نام احمد در حدیث وصیتمهمترین استناد احمد بصری، جهت اثبات حقانیت خود به عنوان فرزند و وصی حضرت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)، روایتی تحت عنوان «وصیت» حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در کتاب «الغیبه» شیخ طوسی است.او با دستاویز قرار دادن قسمت انتهایی حدیث وصیت و عبارت «و من بعدهم اثناعشر مهدیّاً … له ثلاثة اسامی، اسم کاسمی، و اسم ابی هو عبدالله و احمد و الاسم الثالث المهدی هو اول المؤمنین» خود را همان احمد در حدیث وصیت و فرزند امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) و سیزدهمین وصی حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) معرفی کرده است!. علیرغم اینکه حدیث وصیت کتاب الغیبه شیخ طوسی با آیات قرآن سازگاری نداشته و به لحاظ سندی و دلالی فاقد صحت و اتقان بوده و مورد پذیرش علمای شیعه در طول تاریخ نبوده است اما مدعی بصری برای اثبات این که، او مصداق احمد در روایت مذکور است، به سه دلیل متمسّک شده استکه در ادامه ادله او بیان و مورد بررسی قرار میگیرند. ۱ - ادله بصری برای تطبیق بر احمد در حدیث وصیتاستدلال او در این باره مبتنی بر این مقدمات است: ۱. حدیث وصیت در کتاب الغیبه شیخ طوسی موجب حفظ امت از ضلالت و گمراهی است و بر اساس آیات و روایات، خداوند باید از آن محافظت کرده و با قطع حیات مدعیان دروغین، اجازه احتجاج و دستاندازی به آن را به هیچ کس ندهد. بنابراین اگر او در ادعایش (مبنی بر مصداق احمد بودن او در حدیث وصیت) کاذب باشد هر آینه باید رگ حیاتش قطع میشد. ۱.۱ - عاصم از ظلالت و قطع حیاتاولین دلیل احمد بصری، در استناد به حدیث وصیت در کتاب الغیبه شیخ طوسی، بر این مبنا استوار است که این حدیث موجب حفظ امت از ضلالت و گمراهی بوده و بر اساس آیات و روایات خداوند باید از آن محافظت کرده و با قطع حیات مدعیان دروغین، اجازه احتجاج و دستاندازی به آن را به هیچ کس ندهد. او در کتاب الوصیة المقدسة میگوید: «چون این وصیت، عاصم من الضلال (نگهدارنده از گمراهی) است، خداوند باید از آن محافظت کند و اجازه ندهد که مدعی دروغین به آن دستاندازی کند. چنانچه قرآن کریم میفرماید: وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْاَقَاوِیلِ لَاَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَاگر پیامبر بعضی از سخنان را به افترا بر ما می بست با قدرت او را فرو میگرفتیم، سپس رگ دلش را پاره میکردیم.همچنین امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «اِنَّ هَذَا الْاَمْرَ لَا یَدَّعِیهِ غَیْرُ صَاحِبِهِ اِلَّا بَتَرَ اللَّهُ عُمُرَهُ».کسی غیر از صاحبش ادعای این امر (امامت) را نمیکند، مگر آنکه خداوند عمرش را میبرّد! بنابراین از آنجا که حدیث وصیت موجب حفظ امت از ضلالت و گمراهی است و این آیه و روایت، اهل باطل نمیتوانند ادعایی را به ناروا به خداوند ببندند و خداوند شخصاً محافظت خواهد کرد. [۶]
بصری، احمدالحسن، الوصیة المقدسة الکتاب العاصم من الضلال، ص۲۱-۱۹.
۱.۲ - انحصار احمد و تشابه اسمیدومین دلیل احمد بصری در استناد به حدیث وصیت این است که تا کنون فردی با نام احمد ادعای وصایت نکرده است، بنابراین او تنها مصداق احمد در حدیث وصیت است. احمد بصری میگوید: «امام رضا (علیهالسّلام) بعد از بیان نص از تورات و انجیل بر نام رسول ا کرم حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جاثلیق گفت: «ولی در نزد ما اثبات نشد که این محمد، همان محمد است و بر ما صحیح نیست که اقرار به نبوت او کنیم و ما شک داریم که محمد شما باشد... امام رضا (علیهالسّلام) فرمودند: با شک، احتجاج کردید. آیا خداوند قبل و بعد از آدم تا به امروز، پیامبری که نامش محمد باشد را مبعوث نمود؟ و آیا نام او را در بعضی از کتب که بر تمام انبیاء نازل کرد غیر از محمد یافتید؟» آنها از جواب دادن بازماندند. آیا تاکنون کسی قبل از من به این روایت احتجاج کرده است که نامش احمد باشد و خود را فرزند امام دوازدهم بداند؟» [۸]
بصری، احمدالحسن، الوصیة المقدسة الکتاب العاصم من الضلال، ص۲۳.
۱.۳ - حقانیت اولین مدعیسومین دلیل احمد بصری در استناد به حدیث وصیت این است که او خود را اولین فرد با نام احمد میداند که به این حدیث استناد نموده و معتقد است قبل از او، کسی به این روایت احتجاج نکرده است که نامش احمد باشد و خود را فرزند امام دوازدهم بداند؛ و از آنجا که او علیرغم ادعای خود در قید حیات است؛ پس او در احتجاج خود باین حدیث صادق است. احمد بصری میگوید: «از هزار سال پیش این حدیث در کتابهای متعدد بوده است، اما خداوند آن را از هر مدعی باطلی حفظ کرده تا به آن استناد نکند و اینکه من اولین نفری هستم که به آن استناد میکنم دلیل بر حقانیتم است.» [۹]
بصری، احمدالحسن، الوصیة المقدسة الکتاب العاصم من الضلال، ص۲۴.
۲ - پاسخ به شبهاتعلاوه بر ضعف سندی و دلالی حدیث وصیت، در پاسخ، چند نکته حائز اهمیت است: ۱. با بررسی اصل و نسب احمد بصری، این نتیجه به دست میآید که انتساب او به «الحسن» هیچ ارتباطی به امام حسن عسکری (علیهالسّلام) نداشته و به علاوه اصل ادعای سیادت وی از اساس مردود است. ۲.۱ - پاسخ شبهه اولدر پاسخ به دلیل اول احد بصری، باید به این نکته نمود که او در این دلیل دو مدعا دارد: ۱. عاصم من الضلال دانستن حدیث وصایت. ۲.۱.۱ - نفی عاصم بودن حدیثدر هیچ بخشی از حدیث موسوم به وصیت، به «عاصم من الضلال» بودن آن اشارهای نشده است، لذا بر این اساس، پایه اول استدلال احمد بصری؛ یعنی استناد به عاصم من الضلال بودن آن حدیث، از بین میرود. البته احمد بصری سعی بر این دارد تا کتابت این حدیث را ادامه ماجرای قرطاس بداند، [۱۰]
بصری، احمدالحسن، الوصیة المقدسة الکتاب العاصم من الضلال، ص۱۶.
که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن فرمود: «اِیتونی بدواة وکَتِف، اکتُبْ لکم کتاباً لا تَضِلّوا بعده ابداً.»اما واقعیت این است که ارتباط دادن این روایت به حدیث قرطاس بدون وجه است. زیرا حدیث قرطاس مربوط به روز پنجشنبه (رزیة الخمیس) بوده و حالآنکه بنا بر شهادت حدیث موسوم به وصیت، این روایت در شبی که وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن محقق شد نوشته شده است. یعنی بین درخواست لوح و کتف در روز پنجشنبه با وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روز دوشنبه که در آن وصیت نوشته شد، پنج روز فاصله است. لذا نمیتوان گفت؛ حدیثی که در هنگام وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نوشته شد، همان چیزی است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در پنجشنبه میخواست بنویسد و آن فرد مانع آن شد! از طرفی بر اساس روایات، وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در نیمه روز دوشنبه اتفاق افتاده است و حالآنکه بر اساس حدیث موسوم به وصیت، وفات را در شب دانسته و همان شب نیز وصیت املاء گردیده است. لذا این تعارض تاریخی است که از سوی احمد بصری باید پاسخ داده شود. ۲.۱.۲ - قطع حیات مدعیان دروغیناحمد بصری برای اثبات قسمت دوم استدلال خود، به آیهای از قرآن کریم و روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) متمسک شده و میگوید: همانطور که قرآن کریم و روایات، رسولان و امامان دروغین را تهدید به مرگ کرده است، هرکسی که خود را به دروغ صاحب این وصیت بداند، توسط خداوند کشته میشود تا وصیت به دست صاحب اصلی آن برسد. در پاسخ به این شبهه چند نکته حائز اهمیت است: اولا؛ استناد به آیه قرآن کریم قیاس مع الفارق، است: تهدید در آیه موردبحث متوجه شخص رسول صادق است، چنین رسولی که در ادعای رسالتش صادق است، ا گر چیزی بهدروغ به خدا نسبت دهد خدا با او چنین معاملهای میکند، نه تهدید به مطلق مدعیان و مفتریان بر خدا.بهعنوان نمونه در زیر به مواردی اشاره میشود که مدعیان دروغین بمحض ادعا به هلاکت نرسیدهاند: - عبدالله هاشم مستندساز معروف در عصر حاضر، بعد از احمد بهصورت صریح ادعای وصایت کرده و خود را مهدی دوم معرفی نموده و انصار مکتب او را کذاب دانسته اماتاکنون به هلاکت نرسیده است.همه این موارد دلالت بر این دارند که لزوماً مدعی امر امامت به محض ادعای کذب، توسط خداوند کشته نشده و آنچه مشخص میباشد این است که، خداوند فرد مدعی را از دایره الطاف رحمانی خود خارج کرده و برای همیشه چشم و گوش و قلب او را ممهور میکند؛ چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی اَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ بر این اساس قسمت دوم استدلال احمد بصری و به تبع نتیجه استدلال او نیز ابطال میگردد. ۲.۲ - پاسخ شبهه دومدر پاسخ این شبهه نکات ذیل قابل توجه هستند: ۱. همنامی افراد با نامهای مذکور در روایات و هم اسم بودن با اسامی حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) دلیل بر صداقت و حجیت آنها نیست. هیچگاه نمیتوان بهصرف انطباق نام یک مدعی با اسامی ذکرشده در روایات به حقانیت مدعی پی برد؛ چراکه برای اثبات حقانیت وی در مسئله مهمی همچون امامت و سفارت، نیاز به دلائل و براهین قطعی است. چنانچه یزید بن ابیحازم میگوید: از کوفه بیرون آمدم و چون به مدینه رسیدم بر امام صادق (علیهالسّلام) وارد شدم و بر او سلام کردم. پس آن حضرت از من پرسید: «آیا کسی با تو همصحبت و همراه بود؟ عرض کردم بله. فرمود: آیا با یکدیگر سخن هم گفتید؟ عرض کردم بله. مردی از مغیریه با من همصحبت شد. حضرت فرمود چه میگفت؟ عرض کردم او میپنداشت که محمد بن عبدالله بن الحسن همان قائم است و دلیل بر آن این است که اسم او اسم پیامبر و اسم پدرش همنام با پدر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. من در جواب به او گفتم ا گر نامها را ملاک میگیری، در فرزندان حسین نیز محمد بن عبدالله بن علی وجود دارد. پس به این مقام اولویتدارند. وی به من گفت همانا این فرزند کنیز است ولی اینیکی فرزند زنی آزاد است. پس امام صادق (علیهالسّلام) فرمود تو چه جوابی دادی؟ عرض کردم چیزی در اختیارم نبود که به او پاسخگویم. آن حضرت فرمود: آیا نمیدانید که او (قائم) فرزند آن زن اسیرشده است؟» ۲.۳ - پاسخ شبهه سومدر نقد به شبهه اولین مدعی احمد نام، باید به نکات ذیل دقت نمود: ۱. هر اول بودنی دلیل بر حقانیت نبوده و چه بسیار کسانی که جزو اولینها و گمراهترها بودهاند. کما اینکه در زیارت عاشورا اولین ظلم کننده به خاندان عصمت و طهارت را لعن کرده و میفرماید:«اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد.»۲. لازمه اثبات این ادعا، استقراء تام از تاریخ است تا بدانیم که آیا از صدر اسلام تاکنون، کسانی بودهاند که به این روایت استناد نمودهاند یا خیر. لذا صرف ادعا نمیتواند مثبت مدعا باشد. ۳ - پانویس۴ - منبععلی محمدی هوشیار، درسنامه نقد و بررسی جریان احمد الحسن. |