ابنناصراِبن ناصِر، عنوان افراد خاندانی از عالمان و صوفیان شاذلی و فقیهان مالکی سدههای ۱۰-۱۳ق/۱۶-۱۹م در مغرب بود. فهرست مندرجات۲ - نامداران خاندان ناصر ۲.۱ - ابوعبدالله محمد ۲.۱.۱ - اساتید ۲.۱.۲ - علت شهرت ۲.۱.۳ - شخصیت اخلاقی ۲.۱.۴ - آثار ۲.۲ - ابوالعباس احمد ۲.۲.۱ - اساتید ۲.۲.۲ - شاگردان ۲.۲.۳ - فعالیتهای علمی ۲.۲.۴ - شخصیت اخلاقی ۲.۲.۵ - آثار ۲.۳ - ابوعبدالله محمد مکی ۲.۳.۱ - آثار ۲.۴ - سلیمان بن یوسف ۲.۴.۱ - آثار ۲.۵ - محمد بن عبدالسلام ۲.۵.۱ - اساتید ۲.۵.۲ - آثار ۲.۶ - احمد ناصری سلاوی ۲.۷ - جعفر بن احمد ناصری ۲.۷.۱ - آثار ۲.۸ - ابوعبدالله محمد فتحا ۲.۸.۱ - آثار ۳ - فهرست منابع ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - نسب«ناصر» نام یکی از نیاکان این خاندان است. اینان که اصلاً عربنژاد بودند، از حجاز به مصر رفته، سپس در سده ۵ق/۱۱م وارد مغرب شدند. به گفتۀ سلاوی [۱]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۷، ص۱۰۶، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م.
که خود از این خاندان است، نسب آنان به عبداللّه بن جعفر بن ابیطالب میرسد و به همین سبب به جعفری زینبی نیز شهرت دارند، [۲]
زرکلی، اعلام، ج۱، ص۱۲۰.
[۳]
کنون، عبداللّه، النبوغ المغربی، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
چنانکه به دَرعی نیز مشهورند، زیرا غالب آنان در درعه، شهری در نزدیکی سجلماسه [۴]
یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۶۷،.
[۵]
زبیدی، تاجالعروس، ج۵، ص۳۲۶.
میزیستند. شخصیتهای متأخر این خاندان بیشتر به سلاوی شهرت دارند.۲ - نامداران خاندان ناصرنامدارترین افراد این خاندان عبارتند از: ۲.۱ - ابوعبدالله محمدابوعبداللّه محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسین بن ناصر درعی (۱۰۱۱-۱۰۸۵ق/۱۶۰۲-۱۶۷۴م)، فقیه ، ادیب ، محدث ، مؤلف و عارف بود. پدرش محمد نیز از بزرگان اهل طریقت شمرده شده است، [۶]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۷، ص۱۰۵-۱۰۶، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م.
اما اطلاعی از زندگی و احوال او در دست نیست. چنانکه سلاوی به نقل از ابوعلی یوسی شاگرد ابوعبداللّه محمد اشاره کرد، وی در علوم دینی و تصوف دست داشت. [۷]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۷، ص۱۰۵-۱۰۶، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م.
۲.۱.۱ - اساتیدابوعبداللّه محمد نزد پدرش و نیز عبدالقادر فاسی و شیخمحمد مصمودی شاگردی کرد و طریقت شاذلیه را از عبداللّه بن حسین رقی درعی فرا گرفت. [۸]
مخلوف، محمد، شجرهالنور الزکیه، ج۱، ص۳۱۳، بیروت، ۱۳۵۰ق.
۲.۱.۲ - علت شهرتهرچند وی را به سبب مهارت در فقه و حدیث مربی العلماء والفقهاء خواندهاند و فتاوای مشهوری نیز از او نقل شده که شیخ مهدی وزانی در کتاب نوازل به برخی از آنها اشاره کرده، [۹]
مخلوف، محمد، شجرهالنور الزکیه، ج۱، ص۳۱۳، بیروت، ۱۳۵۰ق.
[۱۰]
محبی، محمدامین، خلاصهالاثر، ج۴، ص۲۳۸، بولاق، ۱۲۸۴ق.
اما بیشترین شهرت و نفوذ و اعتبار معنوی و اجتماعی او مربوط به تصوف و طریقت اوست. نقش او در طریقت شاذلی چندان مهم بود که او را مجدّد الطریقه الشاذلیه [۱۱]
مخلوف، محمد، شجرهالنور الزکیه، ج۱، ص۳۱۳، بیروت، ۱۳۵۰ق.
[۱۲]
محبی، محمدامین، خلاصهالاثر، ج۴، ص۲۳۸، بولاق، ۱۲۸۴ق.
نامیدهاند.۲.۱.۳ - شخصیت اخلاقیوی اهل عبادت و ریاضت بود و همواره به تعلیم و تربیت پیروان خود اهتمام داشت. [۱۳]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۷، ص۱۰۵-۱۰۶، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م.
گویند که وعظ او در شنونده بسیار مؤثر بود. در پیروی از سنت سختگیر بود و حتی در غذا و لباس نیز سنت دینی را دقیقاً رعایت میکرد. [۱۴]
کنون، عبداللّه، النبوغ المغربی، ج۱، ص۲۹۳، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
شاگردش ابوعلی یوسی کراماتی به وی نسبت داده و قصیدۀ دالیۀ خود را در منقبت او سروده است. [۱۵]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م.
۲.۱.۴ - آثارگفتهاند ابوعبداللّه بسیار تنگدست بود و سالها به جمع کتاب و استنساخ و تصحیح و مقابله و خرید و فروش آن اشتغال داشت. [۱۶]
زرکلی، اعلام، ج۷، ص۶۳.
وی دارای تألیفاتی است که مهمترین آنها بدین قرار است: الاجوبهالناصریه فی بعض المسائل البادیه. نسخههایی از این اثر در فاس، سلا، قاهره و کتابخانۀ ملی تونس موجود است. [۱۷]
فاسی، محمد، خزانه القرویین، ج۱، ص۴۶۲، دارالبیضاء، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
[۱۸]
سید، خطی، ج۱، ص۱۷-۱۸.
[۱۹]
مجله معهدالمخطوطات العربیه، ج۱۸، ص۲۳۱، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م،
الدرعیه، در فقه که نسخهای از آن در قاهره هست. سیفالنصر لکلّ ذی بغی و مکر (رجز). نسخههایی از آن در برلین [۲۰]
حجی، محمد، فهرس الخزانه الصبیحیه بسلا، ج۱، ص۲۶۹، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
موجود است.غنیمه العبد المنیب فیالتوسل بصلاه (بالصلاه علی) النبیالحبیب. نسخههایی از این اثر در پاریس ، قاهره، و سلا [۲۱]
حجی، محمد، فهرس الخزانه الصبیحیه بسلا، ج۱، ص۲۸۶، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
نگهداری میشود.مناسکالحج. نسخههایی از آن در سلا هست. [۲۲]
حجی، محمد، فهرس الخزانه الصبیحیه بسلا، ج۱، ص۲۰۵، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
همچنین قصیدهای در دعا در حدود ۷۰ بیت از او باقی است که در النبوغ المغربی [۲۳]
کنون، عبداللّه، النبوغ المغربی، ج۳، ص۳۱۰-۳۱۴، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
چاپ شده است.۲.۲ - ابوالعباس احمدابوالعباس احمد بن ابی عبداللّه محمد درعی (۱۰۵۷-۱۱۲۹ق/۱۶۴۷-۱۷۱۷م)، فقیه، محدث و صوفی بود. ۲.۱.۱ - اساتیدوی در سجلماسه زاده شد [۲۴]
سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۸۷۲، معجمالمطبوعات العربیه، قاهره، ۱۹۲۸م.
و نزد پدرش و کسانی چون ابوسالم عیاشی، محمد بن ابیالفتوح تلمسانی، فقیه ابوالعباس جزولی، فقه و حدیث و تفسیر و ادب آموخت و از برخی از انان اجازۀ نقل حدیث یافت. [۲۵]
ازهری، محمدالبشیر ظافر، الیواقیت الثمینه، ج۱، ص۴۳، قاهره، ۱۳۴۲ق.
[۲۶]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۰، فاس، ۱۳۵۷ق.
او بارها به مصر و حجاز سفر کرد و از برخی عالمان آن دیار اجازۀ روایت یافت. [۲۷]
کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس، ج۲، ص۹۰، فاس، ۱۳۴۷ق.
[۲۸]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱، فاس، ۱۳۵۷ق.
وی از ۱۰۷۶ق تا ۱۱۲۱ق چهار بار به زیارت حج رفت. [۲۹]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱، فاس، ۱۳۵۷ق.
در آخرین سفر، در مدینه استقبال گرمی از وی شد [۳۰]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۷، ص۱۱۲، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م.
[۳۱]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱، فاس، ۱۳۵۷ق.
و در همین سفر بود که سفرنامۀ مشهور خود الرحلهالحجازیه را نوشت. وی در این سفرنامه مشایخ خود را برشمرده است. [۳۲]
ازهری، محمدالبشیر ظافر، الیواقیت الثمینه، ج۱، ص۴۳، قاهره، ۱۳۴۲ق.
۲.۲.۲ - شاگردانپدرش پیش از مرگ او را رسماً به جانشینی خویش برگزید [۳۳]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱، فاس، ۱۳۵۷ق.
و او در این مقام از نفوذ و اعتبار معنوی فراوانی در میان مردم و بهویژه در میان پیروانش برخوردار بود. [۳۴]
سلاوی، احمد، الاستقصاء، ج۷، ص۱۱۲، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م.
وی زاویهای به نام زاویهالفضل و زاویههای دیگر و نیز مدارس و مساجدی تأسیس کرد [۳۵]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۰-۱۶۱، فاس، ۱۳۵۷ق.
و همواره به تعلیم و تربیت اشتغال داشت.کسان بسیاری از او بهرۀ علمی و معنوی برده و روایت کردهاند که از آن میان میتوان به موسی و یوسف (برادرزادگانش)، عبداللّه سوسی، محمد ابن عبدالسلام بنانی، عبدالحفیظ، [۳۶]
مخلوف، محمد، شجرهالنور الزکیه، ج۱، ص۳۳۲، بیروت، ۱۳۵۰ق.
[۳۷]
ازهری، محمدالبشیر ظافر، ج۱، ص۴۲، الیواقیت الثمینه، قاهره، ۱۳۴۲ق.
محمدصالح شرقی و ابوعبداللّه مرینو اندلسی [۳۸]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۱-۱۶۲، فاس، ۱۳۵۷ق.
اشاره کرد.۲.۲.۳ - فعالیتهای علمیوی به جمعآوری و خرید کتب از شرق و غرب و استنساخ و قرائن انها اهتمام بسیار داشت و از خرید کتابهای گرانقیمت خودداری نمیکرد و کتابخانۀ وی مشهور بود. [۳۹]
کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس، ج۲، ص۸۸، فاس، ۱۳۴۷ق.
۲.۱.۳ - شخصیت اخلاقیاو را به حقگویی و پیروی بیچون و چرا از سنت دینی و احیای آن ستودهاند. [۴۰]
ازهری، محمدالبشیر ظافر، الیواقیت الثمینه، ج۱، ص۴۲، قاهره، ۱۳۴۲ق.
کراماتی نیز به او نسبت دادهاند که برخی از آنها را ابومحمد حسین بن محمد شُرَحبیل درعی، شاگرد و همسفرش در حج، در کتابی با عنوان انارهالبصائر فی ترجمهالشیخ ابنناصر آورده است. [۴۱]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۲، فاس، ۱۳۵۷ق.
[۴۲]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۲۱۳، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
نیز ابوالعباس هشتوکی کتابی با عنوان انارهالبصائر فی ذکر مناقب القطب ابنناصر و اتباعه منالهدایه الاکابر در همینباره نوشته است. [۴۳]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۲۱۳، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
۲.۱.۴ - آثارسفرنامۀ ابنناصر در ۱۳۲۰ق در فاس منتشر شد. علاوه بر آن کتاب دیگری با عنوان منظومه فی التوسل از او بازمانده که در رباط موجود است. منظومۀ دیگری با عنوان منظومه فی سلسلهالطریقه الناصریه از اوست که در کتابخانۀ آسفی مغرب موجود است. [۴۴]
المعرض السادس للمخطوطات والوثائق، ص۱، رباط، ۱۹۷۴م.
دو اثر دیگر نیز به او منسوب است؛ تألیف فیالصلاه علیالنبی [۴۵]
مخلوف، محمد، شجرهالنور الزکیه، ج۱، ص۳۳۲، بیروت، ۱۳۵۰ق.
والاجوبه [۴۶]
بغدادی، ایضاح، ج۲، ص۲۶۲.
که از آنها اطلاعی در دست نیست.چون احمد فرزندی نداشت، پس از مرگش برادرزادهاش موسی جانشین او شد. [۴۷]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۲، ص۱۶۳-۱۶۴، فاس، ۱۳۵۷ق.
۲.۳ - ابوعبدالله محمد مکیابوعبداللّه محمدمکی بن موسی بن محمد درعی (د ۱۱۸۰ق/۱۷۶۶م)، مورخ و مؤلف بود. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. همین اندازه گفتهاند که اهل درعه بود و مدتی در مراکش اقامت داشت. در ۱۱۵۸ق/۱۷۴۵م در فاس بود و سپس به مکناس رفت. [۴۸]
زرکلی، اعلام، ج۷، ص۱۰۹.
۲.۱.۴ - آثارآثار وی بدین قرار است: الدررالمرصعه باخبار اعیان درعه، یا کشفالروعه فیالتعریف بصلحاء درعه، که در ۱۱۵۲ق از نوشتن آن فارغ شد. [۴۹]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۵۶، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
نسخهای از آن در رباط [۵۰]
زرکلی، اعلام، ج۷، ص۱۰۹.
و نسخ دیگری نزد کسانی از مغربیان وجود دارد. [۵۱]
سید، خطی، ج۱، ص۳۱۵
[۵۲]
المعرض السادس للمخطوطات والوثائق، ص۲، رباط، ۱۹۷۴م.
[۵۳]
المعرض السادس للمخطوطات والوثائق، ص۷، رباط، ۱۹۷۴م.
الروض الزاهر فی التعریف بالشیخ الحسین و اتباعه السادات الاکابر. نسخهای از آن در کتابخانۀ احمدیه در مراکش [۵۴]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ص۲۴۹ ،مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
موجود است.الریاحین الوردیه فی الرحله المراکشیه. نسخهای از آن در همان کتابخانه [۵۵]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ص۴۰۴ ،مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
و نسخهای دیگر در کتابخانۀ جلاوی پاشا در مراکش [۵۶]
مجله معهدالمخطوطات العربیه، ج۵، ص۱۹۱، ج ۱۸، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
موجود است.طلعه الدعه فی تاریخ وادی درعه. احتمالاً نسخهای از آن در یک کتابخانۀ شخصی در رباط موجود است. [۵۷]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۶۴، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
فتح الملک الناصر فی اجازه مرویات بنیناصر، که نسخهای از آن در کتابخانۀ احمدیه [۵۸]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۳۴۳، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
نگهداری میشود. زرکلی نیز [۵۹]
زرکلی، اعلام، ج۷، ص۱۰۹.
نسخهای از آن را در رباط معرفی کرده است.البرق الماطر فی شرح النسیم العاطر. چنانکه خود گوید آن را در شرح قصیدۀ موسوم به النسیم العاطر فی مدح القطب ابی العباس بن ناصر اثر احمد بن موسی (د ۱۱۵۶ق/۱۷۴۳م) نوشته است. [۶۰]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۴۶۷، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
یک قصیدۀ بائیه [۶۱]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۴۲۳، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
نیز به او نسبت دادهاند. از دو اثر اخیر نشانی در دست نیست.۲.۴ - سلیمان بن یوسفسلیمان بن یوسف بن محمد بن محمد بن احمد (زنده در ۱۲۰۶ق/۱۷۹۲م) بود. از زندگی او اطلاعی در دست نیست، ۲.۱.۴ - آثارکتابی به نام اتحاف الخل المعاصر باسانید ابیالمحاسن یوسف بن محمد بن ناصر به او نسبت دادهاند که دربارۀ سیره و زندگی پدرش ابوالمحاسن یوسف نوشته است. این کتاب در ۱۲۰۶ق نوشته شده و نسخهای از آن در رباط موجود است. [۶۲]
عنان، محمد عبداللّه، فهارس للخزانه الملکیه، ج۱، ص۱۷، رباط، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۲.۵ - محمد بن عبدالسلامابوعبداللّه محمد بن عبدالسلام (د ۱۲۳۹ق/۱۸۲۴م)، مؤلف، فقیه و حافظ حدیث. او در درعه زاده شد و در همانجا علم آموخت و انگاه برای تکمیل معلومات به فاس سفر کرد. [۶۳]
زرکلی، اعلام، ج۶، ص۲۰۶.
۲.۱.۱ - اساتیدعمویش ابوالمحاسن یوسف، ادریس بن محمد عراقی حسینی، ابوالعباس شرایبی و محمد بن ابیالقاسم سجلماسی از جمله استادان او در فقه و حدیث بودهاند که وی از برخی از آنان اجازۀ روایت یافت. [۶۴]
مخلوف، محمد، شجرهالنور الزکیه، ج۱، ص۳۸۱، بیروت، ۱۳۵۰ق.
[۶۵]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۵، ص۱۸۹، فاس، ۱۳۵۷ق.
ابوعبداللّه در ۱۱۹۶ق و ۱۲۱۱ق به حج رفت. در مکه و مدینه و مصر هدایای سلیمان بن محمد ظریف مراکش رامیان علما تقسیم کرد و با دانشمندانی چون مرتضی حسینی واسطی حنفی، احمد بن محمد دردیر، محمد بن علی صبان شافعی آشنا شد و اجازۀ روایت یافت و خود به آنان اجازۀ روایت داد. [۶۶]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۵، ص۱۸۹-۱۹۰، فاس، ۱۳۵۷ق.
۲.۱.۴ - آثاروی در نخستین سفری که به حج رفت سفرنامهای نوشت که به الرحلهالحجازیه یا الرحلهالکبری شهرت یافت. نسخههایی از آن در تامجروت و رباط موجود است. [۶۷]
زرکلی، اعلام، ج۶، ص۲۰۶.
[۶۸]
عنان، محمد عبداللّه، فهارس للخزانه الملکیه، ج۱، ص۴۴۳، رباط، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
مراکشی [۶۹]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۵، ص۱۹۳-۲۳۳، فاس، ۱۳۵۷ق.
خلاصهای از آن را نقل کرده است. نویسنده در این سفرنامه حوادث و جاها و کسانی را که از آغاز سفرش یعنی ۳ جمادیالثانی ۱۱۹۶ تا پایان آن دیده و یا مطالبی که شنیده و گفتوگوهایی که با عالمان و بزرگان داشته، با دقت و تقریباً با ذکر جزئیات آورده است. به گفتۀ مراکشی، وی در حدود ۱۱۹۷ق به وطنش بازگشته و در ۱۱۹۹ق سفرنامهاش را به پایان رسانده است.در سفر دوم نیز سفرنامهای نوشت که الرحلهالسغری نامیده شد. مراکشی [۷۰]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۵، ص۲۳۳، فاس، ۱۳۵۷ق.
نسخهای از آن را دیده و زرکلی [۷۱]
زرکلی، اعلام، ج۶، ص۲۰۶.
نیز نسخهای از آن را در فاس معرفی کرده است. [۷۲]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۳۹۱، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
[۷۳]
عنان، محمد عبداللّه، فهارس للخزانه الملکیه، ج۱، ص۴۴۶، رباط، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
[۷۴]
مجله معهدالمخطوطات العربیه، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م، ج۵، ص۱۷۸، ج ۱۸.
افزون بر دو کتاب یاد شده، تألیفات دیگر او بدین قرارند: تألیف فی علمالقراءات، که نسخهای از آن در یکی از کتابخانههای خصوصی ورزازات مغرب موجود است. [۷۵]
المعرض السادس للمخطوطات والوثائق، ص۱، رباط، ۱۹۷۴م.
شرح الاربعین الجوهریه فی ترک الظلم، که مراکشی [۷۶]
مراکشی، عباس، الاعلام، ج۵، ص۲۳۳، فاس، ۱۳۵۷ق.
نسخهای از آن را دیده است.قطع الوتین من المارق فیالدین، که نسخهای از آن در رباط هست. [۷۷]
علوش و رجراجی، فهرس المخطوطات فیالخزانه العامه برباط الفتح، ج۱، ص۳۰۵، رباط، ۱۹۴۵م.
کناش، که ظاهراً مجموعهای از اجازات اوست و نسخههایی از آن در مغرب هست [۷۸]
کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس، ج۲، ص۲۲۱، فاس، ۱۳۴۷ق.
[۷۹]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۳۶۲، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
[۸۰]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۵۱۲، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
[۸۱]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۵۱۵، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
المستصفی فی حلّیه السکرالمصفی، که نسخهای از آن در یکی از کتابخانههای خصوصی رباط هست. [۸۲]
المعرض السادس للمخطوطات والوثائق، ص۲۸، رباط، ۱۹۷۴م.
المزایا فیما حدث من البدع بامالزوایا، که نسخهای از آن در مغرب هست. [۸۳]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۵۱۵، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
النوازل، که نسخهای از آن در مغرب موجود است. [۸۴]
مجله معهدالمخطوطات العربیه، ج۵، ص۱۹۲، ج ۱۸، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۲.۶ - احمد ناصری سلاویاحمد ناصری سلاوی (ﻫ م)، مورخ ، فقیه، ادیب و مؤلف (۱۲۵۰-۱۳۱۵ق/۱۸۳۴-۱۸۹۷م) بود. ۲.۷ - جعفر بن احمد ناصریجعفر بن احمد ناصری، فرزند احمد سلاوی. در ۱۳۱۰ق/۱۸۹۲م زاده شد، ولی از تاریخ مرگ او اطلاعی در دست نیست. ۲.۱.۴ - آثارجعفر همراه برادرش محمد کتابالاستقصاء پدرش را با تحقیق و مقدمه به چاپ رسانده و خود دارای اثری به نام الرحله الفاسیه است که برخی از فصول آن در روزنامۀ السعاده در مغرب چاپ شده است. [۸۵]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۴۰۲، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
نیز کتابی تحت عنوان تفجیرالعناصر من تراجم اعیان آل ناصر به او نسبت دادهاند [۸۶]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۴، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
که اطلاعی از آن در دست نیست.۲.۸ - ابوعبدالله محمد فتحاابوعبداللّه محمد فتحا بن احمد، برادر جعفر (۱۳۱۳-۱۱۳۹ق/۱۸۹۵-۱۹۷۶م) بود. ۲.۱.۴ - آثارالحسبه، که مجموعهای است از گفتارهای فقهی همراه با سخنرانی او در رادیو مراکش در ۱۹۳۷م که نسخهای از آن در کتابخانۀ صبیحیه (شم ۱۳۱۳) موجود است [۸۷]
حجی، محمد، فهرس الخزانه الصبیحیه بسلا، ج۱، ص۱۴۵، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
و تألیفی در مناقب پدر خود که با برادرش جعفر آن را تهیه کرده است. [۸۸]
ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، ج۱، ص۲۲۸، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
۳ - فهرست منابع(۱) ابنسوده، عبدالسلام بن عبدالقادر، دلیل مورّخ المغرب الاقصی، مراکش، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م. (۲) ازهری، محمدالبشیر ظافر، الیواقیت الثمینه، قاهره، ۱۳۴۲ق. (۳) بغدادی، ایضاح. (۴) حجی، محمد، فهرس الخزانه الصبیحیه بسلا، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م. (۵) زبیدی، تاجالعروس. (۶) زرکلی، اعلام. (۷) سرکیس، یوسف الیان، معجمالمطبوعات العربیه، قاهره، ۱۹۲۸م. (۸) سلاوی، احمد، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، مراکش، ۱۹۵۶م. (۹) سید، خطی. (۱۰) علوش و رجراجی، فهرس المخطوطات فیالخزانه العامه برباط الفتح، رباط، ۱۹۴۵م. (۱۱) عنان، محمد عبداللّه، فهارس للخزانه الملکیه، رباط، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م. (۱۲) فاسی، محمد، خزانه القرویین، دارالبیضاء، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م. (۱۳) کتانی، عبدالحی، فهرس الفهارس، فاس، ۱۳۴۷ق. (۱۴) کنون، عبداللّه، النبوغ المغربی، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م. (۱۵) مجله معهدالمخطوطات العربیه، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م، ج ۱۸. (۱۶) محبی، محمدامین، خلاصهالاثر، بولاق، ۱۲۸۴ق. (۱۷) مخلوف، محمد، شجرهالنور الزکیه، بیروت، ۱۳۵۰ق. (۱۸) مراکشی، عباس، الاعلام، فاس، ۱۳۵۷ق. (۱۹) المعرض السادس للمخطوطات والوثائق، رباط، ۱۹۷۴م. (۲۰) یاقوت، بلدان،. (۲۱) : Ahlward Blochet، د Stane. (۲۲) EI۲، S، GAL، S، Hitti، فیلیپ ک و همکاران، مجموعه گارت نسخ خطی عربی، پرینستون، ۱۹۳۸. ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنناصر»،ج۵، ص۱۸۴۲. |