حبل (مفردات قرآن)حبل از اصطلاحات بکار رفته در قرآن کریم به معنای ریسمان است. این کلمه در قرآن به الله و نیز به ورید اضافه شده و مراد از حبل الله دین خدا و مراد از حبل الوردید رگ گردن میباشد. ۱ - کاربرد قرآنیمثل «فِی جِیدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ؛ در گردن او ریسمانی است از لیف خرما». جمع آن حبال است مثل «فَاَلْقَوْا حِبالَهُمْ وَ عِصِیَّهُمْ؛ پس ریسمانها و عصاهای خود را انداختند. «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» مراد از حبل الله دین خداست. ۲ - وجه تسمیه دین به حبل اللهشاید علّت این تسمیه آنست که دین واسطه بین خدا و مردم است چنان که به قرآن مجید از آن جهت حبل گفتهاند در حدیث ثقلین هست که یک طرف قرآن به دست خداست و طرف دیگر بدست شما. در نهج البلاغه خطبه ۱۷۴ در باره قرآن فرموده «هَذَا الْقُرْآنُ فَاِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ». محمد عبده در علّت این تسمیه گوید: چون هر که به ریسمان چنگ زند از سقوط و شکستن نجات مییابد و هر که به قرآن چنگ زند از ضلالت و گمراهی بدور است. ولی احتمال اوّل صحیحتر است. علی هذا به دین و قرآن و امامان و پیامبران آنگاه که حبل اللَّه گفته شود مراد آنست که واسطه میان خدا و خلقاند و سبب نجات از گمراهیاند. ۳ - آیه ۱۱۲ آل عمران«ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ اَیْنَ ما ثُقِفُوا اِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» آیه شریفه در باره اهل کتاب از یهود است به نظر راغب حبل در آیه به معنی عهد است یعنی کافر به دو عهد محتاج است یکی از جانب خدا و آن اهل کتاب بودن است و گرنه در دین خود آزاد نمیشود و دیگری از مردم که این عهد و قول را به آنها بدهند. ولی این در صورتی است که آنها در پناه مسلمانان و در اقلیّت باشند. المیزان آن را بر ذلت تشریعی حمل کرده و «اَیْنَما ثُقِفُوا» را دلیل آن گرفته است یعنی هر جا که مسلمانان آنها را یافتند و مسلّط شدند. و گفته: رفع آن تحت ذمّه بودن و یا به امان داخل شدن است. نگارنده گوید: ذیل آیه در بیان علّت ضرب ذلّت و مسکنت چنین است «ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ الْاَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ» سبب ذلّت و مسکنت و مغضوب بودن، قتل انبیاء و کفر به آیات و قوانین خدا و تعدّی و عصیان است اعمّ از آنکه «ذلک» دوّم مثل «ذلک» اوّل و تکرار آن باشد و یا «ذلک» اوّل و ما بعدش علّت ضرب ذلّت و مسکنت و «ذلک» دوّم و ما بعدش علّت «یَکْفُرُونَ و یَقْتُلُونَ» باشد. به هر حال از آیه بدست میآید که در صورت بودن دو حبل ذلّت از آنها برداشته میشود. در این صورت هیچ بعید نیست که بگوئیم «بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ» عبارت است از تغییر فکر و عمل و از بین بردن سبب ذلّت و «حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ» عبارت است از یاری مردم مثلا یهود که فعلا در دنیا سر و سامانی پیدا کرده است یک سبب از جانب خدا دارد و آن سعی و تلاش و اتحاد است و یک سبب از مردم، و آن حمایت بی دریغ آمریکا و دول دیگر است. آیه ۶۱ بقره نیز علّت ذلّت را نظیر این آیه بیان کرده است. اگر گوئی: آیه در باره مطلق اهل کتاب اعمّ از یهود و نصاری است؟. گوئیم: آیه بیشک در باره یهود است زیرا یَقْتُلُونَ الْاَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍ در نصاری بوقوع نه پیوسته است. راجع به توضیح بیشتر این مطلب اوائل سوره اسراء را مطالعه فرمائید که در آنجا ذلّت یهود در اثر بد کاری و نجات یافتن آنها در اثر نیکو کاری چندین بار تکرار شده است «عَسی رَبُّکُمْ اَنْ یَرْحَمَکُمْ وَ اِنْ عُدْتُمْ عُدْنا» بنا بر این احتمال، یهودیّت که مبتنی بر نژاد است از حیث عدّه چندان پیشرفت نکرده و همواره به حمایت دیگران نیاز خواهد داشت و اگر از حمایت امریکا محروم شود به حمایت اعراب و احترام آنها احتیاج خواهد داشت. ۴ - حبل الورید«وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» راغب گوید: ورید رگی است متّصل به کبد و قلب و جریان خون در آنست. ناگفته نماند: رگهای بدن را به شریان و ورید تقسیم کردهاند شریان آنهاست که خون را از قلب به بدن میبرند و ورید آنهاست که آن را از بدن به قلب باز میگردانند به نظر میآید که در آیه شریفه مطلق رگ مراد است اعمّ از شریان و ورید. معنی آیه چنین است: «ما به انسان از وریدش که در تمام اعضای او گسترده است نزدیکتریم». اضافه حبل بر ورید بیانیّه است. درباره حبل الورید: رگ گردن، رگ قلب و غیره نیز گفتهاند در صحاح گفته: ورید رگی است عرب آن را رگ قلب گوید و آنها دو ورید است... این سخن احتمال فوق را که ورید شامل هر دو رگ شریان و ورید است تایید میکند. ۵ - حبالهبه ریسمان و کمند صیّاد حباله گویند جمع آن حبائل است. به کمندهای شیطان که وسوسهها و اغواهای اوست حبائل شیطان گویند در نهج البلاغه خطبه ۱۴۹ هست «وَ اَسْتَعِینُهُ عَلَی... الِاعْتِصَامِ مِنْ حَبَائِلِهِ وَ مَخَاتِلِهِ». ۶ - پانویس۷ - منبع• قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حبل»، ج۲، ص۹۹. ردههای این صفحه : اصطلاحات ادبی | اصطلاحات قرآنی | قاموس قرآن | واژگان قرآنی | واژه شناسی واژگان قرآن
|