شیخ محمد سلطان المتکلمینسلطان المتکلمین، شیخ محمد واعظ و روحانی انقلاب ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری بود. ۱ - معرفی اجمالیوی فرزند ملااسماعیل کجوری و از اهالی مازندران بود. پس از طی مراحل حوزوی به وعظ و خطابه روی آورد و سخنوری برجسته گردید. در جریان جنبش مشروطه، او برجسته ترین واعظ تهران بود که آشکارا از سیاستهای مستبدانه عین الدوله انتقاد می کرد و از اینرو دستگیر شد. منبر شورانگیزی در جریان شهادت سیدعبدالحمید در تواریخ معتبر مشروطه آمده است. ۲ - فعالیتهای سیاسیوی در سال های نخست مشروطیت، سخنگوی مراجع و علمای مشروطه خواه عتبات و تهران بود و نقطه نظرات آنان را نسبت به ارکان مشروطه و وظایف مردم نسبت به نظام مشروطه و بالعکس در منابر خود بیان می کرد. در یکی از نامههای آخوند خراسانی به وی آمده است: «مساعی جمیله و بیانات سحریه منبریه جنابعالی در اعلاء کلمه حقه اسلامیه و تقویت معدلت خواهان و قلع مواد ظلم و استبداد و اشاعه عدل و داد، متواتراً مسموع و دوام توفیق آن جناب را درخواست نموده . در این موقع که بحمدالله تعالی و حسن تأییده کلیه امور بر وفق مرام و نتیجه اقدامات و زحمات حاصل گردید، مخصوصاً مزاحمت می نمایم که تمام اوقات،خصوص ایام و لیالی متبرکه شعبان و رمضان به عموم ملت بفهماند که غرض ما از این همه زحمت، ترفیه حال رعیت و رفع ظلم از آنان و اعانه مظلوم و اغاثه ملهوف و اجرا احکام الهیه عزاسمه و حفظ و وقایه بلاد اسلام از تطاول کفار و امر به معروف و نهی از منکر و غیرها از قوانین اسلامیه نافعه للقوم بوده است، واضح است وزراء مسئول و وکلا منتخب، کمال مساعدت از جنابعالی فرموده، عموم اهالی ایران، خصوصاً قاطبین طهران، امتثال وامر شریفه خواهند نمود…». ۳ - خدمات شیخ محمدناظم الاسلام کرمانی در شرح خدمات وی می نویسد: «… از زمانی که عزی الیه داخل در حوزه مشروطیت شده الی کنون، منافی مشروطیت چیزی از ایشان مشاهده نشده تا این زمان که سال ۱۳۲۸ (ق) می باشد صحیح و سالم و با نهایت شرف و افتخار و احترام باقی مانده است، نه مطالبه اجر زحماتش نمود و نه ریاست را به خود جلب کرد و نه اسباب چینی برای وکالت پارلمان کرد… این واعظ محترم در این ایام هم که قلوب عموم از اوضاع حالیه متنفر گردیده ، به زبان پند و موعظه و آن نطق کذایی خود به مردم میرسانند که بدی و خباثت بعضی، باعث بدی مقصود نمی شود». او سال ها در تهران، مشهد و سایر شهرها منبر می رفت و علاوه بر آن به نویسندگی نیز اشتغال داشت . از آثار او می توان از: زبده المآثر فی ترجمه الحاج ملاباقر؛ تاریخ ام المصائب، بشارات الامه؛ ترجمه موسی المبرقع و اساس السیاسه فی تأسیس الریاسه نام برد. وی در ۱۳۱۴ در هشتاد و چند سالگی در تهران درگذشت. [۱]
کسروی، احمد، تاریخ مشروطیه ایران، ۴۰۸.
[۲]
کسروی، احمد، تاریخ مشروطیه ایران، ۴۸۲.
[۳]
کرمانی، ناظمالاسلام، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۹۵-۲۰۰.
[۴]
مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب، ج۳، ص۶۱-۶۲.
[۵]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، فی القرن الثالث بعد العشره، ج۵، ص۱۹۸.
[۶]
واعظ خیابانی، ملاعلی، علما معاصرین، ص۳۶۷-۳۶۸.
۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «شیخ محمد سلطان المتکلمین». ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سده 14 (قمری) | علمای تهران | علمای شیعه | علمای قرن چهاردهم | علمای قرن سیزدهم | علمای مجاهد
|