اجباء
فروختن
کشت قبل از
بدو صلاح را اجباء گویند.
در
حدیث نبوی آمده است: «من اجبی فقد أربی».
فروش میوهجات بر روی نخلها و درختان که در عرف این زمان به نام
ضمان نامیده میشود (احکام خاص دارد) و به آنها کشتها و
سبزیجات ملحق میشود.
مثلاً «فروختن میوهها بر روی درختان خرما و سایر درختها قبل از بروز و نمودار شدن آنها در یک سال بدون
ضمیمه جایز نیست. و فروش آن در دو سال و بیشتر، یا با ضمیمه جایز است. و اما بعد از نمودار شدن آنها چنانچه
صلاح آنها آشکار شده باشد یا در دو سال یا با ضمیمه باشد بیع آنها بدون اشکال جایز است. و درصورتیکه هیچ یک از این سه نباشد دو قول در آن است که اقوای آنها جواز
معامله با
کراهت است؛ و بعید نیست کراهت مراتبی داشته باشد تا آنکه میوه برسد و با رسیدن، برطرف شود.»
و اما در خصوص حکم خریدوفروش زرع،
امام خمینی در
تحریرالوسیله درباره آن میفرماید: «فروختن کشت درحالیکه
بذر است قبل از نمودار شدن کشت جایز نیست و در جواز صلح بر آن وجهی است. و فروختن آن به
تبعیّت از زمین اگر زمین را بفروشد، و با شرط، کشت را داخل مبیع کند، مورد اشکال است.»
همچنین «فروختن
خوشه قبل از نمودار شدنش و بستهشدن دانهاش جایز نیست.»
همانطور که «فروش سبزیجاتی مانند خیار و بادنجان و خربزه و مانند اینها قبل از ظهورشان جایز نیست.»
و «اگر نخل یا درخت دیگر یا زراعتی مثلاً بین دو نفر، به طور نصف و نصف باشد، جایز است یکی از دو شریک
حصه شریکش را به تخمین معلومی قبول کند به اینکه تمام آن به مقداری تخمین زده میشود، پس یکی از آن دو قبول میکند که مجموع مال او باشد و به شریکش نصف مجموعی را که تخمین زده شده - چه زیادتر باشد یا کمتر - بدهد و شریکش به آن راضی شود. و ظاهر این است که این خودش معامله مخصوص و مستقلی است، چنان که ظاهر آن است که صیغه خاصی ندارد؛ پس هر لفظی که بهحسب فهم
عرف دلالت بر مقصود کند، کفایت میکند.