکند و میگوید ای روزبه طالب مهر نبوبت هستی؟ روزبه اظهار رغبت میکند و سپس محمد لباسش را از دوشش برداشته و به سلمان میدهد و او بر روی دوشش گذاشته و به پای محمد میافتد و به اسلام مشرف میشود.
دربارهٔ زمان اسلام آوردن سلمان نیز اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند پیش از جنگ بدر در سال اول هجرت اسلام آورد ولی تا پیش از خندق برده بودهاست و در جنگهای بدر و احد حضور نداشتهاست. اما خطیب بغدادی ابن سعد و طبری معتقدند سلمان بعد از جنگ احد و پیش از جنگ خندق اسلام آوردهاست.
جنگ خندق
در جنگ خندق، که در سال ۵ هجری رخ داد و به پیشنهاد سلمان، پیرامون شهر خندق کندند. واژهٔ خندق عربی شدهٔ واژهٔ پارسی میانه کَندَگ و به معنی کَنده است. در زبانهای کهن ایرانی چون اوستایی و فارسی باستان، ریشهٔ «کن» به معنی «کندن» امروزی به کار میرفتهاست و «فرکنتن» یعنی آغاز به ساختن ساختمان یا شهر. هر گروهی میخواست سلمان با آنها باشد؛ مهاجران میگفتند: سلمان از ما است و انصار میگفتند: سلمان از ما است. در نهایت محمد گفت «سلمان از ما اهل بیت است.»
پس از مرگ محمد
ماسینیون در کتاب «سلمان پاک» مینویسد: سلمان در تأسف از انتخاب عجولانه ابوبکر در سقیفه با یک نوع محافظهکاری و توداری خاص در برابر شهود به فارسی گفتهاست: «کردید و نکردید» و این عبارت بسیار غامضی است. آیا ترکیب اصلی این عبارت به فارسی بودهاست؟ مدائنی و بلاذری آن را به این صورت نشر دادهاند: «کرداد و ناکرداد» (به فارسی میانه). باید گفت که این عبارت گرچه دلالت بر این ندارد که سلمان در سال ۱۱ هجری بعد از مرگ محمد با سر تراشیدن و کشیدن شمشیر به عقیده امامیه علناً مخالفت خود را ابراز کرده باشد ولی برخلاف گفته جوزف هوروویتس نشانهٔ آن است که یک قرن و نیم قبل از یعقوبی روایات عراقی تأیید میکنند که سلمان مسئله امامت به حق را هنگام انتخاب ابوبکر مطرح کردهاست؛ اما شاید در مجلسی خصوصی.
جایگاه و منزلت
وی از اوصیای عیسی بودهاست و شاید به همین خاطر علی بن ابیطالب وی را غسل داد چرا که به اعتقاد مسلمانان وصی را کسی جز پیامبر یا وصی پیامبر حق ندارد غسل دهد. محمد باقر از شیعیان خواسته وی را سلمان محمدی صدا کنند و او را از اهل بیت دانستهاست. همچنین در جای دیگر گفته سلمان از متوسمان بودهاست. جعفر صادق نیز گفته سلمان اسم اعظم میدانستهاست.
سلمان از محمد بن عبدالله و علی بن ابیطالب احادیث زیادی نقل کردهاست و ابووقاص و سلیم بن قیس هلالی از وی روایت نقل کردهاند. در زمان خلافت عمر یا عثمان فرماندار مدائن را عهدهدار شد که تا زمان فوتش ادامه داشت.
کتابت
ترجمه قرآن
اسفراینی نویسنده تاج التراجم مینویسد که سلمان از محمد اجازه خواست تا قرآن را به پارسی برای قوم خویش بنویسید و چون اجازه یافت قرآنی نوشت و پارسی آن را زیر آن نوشت. سرخسی (۴۸۲ق) نوشتهاست سلمان ترجمه سوره حمد را با عبارت «به نام یزدان بخشاینده بخشایند» آغاز میکند.
بر اساس روایتی ایرانیان مسلمان شده از سلمان خواستند تا بخشیهایی از قرآن را برایشان به فارسی ترجمه کند و او با اجازه پیامبر فاتحه الکتاب را به فارسی نوشت. اما برخی آن را رد کردهاند زیرا زمانی که سلمان به جامعه اسلامی پیوست هنوز ساسانیان بر ایران حکمرانی میکردند و هنوز هیچ مرد فارسی زبانی مسلمان نشده بود.
شیخ حرّ عاملی در کتاب فوائد الطوسیة مینویسد که صحیح است که اولین کسی که در اسلام تألیف کرد، علی بن ابی طالب بود که کتاب خدا (قرآن) را تألیف کرد، سپس سلمان فارسی، سپس … وی در جایی دیگر از همان کتاب مینویسد که کتاب سلمان مشهور است در اخبار ذکر شده در آثار و مصحف
مرگ
به نقل از کتاب «سلمان پاک» اثر ماسینیون ترجمه علی شریعتی: تاریخ مرگ سلمان مشخص نیست. «پایان خلافت عمر» یا «در خلافت عثمان» به نقل از واقدی و ابن سعد. زیرا پیش از این در خلافت عثمان وی در کوفه اقامت گزیده بود. در قرن سوم گردآورندگان احادیث سنت تاریخ مرگش را سال ۳۸ هجری معین کردند.
لویی ماسینیون در کتاب خود حدس میزند که: سلمان با مصادره شدن مقرری اهل بیت به نفع بیتالمال توسط دستگاه خلافت از اقطاعش در مدینه محروم شده بود. مانند هر تازه مسلمان غیر عربی برای حفظ امنیت شخصیاش با بنی عبدالقیس که سلمان تا عراق همراه آنان رفت هم پیمان گردیدهاست. هنگامی که وضع خاص بنی عبدالقیس را مطالعه میکنیم به نکاتی برمیخوریم که این فرضیه را تقویت میکند.
جستارهای وابسته
- مسجد سلمان فارسی، آرامگاه وی عراق
پانویس
- ↑ ", Islam Question & Answer, 19 July 2013.
- ↑ «"سلمان فارسی" اصلیترین عامل تشیع ایرانیان». خبرگزاری مهر. ۱۲ دی ۱۳۹۰.
- ↑ «درگذشت سلمان فارسی». پایگاه اطلاعرسانی حوزه. ۱۶ بهمن ۱۳۸۷.
- ↑ بعلبکی، منیر (۱۹۸۰). «Salman al-Farisi». دانشنامه المورد (به عربی). ج. ۸. بیروت: دارالعلم للملایین. ص. ۱۹۴.
- ↑ Vida, “Salmān al-Fārisī”, EI.
- ↑ زندگی سلمان پس از رحلت رسول خدا(ص)
- ↑ «سلمان فارسی». دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ Richard A. Gabriel, Muhammad: Islam's first great general, University of Oklahama, page 135
- ↑ «الاعلام زرکلی ج ۳ ص ۱۱۱ و الوفی بالوفیات ج ۵ ص ۹۸». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ مه ۲۰۱۰. دریافتشده در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۰.
- ↑ قبل از ظهور اسلام بایگانیشده در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۹ توسط Wayback Machine تاریخ ایران
- ↑ مانی و آیین او از: فرید شالیزاده و سایت روزنامک
- ↑ تاریخ دمشق ابن عساکر
- ↑ http://www.hawzah.net/fa/Book/View/45266/23642/
- ↑ کتاب نفس الرحمن، ص 650. کتاب مجمع البحرین، ص 309
- ↑ اعلام اصفهان نویسنده: مهدوی، مصلح الدین، جلد3، صفحه322.
- ↑ الآثار الباقیه عن القرون الخالیه بایگانیشده در ۶ نوامبر ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ شناخت هویّت ایرانی از زمان فردوسی تاکنون بایگانیشده در ۲۲ مه ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine مرتضی ثاقب فر - سخنرانی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران در «همایش هویّت و حاکمیت ملی ایران «در ۲۷ بهمن ۱۳۸۳، منتشره در ماهنامه ایرانمهر به تاریخ اسفند ۱۳۸۳
- ↑ سابقهٔ تاریخی اسکان قبایل عرب در خوزستان بایگانیشده در ۱۴ اکتبر ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine دکتر امیرحسین خنجی - دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۱ - ایران امروز
- ↑ سفینة البحار، ج ۱، ص ۶۴۶.
- ↑ ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده: محمدعلی مدرس تبریزی، جلد4، صفحه271.
- ↑ چرا رسول خدا(ص) درباره سلمان فارسی فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت»؟
- ↑ کتاب سلمان پاک نوشته: لویی ماسینیون، ص ۷۷.
- ↑ دانشنامه قرآن و حدیث، نویسنده: محمد محمدی ریشهری، جلد11، صفحه122.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی به همت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد15 صفحه5871.
- ↑ فوائد الطوسیة لمولفه محمّد بن حسن حر عاملی ص ۲۴۱
- ↑ فوائد الطوسیة لمولفه محمّد بن حسن حر عاملی ص ۲۴۲
- ↑ کتاب سلمان پاک نوشته: لویی ماسینیون، ص ۸۳.
منابع
- Vida, G. Levi Della (2012). "Salmān al-Fārisī". Encyclopaedia of Islam (به انگلیسی) (Second ed.). Brill Online.
- کتاب نفس الرحمن فی فضائل سلمان، اثر علامه حاج میرزا حسین نوری طبرسی محدث نوری.
- کتاب بحارالانوار، اثرعلامه مجلسی، جلد ششم و جلد هشتم.
- کتاب سلمان پاک نوشته: لویی ماسینیون.
- کتاب: سلمان فارسی استاندار مدائن. نوشته: احمد صادقی اردستانی.
- کتاب: خورشید جی
- کتاب: اوسلمان شد