استنلی کوبریک
استَنلی کوبریک (به انگلیسی: Stanley Kubrick) (زادهٔ ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۲۸ – درگذشته ۷ مارس ۱۹۹۹) کارگردان و تهیهکنندهٔ آمریکایی بود. بیشتر فیلم های کوبریک، اقتباس ادبی هستند. فیلمهای کوبریک معمولاً جنجالی هستند و همینطور مورد ستایش منتقدان واقع شدهاند. کوبریک به دقیق بودن و به نمایش درآوردن همه جزئیات در فیلمهایش معروف بود. به همین دلیل روش او در فیلمسازی کند و طولانی بوده، تا آنجا که گاهی میان دو فیلم او سالها وقفه میافتادهاست. بهطوری که او در طول ۴۸ سال کارگردانی، تنها ۱۳ فیلم بلند ساخت. سبکهای گوناگون فیلمهایش و یگانه بودنش، چه در روش فیلمسازی و چه از نظر شخصیتی، او را مشهور ساختهاست. استنلی کوبریک یکی از اندک کارگردانان کمالگرا در تاریخ سینما بهشمار میآید. او از اندک کارگردانهایی بود که همواره در انتخاب فیلمنامه ریسک میکرد. او فیلمهای خود را در ژانرهای گوناگونی میساخت. وی در مجموع ۱۳ بار نامزد جایزه اسکار شد ولی تنها یکبار برنده جایزه اسکار بهترین جلوههای تصویری برای فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی شد. همچنین او علیرغم اینکه چهار بار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی شد، از جمله کارگردانان بزرگی است که هرگز این جایزه را نبرد.
استنلی کوبریک | |
---|---|
زادهٔ | ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۲۸ نیویورک سیتی، نیویورک، ایالات متحده |
درگذشت | ۷ مارس ۱۹۹۹ (۷۰ سال) سنت آلبنز، هرتفوردشر، انگلستان ایست قلبی |
پیشه | کارگردان |
سالهای فعالیت | ۱۹۹۹–۱۹۵۱ |
آثار | فهرست کامل |
همسر(ها) | توبا متز (۱۹۵۱–۱۹۴۸) روث سوبوتکا (۱۹۵۲–۱۹۵۴) کریستین کوبریک (۱۹۹۹–۱۹۵۸) |
فرزندان | آنیا کوبریک (م. ۱۹۵۹) ویویان کوبریک (م. ۱۹۶۰) |
امضاء | |
زندگینامه
استنلی کوبریک در سال ۱۹۲۸ در منهتن نیویورک به دنیا آمد. او اولین فرزند از خانوادهٔ چهار نفره ژاک کوبریک و همسرش گرترود بود. خواهرش باربارا در سال ۱۹۳۴ به دنیا آمد. اجداد کوبریک از مهاجران یهودی ساکن اتریش بودند. پدر او، ژاک، پزشک بود و آنها در موقع تولد استنلی در آپارتمانی در خیابان کلینتون ۲۱۶۰ در برانکس زندگی میکردند. پدرش در دوازده سالگی شطرنج را به او آموخت که در سراسر زندگیاش به عنوان یک علاقه ماندگار شد. در سیزده سالگی، پدرش به عنوان هدیه تولد یک دوربین گارفلکس به او داد که توجه استنلی جوان را به عکاسی سوق داد. در نوجوانی به موسیقی جاز علاقه پیدا کرد و مدت کمی هم به عنوان یک نوازندهٔ درام مشغول بود.
در دوران دبیرستان، کوبریک با دوربین هدیه پدرش، بهطور جدی به عکاسی پرداخت و به زودی به عنوان عکاس رسمی مدرسه شناخته شد. بعد از فارغالتحصیلی، عکسهای خود را برای مجلهٔ نیویورکی لوک فرستاد. پس از مدتی به بازی حرفهای شطرنج روی آورد و در همین حال فروش عکس به مجلهٔ لوک را نیز ادامه میداد، او در سال ۱۹۴۶ به عنوان یکی از خبرنگاران تماموقت مجله شناخته شد. در شش سال فعالیت کوبریک در مجلهٔ لوک او عکسهای بسیاری از مناظر و وقایع در آمریکا گرفت. او در این سالها با «توبا متز» ازدواج کرد و به دهکدهٔ گرینویچ واقع در نیویورک نقل مکان کرد. او با دیدن فیلمهای سینمایی در نیویورک، تحت تأثیر کارگردانی قرار گرفت.
دوران فیلمسازی
در سال ۱۹۵۱ «الکس سینگر» دوست کوبریک او را تشویق کرد که یک فیلم کوتاه برای شرکت مارچ آو تایم (March of Time) بسازد. کوبریک موافقت کرد و با هزینهٔ شخصی فیلم روز نبرد را ساخت. اگرچه پخشکننده در همان سال کارش را تعطیل کرد، اما کوبریک توانست فیلم را به قیمت ۱۰۰ دلار به شرکت آرکیاو (RKO) بفروشد. کوبریک کار در مجله لوک را رها کرد و دومین فیلم کوتاهش را با نام کشیش پرنده در همان سال و با سرمایهگذاری آرکیاو ساخت. سومین فیلمش «دریانوردان» اولین فیلم رنگی او به مدت ۳۰ دقیقه، تبلیغی برای «اتحادیهٔ جهانی ملوانان» بود. این فیلمها همراه با چند فیلم کوتاه دیگر که اکنون باقی نماندهاند، تنها آثار او در گونه سینمای مستند بودند. او همچنین دستیار کارگردان یکی از قسمتهای برنامه تلویزیونی اتوبوس همگانی دربارهٔ زندگی آبراهام لینکلن بود.
هراس و هوس در سال ۱۹۵۳ اولین فیلم داستانی کوبریک بود. هراس و هوس، داستان گروهی سرباز بود که در جنگی خیالی پشت خطوط دشمن گیر افتاده بودند. در پایان آنها درمییافتند که تصویر دشمنان در واقع همان تصویر خودشان است (بازیگران دو نقش یکی بودند). کوبریک و همسرش توبا متز تنها عوامل فیلم بودند و داستان را دوست کوبریک «هوارد ساکلر» نوشته بود که بعدها نویسندهٔ موفقی شد. فیلم با برخورد خوبی مواجه شد اما توفیق تجاری نیافت. بعدها وقتی کوبریک کارگردان مهمی شد آن را اثر یک تازهکار که باعث خجالت او است نامید و نگذاشت که در هیچجا به عنوان آثار قبلی او نمایش داده شود. بعدها به شکل غیررسمی به صورت دیویدی منتشر شد.
زندگی مشترک او با «توبا» دوست دوران مدرسهاش همزمان با ساخت هراس و هوس پایان یافت. او با «روت سوبوتکا» رقصندهٔ اتریشی در سال ۱۹۵۴ ازدواج کرد. او باید در فیلم بعدی کوبریک با نام بوسهٔ قاتل (۱۹۵۵) هنرنمایی میکرد. بوسهٔ قاتل، همانند هراس و هوس فیلمی کوتاه با زمانی کمتر از یک ساعت بود؛ و همانند آن با توفیق تجاری و انتقادی کمی مواجه شد. فیلم داستان مشتزن سنگینوزنی است که در پایان دوران حرفهای خود درگیر یک جنایت میشود. این دو فیلم با سرمایه خانوادگی خود کوبریک تهیه شدند.
اولین فیلم حرفهای
آلکس سینگر، کوبریک را به تهیهکنندهٔ جوانی به نام جیمز بی. هریس معرفی کرد و آن دو برای تمام عمر دوست هم باقی ماندند. شرکت مشترک آن دو هریس-کوبریک، تهیهکنندهٔ سه فیلم بعدی او بود. آن دو حقوق کتاب شکست کامل (به انگلیسی: Clean Break) نوشتهٔ لیونل وایت را خریدند. کوبریک و جیم تامپسون آن را به داستانی دربارهٔ سرقت از یک مسابقه که پایان وحشتناکی دارد تبدیل کردند. استرلینگ هیدن در این فیلم بازی کرد.
کشتن اولین فیلم کوبریک با بازیگران و دستاندرکاران حرفهای بود. فیلم بهخوبی از روش داستانگویی غیرخطی استفاده کرده بود که در دههٔ ۵۰ نامتداول بود و اگرچه توفیق تجاری نیافت ولی با تحسین منتقدان مواجه شد. تحسین زیاد از فیلم توجه استودیوی «مترو گلدوین مایر» را جلب کرد و به او پیشنهاد ساخت دو فیلمنامه که در اختیار آنها بود داده شد. کوبریک داستان «رازهای آشکار» نوشتهٔ نویسندهٔ آلمانی اشتفان تسوایگ را انتخاب کرد اما آنها پیش از ساخت به توافق نرسیدند.
جوایز
- ۱۹۸۸ - نامزد اسکار فیلمنامهٔ اقتباسی برای فیلم غلاف تمامفلزی به همراه مایکل هر و گوستاو هاسفورد
- ۱۹۷۶ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم بری لیندون
- ۱۹۷۶ - نامزد اسکار بهترین فیلم برای فیلم بری لیندون
- ۱۹۷۶ - نامزد اسکار بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی برای فیلم بری لیندون
- ۱۹۷۲ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم پرتقال کوکی
- ۱۹۷۲ - نامزد اسکار بهترین فیلم برای فیلم پرتقال کوکی
- ۱۹۷۲ - نامزد اسکار فیلمنامه اقتباسی برای فیلم پرتقال کوکی
- ۱۹۶۹ - برنده اسکار جلوههای ویژه برای فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی
- ۱۹۶۹ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی
- ۱۹۶۹ - نامزد اسکار فیلمنامه اقتباسی برای فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی به همراه آرتور سی کلارک.
- ۱۹۶۵ - نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم دکتر استرنجلاو
- ۱۹۶۵ - نامزد اسکار بهترین فیلم برای فیلم دکتر استرنجلاو
- ۱۹۶۵ - نامزد اسکار فیلمنامهٔ اقتباسی برای فیلم دکتر استرنجلاو به همراه پیتر جرج و تری ساوترن
فیلمشناسی
سال | فیلم | کارگردان | تهیهکننده | نویسنده | توضیحات |
---|---|---|---|---|---|
۱۹۵۱ | روز نبرد | آری | آری | فیلم کوتاه | |
کشیش پرنده | آری | آری | فیلم کوتاه | ||
۱۹۵۳ | هراس و هوس | آری | آری | ||
دریانوردان | آری | آری | مستند کوتاه | ||
۱۹۵۵ | بوسهٔ قاتل | آری | آری | آری | |
۱۹۵۶ | کشتن | آری | آری | آری | |
۱۹۵۷ | راههای افتخار | آری | آری | ||
۱۹۶۰ | اسپارتاکوس | آری | |||
۱۹۶۲ | لولیتا | آری | آری | آری | |
۱۹۶۴ | دکتر استرنجلاو | آری | آری | آری | |
۱۹۶۸ | ۲۰۰۱: ادیسهٔ فضایی | آری | آری | آری | |
۱۹۷۱ | پرتقال کوکی | آری | آری | آری | |
۱۹۷۵ | بری لیندون | آری | آری | آری | |
۱۹۸۰ | درخشش | آری | آری | آری | |
۱۹۸۷ | غلاف تمامفلزی | آری | آری | آری | |
۱۹۹۹ | چشمان کاملاً بسته | آری | آری | آری |
گونههای سینمایی فیلمها
گونههای سینمایی که کوبریک در آنها فعالیت داشتهاست:
- سینمای جنگ: هراس و هوس، راههای افتخار، دکتر استرنجلاو، بری لیندون، غلاف تمام فلزی
- سینمای جنایی: بوسه قاتل، کشتن، پرتقال کوکی
- فیلم نوآر: بوسه قاتل، کشتن
- سینمای اکشن: اسپارتاکوس
- سینمای رمانتیک: لولیتا، بری لیندون
- سینمای کمدی: دکتر استرنجلاو
- سینمای علمی_تخیلی: ۲۰۰۱: ادیسه فضایی، پرتقال کوکی
- سینمای وحشت: درخشش
- سینمای معمایی: چشمان کاملاً بسته
- سینمای هیجانی: چشمان کاملاً بسته