محمدمعزالدین جهاندارشاهجهاندارشاه، محمدمعزالدین، هشتمین پادشاه سلسله بابریان هند بوده است. ۱ - تولد و حکومتجهاندارشاه، پسر بزرگ بهادرشاه ، در ۱۰۷۱ به دنیا آمد. منابع از شرح حال او تا زمان درگذشت پدرش (۱۱۲۴) اطلاعی ندادهاند، جز آنکه وی حاکم مُلتان بود. در هنگام مرگ بهادر شاه، اختلاف چهار پسرش، بر سر جانشینی، به جنگ میان آنان انجامید. عظیمالشأن، دومین و بالیاقتترین پسر بهادرشاه، که از طرف پدر به جانشینی برگزیده شده بود، برای به دست گرفتن قدرت، از بنگال ، مرکز حکومتش، به آگره رفت. جهاندارشاه، که عیاش و ضعیفالنفس بود، میخواست بدون درگیری به ملتان برود که ذوالفقارخان ، صوبهدار متنفذ دکن ، مانع شد و سه برادر را علیه عظیمالشأن متحد کرد. [۱]
غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین، ج ۲، ص ۳۸۲.
[۲]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲، ص ۶۸۵.
[۳]
د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه.
در صفر ۱۱۲۴ جنگی درگرفت که در آن عظیم الشأن کشته شد و دیری نپایید که دو برادر دیگر نیز در جنگ با جهاندارشاه و ذوالفقار خان جان خود را از دست دادند. از این زمان به بعد، جهاندارشاه بدون رقیب در آگره بر تخت نشست. [۴]
غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین، ج ۲، ص ۳۵۸.
[۵]
محمد قاسم عبرتلاهوری، عبرتنامه، ج۱، ص ۱۵۴ـ۱۶۱.
۲ - نخستین پیامد حکومتنخستین پیامد روی کار آمدن جهاندارشاه، زندانی کردن و کشتن امیران و نزدیکان، عظیم الشأن بود، حتی محمد کریم، پسر بزرگ عظیمالشأن، نیز به قتل رسید. [۶]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲، ص ۶۸۸ـ۶۸۹.
در این زمان، تنها دغدغه جهاندارشاه از جانب فرخسیر ، دیگر پسر عظیمالشأن، بود که در بنگال زندگی میکرد. فرخسیر که مال و لشکری نداشت با حمایت دو برادر دولتمرد سیدتبار، به نامهای حسینعلیخان ( فیروز جنگ ) و حسن علیخان، [۷]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲.
آماده نبرد با جهاندارشاه شد. [۸]
غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین، ج ۲، ص ۳۸۷ـ ۳۸۸.
[۹]
محمد قاسم عبرتلاهوری، عبرتنامه، ج۱، ص ۱۶۲.
[۱۰]
سرکار، ص ۳۲۷.
هنگامی که جهاندارشاه از پیشروی فرخسیر به پَتنه آگاه شد، عزالدین، پسرش، را با لشکری مجهز به مقابله فرخسیر فرستاد. نیروهای عزالدین در نزدیکی آگره آماده دفاع شدند، اما عزالدین تاب مقاومت نیاورد و باتوجه به اختلافاتی که از قبل با پدرش داشت، خزانه را برجانهاد و به آگره گریخت. [۱۱]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲، ص ۶۹۸ـ۷۰۰.
[۱۲]
غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین، ج ۲، ص ۳۹۰ـ ۳۹۱.
[۱۳]
محمد قاسم عبرتلاهوری، عبرتنامه، ج۱، ص ۱۶۶ـ ۱۶۸.
۳ - جنگ با فرخ سیرجهاندارشاه با شنیدن این خبر، به قصد مقابله با فرخ سیر از دهلی حرکت کرد. نزدیک قصبه ساموگره ، در نزدیکی آگره، میان لشکریان جهاندارشاه و فرخسیر جنگ در گرفت. چون سرداران ایرانی و ترک جهاندارشاه باهم رقابت داشتند و بیشتر امیران لشکر از رفتار و کردار جهاندارشاه ناراضی بودند، در این نبرد فعالانه شرکت نکردند. دشمنی میان ذوالفقارخان وزیراعظم و کوکلتاشخان نیز، که به ناهماهنگی در مدیریت نبرد انجامیده بود، سبب گردید تا جنگی که در آغاز به سود جهاندارشاه بود، به زیان او تمام شود. [۱۴]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲، ص ۷۰۰ـ ۷۰۳.
[۱۵]
غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین، ج ۲، ص ۳۹۱ـ۳۹۳.
[۱۶]
سرکار، ص ۳۲۸.
۳.۱ - فرار از نبردجهاندار شاه، از میدان نبرد گریخت و به آگره رفت. وی پس از تغییر وضع ظاهرش، در کسوتی فقیرانه به دهلی فرار کرد و از آصفالدوله اسدخان کمک خواست. ذوالفقارخان نیز، که حتی پس از فرار جهاندارشاه به مقاومت پرداخته بود، با اینکه میتوانست فرخسیر را اسیر کند، ناگزیر فرار کرد و نزد پدرش (آصفالدوله) رفت. [۱۷]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲، ص ۷۰۲ـ ۷۰۴.
[۱۸]
غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین، ج۲، ص۳۹۳ـ۳۹۴.
[۱۹]
محمد قاسم عبرتلاهوری، عبرتنامه، ج۱، ص۱۷۲.
ذوالفقارخان تصمیم داشت جهاندارشاه را به کابل یا دکن ببرد و پس از جمعآوری لشکر، بار دیگر به مقابله فرخسیر برود اما آصفالدوله اسدخان ــ که جهاندارشاه را سست و بیاراده میدانست و نیز بهسبب آنکه خزانه پادشاهی براثر بخششهای بیحساب خالی شده بود ــ ذوالفقارخان را از این کار منصرف کرد و، برای بقای خاندان خود، جهاندارشاه را در قلعهای محبوس نمود . [۲۰]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲، ص ۷۰۴.
[۲۱]
محمد قاسم عبرتلاهوری، عبرتنامه، ج۱، ص ۷۲ـ۱۷۳.
[۲۲]
سرکار، ص ۳۲۹.
۴ - قتل در زندانفرخسیر، پس از تاراج اردوی جهاندارشاه، در ۱۱۲۵ از آگره به دهلی رفت و پیش از ورودش به شهر دستور کشتن جهاندارشاه را داد. جهاندارشاه را در ۱۶ محرّم همان سال در زندان کشتند و سر او را بر نیزه کردند. ذوالفقارخان را نیز کشتند و جسد هر دو را بر پشت فیلی گذاشتند و برای عبرت دیگران در شهر گردانند. حکومت جهاندارشاه حدود یازده ماه به طول انجامید و پس از او بهنام فرخسیر خطبه خواندند و سکه زدند. [۲۳]
محمدهاشم خافیخان نظامالملکی، منتخباللباب، ج ۲، ص ۷۳۳ـ۷۳۴، ج ۲.
[۲۴]
غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین، ج ۲، ص ۳۹۴ـ ۳۹۵.
[۲۵]
محمد قاسم عبرتلاهوری، عبرتنامه، ج۱، ص ۱۷۵ـ۱۷۹.
۵ - فهرست منابع(۱) محمدهاشم خافیخان نظامالملكی، منتخباللباب، ج ۲، چاپ كبیرالدین احمد، كلكته ۱۸۷۴. (۲) غلامحسینبن هدایتاللّه طباطبائی، سیرالمتأخرین ، چاپ سنگی لكهنو ۱۳۱۴. (۳) محمد قاسم عبرتلاهوری، عبرتنامه، چاپ ظهورالدین احمد، لاهور ۱۹۷۷. (۴) EI ۲ , s.v. "Dj ahandar Shah" (by P. Hardy); (۵) Jadu Nath Sarkar, "Bahadur Shah, Jahandar Shah, Farrukh-Siyar, Rafi ، -ud-Darajat and Rafi ، -Ud-Daula", in The Cambridge history of India , vol.۴, ed. Richard Burn, Cambridge ۱۹۳۷. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمدمعزالدین جهاندارشاه»، شماره۵۲۶۵. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|