قطع موضوعی طریقیقطع ماخوذ در موضوع، به سبب طریق به واقع بودن آن را قطع موضوعی طریقی گویند. ۱ - تعریفقطع موضوعی طریقی، مقابل قطع موضوعی وصفی بوده و عبارت است از قطعی که به سبب طریق به واقع بودنش در موضوع دلیل شرعی اخذ شده است. ۲ - بررسی قطع در موضوع حکم شرعیقطعی که در موضوع حکم شرعی اخذ شده است به دو لحاظ قابل بررسی است: ۱. به لحاظ صفت بودن؛ ۲. به لحاظ طریق بودن. در نظر گرفتن خاصیت طریق بودن و کاشفیت به این معنا است که قطعی که در موضوع دلیل اخذ شده (موضوع به آن مقید گردیده) کاشف و آینه تمام نمای واقع است بی آن که در جهت کشف و نشان دادن واقع نقصی در آن تصور شود؛ به خلاف شک و ظن. ۳ - طریقه تشخیص قطع طریقیتاز دو راه میتوان فهمید قطعی که در دلیل شرعی آمده است، طریقیت دارد: ۱. از راه تصریح خود شارع، مانند آن که بگوید: «اذا قطعت بخمریة شی ء یجب علیک الاجتناب»، آن گاه به دنبال این خطاب، تصریح کند که این قطع تنها به سبب طریق و کاشف بودنش، در موضوع لحاظ شده است؛ ۲. از راه دلیل خارجی؛ برای مثال، شارع میگوید: «مقطوع الخمریة حرام»، ولی اجماع که یک دلیل خارجی است دلالت میکند بر این که قطع طریقیت دارد نه وصفیت. ۴ - فرق قطع طریقی با موضوعی طریقیفرق میان قطع طریقی محض با قطع موضوعی طریقی این است که در قطع طریقی محض هیچ گونه التفاتی به قطع وجود ندارد و قطع در موضوع حکم اخذ نشده و در ترتب حکم بر موضوع دخالتی ندارد و تنها طریق دست رسی به حکم واقعی است؛ به خلاف قطع موضوعی طریقی که به آن التفات میشود و از این نظر که طریق به واقع است، در ترتب حکم بر موضوع دخالت دارد. ۵ - نکتهاین که گفته شده امارات و اصول عملی، قائم مقام قطع موضوعی نمیشوند، منظور قطع موضوعی وصفی است، نه قطع موضوعی طریقی، که جای گزین میپذیرد، زیرا در ظاهر، موضوعی است، ولی در واقع طریقیت دارد. [۴]
محمدی، علی، شرح رسائل، ج۱، ص ۲۴-۲۳.
[۵]
ملکی، حبیب الله، تلخیص الاصول، ص ۱۴۹-۱۴۷.
[۷]
صدر، محمد باقر، جواهر الاصول، ص ۸۸-۸۷.
۶ - پانویس
۷ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۴۳، برگرفته از مقاله «قطع موضوعی طریقی». ردههای این صفحه : قطع موضوعی
|