صهیب بن سنانصهیب بن سنان در اصل اهل عراق و از ساکنان کنار دجله نزدیک موصل است، پدر و عمویش از فرمانداران کسری بر سرزمین ابلّه بودند، ۱ - معرفی اجمالی صهیبدر یکی از جنگهای روم و ایران صهیب اسیر رومیان گردید. او را به روم بردند و در آنجا بزرگ شد، از این جهت به او صهیب رومی میگویند و به همین جهت در زبان لکنت داشت نه عرب بود و نه اروپایی، بعضی از افراد قبیله کلب او را با جمعی از بردگان از روم خریداری کردند و در مکه به عبدالله جدعان فروختند، عبدالله او را آزاد ساخت. [۲]
عالمی دامغانی، محمد علی، پیغمبر و یاران، ج۴، صص ۲۹ و ۳۰، انتشارات بصیرتی، ۱۳۸۶، قم، خیابان ارم.
۲ - تاریخچه اسلام آوردن صهیبصهیب و عمار یاسر پس از سی و چند نفر مسلمان شدند. در یکی از روزهایی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با جمعی از مسلمانان در خانه ارقم پنهان بودند، عمار یاسر جلو خانه ارقم منتظر اجازه بود که صهیب هم رسید، عمار پرسید برای چه به اینجا آمدی؟ صهیب گفت: تو برای چه آمدهای؟ عمار گفت: آمدهام تا خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیده و گفتارش را بشنوم، صهیب گفت: مقصود من هم همین است. هر دو وارد شدند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اسلام را به آنها پیشنهاد کرد و آن دو مسلمان شدند. [۳]
ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۷۲۸، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط اولی، ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۳ - هجرت صهیب به مدینه همراه پیامبرپس از هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مدینه، صهیب هم به قصد مدینه حرکت کرد. کفار قریش به تعقیب او برخاستند. صهیب که مردی شجاع و نیرومند بودن تیری به چله کمان نهاد و گفت همه مرا میشناسید در تیراندازی مهارت کامل دارم، چنانچه از من دست نکشید آخرین تیری که در ترکشم هست به کار برده، سپس با شمشیر با شما میجنگم؛ علاوه من برای شما سودی ندارم. محل اموالم را به شما نشان میدهم تا آنها را تصرف کنید و از من دست بکشید. آنها به این معامله راضی شدند و برگشتند، او هم به راه خود ادامه داد تا در قبا خود را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسانید. [۴]
ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۷۳۲، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط اولی، ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
صهیب در بدر، احد، خندق و سایر جنگها شرکت داشت. [۵]
ابن سعد، محمد بن سعد، (م ۲۳۰)، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۲، تحقیق محمد عبد القادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط اولی، ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۴ - علاقه صهیب به خلیفه دومصهیب علاقه خاصی به خلیفه دوم عمر داشت؛ در برخی کتابهای تاریخی آمده که صهیب در هنگام بستری بودن خلیفه دوم، در اثر ضربت خوردن، برای او گریه و ندبه میکرد و پس از مرگ عمر بر جنازه او نماز خواند. چنانکه خلیفه دوم هم به او علاقه داشت و در ایامی که در بستر افتاده بود، دستور داد صهیب با مردم نماز بخواند، او با این دستور تا پس از خاتمه یافتن کار شورای خلافت برای مردم امامت میکرد. [۶]
ابن سعد، محمد بن سعد، (م ۲۳۰)، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۳، تحقیق محمد عبد القادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط اولی، ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۵ - ارتباط صهیب با اهل بیتدر هر صورت در متون روایی و تاریخی مطلبی که دلالت کند بر این که وی امامت حضرت علی (علیهالسّلام) را قبول داشته و یا ارتباط با اهل بیت داشته است یافت نشد، بلکه بر اساس پارهای از روایات، صهیب به جهت برخی اعمال ناپسند مورد سرزنش اهل بیت (علیهالسّلام) قرار گرفته است. ۶ - وفات صهیبصهیب در ماه شوال ۳۸ در هفتاد سالگی در مدینه از دنیا رفت و در بقیع مدفون گشت. [۸]
ابن سعد، محمد بن سعد، (م ۲۳۰)، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۷۳، تحقیق محمد عبد القادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، ط اولی، ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
بنابر قولی او در ۹۰ سالگی از دنیا رفت. ۷ - پانویس۸ - منبعپایگاه اسلام کوئیست، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۷. |