بتمبُتَّم، نام ولایت و ناحیهای کوهستانی در ماوراءالنهر در بخش علیای رود سغد (زرافشان) در حد فاصل جیحون و سیحون علیا (ناحیه کوهستانی حصار و زرافشان کنونی) میباشد. ۱ - معرفی اجمالیاین ناحیه کوهستانی از ۳ بخش بتم نخستین، بتم میانی و بتم بیرونی تشکیل میشده، [۲]
حدود العالم، به کوشش مینورسکی، ج۱، ص۳۹۵، تعلیقات ترجمه میرحسین شاه، کابل، ۱۳۴۲ش.
و روستاهای بسیار و کوههای بلندِ غالباً سرسبز و با صفا داشته [۳]
حدود العالم، به کوشش مینورسکی، ج۱، ص۳۹۵، تعلیقات ترجمه میرحسین شاه، کابل، ۱۳۴۲ش.
که قلل آنها در سراسر سال پوشیده از برف بوده است. [۷]
محمدتقی مدرس رضوی، حواشی و تعلیقات بر تاریخ بخارای نرشخی، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰، تهران، ۱۳۵۱ش.
۲ - رودخانههای بتماز این کوهها رودخانههای پرآبی سرچشمه میگرفته، و به رودخانههای سیحون و جیحون میپیوستهاند. از جمله این رودها، رود سغد بوده که از بتم میانی از آبگیری موسوم به «جَن» سرچشمه میگرفته، و به سوی سمرقند و بخارا جاری بوده است. جن گویا واژهای سغدی به معنای جوی، چشمه و چاه است که هم به آب ایستاده و هم به آب روان گفته میشده، و با توصیفاتی که از این آبگیر در کتابهای جغرافیایی شده، آبگیر جن همان «کول اسکندر» امروزی است. [۱۰]
Markwart، J، ج۱، ص۸۲ -۸۱، Wehrot und Arang، Leiden، ۱۹۳۸.
[۱۱]
ابوطاهر سمرقندی، سمریه، ج۱، ص۳۲، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۳ش.
اصطخری این آبگیر را به دریاچه تشبیه کرده است و مؤلف حدود العالم از آن با عنوان دریاچهای یاد کرده است که از به هم پیوستن ۴ رود در ناحیه بُرغَر تشکیل میشده، و مساحت آن ۴ فرسنگ در ۴ فرسنگ بوده، و پیرامون آن دهکدههای فراوانی وجود داشته است. برغر احتمالاً معرب پرغر یا فرغر، و نام کنونی آن «فَلْغَر» است [۱۵]
Barthold، WW، ج۱، ص۱۶۸، Turkestan Down to the Mongol Invasion، London، ۱۹۷۷.
این کلمه در زبان سغدی به معنای زمین بالای کوه است. [۱۶]
باباجان غفورف، تاجیکان، ج۱، ص۳۸۳، ترجمه محمد نیازف، دوشنبه، ۱۹۹۷م.
از دیگر رودهایی که از این ناحیه سرچشمه میگرفته، رودهای خُرشاب، اوش و قُبا بوده که پس از پیوستن به اوزکند به سیحون میریخته است. [۱۷]
حدود العالم، به کوشش مینورسکی، ج۱، ص۳۶۶، تعلیقات ترجمه میرحسین شاه، کابل، ۱۳۴۲ش.
[۱۸]
Barthold، WW، ج۱، ص۱۵۹_ ۱۶۰، Turkestan Down to the Mongol Invasion، London، ۱۹۷۷.
رودهای قبادیان و چغانیان نیز از رودهایی بودهاند که از کوههای بتم سرچشمه گرفته، به جیحون میریختهاند. در این کوهها چشمههایی با آبهای گرم و سرد وجود داشته، و از برخی چشمههای آب گرم آن بخارهایی متصاعد میشده که از آنها نشادر به دست میآوردند و به دیگر نقاط صادر میکردند. [۲۳]
حدود العالم، به کوشش مینورسکی، تعلیقات ترجمه میرحسین شاه، کابل، ۱۳۴۲ش.
۳ - معادن موجود در بتمدر کوههای بتم، معادن آهن، جیوه، مس، سرب، طلا، نقره، نفت، فیروزه و زغال سنگ وجود داشته است. ۴ - ولایت بتم در دوره ساسانیانولایت بتم در دوره ساسانیان از نیمه استقلالی برخوردار بوده است و مانند دیگر نواحی سغد بر آن شاهانی محلی فرمانروایی داشتهاند. ابنخردادبه لقب شاهان بتم را «ذوالنعنعه» ذکر کرده است. بتم در اوایل سده ۲ق/۸م به دست مخلد بن یزید بن مهلب گشوده شد. [۲۷]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۵۸۶ -۵۸۷، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
در سده ۳ق/۹م مالیات ولایت بتم ۵ هزار درهم بوده که میتواند مبین وسعت کم این ناحیه باشد. بنابر گفته مقدسی بتم از نواحی بدون شهر در ماوراءالنهر بوده است، ولی اصطخری و ابن حوقل از دژهای استوار این ناحیه سخن گفتهاند.۵ - بتم در سده چهار قمریبتم اگرچه مدتی ظاهراً ناحیهای مستقل بوده، لیکن در سده ۴ق/۱۰م جزو اسروشنه به شمار میرفته است. ۶ - بتم در یورش مغولاندر سده ۷ق/۱۳م بتم از نواحی فرغانه به شمار میرفت و در زمان یورش مغولان، این ناحیه همچون دیگر نواحی فرغانه به تصرف سپاهیان چنگیز درآمد. [۳۴]
منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۱، ص۱۰۷، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳ش.
چنگیز در اواخر عمر خود متصرفاتش را میان پسرانش تقسیم کرد و ماوراءالنهر و از جمله بتم سهم جغتای گردید. [۳۵]
باباجان غفورف، تاجیکان، ج۱، ص۷۰۹، ترجمه محمد نیازف، دوشنبه، ۱۹۹۷م.
۷ - فهرست منابع(۱) محمد بن حوقل، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۹م. (۲) عبیدالله بن خردادبه، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق. (۳) ابوالقاسم جیهانی، اشکال العالم، مشهد، ۱۳۶۸ش. (۴) ابراهیم اصطخری، مسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م. (۵) احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۶) حدود العالم، به کوشش مینورسکی، تعلیقات ترجمه میرحسین شاه، کابل، ۱۳۴۲ش. (۷) ابوطاهر سمرقندی، سمریه، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۳ش. (۸) باباجان غفورف، تاجیکان، ترجمه محمد نیازف، دوشنبه، ۱۹۹۷م. (۹) محمدتقی مدرس رضوی، حواشی و تعلیقات بر تاریخ بخارای نرشخی، تهران، ۱۳۵۱ش. (۱۰) محمد مقدسی، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م. (۱۱) منهاج سراج، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳ش. (۱۲) یاقوت حموی، البلدان. (۱۳) Barthold، WW، Turkestan Down to the Mongol Invasion، London، ۱۹۷۷. (۱۴) Markwart، J، Wehrot und Arang، Leiden، ۱۹۳۸؛ ۸ - پانویس۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بتم»، شماره۴۴۸۰. |