زوال حکمت (قرآن)آیاتی از قرآن کریم بیانگر آن است که اسیر هوس و تمایلات جنسی شدن، موجب زوال و از دست دادن حکمت خدادادی میگردد. ۱ - هوسرانی عامل زوال حکمت"... ءاتینـه حکمـا وعلمـا... • قال رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه والا تصرف عنی کیدهن اصب الیهن واکن من الجـهلین. و هنگامی که به بلوغ و قوت رسید، ما «حکم»(نبوت)و «علم» به او دادیم... • (یوسف) گفت: «پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن میخوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود! » " جهل در آیه یاد شده، سفاهت (ضد حکمت) است. نگارنده (قرشی) این معنی را میپسندم و در بیشتر آیات قرآن، آن بمعنی سفاهت و بی اعتنائی استعمال شده است. مثلا آنجا که آمده: و الا تصرف عنی کیدهن اصب الیهن و اکن من الجاهلینمقصود آنست که: بزنان میل کرده و از کسانی میشوم که سفیهاند و بحقائق بی اعتنا. در اینگونه آیات و نظائر آنها که خواهد آمد آنرا بعدم علم حمل کردن غلط است وانگهی عدم علم در بیشتر موارد عذر است حال آنکه این کلمه بیشتر در مقام عدم عذر و عقوبت آمده است. هل علمتم ما فعلتم بیوسف و اخیه اذ انتم جاهلون برادران یوسف از کار و عمل خود بی خبر نبودند بلکه جهالت آنها همان بی اعتنائی بود زیرا که آنها یوسف را میشناختند و میدانستند کار خلاف میکنند، این جهالت باعث مسئولیت در پیشگاه خدا و سبب عذاب دنیا و آخرت است و گرنه جهالت بمعنای عدم علم حسابش چندان سخت نیست مخصوصا که با عناد توام نباشد. در آیه ا تتخذنا هزوا قال اعوذ بالله ان اکون من الجاهلینمراد آنست که مسخره کار مردان سفیه و بی اعتنا بحقائق است و کار کسانی است که بر خلاف آنچه درک میکنند کار انجام میدهند، نظیر این آیه است آیه لتاتون الرجال شهوة من دون النساء بل انتم قوم تجهلونیعنی خود را به بی اعتنائی میزنید. اینگونه جهالتها همه توام با علماند یعنی عامل در وقت عمل نسبت بفهم و عقیده اش عالم و نسبت بعملش بی اعتنا است و علت مسئول بودن همان است ۲ - پانویس۳ - منبعقرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله « زوال حکمت» ردههای این صفحه : حکمت | موضوعات قرآنی
|