او برای بازی در فیلمهایی مانند ظهر بنفش (۱۹۶۰)، روکو و برادرانش (۱۹۶۰)، کسوف (۱۹۶۲)، یوزپلنگ (۱۹۶۳)، سامورایی (۱۹۶۷)، استخر (۱۹۶۹)، دایره سرخ (۱۹۷۰)، یک پلیس (۱۹۷۲) و آقای کلاین (۱۹۷۶) تحسین شد. دلون در طول دوران فعالیت حرفهای خود با بسیاری از کارگردانان شناختهشده از جمله لوکینو ویسکونتی، ژان-لوک گدار، ژان-پیر ملویل، میکلآنجلو آنتونیونی و لویی مال کار کرد.
دلون در سال ۱۹۸۵ جایزهٔ سزار بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم داستان ما (۱۹۸۴) دریافت کرد. او در سال ۱۹۹۱ نشان لژیون دونور فرانسه را دریافت کرد. او در چهل و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین برنده خرس طلای افتخاری شد. همچنین در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹ جایزهٔ نخل طلای افتخاری را دریافت کرد.
آلَن دُلون در ۸ نوامبر ۱۹۳۵ در دهکدهای به نام سو (به فرانسوی: Sceaux) در حوالی پاریس زاده شد. نام پدر او فابیَن و نام مادر او ادیت بود. زمانی که آلَن ۴ سال داشت، پدر و مادر او از هم جدا شدند و بهناچار سرپرستی او به خانواده دیگری واگذار شد. او در خانهای رشد کرد که روبروی یک زندان بود و آلَن با بچههای نگهبان زندان همبازی بود. پس از چند سال، پدر و مادرخوانده او بر اثر حادثهای کشته شدند و او دوباره تحت سرپرستی مادرش، که با یک قصاب محلی ازدواج کرده بود قرار گرفت. او در دوران کودکی به دوچرخهسواری، فوتبال و رفتن به سینما علاقه وافری داشت. دُلون دوران تحصیل خود را در مدارس کاتولیک گذراند و از آنجا که پسر شلوغی بود، چندین بار از مدرسه اخراج شد و در ۱۵ سالگی بهکلی درس و تحصیل را ترک کرد. سپس ناپدریاش بهناچار او را به مغازه قصابیِ خود برد تا این حرفه را به او بیاموزد؛ اما آلَن هیچ علاقهای به این حرفه نداشت و در ۱۷ سالگی خانه را ترک کرد و به ارتش پیوست.
۱۹۵۴ در جنگ اول هندوچین حضور داشت. او دوران خدمت خود را در ارتش با اشتیاق ادامه داد. اما به خاطر دزدیدن یک جیپ کارش به دادگاه نظامی کشید. دُلون در مورد خاطراتش در آن زمان میگوید: «در آنجا دوستانی پیدا کردم؛ کسانی که با آنها حرف میزدم و به حرفهایم گوش میدادند.»
۱۹۵۶ از خدمت در ارتش ترخیص شد و بهعنوان باربر و سپس بهعنوان پیشخدمت در کافههای مختلف پاریس به کار پرداخت .او درآمد ثابتی نداشت و مستقل از خانواده زندگی میکرد. طی همین مدت، با بسیاری از بازیگران که در کافههای محل کارش رفتوآمد داشتند آشنا شد. یکی از آن بازیگران، ژان-کلود بریالی بود. این دو دوست، یعنی دُلون و بریالی در سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند با هم به جشنواره فیلم کن بروند. این تصمیم، زندگی آلَن را برای همیشه تغییر داد. آلَن که یک آدم معمولی بود و هیچگونه تجربه بازیگری نداشت و آن شب هم با یک دست لباس کرایهای به جشنواره رفته بود پس از بازگشت از جشنواره به یک فوقستاره تبدیل شد. چهره فوقالعاده جذاب او در آن مجلس کاملاً سرآمد همگان بود و در آنجا بود که کارگردانان مختلف به سراغ او آمدند و بیشتر در نقش دزد یا آدمکش اجیرشده بازی میکرد.
۱۹۶۰ ستاره سینمای اروپا بود. او در دهه ۱۹۷۰ علاوه بر بازی در فیلم، دومین شرکت تولید فیلم خود را تأسیس کرد و به جمعآوری ثروت پرداخت. او در آن هنگام یکی از ثروتمندان جهان بود و فیلمهایی با نشانواره AD تهیه میکرد. او سپس یک شرکت هواپیمایی راهاندازی کرد و بخشی از ثروت خود را در زمینه موردعلاقه خود یعنی جمعآوری آثار هنری و پرورش اسبهای مسابقه، سرمایهگذاری کرد. گنجینه شخصی او کمنظیر است. او صاحب عتیقههایی است که بسیاری از آنها در موزهها به نمایش گذاشته شدهاند. او در دهه ۱۹۸۰ به سوئیس نقل مکان کرد تا بر عملکرد شرکتی که محصولاتش را به نام «آلَن دُلون» به فروش میرساند نظارت بهتری داشته باشد. دفتر این شرکت در شهر ژنو است.
۱۹۹۸ در فیلم نیمه شانس در کنار ژان-پل بلموندو بازی کرد و سپس اعلام بازنشستگی کرد و گفت: «من در بیشتر فیلمهایی که بازی کردهام یا دزد بودهام یا پلیس، اما جالب این است که فرقی نمیکرده است که چهکاره بودهام؛ در همهٔ فیلمها تنها بودهام. نمیدانم، اما فکر میکنم کارگردانها و حتی تماشاگران همیشه دوست دارند مرا تنها ببینند».
نخستین نامزد او رومی اشنایدر بود که زود از هم جدا شدند. آلَن دُلون سپس در سال ۱۹۶۴ با ناتالی کانوواس ازدواج کرد و از او صاحب یک پسر به نام «آنتونی» شد. وی بازیگر سینما است. این دو در سال ۱۹۶۹ از هم جدا شدند.
آلَن دُلون در سال ۱۹۸۷ در ۵۲ سالگی با یک مانکن هلندی به نام رُزالی فان بیرمَن ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام «آنوشْکا» و پسری به نام «آلَن فابیانی» شد. این دو در سال ۲۰۰۲ از هم جدا شدند.
فرزندان
دُلون بهطور رسمی، دو پسر و یک دختر دارد. فرزندان دُلون رابطه خوبی با یکدیگر ندارند. او رفتاری بهشدت سختگیرانه با دو پسر خود داشت. او رابطه نزدیکی با دختر خود آنوشکا دارد. دلون وصیت کرده که نیمی از دارایی او به آنوشکا و نیمی دیگر بین دو فرزند پسرش تقسیم شود.
۲۰۱۳ اعلام کرد که طرفدار جناح تندرو راست است. او گفت: «سالهاست، تیم پدر و دختر لوپن (ژان ماری، رئیس سابق جبهه ملی و مارین، رهبر فعلی آن) میجنگند، اما آنها تنها بودند… اکنون، برای اولین بار، دیگر تنها نیستند. آنها مردم فرانسه را همراه خود دارند. حتی این موضوع به ژنو (سوییس) هم رسیده است، فوقالعاده مهم است که آنها هم دیگر از این قضایا خسته شدهاند.»
۱۸ اوت ۲۰۲۴ در خانه خود در منطقه دوشی-مونکوربون در ۱۳۵ کیلومتری جنوب پاریس درگذشت. او ۸۸ سال داشت. او در اوایل همان سال به لنفوم سلول B مبتلا شده بود.
در سی و دومین دوره جشنواره فیلم کن ۲۰۱۹، دُلون نخل طلای افتخاری این جشنواره را دریافت کرد.
آلن دلون | |
---|---|
نام در زمان تولد | آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون |
زادهٔ | |
شهروندی |
|
پیشه |
|
سالهای فعالیت | ۱۹۵۷–اکنون |
همسر(ها) | ناتالی دلون (ا. ۱۹۶۴–۱۹۶۹) |
شریک(های) زندگی |
|
فرزندان |
سال | فیلم | نقش | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|---|---|
۱۹۵۷ | وقتی زنی دخالت میکند | Jo | ایو الیگره | |
۱۹۵۸ | زیبا باش اما خفه شو | لولو | مارک آلگره | |
کریستین | فرانتس لوبْهاینر | پیر گاسپار-ویت | بههمراه رومی اشنایدر | |
۱۹۵۹ | زنان ضعیف هستند | Julien Fenal | میشل بوارون | بههمراه میلن دمونژو |
راه جوانی | آنتوان میشو | Michel Boisrond | بههمراه بورویل و لینو ونتورا | |
۱۹۶۰ | روکو و برادرانش | روکو پارونْدی | با شرکت: آلن دلون، رناتو سالواتوری، آنی ژیراردو | |
ظهر بنفش | رنه کلمان | با شرکت: آلن دلون، ماری لافوره، موریس رونه | ||
۱۹۶۱ | Ulysse Cecconato | رُنه کلِمان | نامزدشده برای نخل طلا ۱۹۶۱ | |
عشقهای مشهور | Prince Albert | Michel Boisrond | ||
۱۹۶۲ | عشق در دریا | A film star | گای ژیل | |
کسوف | Piero | میکلآنجلو آنتونیونی | بههمراه مونیکا ویتی | |
Monsieur Lambert | تکجلوه | |||
شیطان و ده فرمان | Pierre Messager | ژولین دوویویه | anthology film | |
۱۹۶۳ | خانه شادی | Marc | رنه کلمنت | بههمراه جین فوندا |
هر شمارهای میتواند برنده باشد | Francis Verlot | آنری ورنوی | بههمراه ژان گابن | |
پلنگ | Tancredi | لوکینو ویسکونتی | nominated – Golden Globe Award for Most Promising Newcomer – Male بههمراه برت لنکستر و کلودیا کاردیناله | |
لالهٔ سیاه | Guillaume/Julian de Saint Preux | کریستین-ژاک | ||
۱۹۶۴ | L'Insoumis | Thomas Vlassenroot | آلن کاوالیه | بههمراه لئا ماساری |
۱۹۶۵ | رولز-رویس زرد | استفانو | آنتونی اسکویت | با شرکت: اینگرید برگمان، رکس هریسون، شرلی مک لین، ژان مورو، عمر شریف |
زمانی که دزد بودم | ادی پداک | رالف نلسون | بههمراه آن مارگرت، وان هفلین و جک پالانس | |
آیا پاریس در حال سوختن است؟ | ژاک شابان-دلما | رُنه کلِمان | ||
۱۹۶۶ | دونو بالْدازار | مایکل گوردون | بههمراه دین مارتین | |
فرمانده گم شده | کاپیتان فیلیپ اسکالاویه | مارک رابسون | ||
۱۹۶۷ | ماجراجویان | مانو | روبر انریکو | با شرکت: لینو ونتورا و جوانا شیمکوس |
پیِر | ژولیَن دوویویه | بههمراه زنتا برگر | ||
سامورایی | جِف کاستِلو | ژان-پیر ملویل | بههمراه ناتالی دلون | |
۱۹۶۸ | ارواح مردگان | ویلیام ویلسن | لویی مال | anthology film |
خداحافظ رفیق | دینو باران | ژان ووترا | بههمراه چارلز برانسون و بریژیت فوسی | |
دختری سوار بر موتورسیکلت | دانیل | جک کاردیف | بههمراه مرین فیثفول | |
۱۹۶۹ | جف | لوران | ژان اِرمان | بههمراه میرِی دارک |
دسته سیسیلیها | روژه سارته | آنری ورنوی | با شرکت: ژان گابن، لینو ونتورا | |
استخر | ژان-پل | ژاک دری | بههمراه رومی اشنایدر و جین برکین | |
۱۹۷۰ | ژولیَن داندیو | روژه کاهان | بههمراه میرِی دارک | |
سیمون | ژاک دُرای | بههمراه ناتالی دُلون | ||
Roch Siffredi | ژاک دُرای | بههمراه ژانپل بلموندو و کاترین روول | ||
دایره سرخ | Corey | ژان پیر ملویل | ||
۱۹۷۱ | فرانک جکسون | |||
یک مسافر | ژرار پیره | cameo appearance | ||
آفتاب سرخ | Gauche | ترنس یانگ | با شرکت: چارلز برانسون، توشیرو میفونه و اورسولا آندرس | |
بیوه کودرک | بههمراه سیمون سینیوره و اوتاویا پیکولو | |||
یک پلیس | ژان پیر ملویل | با شرکت: آلن دلون، ریشار کرنا، کاترین دونوو | ||
۱۹۷۲ | اولین شب آرامش | |||
۱۹۷۳ | معالجه با شوک | دکتر دوویلِر | آلن ژوسوا | بههمراه آنی ژیراردو |
Tony Arzenta | با شرکت: ریشار کنت، کارلا گراوینا، مارک پورل، روژه هانن. | |||
عقرب | ژان لوریه | مایکل وینر | بههمراه برت لنکستر و گیل هانیکات | |
انبارهای سوخته | قاضی لارشه | ژان شاپو | بههمراه سیمون سینیوره و میو-میو | |
نسل اربابان | ژولیَن داندیو | Pierre Granier-Deferre | ||
دو مرد در شهر | جینو استرابلیجی | |||
۱۹۷۴ | Roch Siffredi | ژاک دُرای | sequel to بورسالینو | |
سینههای یخی | Marc Rilson | ژرژ لوتنر | بههمراه کلود براسر و میرِی دارک | |
۱۹۷۵ | زورو | دون دیهگو دُ لا وِگا/زورو | بههمراه استنلی بیکر و اُتاویا پیکولو | |
کولی | هوگو سنار | José Giovanni | همچنین تهیهکننده | |
داستان یک پلیس | ژاک دُرای | بههمراه ژان لویی ترنتینیان و کلاودین اوجر | ||
۱۹۷۶ | بومرنگ | Jacques Batkin | José Giovanni | نویسنده |
آرماگدون | دکتر میشل آمبرووا | با شرکت: آلن دلون، ژان یان | ||
آقای کلاین | Robert Klein | Joseph Losey | ||
۱۹۷۷ | پیِر نیو | ادوارد مولینارو | با شرکت: میرل دارک | |
مرگ یک مرد فاسد | خاویر مارچال | زار لوتنر | بههمراه اورنلا موتی، استفان اودران و میرِی دارک | |
باند | روبر | ژاک دُرای | بهعنوان تهیهکننده | |
۱۹۷۸ | توجه، بچهها نگاهمان میکنند | «مرد» | بههمراه سوفی رُنوآر | |
۱۹۷۹ | پل مِتْران | دیوید لوول ریچ | ||
پزشک | ژان-ماری دِپره | ژان فروستیه | بههمراه ورونیک ژانو | |
۱۹۸۰ | سه مرد برای کشتن | میشل ژرفو | ژاک دُرای | بهعنوان نویسنده |
۱۹۸۱ | تهران ۴۳ | فوشه | Golden Prize at the جشنواره بینالمللی فیلم مسکو ۱۹۸۱ | |
برای پنهان کردن یک پلیس | چوکاس | آلن دلون | نویسنده، بازیگر، کارگردان فیلم | |
۱۹۸۲ | شوک | مارتین تریر | Robin Davis | به همراه کاترین دونوو، فیلیپ لئوتارد |
۱۹۸۳ | ضارب | ژاک دارنای | آلن دلون | بههمراه آن پاریو |
۱۹۸۴ | داستان ما | رابرت آورانچ | برتران بلیه | بههمراه ناتالی بای |
سوان عاشق | بارون دو شارلوس | based on مارسل پروست، بههمراه جرمی آیرونز، اورنلا موتی | ||
۱۹۸۵ | حرف یک پلیس | دانیل پرات | José Pinheiro | بههمراه Fiona Gélin |
۱۹۸۶ | گذرگاه | ژان دیاز | René Manzor | بههمراه Christine Boisson |
۱۹۸۸ | پلیس خفته را بیدار نکن | کمیسر اوژن گریندل | José Pinheiro | credited as co-writer و producer |
۱۹۹۰ | ماشین رقص | آلن ولف | Gilles Béhat | |
موج نو | لنوکس | ژان-لوک گدار | بههمراه دومیتسیانا جوردانو | |
۱۹۹۲ | بازگشت کازانووا | ادوار نیرمانس | ||
یک جرم | چارلز دوراند | Jacques Deray | credited as writer | |
۱۹۹۴ | تدی خرسه | ژان ریویر | Jacques Deray | based on ژرژ سیمنون |
۱۹۹۵ | صد و یک شب | خودش | آنیس واردا | cameo appearance |
۱۹۹۶ | آلکساندر | بههمراه آریل دومبال و لورن باکال | ||
۱۹۹۷ | نیمه شانس | ژولین ویگنال | پاتریس لوکنت | بههمراه Jean-Paul Belmondo و ونسا پارادی |
۱۹۹۹ | بازیگران | خودش | Bertrand Blier | |
۲۰۰۳ | فرانک ریوا | فرانک ریوا | مجموعه تلویزیونی | |
۲۰۰۸ | آستریکس در بازیهای المپیک | ژولیوس سزار | ||
۲۰۱۲ | خودش |