خلاصة الاشعار و زبدة الافکارخلاصة الاشعار و زبدةالافکار، مفصّلترین تذکره زبان فارسی ، نوشته تقیالدین محمدبن شرفالدین علی حسینی کاشانی ، از نویسندگان دوره صفویه ، متخلص به « ذکری » و مشهور به « میر تذکره » می باشد. ۱ - شرح حال اجمالی مؤلفوی در حدود ۹۴۶ در کاشان به دنیا آمد. در کودکی و نوجوانی در همان شهر به آموزش و کسب دانشهای متداول پرداخت و در سلک شاگردان محتشم کاشانی درآمد و بعدها بنا به وصیت محتشم، دیوان او را گردآوری کرد. تقیالدین در ۹۸۷ به اصفهان رفت و در این شهر سکونت کرد. او در ۹۹۰ به عتبات عراق و در ۱۰۱۰ به همدان سفر کرد، [۱]
محمدبن علی تقیالدین کاشی، خلاصةالاشعار و زبدةالافکار: بخش کاشان، ج۱، ص۲۲، چاپ عبدالعلی ادیب برومند و محمدحسین نصیری کهنمویی، تهران ۱۳۸۴ش.
اما درباره سفر او به هند که برخی گفتهاند در این سفر به بیجاپور رفت و در آنجا خلاصة الاشعار را به نام ابراهیم عادلشاه تألیف کرد، بسیار جای تردید است. [۲]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۳، تهران ۱۳۶۳ش.
از تاریخ وفات تقیالدین اطلاع دقیقی در دست نیست، اما به نوشته اوحدی بلیانی ، مؤلف عرفات العاشقین ، [۳]
تقیالدین محمدبن محمد اوحدی بلیانی، عرفاتالعاشقین، نسخه عکسی از نسخه خطی کتابخانه ملک، ش ۵۳۲۴.
وی در سالهای تألیف عرفات العاشقین درگذشته است. در عرفات العاشقین نمونهای از سرودههای او نیز آمده است. [۴]
تقیالدین محمدبن محمد اوحدی بلیانی، عرفاتالعاشقین، نسخه عکسی از نسخه خطی کتابخانه ملک، ش ۵۳۲۴.
از وی چند اثر دیگر برجایمانده از جمله: مجمعالقصاید ؛ مآثرالخضریة ؛ تدوین دیوان محتشم کاشانی. [۵]
ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، بخش ۳، ص۱۷۱۵، ج۵، بخش ۳، تهران ۱۳۷۵ش.
۲ - گزارش محتوااثر مشهور تقیالدین تذکره خلاصة الاشعار در شرح احوال شاعران متقدم و متأخر و معاصر نویسنده است. وی تألیف این کتاب را در حدود ۹۷۵، در عصر شاه طهماسب اول (حک: ۹۳۰ـ۹۸۴) آغاز کرد و ابتدای کتاب را به نام او آراست و در دیباچه رکن یکم از وی نام برد. نگارش و تدوین این اثر بیش از چهل سال به طول انجامید و مؤلف پس از اتمام کار در ۱۰۱۶، آن را به شاه عباس اول (حک: ۹۹۶ـ۱۰۳۸) تقدیم داشت. تقیالدین کاشی گاه ضمن گزارش احوال برخی شاعران، به سال نگارش مطلب اشاره کرده که بیشتر سالهای ۹۸۵ تا ۱۰۱۱ است. [۶]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۰ـ۵۴۱، تهران ۱۳۶۳ش.
۳ - ساختار کتابخلاصة الاشعار مشتمل بر احوال و نمونه اشعار ۶۵۱ شاعر است. مؤلف نمونههای زیادی از اشعار شاعران را برگزیده و از این جهت تذکرهای نمونه است. وی از آنرو که با مثنوی میانهای نداشته، به جز یکی دو مورد از نقل مثنویهای صاحبان تراجم خودداری کرده است، [۷]
ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، بخش ۳، ص۱۷۱۴، ج۵، بخش ۳، تهران ۱۳۷۵ش.
از جمله ذیل شرححال زمانی یزدی ، به درخواست شاعر نمونهای از مثنویهای او را آورده است. [۸]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۴، تهران ۱۳۶۳ش.
این کتاب حاوی یک مقدمه، چهار فصل، چهار رکن و یک خاتمه به این شرح است :۴ - مقدمهدر سبب تألیف و گردآوری اشعار، نقل اشعاری از حضرت امیر مؤمنان علیهالسلام و ترجمه آنها به نظم، ذکر برخی احادیث نبوی درباره سرودن شعر و مختصری درباره تاریخ شعر فارسی؛ فصل اول در بیان ایجاد عشق و معرفت که از جانب خداوند در انسان به وجود میآید؛ فصل دوم در تعریف و فضیلت عشق؛ فصل سوم در تقسیم عشق به مجازی و حقیقی؛ فصل چهارم در شرایط محبت از طرف محبوب و مذمت جماعتی که معشوق را نمیشناسند. [۹]
علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۵ـ۱۲۶، تهران ۱۳۴۳ش.
۵ - ارکان اربعه کتابارکان اربعه کتاب که متضمن زندگینامه شاعران است عبارتاند از: رکن اول. گزارش احوال شعرای قصیدهگوی متقدم از زمان آل سبکتکین و بیان حالات و منتخب اشعار آنان، حاوی احوال بیش از پنجاه تن از شاعران به ترتیب تاریخ درگذشت آنان و شامل دو جلد: جلد اول در احوال ۲۲ شاعر، از عنصری (متوفی ۴۳۱) تا خاقانی (متوفی ۵۸۲). جلد دوم درباره ۳۲ شاعر از ظهیر فاریابی (متوفی ۵۹۸) تا بابا افضل کاشانی (متوفی قرن هفتم). رکن دوم. متضمن احوال ۴۲ تن از غزلسرایان و بعضی از قصیدهگویان متقدم، از سعدی تا شاه شجاع کرمانی . رکن سوم. زندگینامه غزلسرایان و بعضی از قصیدهگویان متأخر، شامل احوال ۴۷ شاعر، از حافظ تا مولانا فنایی . رکن چهارم. حاوی احوال ۱۰۳ شاعر زمان سلطان حسین بایقرا تا عصر تألیف کتاب. این رکن از جامی شروع میشود و با زندگینامه غزالی مشهدی خاتمه مییابد. [۱۰]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۲۴ـ۵۲۸، تهران ۱۳۶۳ش.
۶ - خاتمهمفصّلترین بخش کتاب است و در آن احوال شاعران معاصر مؤلف ذیل دوازده اصل آمده است. هر اصل شامل دو فصل است. فصل اول ذکر احوال شاعران مشهور هر شهر و ناحیه شامل شهرهای کاشان، اصفهان، قم ، ساوه ، قزوین ، گیلان و مازندران ، تبریز و آذربایجان ، یزد ، کرمان ، شیراز ، همدان و نواحی آن، ری و استرآباد ، خراسان . فصل دوم در احوال شاعرانی است که تقیالدین کاشی در دوره جوانی خدمت آنان را دریافته است. [۱۱]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۲۹ـ۵۳۷، تهران ۱۳۶۳ش.
۷ - خاتمه دوم تألیفدر برخی نسخهها، که نسخه تجدید نظر شده مؤلف محسوب میشوند، بخشی با عنوان خاتمه دوم وجود دارد. در این بخش گزیده اشعار شصتتن از شاعران معاصر نویسنده، بدون شرححالشان آمده است. ظاهرآ دیوانهای این شاعران، پس از خاتمه تألیف خلاصة الاشعار به دست مؤلف رسیده و او میخواسته زندگینامه آنان را نیز بنگارد، اما نتوانسته این امر را به انجام برساند. [۱۲]
علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۲۹، تهران ۱۳۴۳ش.
۸ - زندگینامههای مندرج در تألیفتعداد زندگینامههای مندرج در این کتاب بیش از ۶۵۱ نیست که این رقم در مقایسه با عرفات العاشقین (حاوی بیش از سههزار شرح حال) بسیار اندک است، اما گزیدههای مفصّل از اشعار شاعران، حجم کتاب را افزایش داده است. در خلاصة الاشعار زندگینامه شاعران مختصر است، اما ابیات انتخابی برخی شاعران از حدود متعارف گذشته است. [۱۳]
علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۰، تهران ۱۳۴۳ش.
در برخی مواضع، ذیل احوال یک شاعر، ابیاتی از شاعران دیگر را نیز برای نمونه آورده و احوال شاعران بزرگ را در چند قسمت عرضه کرده و گاه نمونههای آثار منثور آنان را هم نقل کرده است. [۱۴]
علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۱، تهران ۱۳۴۳ش.
۹ - زادگاه مؤلف در تألیفعلاقه تقیالدین کاشی به زادگاهش، کاشان، سبب افراط وی در گزارش احوال شاعران آنجا و گزیده اشعار آنان شده است و این بخش در مقایسه با سایر قسمتهای کتاب نامتناسب مینماید. گاه مطالب زائدی در کتاب دیده میشود، چنانکه در احوال شاعرانی که به صفتی مشهور یا شناخته شده بودند، مطالبی نوشته که کتاب را بیسبب مفصّل ساخته است. از هنرنماییهای او ساختن داستانهای عشقی مجعول و خالی از حقیقت در باب هر یک از شاعران متقدم است که کتاب او را کم اعتبار کرده است. [۱۵]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۶ـ۵۴۷، تهران ۱۳۶۳ش.
[۱۶]
ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، بخش ۳، ص۱۷۱۴ـ۱۷۱۵، ج۵، بخش ۳، تهران ۱۳۷۵ش.
۱۰ - منابع تألیفمؤلف در تألیف این کتاب از منابع متعدد سود جسته است. وی بهویژه در مقدمه از تذکرة الشعرای دولتشاه و مجالس النفایس و تذکره ترکی مکارم الاخلاق به عنوان منابع خود یاد کرده است، اما معمولا در ذکر احوال شاعران، بهویژه شاعران متقدم، از منابع خود کمتر نامبرده، گرچه گاه آثاری چون چهار مقاله، المعجم، حدایقُ السِحر، مجالس النفایس، تاریخ جعفری و تحفه سامی را ذکر کرده است. تقیالدین کاشی در بررسی منابع گاه به انتقاد از آنها پرداخته، از جمله در رکن چهارم، ذیل نام بدرچاچی قزوینی از مندرجات تذکرةالشعرای دولتشاه انتقاد کرده است. [۱۷]
علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲، تهران ۱۳۴۳ش.
نثر خلاصة الاشعار گاه مصنوع و متکلف، اما به هر حال روان و شیرین است. مؤلف در شروع هر قسمت نام شاعران را همراه با القاب و عناوین آورده و گاه در مقدمه و برخی جاها به آیات قرآن و احادیث و امثال استناد کرده است. [۱۸]
علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۱۳۲، تهران ۱۳۴۳ش.
۱۱ - شهرت تألیفخلاصة الاشعار از زمان تألیف شهرت یافت و مورد استفاده تذکرهنویسان قرار گرفت. بهرغم تألیف چندین تذکره مفید و سودمند در عصر صفوی، هنگامی که نصرآبادی در ۱۰۸۳ به تألیف تذکرهاش پرداخت، در مقدمه کتاب ضمن معرفی مهمترین تذکرههای زبان فارسی از این اثر یاد میکند. [۱۹]
محمدطاهر نصرآبادی تذکره نصرآبادی، چاپ احمد مدقَق یزدی، ج۱، ص۵، یزد ۱۳۷۸ش.
بخش متقدمان خلاصةالاشعار را یکی از ادیبان و شاعران معاصر و مُجالِس مؤلف، شیخ علینقی کمرهای (۹۵۳ـ۱۰۳۱)، خلاصه کرد [۲۰]
تقیالدین محمدبن محمد اوحدی بلیانی، عرفاتالعاشقین، نسخه عکسی از نسخه خطی کتابخانه ملک، ش ۵۳۲۴.
و در این گزیده، افسانهها و مطالب غیرواقعی را حذف و مطالب اساسی و تاریخی را حفظ نمود. گفتهاند تقیالدین کاشی از این کار او رنجید و مدتها با او ستیزه داشت، اما در خاتمه خلاصةالاشعار از کمرهای به نیکی یاد کرده است. [۲۱]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۷، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۲]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۵۶ـ۵۵۷، تهران ۱۳۶۳ش.
[۲۳]
ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، بخش ۳، ص۱۷۱۴ـ۱۷۱۵، ج۵، بخش ۳، تهران ۱۳۷۵ش.
۱۲ - نسخه کامل کتابدستنویسهای متعددی از اجزا و ارکان خلاصةالاشعار در دست است. [۲۴]
احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۴۸ـ۵۵۱، تهران ۱۳۶۳ش.
اما ظاهرآ هنوز یک نسخه کامل آنکه متضمن تمام ارکان، مقدمه و خاتمه این کتاب بزرگباشد، شناخته نشده است. عبدالعلی ادیب برومند و محمدحسین نصیری کهنمویی ، به یاری هم، بخش کاشان ( تهران : میراث مکتوب، ۱۳۸۴ش) و بخش اصفهان (تهران: میراث مکتوب، ۱۳۸۶ش) از خاتمه خلاصةالاشعار را به چاپ رساندهاند.۱۳ - فهرست منابع(۱) تقیالدین محمدبن محمد اوحدی بلیانی، عرفات العاشقین، نسخه عکسی از نسخه خطی کتابخانه ملک، ش ۵۳۲۴. (۲) محمدبن علی تقیالدین کاشی، خلاصةالاشعار و زبدةالافکار: بخش کاشان، چاپ عبدالعلی ادیب برومند و محمدحسین نصیری کهنمویی، تهران ۱۳۸۴ش. (۳) ذبیحاللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، بخش ۳، تهران ۱۳۷۵ش. (۴) احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، تهران ۱۳۶۳ش. (۵) محمدطاهر نصرآبادی تذکره نصرآبادی، چاپ احمد مدقَق یزدی، یزد ۱۳۷۸ش. (۶) علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، تهران ۱۳۴۳ش. ۱۴ - پانویس
۱۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خلاصة الاشعار و زبدة الافکار»، شماره ۷۱۶۴. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|