قطع موضوعی وصفیقطع ماخوذ در موضوع، به سبب صفت نفسانی بودن آن را قطع موضوعی وصفی گویند. ۱ - تعریفقطع موضوعی وصفی، مقابل قطع موضوعی طریقی بوده و عبارت است از قطعی که به دلیل صفت نفسانی بودنش در موضوع حکم شارع لحاظ شده است، مانند این که شارع بگوید: «یجب فی الصبح رکعتان مقطوعتان» یا «یجب فی المغرب ثلاث رکعات مقطوعة». ۲ - بررسی قطع مستفاد در حکم شرعیقطعی که شارع در موضوع حکم شرعی اخذ کرده، از دو لحاظ قابل بررسی است؛ یکی از لحاظ صفت نفسانی بودنش صفتیت و دیگری از لحاظ طریقیت و کاشفیت آن از واقع. در نظر گرفتن لحاظ صفت بودن قطع، به این معنا است که قطع یکی از صفات نفسانی است که در نفس قاطع به وجود میآید. این صفت نفسانی، یک صفت حقیقی و در مقابل اوصاف اعتباری و انتزاعی است، ولی از آن جا که صفت حقیقی ذات اضافه است یک نسبت و رابطهای با قاطع دارد و یک نسبت و رابطهای هم با مقطوع. اگر قطع به لحاظ رابطهای که با قاطع دارد در موضوع اخذ شود، به آن قطع موضوعی وصفی میگویند و اگر به لحاظ رابطهای که با مقطوع دارد در موضوع اخذ شود، به آن قطع موضوعی طریقی گفته میشود. [۳]
تلخیص الاصول، ملکی، حبیب الله، ص (۱۴۹-۱۴۷).
[۶]
جواهر الاصول، صدر، محمد باقر، ص (۸۸-۸۷).
[۸]
شرح رسائل، محمدی، علی، ج۱، ص۲۴.
[۹]
کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۴، ص۸۲.
۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۴۴، برگرفته از مقاله «قطع موضوعی وصفی». ردههای این صفحه : قطع موضوعی
|