تغیر مسیر یافته از - جران
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

جران (مفردات‌نهج‌البلاغه)





جِران (بر وزن عنان) یا جرن یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای طرف مقدّم گردن شتر از محلّ ذبح تا محلّ نحر، که حضرت علی (علیه‌السلام) در توصیف حاکم اسلامی، و ... این واژه استفاده نموده است.


۱ - مفهوم‌شناسی



جِران (بر وزن عنان) یا جرن، به معنای طرف مقدّم گردن شتر از محلّ ذبح تا محلّ نحر آمده است. چنان‌که گفته می‌شود: «الجران: مقدّم عنق البعیر من مذبحه الی منحره.» و همچنین گویند: «القی البعیر جرانه.» یعنی شتر خوابید. آن کنایه از ثبوت و استقرار شی‌ء است.
محمد عبده در تبیین این واژه نوشته است: «جران بر وزن کتاب مقدّم گردن شتر است که در وقت استراحت بر زمین می‌گذارد و کنایه از تمکّن و استقرار است.»

۲ - کاربردها



امام (صلوات‌الله‌علیه) در توصیف یکی از حاکمان اسلامی فرموده است: «لَهُ وَ وَلِیَهُمْ وَالٍ فَاَقَامَ وَ اسْتَقَامَ حَتَّی ضَرَبَ الدِّینُ بِجِرَانِهِ؛ پیشوائی که تولیت مسلمانان را به عهده گرفت اسلام را اقامه کرد و از آن‌ها اقامه خواست تا دین مستقّر گردید.»
ظاهرا منظور از والی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
ابن ابی الحدید می‌نویسد: منظور از «والی» عمر بن الخطاب است.
ابن میثم نیز مطلب ابن ابی الحدید را به‌صورت «قول» نقل کرده است.
همچنین آن حضرت (علیه‌السلام) در پاسخ به پرسشی مبنی بر این‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منظورش از جمله‌ی «غیّروا الشیب و لا تشّبهوا بالیهود؛ پیری را با خضاب عوض کنید تا دشمنان شما را میانسال و قوی به بینند و شبیه یهود نباشید.» چه بوده است؟ فرموده است: «انّما قال (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ذلک و الدین قلّ، فاما الآن و قد اتّسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤ و ما اختار؛ آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این سخن را در وقتی فرمودند: که اهل دین کم بودند، حالا که افراد آن گسترده و استقرار یافته است؛ لذا مختار است! می‌خواهد خضاب گیرد یا ریشش سفید بماند.»
واژه «قلّ» بر وزن کلّ به معنای قلیل الاهل است.
همچنین این واژه در خطبه ۵۶ و خطبه ۱۸۲، آمده است.

۳ - تعداد کاربرد



این واژه چهار ‌بار در «نهج البلاغه» آمده است.

۴ - پانویس


 
۱. عبده، محمد، نهج البلاغة (ط مطبعة الإستقامة)، ج۱،ص۱۰۰.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۵۷، حکمت۴۶۷.    
۳. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ۲۱۸.    
۴. بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه ابن هیثم، ج۵، ص۴۶۳.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۷۱، حکمت۱۶.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۹۲، خطبه۵۶.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۶۳، خطبه۱۸۲.    


۵ - منبع


قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جران»، ص۲۱۴.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.