وضع نوعیتصور اجمالی لفظ توسط واضع هنگام وضع را وضع نوعی گویند. این بحث در اصول فقه کاربرد دارد. ۱ - علت تقسیم وضع به نوعی و شخصیوضع نوعی، مقابل وضع شخصی میباشد. تقسیم وضع به نوعی و شخصی، به لحاظ چگونگی تصور لفظ هنگام وضع صورت میپذیرد؛ به این بیان که واضع در هنگام وضع، ناگزیر از تصور لفظ و معنا است تا بتواند میان آنها ربط ایجاد کند. وضع نوعی به این معنا است که واضع هنگام وضع، لفظ را به نفسه و به صورت تفصیلی تصور نمیکند، بلکه به وجهه و به طور اجمالی تصور مینماید، مانند: وضع هیئتها، زیرا هیئتها دارای معانی ربطی و غیر مستقل بوده و تصور آنها، به صورت مستقل و تفصیلی ممکن نیست، و از این رو، لازم است هر هیئتی با ماده خاص خود تصور شود. و از آنجا که مواد نامتناهی میباشد و واضع نمیتواند یکایک آنها را تصور نماید، ناگزیر از تصور عنوانی است که به همه آنها اشاره داشته باشد؛ یعنی یک عنوان کلی را تصور کند و آن را آینه و نمونه افراد دیگر قرار دهد؛ برای مثال، میگوید: هر هیئتی که بر وزن «فَعَلَ» در ضمن هر مادهای باشد، آن را برای دلالت بر نسبت بین فعل و فاعل در زمان گذشته وضع میکنم. [۲]
محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج ۱، ص ۵۸.
[۸]
شهابی، محمود، تقریرات اصول، جزء ۲، ص ۳۶.
۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۹۰۷، برگرفته از مقاله «وضع نوعی ». ردههای این صفحه : مباحث الفاظ | وضع الفاظ
|