زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

منقاد





منقاد، عمل کننده به تکلیف احراز شده غیر مطابق با واقع می باشد.


۱ - تعریف



منقاد، شخصی است که نسبت به مولای خود حالت تسلیم دارد؛ یعنی عملی را که از طریق قطع یا دلیل معتبر ، مطلوب یا مبغوض مولا می‌داند، به جا آورده یا ترک می‌کند، ولی در واقع، انجام آن عمل، یا ترک آن، مطلوب مولا نبوده و او در اشتباه بوده است.
در کتاب « دروس فی علم الاصول » آمده است:
«و نقصد بالمنقاد من اتی بما یقطع بکونه مطلوبا للمولی فعلا او ترکا رعایة لطلب المولی و لکنه لم یکن مطلوبا فی الواقع».

۲ - نکته



در این که منقاد، علاوه بر حسن فاعلی (به خاطر سرشت نیکویی که دارد)، حسن فعلی نیز دارد یا نه، میان اصولیون اختلاف است.
[۲] مشکینی، علی، تحریر المعالم، ص۱۴۵.
[۴] شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۳، ص۲۹۱.
[۵] ایروانی، باقر، الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ج۱، ص۱۳۳.


۳ - پانویس


 
۱. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۴۳.    
۲. مشکینی، علی، تحریر المعالم، ص۱۴۵.
۳. حکیم، محمد سعید، المحکم فی اصول الفقه، ج۳، ص۵۱.    
۴. شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۳، ص۲۹۱.
۵. ایروانی، باقر، الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ج۱، ص۱۳۳.


۴ - منبع



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «منقاد».



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.