پیر بدرالدین بهاری بدربَدْر، پیر بدرالدین بهاری (د ۲۷ رجب ۸۴۴ق/۲۲ دسامبر ۱۴۴۰م)، معروف به پیر بدر و بدر عالم، از صوفیان مشهور در بهار و بنگال. وی فرزند شیخ فخرالدین ثانی و نوه شیخ شهابالدین حق گوی بود. وی از اولیای سلسله جُنیدیّه که مردم بیهار و بنگال احترام عمیقی برای او قایلاند. ۱ - اصل و نسبنیای او، شیخ فخرالدین زاهدی (که از معاصران قطبالدین بختیار اوشی کاکی بود) در میروت اقامت داشت و در همانجا مدفون گشت. [۲]
غوثی شطاری محمد، گلزار ابرار، ج۱، ص۳۶، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
جد او، شهابالدین حق گوی در زمان حکومت محمد شاه، فرزند تغلق شاه به دهلی رفت و در آنجا سکنی گزید، اما به سبب انتقاد از سلطان مورد خشم قرار گرفت و به قتل رسید و از همین روی لقب «حق گوی» یافت. [۳]
دهلوی عبدالحق، اخبار الاخیار، ج۱، ص۱۳۷، سکهر، فاروق اکیدمی.
[۴]
غوثی شطاری محمد، گلزار ابرار، ج۱، ص۳۷- ۳۸، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
[۵]
کشمیری همدانی محمدصادق، کلمات الصادقین، ج۱، ص۹۱-۹۲، به کوشش محمد سلیم اختر، اسلام آباد، ۱۹۸۸م.
پدر بدرالدین، شیخ فخرالدین ثانی در دهلی اقامت داشت و در همان شهر نیز درگذشت و به خاک سپرده شد. [۶]
دهلوی عبدالحق، اخبار الاخیار، ج۱، ص۱۳۷، سکهر، فاروق اکیدمی.
[۷]
غوثی شطاری محمد، گلزار ابرار، ج۱، ص۴۷، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
[۸]
کشمیری همدانی محمدصادق، کلمات الصادقین، ج۱، ص۹۵، به کوشش محمد سلیم اختر، اسلام آباد، ۱۹۸۸م.
اصل پیر بدر از میرت (در اوتارپرادش ) بود. در آنجا جَدّ اعلای او، شیخ فخرالدین زاهد (متوفی ۷۰۴)، خانقاهی بزرگ دایر کرده بود. پدر بزرگش، شیخ شهاب الدین حقگو، به فرمان محمدبن تُغْلُق (حک: ۷۲۵ـ۷۵۲)، به جرم انتقاد از آرای مذهبی او، کشته شد. ۲ - عزیمت به بهارهنگامی که سید جلال مخدوم جهانیان برای ملاقات با فیروزشاه از آچه به دهلی آمده بود، به خانقاه فخرالدین ثانی رفت و با او ملاقات کرد. در این دیدار فخرالدین نزد مخدوم جهانیان از بسیاری فرزندان و سختی معیشت شکوه کرد. سید جلال مخدوم جهانیان او را مورد تفقد قرار داد و هر یک از فرزندانش را به نمایندگی از خود به منطقهای فرستاد. در این میان منطقه بهار و بنگال برای بدرالدین در نظر گرفته شد. [۹]
غوثی شطاری محمد، گلزار ابرار، ج۱، ص۴۷- ۴۸، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
[۱۰]
کشمیری همدانی محمدصادق، کلمات الصادقین، ج۱، ص۹۵-۹۶، به کوشش محمد سلیم اختر، اسلام آباد، ۱۹۸۸م.
[۱۱]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۵، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
از سوی دیگر، شیخ شرفالدین یحیی منیری نیز (که در آن هنگام در بهار ساکن بود) در نامهای موافقت خود را با سفر بدرالدین به بهار اعلام کرد و او را به آنجا فراخواند [۱۲]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۵، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
[۱۳]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۶.
به این ترتیب، بدرالدین که پیش از آن نزد پدر خود و نیز شیخ جلال الدین حسن حسینی بخاری به تحصیل علوم ظاهری و باطنی پرداخته بود، از دهلی به بهار رفت؛ اما هنگامی به بهار رسید که شیخ شرف الدین یحیی درگذشته بود (۷۸۲ق/۱۳۸۰م). [۱۵]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۶.
[۱۶]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۵ - ۸۶، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
۳ - اساتیدپیر بدر نزد پدر خود، فخرالدین ثانی، و سید جلالالدین بخارایی، یکی از مشایخ سهروردیه، تربیت روحانی یافت. ۴ - ازدواجبدرالدین پس از ازدواج با دختری از خانوادهای هندو در بیهار و بعدها با خاندان فرمانروای جونپور وصلت کرد. وی سپس به سنارگائون۱ و چیتاگونگ۲ در بنگال شرقی مهاجرت کرد. [۱۷]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۶.
۵ - دعوت به اسلامدر سفرهایش به بنگالِ شرقی، عده زیادی از ملوانان هندو را به اسلام مشرَّف گردانید و به استقرار قدرت مسلمانان در سنارگائون کمک کرد. این نواحی در آن هنگام مناطقی دور افتاده بودند و زندگی در آنها خالی از خطر نبود. اقامت پیر بدر در آنجا و طرز سلوک و رفتار او در چشم اهالی بومی (که عمدتاً بوداییان و هندوانی عامی بودند (تیتوس)) عملی عجیب و متهورانه مینمود و آنان را به شدت تحت تأثیر قرار داد، چنانکه گروهی از آنان به تدریج به اسلام گرویدند. [۱۸]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۶.
[۱۹]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۶ -۸۷، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
۶ - محل سکونتمدتی در چیتاگُنگ مقیم شد. (محلّ) چله نشینی او در محله غربیِ بخشی بازار حافظ این شهر به شمار میآید و ملوانان هندو و مسلمان آنجا را زیارت میکنند. پیر بدر پس از مدتی اقامت در بنگال شرقی آنجا را ترک گفت و به بهار بازگشت و تا پایان عمر خود در آنجا ماند. وی در طول اقامت خود در بهار روابط دوستانهای با خاندان شرقی حاکم برجونپور برقرار کرد [۲۰]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۷.
۷ - شهرت معنوینام پیر بدر بیش از هر چیز با دریاها و رودخانهها مرتبط است. این ارتباط پیش از او نیز ظاهراً در خانواده وی وجود داشته است، چنانکه درباره نیای او، فخرالدین زاهدی نیز حکایتهایی درباره نجات بخشیدن کشتیها و مسافران دریایی نقل شده است. [۲۱]
غوثی شطاری محمد، گلزار ابرار، ج۱، ص۳۶، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
[۲۲]
کشمیری همدانی محمدصادق، کلمات الصادقین، ج۱، ص۹۲، به کوشش محمد سلیم اختر، اسلام آباد، ۱۹۸۸م.
بنابر روایتهای عامه، بدرالدین سوار بر ماهی و یا سوار بر صخرهای به بنگال آمد و این خود نشانگر سلطه او بر رودها و دریاهاست [۲۳]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۶، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
[۲۴]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۷.
نام او از یک سو همراه (و گاه مترادف) با خواجه خضر - که او نیز از مقدسان نجات بخش ملاحان است (تیتوس) ذکر میشود، و از سوی دیگر به عنوان یکی از پنج پیر (ه م) به شمار میرود. پنج پیر که جمعی متشکل از قاضی میان، زنده قاضی، شیخ فرید، خواجه خضر و پیر بدر عالم است، مجموعهای از مقدسانند که مورد احترام و ستایش عمیق هر دو گروه مسلمانان و هندوها در بنگالند و مردم در دشواریها، به خصوص در سفرها و خطرات دریایی از آنان یاری میطلبند [۲۵]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۷.
هم از اینرو، ملاحان بنگالی (که به توانایی معنوی پیر بدر در نجات خود از طوفان و دیگر سختیهای دریا معتقدند) در هنگام بروز هر نوع خطری با خواندن ورد «الله، نبی، پنج پیر، بدر، بدر» از پنج پیر و به خصوص از بدر یاری میطلبند. [۲۶]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۵ - ۸۶، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
[۲۷]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۷-۳۱۸.
۸ - وفاتاو در ۲۷ رجب ۸۴۴ در بیهار درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. مزار او در بهار (که به چهوتی درگاه (درگاه کوچک) مشهور است) زیارتگاه مردم آنجاست. علاوه بر چهوتی درگاه، شمار دیگری مزارهای نمادین پیر بدر (که غالباً رو به دهانةه رودخانهها ساخته شدهاند) در مناطق مختلف چیتاگونگ و ارکان و دیگر نقاط بنگال شرقی یافت میشود. [۲۹]
A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵، ج۱، ص۳۱۷.
[۳۰]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۳، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
[۳۱]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۷، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
(مقبره شرف الدین یحیی مَنیری به بری درگاه معروف است).۹ - فرزند پیربدرپیر بدر ظاهراً تنها فرزند دختری به نام بیبی ابدال داشته که زنی پارسا و باتقوا بوده است. [۳۲]
قدوسی، اعجاز الحق، ج۱، ص۸۷، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م.
۱۰ - فهرست منابع(۱) دهلوی عبدالحق، اخبار الاخیار، سکهر، فاروق اکیدمی. (۲) عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدر آباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۱م. (۳) غوثی شطاری محمد، گلزار ابرار، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م. (۴) قدوسی، اعجاز الحق، تذکرة صوفیائی بنگال، لاهور، ۱۹۶۵م. (۵) کشمیری همدانی محمدصادق، کلمات الصادقین، به کوشش محمد سلیم اختر، اسلام آباد، ۱۹۸۸م. (۶) عبدالحی حسنی، نزهه الخواطر و بهجه المسامع و النواظر، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/۱۹۶۲ـ۱۹۸۹، ج ۳، ص ۲۷. (۷) عبدالحق بن سیف الدین عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، دهلی ۱۸۹۱، ص ۱۲۹. (۸) عبیدالحق، تذکره اولیاء بنگاله، نواکهالی ۱۹۳۱، ص ۶۴ـ۷۲. (۹) در مورد اسلافش: محمد غوثی، گلزار ابرار (انجمن آسیایی بنگال، ایوانف ۹۷، گ ۱۴). (۱۰) غلام معین الدین، معارج الولایه (مجموعه شخصی) ج ۲، ص ۵۶۳. (۱۱) A A A History of Sufism in India, New Delhi, ۱۹۸۵. (۱۲) Titus, M T, Indian Islam, New Delhi, ۱۹۷۹. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پیر بدرالدین بهاری بدر»، شماره۴۶۰۵. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدر(پیر)»، شماره۷۱۷. ردههای این صفحه : تراجم | مشایخ صوفیه | مشایخ قرن نهم | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی | مقالات دانشنامه جهان اسلام
|