تاریخ فرانسه
این مقاله به تاریخ فرانسه از آغاز تاکنون میپردازد.
پیش از فرانکها
سرزمین گل از نظر رومیان منطقه وسیعی بود که علاوه بر فرانسه امروزی، بلژیک، سوئیس و ساحل غربی رود راین را در بر میگرفت. گلها از تبار سلتی بودند. رومیها در سال ۱۲۵ پیش از میلاد، وارد سرزمین گل شده و به مرور آن را تصرف کردند.
سدههای میانه
سال ۴۸۶ پس از میلاد، کلوویس یکم رهبر فرانکها با شکست فرماندار رومی گل، اداره اوضاع آن سرزمین را در دست گرفت. بین سدههای پنجم تا نهم میلادی، سلسلههای سلطنتی مروونژیان و کارولنژیان بر سرزمین گل حکومت کردند. در سده نهم میلادی با تضعیف حکومت مرکزی، وضعیت ملوک الطوایفی بر فرانسه حاکم شد. قدرتگیری مجدد پادشاهان در سده دهم صورت گرفت و رونق اقتصادی و پیشرفت علمی و فرهنگی از سده سیزدهم به بعد ایجاد شد.
طی سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳ میلادی، جنگ صدساله بین انگلیسیها و فرانسویها روی داد. زمینه اصلی جنگ، اختلاف بر سر مالکیت سواحل دریای مانش بود که از سده یازدهم بروز کرده بود؛ اما جرقه شروع رسمی آن، ادعای ادوارد سوم، پادشاه انگلستان، مبنی بر تملک تاج و تخت فرانسه بود. در نبرد دریایی سال ۱۳۴۰، فرانسه به سختی شکست خورد. در سال ۱۳۴۶، بار دیگر فرانسویان در ناحیه کرسی شکست خوردند و سال بعد بندر کاله به دست انگلستان افتاد. در نبردی که طی سال ۱۳۵۶، در ناحیه پواتیه رخ داد، ژان دوم، پادشاه فرانسه مغلوب و اسیر شد. دوره نخست جنگ، در حالی در سال ۱۳۶۰ پایان یافت که فرانسویها شکست خورده و به موجب پیمان بریتانی، مناطق زیادی از فرانسه در اختیار انگلیسیها قرار گرفته بود. پیمان مذکور، ناحیه کاله و نواحی غربی و جنوب غربی فرانسه را به انگلستان واگذار کند. در دوره دوم فرانسویها با فداکاریهای ژاندارک و کمکهای دوک بورگونیه پیروز شدند و بیشتر سرزمینهایی را که در دوره نخست از دست داده بودند، بازپس گرفتند. جنگ صد ساله باعث رشد هویت ملی و تقویت حس وطنپرستی انگلیسیها و فرانسویها گشت.
جنگهای طولانی مدت با اسپانیا و ایتالیا، شیوع طاعون و کشمکشهای کاتولیکها و پروتستانها نیز مزید بر علت شد و دشواریهای فراوانی را در سدههای چهاردهم و پانزدهم برای فرانسویها رقم زدند.
لوئی چهاردهم با لقب پادشاه آفتاب، سال ۱۶۶۱ به پادشاهی رسید و تا سال ۱۷۱۵ با خودکامگی تمام حکومت نمود. پس از او نوادهاش لوئی پانزدهم به سلطنت رسید. او فرانسه را درگیر جنگهای جانشینی اتریش (۱۷۴۰ تا ۱۷۴۸) کرد و موجب تهی شدن خزانه کشور شد.
انقلاب کبیر فرانسه و پیامدهای آن
انقلاب کبیر فرانسه به سال ۱۷۸۹، عصر نوینی در تاریخ فرانسه و جهان آغاز نمود. دانتون و روبسپیر که از سران انقلاب بودند، به قلع و قمع شدید مخالفان داخلی پرداخته، عصر ترور یا وحشت را آغاز نمودند. مخالفان، روبسپیر را برکنار نموده و به سال ۱۷۹۴ اعدام کردند؛ اما در تأمین امنیت و ثبات کشور ناکام ماندند. در این شرایط ناپلئون بناپارت به سال ۱۷۹۹ کودتا نمود، و در ۱۸۰۴ خود را امپراتور خواند. با شکست ناپلئون در نبرد واترلو در سال ۱۸۱۵، لوئی هجدهم به سلطنت رسید. در زمان او کنگره وین تشکیل شده و مرزهای اروپای مرکزی و از جمله فرانسه و آلمان را تثبیت کرد.
سده بیستم
با پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸، فرانسه با وجود متحمل شدن خسارات بسیار نواحی آلزاس و لورن را از آلمان پس گرفت. در جریان جنگ جهانی دوم، ماه ژوئن سال ۱۹۴۰ و در جریان تهاجم برقآسای آلمان به فرانسه، مارشال پتن به نمایندگی فرانسه، پیمان عدم مخاصمه با آلمان را امضا کرد و حکومتی دست نشانده در فرانسه روی کار آمد.
همزمان ژنرال شارل دوگل دولت در تبعید فرانسه را در لندن تشکیل داد. با آزاد شدن فرانسه در ۱۹۴۴، دولت دوگل به پاریس انتقال یافت. پس از سال ۱۹۴۵، مستعمرات فرانسه به تدریج به استقلال رسیدند. آخرین مستعمره اصلی فرانسه الجزایر بود که در ۱۹۶۱ مستقل شد.
فرانسه یکی از متنوعترین کشورهای عضو اتحادیه اروپا از نظر نژادی است. ممنوعیت حضور با حجاب اسلامی زنانه در مراکز آموزشی و ممنوعیت استفاده از برقع در کلیه اماکن عمومی از جنجالهای اخیر این کشور بهشمار میآیند.
منابع
- عباس جعفری. گیتاشناسی نوین کشورها. چاپ سوم، تهران: انتشارات گیتاشناسی، ۱۳۸۷، ۳۴۲۱۴۳۴-۹۶۴-۹۷۸، صفحه ۳۰۶ و ۳۰۷.