نسبتنسبت، بهمعنای ربط دهنده محمول به موضوع است. ۱ - توضیح اصطلاحنسبت از اجزای قضیه است. قضیه علاوه بر موضوع و محمول که دو طرف قضیه است، احتیاج به لفظ دیگری دارد که نشان دهنده نفی یا اثبات نسبت حکمیه باشد؛ یعنی بر نسبت حکمیه دلالت کند، و محمول را به موضوع پیوند زند یا از آن جدا سازد. آن لفظ را در اصطلاح منطقدانان حرف ربط یا ادات ربط میگویند، اما رابطه حقیقی در واقع همان نسبت حکمیه است؛ یعنی وصف واقع شدنِ محمول برای موضوع و تعلق به موضوع. مثلا برای حکم به این که «زمین کروی است» ابتدا باید زمین و کروی و بودن کرویت برای زمین (تصور کروی بودن زمین) در ذهن تصور شود، و همین تصور اخیر تصور نسبت حکمیه است، و پس از این که ذهن دلایل کافی برای کرویت زمین حاصل کرد، بر آن نسبت صحه میگذارد. بنابر این، نسبت عبارت است از آنچه محکوم علیه را به محکوم به (موضوع و محمول) ربط میدهد. [۱]
قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۸۶.
[۵]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۲۱.
[۶]
گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۹۵.
۲ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • گرامی، محمدعلی، منطق مقارن. • خوانساری، محمد، منطق صوری. • سبحانی تبریزی، جعفر، تقریر بحث امام خمینی، تهذیب الاصول. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه. ۳ - پانویس
۴ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «نسبت»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۲۵. |