مطلع سعدین و مجمع بحرین (کتاب)مطلع سعدین و مجمع بحرین اثر فارسی کمال الدین عبد الرزاق سمرقندی است که به حوادث ایران در فاصله سالهای ۷۰۴ تا ۸۷۳ ق، مصادف با حکومت مغولان، میپردازد. هر چند به مناسبت موضوع، حوادث سالهای ۸۷۴ و ۸۷۵ یعنی فاصله کشته شدن ابو سعید و جلوس سلطان حسین بایقرا نیز مطرح میشود. نام کتاب تا حدی معرف مطالب آن بوده و مؤلف به ایهام خواسته است که نامی متناسب با محتوای کتاب انتخاب کند زیرا در آن، حوادث ایران در فاصله صد و هفتاد ساله ایام سلطنت ابو سعید بهادر، آخرین ایلخان بزرگ مغول و ابو سعید گورکان، پادشاه تیموری آمده و آن را به سفارش و پیشنهاد دوست خود تدوین نموده است. ۱ - ساختار کتابآغازگر این اثر گران بها، مقدمه مفصلی از مصحح (عبد الحسین نوایی) بوده و کتاب بدون ابواب و فصول، وقایع را به صورت سال به سال جمع آوری و بیان کرده است. همان طور که بر قلم مؤلف رفته است، مطلع سعدین در دو جلد فراهم آمده- که هریک در دو مجلد ارائه شده- جلد اول شامل وقایع ایران از سال ۷۰۴ تا ۸۰۷ است یعنی حوادث دورهای بیش از صد سال که از تولد سلطان ابو سعید بهادرخان شروع میشود و به مرگ تیمور در ۱۷ شعبان ۸۰۷، شرح اسامی اولاد و نوههای او و اختلال سپاه وی پایان میپذیرد. جلد دوم از آغاز سلطنت شاهرخ است تا قتل سلطان ابو سعید گورکانی و شرحی از حوادث سالهای ۸۷۴ و ۸۷۵ یعنی سال جلوس حسین بایقرا. مؤلف بر هر یک از این دو جلد، مقدمهای نوشته که بیشتر عبارت پردازی و فضل فروشی است تا بیان مطالبی ارزنده. از مقدمه مفصل و متکلف و مغلق جلد اول تنها این مطلب بر میآید که وی از دوران تحصیل در اندیشه نگارش کتابی در تاریخ بوده ولی به علت نابسامانی و اختلالات سیاسی یا به اصطلاح خود او «عوایق روزگار و طوارق لیل و نهار» توفیق نمییافته تا اینکه آرامشی پدید آمده و دست به نگارش کتاب برده ولی باز به صورت کتاب در نیاورده تا اینکه در نوروزی، دوستی (ظاهرا شیخ معز الدین حسین) او را بدین کار تشویق میکند و مؤلف به تشویق آن دوست، کتاب را به پایان میبرد. جلد اول بیشتر اقتباس است از ذیل جامع التواریخ رشیدی - تالیف شهاب الدین عبدالله معروف به حافظ ابرو، مواهب الهیه مولانا م عین الدین محمد یزدی، ظفرنامه شرف الدین علی یزدی و تالیفات حافظ ابرو در باب تاریخ آل کرت، آل مظفر و سربداران. مؤلف، در مقدمه جلد دوم بعد از حمد و ثنای خداوند متعال و نعت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و اصحاب ایشان، ضمن ارائه شرح حال مختصری از خود، به چگونگی تدوین جلد اول و مطالب آن میپردازد. جلد دوم که در شرح سلطنت شاهرخ و فرزندان وی و هم چنین شرح سلطنت سلطان ابو سعید گورکانی است- یعنی وقایع قریب العهد نگارنده-، همراه با مشاهدات عینی مؤلف بوده و چون در اردو و دربار شاهرخی مکانتی داشته، مطالب تاریخی را یا به چشم دیده و یا از ثقاه (افراد مورد اعتماد) شنیده است. درهمین جلد دوم، خاتمهای وجود دارد مشعر بر ارزش کتاب، از جمله اینکه به مناسبت قرب عهد و زمان، مؤلف وقایعی را از تاریخ حافظ ابرو نقل کرده که وی در اکثر به چشم یقین مشاهده نموده است و ظاهرا نویسنده این خاتمه، عبد الواسع بن المطهر است که شرح حالش در حبیب السیر [۱]
حبیب السیر، ص ۱۷۶.
آمده.در خلال ذکر حوادث، اشعار زیبایی نیز از شعرای بزرگ پارسی زبان مانند فردوسی، حافظ و... آورده شده است. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - مقدمه مصححمقدمه مصحح، بعد از تبیین اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در زمان مغولان و قیامهایی که علیه آنان رخ داد، نحوه روی کار آمدن تیمور گورکانی را بیان میکند. در ادامه به تشریح دو جلد کتاب پرداخته و بعد از بیان شرح حال مفصلی از مؤلف، به نحوه طبع و نسخههای کتاب اشاره میکند. ۲.۲ - متن کتاب۲.۲.۱ - زندگینامه ابوسعیدمتن کتاب نیز در بر دارنده این مطالب است که ایلخان مغول سلطان ابو سعید بن الجایتوی بن ارغون بن ابقا خان بن هلاکو خان بن تولوی خان بن چنگیز خان، در شب چهارشنبه هشتم ذیقعده ۷۰۴ ق دیده به جهان گشوده و در سال ۷۱۶ پس از مرگ پدر، بر تخت سلطنت ایران تکیه زده و پس از سلطنتی پر تلاش، ننگین و خونین، در ۱۳ ربیع الاخر سال ۷۳۶ درگذشته است. ۲.۲.۲ - دوران پس از مرگ ابوسعیدپس از مرگ ابو سعید و ظهور ضعف و فتور در سلطنت مغول، در گوشه و کنار ایران، امرای سرکش کوس استقلال زدند و بعضی از آنان، مثل شیخ حسن بزرگ (جلایری) و شیخ حسن کوچک (چوپانی) شاه زادگان مغولی را آلت دست خود ساخته، به نام آنان و به کام خویش، بساط سلطنت گستردند و عدهای دیگر نیز مانند امیر مبارز الدین محمد در فارس، یزد و کرمان کوس لمن الملکی زدند یا چون سربداران سبزوار و ملوک کرت در هرات، خطبه و سکه به نام خویش کردند. در این جا اوضاع ایران آشفته و پریشان ذکر شده و مؤلف آن را بسیار نابسامان میداند به طوری که بیان میکند در این ایام، چوپانیان در آذربایجان و نواحی شمال ارس، جلایریان در تبریز و بغداد، آل اینجو در فارس، سربداران در سبزوار، آل کرت در هرات، طغاتیمور خان در استرآباد و مظفریان در اصفهان و یزد و کرمان، سلطنتی به استقلال داشتند و هر یک از آنان به محض احساس قدرت، بر دیگری میتاخت تا آنکه در سال ۷۷۱ ق، تیمور گورکان (لقب دامادان مغول) در ماوراء النهر، پس از یک دوره طولانی کش مکش با امرای محلی و جنگ با رقبای خویش از جمله امیر حسین نوه امیر غزغن، بر تخت سلطنت نشست و به تدریج دولتهای مزبور را یکی پس از دیگری از میان برداشت یا تابع و خراج گزار خویش ساخت و بار دیگر بر سراسر ایران بلکه بر سرزمینی از مغولستان تا دریای مدیترانه و از استپهای روسیه تا دهلی دست یافت و پس از این فتوحات عظیم، درصدد حمله به چین بود که در چهارشنبه ۱۷ شعبان سال ۸۰۷ در شهر اترار درگذشت. بعد از تیمور پسران و نوادگان وی از جمله شاهرخ، الغ بیک و... یکی پس از دیگری بر سریر سلطنت ایران تکیه میزنند. حوادث بیان شده در کتاب تا آن جا ادامه پیدا میکند که سلطان ابو سعید گورکان در سال ۸۵۵ پس از مبارزات فراوان با شاه زادگان شاهرخی، جهان شاه قراقوینلو و میرزا ابو القاسم بابر به سلطنت رسیده و بعد از مدتی در حدود ۱۸ سال کشور داری، در چهاردهم رجب سال ۸۷۳ در قراباغ اران، در راه توسعه طلبی و بلند پروازی سر پرشور در کمند اسارت درآورده و چند روز بعد به اشاره اوزون حسن آققوینلو به دست یادگار محمد پسر سلطان محمد میرزا پسر بایسنغر پسر شاهرخ کشته میشود. در بیان وقایع هر سال، مطالبی که به نظر مؤلف مهم و قابل ذکر هستند آورده شده و لذا همه حوادث بیان نشدهاند. ۲.۲.۳ - قتل امیر یساولاز جمله اتفاقاتی که به بیان آن پرداخته شده، حکایت قتل امیر یساول به توطئه شهرزاد یسور و بکتوت پسر اولدونویان بعد از جلوس سلطان سعید، وقایعی که در خراسان حادث شد، طغیان برخی امرای سلطان ابو سعید و مبارزه او با ایشان، کشته شدن شهرزاد یسور و لشکرکشی امیر حسن به قندهار و غزنین است. ۲.۲.۴ - لشکرکشی امیر چوپاندر تشریح لشکرکشی امیر حسن بن امیر چوپان آمده است که امیر چوپان، پسر بزرگ خود امیر حسن را با لشکر بسیار به جانب غزنین و قندهار فرستاد که پادشاه ترمشیرین (حاکم آن نواحی)، آگاه شده و سپاه فراوانی به استقبال آنها گسیل کرد. دو سپاه در حدود غزنین بایک دیگر ملاقات کردند و چنان که در کتاب آمده (دو سپاه جنگ جوی شیرخوی روی در روی آورده، میمنه و میسره و قلب و جناح آراسته شد. عنان مبارزان از چپ و راست گردان شد و گوش تکاوران به نوک سنان آرایش یافت). سرانجام سپاه ترمشیرین شکست خورده و امیر حسن به غزنین رفته خرابی بسیار بر جای میگذارد به گونهای که حتی گور سلطان محمود را ویران کرده و مجاوران آن جا را به اسارت میبرند. بدین ترتیب شاه به امرای خراسان همچون امیر اکرنج، امیر محمود ایسن قتلغ، امیر نیک روز و دیگران فرمان داده و ایشان را به جنگ با امیر حسن میفرستد تا اینکه او را شکست داده و به دست یریغ سلطان کشته میشود. ۲.۲.۵ - گسترش تاریخنویسیدر روزگار تسلط مغولان و به دنبال آن در هنگام سلطنت تیموریان بر ایران، تاریخ نویسی گسترش فراوان یافت. چرا که مغولان نیز مانند دیگر مردم صحرانشین و بیابان گرد به اخبار و احادیث فرمان روایان خود و شرح جنگها و فتوحات و نیز نسبت به تاریخ و سرگذشت پدران و نیاکان خویش دل بستگی فراوان داشتند و چنین است که در روزگاران آنان، کتب فراوانی در زمینه تاریخ و سیر به رشته تحریر و تالیف کشیده شده که کتاب مطرح شده نیز از جمله آنهاست که گر چه به صورت جانبدارانه و متملقانه نوشته شده ولی تا حدودی توانسته است وقایع آن روزگار را منعکس کند. ۳ - وضعیت کتابکتاب فاقد هر گونه فهرست بوده و پاورقیها به اختلاف نسخ، توضیح برخی کلمات و عبارات متن و آدرس آیات میپردازد. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |