اسماعیل سامانی
اسماعیل کبیر سامانی (شوال ۲۳۴ هـ.ق. فرغانه – صفر ۲۹۵ هـ.ق. بخارا) از امیران دودمان سامانیان بود. وی شهر بخارا را به پایتختی برگزید و به زبان و فرهنگ پارسی دلبستگی بسیار داشت و رودکی سرودههایی در ستایش از وی دارد.
امیر اسماعیل یکم سامانی | |||||
---|---|---|---|---|---|
امیر سامانی | |||||
فرمانروای سامانی | |||||
سلطنت | اوت ۸۹۲ – نوامبر ۹۰۷ میلادی جمادیالاول ۲۷۹ – محرم ۲۹۵ قمری | ||||
پیشین | نصر یکم | ||||
جانشین | امیر احمد | ||||
زاده | مه ۸۴۹ میلادی شوال ۲۳۴ قمری فرغانه | ||||
درگذشته | نوامبر ۹۰۷ میلادی محرم ۲۹۵ قمری بخارا | ||||
آرامگاه | |||||
فرزند(ان) | امیر احمد | ||||
| |||||
خاندان | دودمان سامانی | ||||
پدر | احمد | ||||
دین و مذهب | اسلام |
آغاز زمامداری
وی خود را از دودمان بهرام چوبین میدانست و در راه زنده نگاه داشتن زبان فارسی تلاش زیادی نمود.
اسماعیل از سوی برادر بزرگترش نصر که نماینده و زمامدار خلیفه بغداد در خراسان به پایتختی سمرقند بود، به زمامداری بخارا گماشته شد. به دلیل کردار نیکویش به زودی مردم زیادی را به خود جلب کرد. هنگامی که بر سر بخش نمودن مالیات، نصر با وی دچار اختلاف شد، در برابرش برخاست و پیروز گشت. با وجود کامیابی رفتار بزرگوارانهای با او داشت و حتی پس از نبرد با پیاده شدن از اسب بر پای برادر بوسه زد و برادر کوچکترش اسحاق را به دلیل پیاده نشدن از اسب در مقابل نصر سرزنش نمود. اسماعیل زمامداری سمرقند را دوباره به نصر سپرد.
رویارویی با عمرو لیث صفاری
پس از مرگ نصر که از دیدگاه حکومت عباسی نماینده خراسان بشمار میآمد، عمرو لیث صفاری که در پی گسترش شاهنشاهی خود بر ضد تازیان بود، به فرارود چشم دوخت. در جنگی که عمرو لیث با اسماعیل راه انداخت، اسماعیل پیروز گشت. اسماعیل تمام سربازان عمرو لیث را بدون درخواست غرامت آزاد ساخت. و انگشتری را که یکی از سربازانش از عمرو لیث غنیمت گرفته بود را ۳۰۰۰ درهم خرید و به عمرو لیث بازگرداند.
اسماعیل چون میدانست معتضد عباسی خواهان به چنگ آوردن عمرو لیث است، اما خواهان تحویلش به معتضد نبود، پس از جنگ سپاهش را به فرارود بازگرداند و تنها ۳۰ سرباز را بهطور نمایشی برای بازداشت عمرو لیث در سیستان نگاه داشت تا بدین وسیله خاندانش بتوانند وی را برهانند اما پس از گذشت یک ماه هیچکس نیامد و اسماعیل برای جلوگیری از بهانهجویی خلیفه بغداد مجبور شد عمرو لیث را به جانب فرارود فراخواند.
عمرو لیث پس از ناامیدی از خاندانش چنین گفت:
- من بر سر پادشاهان چون استاد بودم بر سر کودکان، چون کودکان از دست استاد رهایی یابند کی خواهند که باز آنجا باید نشست
لازم است ذکر شود، بیشتر مورخان عنوان کردهاند پس از نبرد علیآباد و شکست عمرولیث، امیراسماعیل، عمرولیث صفاری را به سمرقند نزد برادرش نصر بن احمد سامانی فرستاد. پس از آن برخلاف میلش مجبور شد عمرو لیث را به بغداد نزد خلیفه بفرستد. خلیفه عمرولیث را به زندان افکند و پس از چند سال او در زندان به قتل رسید.
رفتار زمان زمامداری
اسماعیل با همگان رفتاری بس نیکو داشت. در گاه زمستان سوار بر اسب به میان مردم میرفت تا اگر کسی گلایهای دارد به وی بگوید. روزی در مرو شتری را در کشتزاری دید که آسیبی به آن زده بود. دستور داد تا دارندهٔ شتر را بیابند و خسارت کشتزار را از وی ستانده و به کشاورز بدهند. چون آگاهی پیدا شد که شتر از آن خود شاه است، مبلغی بیشتر از خسارت به کشاورز داد.
وی علاقه زیادی به گسترش زبان فارسی داشت و با وجود داشتن سپاه کافی برای یورش به بغداد، این کار را نکرد و با حفظ آرامش بیشتر در گسترهٔ زمامداریش تلاش نمود فارسی را گسترش دهد. اسماعیل همچنین یک سد دفاعی متشکل از سپاهیانش در مرزهای خاوری ایران برای جلوگیری از یورش ترکان ایجاد نمود که تا سالها پس از وی پابرجا بود.
اسماعیل در اثر بیماری درگذشت و در بخارا در آرامگاه ویژهای به خاک سپرده شد. پسرش احمد جانشین وی گشت.
اسماعیل در دیدگاه دیگران
اسماعیل به دلیل کردار بزرگمنشانه مورد ستایش نویسندگان و چکامهسرایان بسیاری بودهاست.
برتولد اشپولر، دربارهٔ وی چنین میگوید:
- تمدن و فرهنگ ایران بینهایت مدیون او و خاندانش است و هنوز هم باید عمل و رفتار او و جانشینانش را به عنوان مشوق دانش و هنر مدنظر قرار داد.
قبای خسروی در بر، نیابد هرکسی را خوش سر هر ناسزایی را نزیبد تاج سلطانی صلاح ملک اگر خواهی، بیاموز ای شه عالم طریق پادشاهی را ز اسماعیل سامانی —معینالدین جوینی چکامهسرای سده هشتم
اسماعیل سامانی ان نامدار همی بود در سروری کامکار همان دولتش شانزده سال شد ز دور سپهری دگر حال شد پیام آمد از مرگ نزدیک او سوی دار باقی دراورد رو دو صد با نود بود و تاریخ پنج که بربست از سرای سپنج ازو ماند نام نکو یادگار خنگ جان ان مهتر نامدار —ظفرنامه
امروزه
در تاجیکستان اسماعیل سامانی را بنیانگذار تاجیکستان برمیشمارند و بنای یادبود اسماعیل سامانی در دوشنبه، از نمادهای این کشور است. مهمترین جایزهٔ علمی این کشور نیز به نام اسماعیل سامانی، برابر ۲ هزار دلار آمریکا است.
همچنین بلندترین کوه تاجیکستان که تا پیش از فروپاشی شوروی قله کمونیسم نام داشت، پس از استقلال تاجیکستان به نام وی نامگذاری شدهاست.
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ هروی، جواد. تاریخ سامانیان (عصر طلایی ایران بعد از اسلام). — تهران: امیر کبیر، ۱۳۸۰. ۵۳۶ ص. شابک ۹۶۴−۰۰−۰۷۶۴−۱ — صص. ۱۵۵ – ۲۱۷.
- ↑ تاریخ آموزش و پرورش در روزگار فرمانروایی مغولان و تیموریان ص۷۸
- ↑ تاریخ سامانیان عصر طلایی ایران بعد از اسلام؛ ص ۱۶
- ↑ تاریخ بخارا؛ ص۱۱۷–۱۱۱ و زین الاخبار؛ ص۳۲۳
- ↑ زین الاخبار ص ۳۲۳
- ↑ اریخ مردم ایران؛ جلد دوم؛ ص۱۸۷
- ↑ تاریخ ایران در سدههای نخستین اسلامی؛ ص۱۶۵
- ↑ تاریخ سیستان؛ ص۲۶۰
- ↑ تاریخ سیستان؛ ص۲۶۱
- ↑ تاریخ ایران در سدههای نخستین اسلامی؛ ص۲۱۹
- ↑ تاریخ سامانیان عصر طلایی ایران بعد از اسلام؛ ص۲۱۷
Wikipedia contributors, "Ismail Samani," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Ismail_Samani&oldid=170503934