طمع در فقهطمع به معنای چشمداشت است. ۱ - کاربرد فقهیاز آن به مناسبت در باب قضاء و شهادات سخن گفتهاند. ۲ - تعریفطمع عبارت است از چشمداشت به آنچه در دست دیگران است. ۳ - مقابل طمعمقابل آن، غنا و بینیازی نفس است از آنچه دیگران دارند. ۴ - طمع مذموم و ممدوحطمع با توجه به کاربرد آن در موارد مختلف در آیات و روایات به خودی خود امری ناپسند نیست. پسندیده یا ناپسندیده بودن آن بستگی به متعلق آن دارد. طمع در امور دنیایی نسبت به دارایی و موقعیت اجتماعی دیگران امری ناپسند است؛ لیکن نسبت به امور معنوی، مانند چشمداشت به فضل و مغفرت و کرم خداوند تعالی امری پسندیده است؛ چنان که در آیات متعدد در این مقام به کار رفته است ۵ - کاربرد طمع نزد عرفالبته کاربرد رایج و متداول طمع نزد عرف در امور دنیایی و نسبت به داراییهای دیگران و مناصب دنیایی افراد میباشد. [۴]
المفردات (راغب)، واژه «طمع».
۶ - طمع در روایاتاز طمع در امور دنیایی در روایات متعدد به شدت نکوهش شده و از آن به فقر حاضر و عامل زوال ایمان نام برده شده است. در حدیثی از امام سجاد علیه السلام آمده است:«همه خیرات و خوبیها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم است دیدم». ۷ - استحباب دوری از طمعمستحب است قاضی [۶]
جامع عباسی، ص۳۵۱.
کاتب ( منشی دادگاه ) و کارشناس تقسیم اموال مشاع و مشترک که از سوی حاکم شرع تعیین میشود از آزمندی و طمع منزه و مبرّا باشند.۸ - پانویس
۹ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، زیر نظر آیتالله محمود هاشمیشاهرودی، ج۵، ص۲۱۳، برگرفته از مقاله«طمع». |