قرینه شخصیانحصار قرینه بودن یک چیز به مورد یا شخص خاص زا قرینه شخصی گویند. ۱ - تعریفقرینه شخصی، مقابل قرینه نوعی بوده و به قرینهای گفته میشود که قرینه بودنش به مورد یا شخص خاصی منحصر است و در غیر آن، ویژگی قرینه بودن را ندارد، ۱.۱ - مثالمثل این که مولا به عبد خود بگوید: «اکرم رجلا»، سپس خود مولا تصریح کند که در انجام این کار آزاد هستی و هر کسی چه زن و چه مرد را که خواستی، میتوانی اکرام کنی، یا این که، عبد این تخییر را از عادت مولا به دست آورد. یا مثل این که مولا بگوید: «اکرم العلما» سپس بگوید: «زید لیس بعالم»، در حالی که واقعاً زید عالم است. این جمله دوم ( حاکم ) را چون بر جمله اول ( محکوم ) نظارت خاص دارد و مربوط به آن است، قرینه شخصی برای جمله اول تلقی میکنند؛ بنابر این، حکومت ، بر قرینه شخصی بودنِ یکی از دو دلیل بر دیگری دلالت میکند. [۳]
شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۴۲۱.
۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۳۱، برگرفته از مقاله «قرینه شخصی». ردههای این صفحه : قرینه
|