زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

صرد





صُرَد در دو معنا به کار رفته است: ۱. شیر گنجشک ؛ ۲. ورکاک (پرنده‌ای با سر و منقار بزرگ که گنجشک و پرندگان کوچک را شکار می‌کند).
[۱] لغت نامه دهخدا.



۱ - کاربرد فقهی



از آن در باب اطعمه و اشربه سخن گفته‌اند.

۲ - حکم گوشت صرد



خوردن گوشت صرد مکروه است، بلکه به تصریح برخی خوردن آن کراهت شدید دارد، لیکن برخی در کراهت آن اشکال کرده‌اند؛
[۹] مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۱۸۷.
برخی معاصران تنها کشتن آن را مکروه دانسته‌اند.
[۱۰] منهاج الصالحین(سیستانی)، ج۳، ص۲۹۳.


۳ - پانویس


 
۱. لغت نامه دهخدا.
۲. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۳۱۵.    
۳. تحریر الوسیلة، ج۲، ص۱۵۶.    
۴. النهایة، ص۵۷۸.    
۵. قواعد الاحکام، ج۳، ص۳۲۷.    
۶. جواهر الکلام، ج۳۶، ص۳۱۳-۳۱۵.    
۷. منهاج الصالحین(خویی)، ج۲، ص۳۴۶.    
۸. شرائع الاسلام، ج۴، ص۷۵۱.    
۹. مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۱۸۷.
۱۰. منهاج الصالحین(سیستانی)، ج۳، ص۲۹۳.


۴ - منبع


فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام،ج۵، ص۷۲.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.