ساغر
از نظر لغوی ساغر به معنی پیاله است. در فرهنگ معین به معنی پیالهٔ شرابخواری و جام است. قدح نیز هممعنی با پیاله شراب است.
ساغر در ادبیات
من ترک عشق و شاهد و ساغر نمیکنم | صد بار توبه کردم و دیگر نمیکنم | |
(حافظ) |
در بیشتر ابیات، ساغر در معنی جام شراب آمدهاست.
در یکی از شعرهایی که در سالهای اخیر توسط سالار عقیلی اجرا شد، چنین آمدهاست:
ساغرم شکست ای ساقی | رفتهام ز دست ای ساقی |
معانی در عرفان
در عرفان اسلامی و در اصطلاحات صوفی، ساغر دل عارف است، بدان خمخانه و میخانه و میکده نیز میگویند. همچنین سکر و شوق دو معنی دیگر ساغر هستند.
منابع
- ↑ لغتنامه دهخدا
- ↑ حافظ، شمس الدین محمد؛ ۷۹۲ق،دیوان حافظ؛ براساس نسخه نو یافته بسیار کهن، تهران: فکرروز، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴−۳۴۳−۰۸۶−۳
- ↑ حافظ، شمس الدین محمد؛ 792ق،دیوان حافظ؛ براساس نسخه نو یافته بسیار کهن، تهران: فکرروز، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴−۳۴۳−۰۸۶−۳
- ↑ زریاب خویی، عباس، آیینهٔ جام (شرح مشکلات دیوان حافظ)، تهران: انتشارات علمی، ۱۳۶۷ ش.
- ↑ القاشانی، کمالالدین عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، قم: انتشارات بیدار، ۱۳۷۰
- ↑ content&task=view&id=123&Itemid=56|حافظ آرا