مجتبی لنکرانیآیتالله حاج شیخ مجتبى لنكرانى از مجتهدین و عالمى محقق و فاضلى مدقق و فقیهى متبحر است. ایشان گذشته از مقام علم و فضل عالمى پارسا و موصوف به تقوا و داراى ملكات فاضله اخلاقى و محامد آداب و محاسن اخلاق و مبرا از تظاهرات و بسیار متواضع و خلیق بود. وى در سال ۱۳۲۰ ق متولد شده و پس از مدت کوتاهی بیماری در بیست و چهارم فروردین سال ۱۳۶۵ در اصفهان دار فانی را وداع نمود و به جوار قرب الهی پر کشید. ۱ - شخصیتشناسیاگر چه اینک قامت استوار، سرافراز و پر شکوه حوزه هزار ساله نجف اشرف با جنایات و فشار جاهلان متعصب و بوجهلیان شبپرست خمیدهتر و هجوم بر این پایگاه قداست و معرفت فزونتر شده است، ولی ستارگان درخشنده آن شهر دانش و دانایی هرگز در آسمان فضیلت غروب نخواهند کرد؛ همان مردان بزرگی که علم و عمل را با رنگ و بوی ولایت آمیختند و در جوار بارگاه امام امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در راه هدایت و معرفت و دستگیری از ایتام آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لحظهای آرام نگرفتند. یکی از تربیت یافتگان مکتب علوی، عالم عامل، فقیه گرانقدر و استاد فرزانه آیتالله حاج شیخ مجتبی لنکرانی میباشد. آن بزرگوار، در سالیان متمادی تدریس و تبلیغ در سامرا، نجف و اصفهان همواره سرچشمه برکت و هدایت بود. پدر ایشان آیتالله آقا شیخ حسن بن شکور بن حاتم بن احمد لنکرانی نجفی، از دانشمندان محترم و صاحب نام حوزه نجف اشرف بود. وی در سال ۱۲۸۰ ه. ق. در قریه «الوادی» در منطقه لنکران قفقاز متولد شد ودر نهم جمادیالاول سال ۱۳۶۱ درگذشت. در اوان جوانی برای کسب علوم اسلامی، راهی نجف اشرف شد و در محضر اساتید و بزرگان به تحصیل پرداخت و به مقام بلند اجتهاد نایل شد. علامه آقا بزرگ تهرانی در خصوص وی آورده است: «او از صالحین، پرهیزکاران و نیکان بود و از جمعی از اساتید و مشایخ ما روایت میکرد؛ همچون: میرزا حسین خلیلی، سیدمحمدعلیشاه عبدالعظیمی و سیدحسن صدر و از او روایت میکند شیخ علی اردوبادی.» [۱]
تهرانی، آقابزرگ، نقباءالبشر، ج۱، ص۴۶۵.
ایشان تالیفات و تقریرات و حواشی بسیاری داشت و دارای رساله عملیه نیز بود. از تالیفات او میتوان: «نتایج الافکار فی فهم کلمات الائمة الاطهار.» را نام برد. در این خاندان و در مهد تربیت چنین پدری دانشمند، آقا مجتبی لنکرانی به سال ۱۳۱۵ قمری در نجف اشرف پا به عرصه گیتی نهاد. ایشان در سایه هدایت و ارشاد پدر فرهیختهاش، مقدمات و مراتب تحصیل و رشد را طی نمود و وارد دریای مواج دانش و تقوا در حوزه علمیه نجف اشرف گردید.۲ - اساتید مجتبی لنکرانیحاج شیخ مجتبی لنکرانی، علاوه بر استفاده از محضر نورانی پدر گرامیش، در خدمت تنی چند از بزرگان حوزه نیز بوده است که مختصراً به معرفی آنان میپردازیم. ۱- حاج میرزا ابوالهدی کلباسی: ایشان فرزند آیتالله ابوالمعالی محمد بن ابراهیم کلباسی اصفهانی و از شاگردان برجسته صاحب «عروه» و صاحب «کفایه» است. در فقه و اصول، صاحب نظر و در رجال، متبحر بوده است و در سال ۱۳۵۶ قمری درگذشت. از آثار اوست: «البدرالتمام»، «الصراط المستقیم»، «الدرالثمین» و «حاشیه بر کفایه». [۳]
تهرانی، آقابزرگ، نقباءالبشر، ج۱، ص۸۱.
۲- آیتالله آقا سید ابوتراب خونساری: او از بزرگترین مدرسان حوزه نجف اشرف به شمار میرود و از محضر اساتیدی چون: شیخ محمدحسین کاظمی، مولی لطفالله مازندرانی و شیخ حبیبالله رشتی استفاده برده است و آثاری مانند: «سبیل الرشاد فی شرح نجاة العباد»، «قصدالسبیل»، و «مصباحالصالحین» از او به یادگار مانده است. در جمادیالاول ۱۳۴۶ قمری در گذشت و در وادیالسلام مدفون شد. [۵]
تهرانی، آقابزرگ، نقباءالبشر، ج۱، ص۲۸.
۳- علامه محمدجواد بلاغی: او را پایهگذار علم کلام نوین در حوزه نجف اشرف دانستهاند. از اساتید بزرگی مثل حاج آقا رضا همدانی، سیدمحمد هندی، شیخ محمود طه نجف و صاحب کفایه بهره جست. پس از چندی به سامرا هجرت نمود و ضمن استفاده از محضر میرزای شیرازی دوم، در رکاب ایشان در نهضت استقلالطلبی علمای عراق حضور یافت. او قلمی روان و سبک نویسندگی شیوایی داشت. رقم تالیفات علامه بلاغی، بیش از چهل جلد میباشد. این دانشمند پر تلاش، در شعبان ۱۳۵۴ قمری به ملا اعلی پرواز کرد. [۶]
تهرانی، آقابزرگ، نقباءالبشر، ج۱، ص۳۲۳.
آیت الله حاج شیخ مجتبی لنکرانی، فلسفه و کلام را از خرمن انبوه دانش علامه بلاغی، فرا گرفت و تعلیمات این استاد در شکلگیری شخصیت علمی او اثری به سزا داشته است.۴- آیتالله العظمی آقا سیدابوالحسن اصفهانی: از مراجع بزرگ شیعه (م ۱۳۶۵ق). ۵- آیتالله العظمی آقا ضیاءالدین عراقی: از مدرسین معروف و مشهور (م ۱۳۶۱ق.). ۶-آیتالله العظمی میرزا حسین نائینی: از اصولین بزرگ (م ۱۳۵۵ ق). ۷- آیتالله العظمی شیخ محمدحسین کمپانی: از مدرسین مبرز و مشهور (م ۱۳۶۱ ق). حاج شیخ مجتبی در محضر چهار استاد اخیر، فقه و اصول را به کمال فرا گرفت و خود به مقام بلند استادی نایل آمد. ۸- آیتالله العظمی سیدمحمد فیروز آبادی. (بقیه اساتید آیتالله لنکرانی را فرزند ایشان از قول آن مرحوم ذکر کرد.) ۹- آیتالله آقا میرزا علی ایروانی. ۱۰- آیتالله شیخ محمود شیرازی. ۱۱- آیتالله شیخ عبدالحسین رشتی. ۱۲- آیتالله شیخ کاظم شبستری تبریزی. ۱۳- آیتالله شیخ مرتضی محلاتی. ۱۴- آیتالله شیخ مرتضی طالقانی. ۱۵- آیتالله سیدحسین بادکوبهای. ۱۶- آیتالله حاجی فاضل نیشابوری. ۱۷- آیتالله شیخ محمدصادق نحوی بروجردی. حاج شیخ مجتبی علاوه بر تسلط به مبانی فقه و اصول، در حدّ عالی به علومی چون تاریخ، ادبیات، شعر، لغت و کلام آشنا و دارای تبحر و تخصص بود. محقق ارجمند، مرحوم آقا سید عبدالعزیز طباطبایی، که خود از شاگردان ایشان است، درباره او نوشته است: «او دانشمند ادیبی بود که در بسیاری از علوم دست داشت.» [۷]
طباطبایی، عبدالعزیز، الغدیر فی التراث الاسلامی.
ایشان در ایام تحصیل، مدتی با مرجع عالیقدر شیعه، مرحوم آیتالله العظمی خوئی (رحمةاللهعلیه) و مرحوم آیتالله العظمی سیدعبدالهادی شیرازی (رحمةاللهعلیه) همبحث بود و با افرادی همچون حضرات آیات: حاج شیخ علی محمد بروجردی، حاج شیخ ابوالفضل خوانساری و صامت قزوینی (آیت الله آقا میرزا عبدالرحیم صامت قزوینی از شاگردان مکتب اساتیدی چون آقا ضیاء عراقی، میرزا حسین نائینی و آقا سیدابوالحسن اصفهانی بود که در قزوین به تدریس و تبلیغ مشغول بود و اخیراً به رحمت ایزدی پیوست.) دوستی و الفت مخصوص داشت. ۳ - مهاجرت به سامراشهر سامرا و حرم ملکوتی عسکریین (علیهماالسّلام)، از دیر باز به علت سکونت اهل تسنن و کمی شیعیان، همواره محیطی غربتافزا و حزنآور برای دوستداران این دو امام همام داشت. از این رو میرزای بزرگ شیرازی (رحمةاللهعلیه)، در سال ۱۲۹۱ ه. ق با هجرت به این شهر و تاسیس حوزه بزرگ درسی، گرد مظلومیت و غبار غربت را از رخسار آن زدود؛ ولی بعد از درگذشت میرزا و انتقال مجدد پایگاه مرجعیت شیعه به نجف اشرف، باز هم شهر سامرا و حوزه آن از وجود و حضور دائم علما و فضلا خالی شد. پس از سالها در زمان مرجعیت مرحوم آیتالله العظمی بروجردی (رحمةاللهعلیه) ایشان تصمیم به اعزام نمایندهای قوی به سامرا گرفتند تا ضمن تدریس و تبلیغ و اداره حوزه این شهر، پایگاه شیعه را تقویت کند. بدین منظور آیتالله حاج شیخ مجتبی لنکرانی را انتخاب کردند که ضمن برخورداری از وجاهت و موقعیت مطلوب بین علما و فضلای نجف اشرف، خود مدرسی زبردست و صاحب کرسی تعلیم و تربیت بودند. این مهم به وسیله آیتالله حاج شیخ نصرالله خلخالی، نماینده آیتالله العظمی بروجردی (رحمةاللهعلیه) در نجف اشرف، به حاج شیخ مجتبی ابلاغ شد و ایشان به این شهر هجرت کردند. بعد از درگذشت مرحوم آیتالله بروجردی (رحمةاللهعلیه)، آقا مجتبی لنکرانی از سوی مرحوم آیتالله سیداحمد خوانساری (رحمةاللهعلیه) و با حمایت و کمک ایشان چند سالی در سامرا ماند. (نقل از حجةالاسلام آقا شیخ عبدالله لنکرانی.) او در سامرا حوزه گرمی را تاسیس کرد و شاگردانی گرد آورد. حضور این شخصیت گرانقدر شور و نشاط تازهای در شیعیان و طلاب این شهر ایجاد نمود. به دنبال هجرت شیخ مجتبی به سامرا، تعداد زیادی از شاگردان ایشان در نجف نیز برای استفاده از محضر استاد به این شهر هجرت کردند. در هر سال، در ماه مبارک رمضان، که طبق روال همیشگی، ایشان درس عقاید و کلام برقرار میکردند، مرحوم حاج شیخ نصرالله خلخالی، طلاب و فضلای حوزه نجف را تشویق میکرد که با استفاده از ایام تعطیلی دروس حوزه، به سامرا مسافرت کنند و از مباحث اعتقادی حاج شیخ مجتبی بهره برده و موجِب تقویت ایشان در آن شهر غریب شوند. توقف او در سامرا حدود نُه سال به طول انجامید و مجدداً به نجف اشرف بازگشتند. ۴ - هجرت به ایرانحکومت بغداد که همیشه حضور بزرگان حوزه را در این کشور مخل و مزاحم خود میدید، در جهت فشار و تضعیف حوزه کهنسال نجف اشرف از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. در سال ۱۳۹۱ ه'. ق، این تهدیدات و آزارها به نهایت رسید و موجب شد عده زیادی از علمای ایرانیالاصل این دانشگاه نورانی، مجبور به ترک موطن خود شوند. در پی آن حوادث، مرحوم آیتالله لنکرانی نیز به ایران هجرت کرد و از آنجا که با علمای اصفهان ارتباط و انس زیادی داشت و بسیاری از شاگردان ایشان نیز اصفهانی بودند. و حتی محل تدریس وی در نجف در مدرسه صدر که مدرسه اصفهانیها محسوب میشد، قرار داشت. آن مرحوم بعد از مراجعت به ایران، دعوت علما و مردم اصفهان را جهت سکونت در این شهر پذیرفت و آنجا رحل اقامت افکند. آقا شیخ مجتبی ضمن تدریس در اصفهان، با منبرهای معنوی و اعتقادی خود به تحکیم مبانی دینی و معارف ولایی مردم نیز میپرداخت و طی سالیان طولانی، تعداد زیادی از فضلا و جویندگان زلال ناب علم و فضیلت و تقوا، از گفتار و کردار روشن زندگی این اسوه فضیلت بهرهها میبردند. ۵ - شاگردانآیت الله لنکرانی را باید از اساتید موفق حوزه به شمار آورد؛ چه او از همان عنفوان جوانی در حوزه نجف اشرف به تدریس مقدمات و سپس سطح پرداخت. وی سالها در سامرا (مدرسه میرزای شیرازی)، در نجف (مدرسه صدر) و در اصفهان (مدرسه صدر و مدرسه جلالیه) مشغول به تدریس بود. فرزند محترمشان جناب حجة الاسلام آقا شیخ عبدالله لنکرانی برای نگارنده، نقل نمود: «در بعضی خانوادهها پسر، پدر و پدربزرگ، شاگرد مرحوم حاج شیخ مجتبی بودهاند و تدریس ایشان به صورت مداوم تا نزدیک هشت ماه به رحلتشان ادامه داشت.» ایشان در نجف در مدرسه صدر و در سامرا در مدرسه میرزای شیرازی و در اصفهان صبحها در مدرسه صدر بازار و عصرها در مدرسه جلالیه احمد آباد مشغول تدریس بودند. دقت، ظرافت، بیان شیوا و اخلاق نیکوی آن بزرگوار که با شوخ طبعی و خوش رویی همراه بود، باعث میشد تعداد زیادی از فضلا در محفل او حضور یابند و از دریای علومش استفاده کنند. فاضل محترم جناب حجةالاسلام و المسلمین ناصری قوچانی که از شاگردان و علاقهمندان نزدیک آن مرحوم بوده و شرحی بر مبحث تعادل و تراجیح رسائل با استفاده از افادات استاد نوشته است. [۸]
ناصری قوچانی، محمدرضا، جواهر العقول فی شرح فوائد الاصول، ص۶.
از آیتالله لنکرانی نقل میکند:«بنده سی دوره «رسائل»، بیست و پنج دوره «مکاسب» و بیست وهشت دوره «کفایه» را برای طلاب تدریس کردهام.»از میان شاگردان ایشان افراد ذیل را میتوان نام برد: نام کثر شاگردان ایشان را از «المنتخب من اعلام الفکر و الادب» و تعدادی را نیز از زبان شاگردانشان در قم نقل نمودیم. حضرات آیات و حجج اسلام: شهید شیخ مرتضی بروجردی؛ سیدعبدالعزیز طباطبائی؛ شیخ محمداسحاق فیاض؛ آقا رضی شیرازی؛ سیدعلی گلپایگانی؛ راستی کاشانی؛ شیخ احمد معرفت؛ شیخ معین خفاجی؛ شیخ محمدباقر مدرس سلطان آبادی؛ سیدعلی علمالهدی؛ شیخ مصطفی هرندی؛ شیخ عبدالرسول واعظی؛ شیخ محمدرضا ناصری قوچانی؛ سیدمحمدحسن طالقانی؛ سید محمد اصغر مروج؛ سیدمحمّدرضا خرسان؛ سیدمحمّد جزایری؛ سیدکلب عابدالرضوی؛ سیدمحمّدمهدی خلخالی؛ سیدعلی میلانی؛ سید باقر مهری؛ سید عبدالعظیم کندی؛ سیدمحمّدجواد جلالی حسینی؛ سیدجعفر علمالهدی؛ سیدفاضل میلانی؛ سیدیوسف طباطبائی؛ شیخ جواد دشتی؛ شیخ احمد دشتی و شیخ محمدعلی اسلامی. ۶ - آثارآثار مکتوب آن فقید عبارتند از: ۱- تقریرات فقه و اصول اساتید بزرگی چون: آقا ضیاء عراقی، آقا سیدابوالحسن اصفهانی و میرزا حسین نائینی. ۲- دیوان شعر به نام «گلستان حاتمی»؛ که مشتمل بر اشعار عربی و فارسی، در توحید، عقاید و مدح پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه اطهار (علیهمالسّلام) است. ۳- و کتابی در عقاید و کلام به نام «اوفی البیان»؛ این کتاب، که تنها اثر مطبوع آیتالله لنکرانی است، در شرح «منظومه منجیه» از مرحوم سید محمد تقوی، فرزند آیت الحق مرحوم سیدمرتضی کشمیری، میباشد. حاج شیخ مجتبی به جهت علاقه به این قصیده و اشتمال آن بر اصول اعتقادات، آن را شرح نموده و در سال ۱۳۷۵ ق، به چاپ رسانده است. بعضی از مباحث این کتاب عبارت است از: صفات ثبوتیه و سلبیه، عدل، نبوت، امامت، معاد، شفاعت، رجعت و چند قصیده در مدح اهل بیت (علیهمالسّلام). ۷ - اخلاق و سلوکآن بزرگوار از مصادیقِ «دعاة الناس بغیر السنتهم» بود. تواضع، ادب، خوشرویی، زهد و تقوای وی مورد تحسین و اعتراف دوستان و آشنایان و همه کسانی است که او را از نزدیک میشناختند و محضر شیرین و بیآلایشش را درک کردهاند. با وجود گذشت سالها از رحلت آن عزیز، هنوز لطایف، ظرایف و خاطرات او در یادها باقی مانده است. صفای باطن و پکی نفس و بیآلایشی آن عالم عامل، چنان بود که مورد توجه همه بزرگان، علما و مردم واقع میشد. مرحوم رازی دربارهاش نوشته است: «ایشان گذشته از مقام علم و فضل، عالمی پارسا و موصوف به تقوا و دارای ملکات فاضله اخلاقی و محامد آداب و محاسن اخلاق و مبرّا از تظاهرات و بسیار متواضع و خلیق میباشند.» [۹]
شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۳، ص۱۰۶.
از تصدّی امامت جماعت به شدّت پرهیز داشت و به وعظ و منبر اهتمام ویژه داشت. لذا در اصفهان شبهای ماه مبارک رمضان در حسینیه مرحوم عمادزاده از مسائل اعتقادی و محبت و ولایت ائمه اطهار (علیهمالسّلام) سخن میگفت و محضر او میعاد جویندگان معرفت و هدایت بود. تواضع آن بزرگوار نیز زبانزد همه نزدیکان او است. شاگرد فاضل ایشان، آقای ناصری نقل نمودند: «بنده بارها میدیدم آقا شیخ مجتبی در ملاقات با مرحوم آیتالله العظمی آقا سیدعبدالهادی شیرازی، خم میشد تا دست ایشان را ببوسد. و این در حالی است که با آن مرجع عالیقدر همبحث و همدوره بود؛ اگرچه آقا سیدعبدالهادی اجازه نمیداد و از دست بوسی ممانعت میکرد.» ۸ - وفاتعالم جلیل، مدرس فاضل، ادیب فرزانه، آیتالله حاج شیخ مجتبی حاتمی لنکرانی نجفی پس از عمری مجاهده و تلاش در راه تعلیم و تعلّم و تبلیغ معارف الهی و ترویج مبانی شیعه و خدمت به مکتب جانبخش اهلبیت (علیهالسّلام) و زندگی پک، بیآلایش و زاهدانه، پس از مدت کوتاهی بیماری در بیست و چهارم فروردین سال ۱۳۶۵ (بیستم شعبان ۱۴۰۶ ه. ق) در اصفهان دار فانی را وداع نمود و به جوار قرب الهی پر کشید. جنازه آن مرحوم روز بعد در میان حزن و اندوه مردم قدرشناس اصفهان و تالم شدید شاگردان و ارادتمندانش از حسینیه مرحوم عمادزاده به مدرسه صدر تشییع شد و پس از اقامه نماز به وسیله مرحوم حضرت آیتالله سید مصطفی مهدوی، به قم منتقل گردید و در حجره ۲۵ صحن بزرگ، در جوار آستان حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) آرمید. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «لنکرانی، مجتبی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۷. |