زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

تجافیف





تجافیف‌ در اصطلاح نظامی، یعنی پوششی مانند زره که جنگاوران قدیم به هنگام جنگ می‌پوشیدند و بر روی اسب می‌افکندند تا از مجروح شدن در امان باشند.


۱ - معنای لغوی



تَجْفافْ (به کسر و فتح اوّل) از مادّه جَفَّ یا جُفَّ و جمع آن تجافیف است. جُف یعنی غلاف شکوفه خرما، پوست غنچه ناشکفته.
[۱] جعفری‌تبریزی، محمدتقی، حسن‌زاده‌ آملی، حسن، معلوف، لویس، فرهنگ جامع عربی- فارسی، مادّه جفّ، مترجم احمد سیاح.
پوششی است که شکوفه و غنچه را از آفات حفظ می‌کند. جَفّفَ الفرس یعنی به اسب تجفاف پوشاند.
[۲] جعفری‌تبریزی، محمدتقی، حسن‌زاده‌ آملی، حسن، معلوف، لویس، فرهنگ جامع عربی- فارسی، مادّه جفّ، مترجم احمد سیاح.


۲ - معنای اصطلاحی



تَجْفافْ یعنی برگستوان (پوششی که جنگاوران قدیم به هنگام جنگ می‌پوشیدند) مانند زره و پوششی که در قدیم به هنگام جنگ بر روی اسب می‌افکندند
[۳] جعفری‌تبریزی، محمدتقی، حسن‌زاده‌ آملی، حسن، معلوف، لویس، فرهنگ جامع عربی- فارسی، مادّه جفّ، مترجم احمد سیاح.
تا از مجروح شدن در امان باشند.

۳ - یکی از آداب جنگ



در آداب جنگ آمده است که هنگام حمله به دشمن ابتدا نیروهایی که زره کامل پوشیده‌اند (خود و مرکبشان زرهی است) به دشمن حمله کنند و پس از آن دیگر نیروها به حمله دست زنند.
[۵] معین، محمد، فرهنگ معین، ج۱، ص۵۱۰.


۴ - پانویس


 
۱. جعفری‌تبریزی، محمدتقی، حسن‌زاده‌ آملی، حسن، معلوف، لویس، فرهنگ جامع عربی- فارسی، مادّه جفّ، مترجم احمد سیاح.
۲. جعفری‌تبریزی، محمدتقی، حسن‌زاده‌ آملی، حسن، معلوف، لویس، فرهنگ جامع عربی- فارسی، مادّه جفّ، مترجم احمد سیاح.
۳. جعفری‌تبریزی، محمدتقی، حسن‌زاده‌ آملی، حسن، معلوف، لویس، فرهنگ جامع عربی- فارسی، مادّه جفّ، مترجم احمد سیاح.
۴. مروارید، علی‌اصغر، ینابیع الفقهیه، کتاب الجهاد، ج۹، ص۸۳.    
۵. معین، محمد، فرهنگ معین، ج۱، ص۵۱۰.


۵ - منبع



جمعی از نویسندگان، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اصطلاحات نظامی در فقه اسلامی، ص۳۳-۳۴.    


رده‌های این صفحه : آداب جنگ | ابزار جنگ | اصطلاحات نظامی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.