بانو سوسانو
سوسانو یا سوسونو (هانگول: 연소서노؛ هانجا: 延召西奴؛ انگلیسی: Soseono یا Yeon Soseono) (۶۷ تا ۶ پیش از میلاد، عمر :۶۷ سال)؛ دومین همسر جومونگ، مادر بیریو و اونجو (اولین پادشاه باکجه) بود. همسر اول سوسانو ووتائه برادر کوچک امپراتور گوموآ بود، و مورخین معتقدند فرزندان او بیریو و اونجو از او بودهاند.
(سوسانو) | |
---|---|
سوسونو (سوسانو) | |
ملکهای از امپراطوری گوگوریو | |
جانشین | یهسویا |
زاده | ۶۷ پیش از میلاد |
درگذشته | ۶ پیش از میلاد |
همسر(ان) | ووتائه جومونگ |
فرزند(ان) | بیریو و اونجو (بهطور رسمی تأیید نشده که پدر آنها کیست) |
خاندان | باکجه گوگوریو |
پدر | یونتابال |
او در تأسیس گوگوریو و باکجه نقش مهمی داشت.
زندگی
بیش از دو هزار سال پیش در شبه جزیره کره در نزدیکی حوضه کنونی رودخانه دانگا که شاخه ای از رودخانه یالو است در سرزمین پهناوری به اسم جولبون در قبلیه ای ثروتمند به نام گیرو دختری به عنوان فرزند دوم رئیس قبیله یونتابال بدنیا آمد. یونتابال که برای جانشین خود به یک فرزند پسر نیاز داشت بسیار اندوهگین شد ولی عهد کرد که این دختر را طوری بزرگ کند که ده تنه مرد را حریف شود. اسم دختر را سوسانو گذاشت. معنی اسم سوسانو نورخورشید بود که نشان و سمبل رهبری و حاکمیت است. سوسانو از زمان کوردکی برخلاف دوخواهر خود همیشه با پدرش بود و مثل یک مرد بزرگ شد. او زمانی که تنها سیزده سالش بود موفق شد اولین سفر دریایی کاروان خود را به چین رهبری کند و به عنوان جوانترین تاجر مجوز رفت و آمد در آبراه بزرگ را دریافت کرد. او در سوارکاری و تیراندازی بسیار ماهر و تند بود و موفقیتهای پی در پی وی در سرزمین پدری او و قبایل اطراف نیز پرآوازه بود به اندازه ای که خانواده سلطنتی دانگ بویو از او خواستگاری به عمل آوردند.
او زمانی که هنوز سن کمی داشت با پسری به نام ووتائه که فرزند بوکبو و نوه دختری امپراتور هیه بورو (مؤسس امپراتوری بویو) عروس خانواده سطتنتی بویو شد. اما ووتائه زود درگذشت و سوسانو در جوانی بیوه شد. او اکنون مادر شده بود و هنوز هم به کار خود ادامه میداد و سرسختانه تلاش میکرد تا اینکه او به عنوان ثروتمندترین و قدرتمندترین تاجر تمام سرزمین جولبون شناخته شد. بانو سوسانو با حمایتهای پدرش توانست به امپراتوری جولبون دست پیدا کند و اولین امپراتوریس (امپراتور زن) در بین سه پادشاهی کره بشود. او بعدها با مردی به نام جومونگ آشنا شد. جومونگ تنها فرزند ژنرال بزرگ دانگ بویو(هائه موسو) بود و به عنوان فرزند خوانده امپراتور گوموا در قصر بویو بزرگ شد. پس از آنکه جانش توسط دائه سو و یونگ پو (فرزندان خونی امپراتور گوموا) تهدید شد، جومونگ با پشت سرگذاشتن مادرش بانو یوها و همسرش یهسویا به سرزمین خودمختار جولبون پناه آورد. وی که در راستای سرزمینهای اشغال شده چوسان قدیم از امپراتوری اشغالگر هان میجینگید به یک حامی نترس و قوی نیازداشت اما همه از ترس ارتش قدرتمند چینیها به او پشت کرده و از همکاری و حمایت از او امتنا میکردند. اما بانو سوسانو با وجود مخالفتهای بسیاری از جانب تمام رئسای جولبون با پیروی از هدف مقدس جومونگ و به جان خریدن تمامی عواقب به او دست دوستی داد، او تمامی ثروت خود را که طی سالهای زیاد در تجارت بدست آورده بود را در راه هدف جومونگ فدا کرد. شاهزداه بویو دائه سو که به خوبی میدانست اگر سوسانو از جومونگ حمایت کند دیگر نمیتواند در برابر جومونگ باستند بنابراین او از سوسانو خواستگاری کرد ولی سوسانو قبول نکرد و به حمایت از جومونگ ادامه داد.
سوسانو در نهایت جومونگ را به هدفش رساند و در نهایت با هم ازدواج کردند. آنها با کمکهای یکدیگر سرزمین جدید و وسیعی را به نام گوگوریو پایهگذاری کردند. اما پس از گذشت بیست سال بانو یهسویا (همسر اول جومونگ) و یوری (پسری که ادعا میشود فرزند جومونگ است) که گمان میرفت مردهاند به گوگوریو میآیند و بعد از مدتی سوسانو با دو پسرش گوگوریو را ترک میکند. نظریات زیادی برای دلیل ترک سوسانو از گوگوریو وجود دارد. برخی مورخان میگویند سوسانو به دلیل توجه دادن زیاد به یوری و بیتوجهی به پسر ارشد سوسانو (بیریو) از قصر رفتهاست ولی برخی دیگر میگویند سوسانو به دلیل جلوگیری از به وجود آمدن تفاهم از جولبون میرود. سوسانو به سرزمینهای جنوب کره میرود یعنی در جایی که کره جنوبی امروزی وجود دارد. سوسانو بعد از فهمیدن خبر مرگ امپراتور جومونگ افسرده میشود. بیریو که هیچ وقت نتوانسته بود دلیل ترک سوسانو از جولبون را درک کند با وجود مخالفتهای مادرش به گوگوریو حمله میکند و نود درصد افراد دامول را نابود میکند ولی در نهایت خودش شکست میخورد و به همین دلیل خودکشی میکند. سوسانو بعد از مرگ بیریو دچار افسردگی شدیدی میشود اما ارداهٔ خود را حفظ میکند و به پسر کوچکترش اونجو برای تأسیس امپراتوری جدیدی کمک میکند. بعدها اونجو امپراتوری بکجه را تأسیس میکند. و اولین پادشاه بکجه امپراتور اونجو، پسر دوم بانو سوسانو میشود. سوسانو هر روز بزرگ شدن امپراتوری پسرش را با چشمانش میبیند و در نهایت در سن شصت و یک سالگی چشم از دنیا میبندد. بعضی از مورخان میگویند وقتی که سوسانو به بویو رفت امپراتور دائه سو از وی خواست به بویو برای نابودی گوگوریو کمک کند و سوسانو به او جواب رد میدهد و دائه سو به سوسانو غذای سمی میدهد و او را میکشد. سوسانو وصیت کرده بود که مقبرهٔ او را در سرزمین پدری اش، جولبون خاک کنند ولی پادشاه اونجو به دلیل عدم رضایت امپراتور یوری نتوانست وصیت مادرش را به جا بیاورد. اونجو بعد از تأسیس امپراتوری باکجه او را در مقبرهٔ جوک سوک چونگ که در قلعهٔ ویریه (پایتخت باکجه) است دفن میکند، در جایی که سوسانو آرزوی آن را داشت.
بعد از گذشت دو هزار سال از مرگ سوسانو، اکنون کشورهای کره جنوبی و کره شمالی به پاس قدردانی از زحمات او، از سوسانو به عنوان مادرملی یاد میکنند.
برقراری دو امپراطوری
طبق وقایع ثبتشده در کتاب سامگوک ساگی، سوسانو دختر یونتابال، فرد ثروتمندی که در جولبون نفوذ زیادی داشت، بود. او با جومونگ ازدواج کرد و همراه هم، امپراطوری گوگوریو را تأسیس کردند.
سالها بعد، و پس از اینکه بانو یهسویا (همسر اول جومونگ) و یوری (تنها پسر جومونگ) از بویو به گوگوریو آمدند و نزد جومونگ رفتند، پادشاه جومونگ بانو یهسویا را ملکه گوگوریو و پسر خود را ولیعهد گوگوریو کرد. سوسانو نیز پس از کسب اطمینان از عدم تغییر نظر جومونگ در این رابطه، تصمیم به ترک گوگوریو گرفت، و همراه با فرزندان و ده وزیر به جنوب رفت. طولی نکشید که پسرش اونجو امپراطوری باکجه را تشکیل داد.
تفسیر اسم و شخصیت
اسم سوسانو بهطور عجیبی با شخصیت وی مطابقت دارد. اسمی که یونتابال برای دخترش انتخاب کرده معانی زیادی دارد. سوسانو بهطور کلی به معنای نور خورشید است زمانی که آفتاب عمود به زمین در حال تابش است. اما این اسم فقط به این معنی اکتفا نمیکند. سوسانو یعنی دختری شاداب و روشنفکر، اهل عمل، اجتماعی بودن.
سوسانو دختری است با طبیعتی کنجکاو و دنبال یادگیری علم و کسی که با علاقه بسیار زیاد به علم محدودیتها را پشت سر میگذارد و به افقهای ناشناخته برود. با تشریفات خیلی کمتری زندگی روزمره خود را به عنوان زن گذرانده و زیباییهای واقعی دنیا را جوری دیگری میبیند. سوسانو دختری برونگرا و اجتماعی است که همیشه در حال دوستی با افراد جدید است. او فردی خوشبین است که همیشه جنبهٔ مثبت مسائل را میبیند. او همیشه با همهٔ مسائل سازگار است و میتواند خودش را با محیط جدید سازگار کند که این نشان دهندهٔ هوش آن است. او هرگز به دنبال جلب توجه دیگران نیست، با حساب و مبادله به دنیا آمدهاست و همیشه به هنگام تنش و درگیری بجای فرار کردن، مواجه با مشکلات را ترجیح میدهد که این نشان دهندهٔ شجاعت وی است. کار برای او مثل هر حرکتی کوچکی در زندگی است، بنابرین او تا آخرین لحظه با شادابی مشغول به کار است و هرگز خسته نمیشود. داشتن روابط عمومی بسیار قوی باعث موفقیت او در امور میشود و باداشتن مهارتهای دیپلماتیک قوی، پروژهها و ایدههای خود را بهطور متقاعد کننده ای بدون مشکل اجرا میکند. رابطه او با پول بسیار پیچیدهاست زیرا او برخلاف غیر که برای به دست آوردن پول کار میکنند، در واقع پول ابزاری است که برای او کار میکند و او را در تحقیق رویایش همراهی میکند یاری میکند.
تفسیر اسم بر اساس حروف
(S)=بر خلاف اکثر زنها که اکثر اوقات آنها را در حال تمیز کردن و ایجاد نظم در خانه میبینید در صورتی که این کار را به عنوان تقدیر خود پذیرفتهاند و تلاشی برای تغییر سرنوشت خود نمیکنند. او تصمیمات عینی میگیرد و تلاش میکند اشتباهات دیگران را تکرار نکند. او هرگز با شکایت از سختیها وقت خود را تلف نمیکند و یافتن نقاط مثبت در هر شرایطی از نکات مثبت اوست که نمونه اش در زمانی بود که بانو یه سویا و یوری به گوگوریو بازگشتند. (o)=او یک فرد برونگرا است و از نظر تحصیلی بسیار قوی است و همیشه دوست دارد چیزهای جدیدی یاد بگیرد و نکات مثبت هر چیز را بیابد. (e)=قدرت اغواگری او شگفتانگیز است. دو چیزی که او دوست دارد اجتماع گرم و محیط خوب است. یکی از نقاط قوت او آمادگی اش برای تلاش در مواردگی است که به آنها اهمیت میدهد. این همیشه باعث پیشرفت مداوم و بهبود او میشود. احترام به دیگران از نشانههای خوب آن است. داشتن چنین اراده قوی او را بسیار سرسخت میکند و هنگامی که بازندگی به مشکل برمیخورد آشکارا احساسات خود را نشان نمیدهد. (n)=این حرف اغلب نشانه بی ثباتیست اما در این مورد سازگاری با شرایط جدید را میرساند. او مثل یک آفتابپرست در تمامی شرایط جدید هیچ مشکلی برایش وجود ندارد زیرا او میداند چگونه از هر شرایطی به بهترین نحو استفاده کند و آرامش خود را حفظ میکند. و در صورت نیاز به تجربه یا دانش به عنوان واسطه عمل میکند. رنگ نمادین این اسم زرد است و زرد یک رنگ حیات بخش است که بهطور یکسان بر زمین میتابد و همه کائنات را به مساوات مورد لطف خود قرار میدهد.
در فرهنگ عامه
- توسط هان هه جین در سریال تلویزیونی افسانه جومونگ به تصویر کشیده شد.
- توسط جونگ ئه-ری در مجموعه تلویزیونی پادشاه گانچوگو (پادشاه افسانه) به تصویر کشیده شد.
منابع
- ↑ «소서노(召西奴) - 한국민족문화대백과사전». encykorea.aks.ac.kr. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۷-۱۳.
- ↑ Seon, Seok-Yeol (2018-12-31). "Painstaking Effort for Finding out the Orginal Text of Annals in Samguksagi(三國史記)". History & the World. 54: 555–563. doi:10.17857/hw.2018.12.54.555. ISSN 2005-0143.
- ↑ > Encyclopedia of Korean Culture (کرهای)
- ↑ Doosan Encyclopedia Online (کرهای)
- ↑ "소서노 - 위키백과, 우리 모두의 백과사전". ko.wikipedia.org (به کرهای). Retrieved 2022-07-13.
- ↑ «Name Soseono Meaning? What does Soseono Mean». www.namekun.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۹-۱۶.
- ↑ «Soseono Name Meaning: What Makes It An Interesting Name». Name Echo (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۹-۱۶.
- Kim Bu-sik: Samguk Sagi, volume 23, "Annals of Baekje," chapter 1; King Onjo*
- ویکیپدیا انگلیسی
http://encykorea.aks.ac.kr/Contents/Index?contents_id=E0030121